روس‌گریزی در میان مردم ما عمومیت ندارد/ ترور هنیه در تهران شروع جنگ بود/ برخی از اصلاح طلبان متوجه موقعیت و جایگاه دولت نیستند

معاون اول رئیس جمهور گفت: امروز مواضعی که روسیه در زمینه قطعنامه‌ها می‌‌گیرد، مواضعی منطقی، اصولی، تابع حق و تابع حقوق بین الملل است. ما نیز همین را می‌‌خواهیم. چرا نباید با چنین همسایه‌ای رابطه خوبی داشته باشیم؟


دکتر محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور با روزنامه ایران، ارگان رسانه‌ای دولت گفتگو کرده و اظهارات مهمی درباره روابط ایران با روسیه، ممانعت از انحصار، انتقاد به جریان اصلاحات و... مطرح کرده است که بخش هایی از آن را در ادامه خواهید خواند:

**از دهه 80 به این نتیجه رسیدیم که سازمان همکاری اقتصادی شانگهای برای ما یک فرصت است. این سازمان به طور رسمی در سال 1380 تشکیل شد و دو قدرت بزرگ آسیایی یعنی چین و روسیه در آن حضور دارند. شانگهای یک سازمان شرقی و یک سازمان اوراسیایی هم بود. بنا به این ملاحظات، در دولت اصلاحات به این نتیجه رسیدیم که باید عضو سازمان شانگهای باشیم، در دنیای امروز نمی‌شود منویات خود را به صورت انفرادی دنبال کرد.

**هم از سال 1384 که پیشنهاد عضویت ناظر ایران مطرح شد و هم از سال 1402 که ایران عضو رسمی شانگهای شد، نگاه و جایگاه ما در این سازمان کاملاً متفاوت شد. زیرا ما به عنوان یک عضو مؤثر وارد این میدان شدیم، چرا که می‌دانیم عضویت در شانگهای قطعاً به نفع ماست و می‌توانیم بسیاری از ظرفیت‌های خود را در اختیار اعضا قرار دهیم و در مقابل از ظرفیت‌ها، تفکر و دیگر مسائل مرتبط با اعضای سازمان استفاده کنیم. بنابراین، با عضویت ایران در این سازمان، احساس کردیم وارد یک خانواده بزرگ به اسم شانگهای می‌شویم. مسأله دیگر این واقعیت است که در بسیاری از حوزه‌ها بویژه حوزه‌های بین‌المللی تفکر کشورهای عضو شانگهای به ما نزدیک است. درست است که با بسیاری از کشورهای عضو همسایه هستیم و به رغم بروز اختلافات احتمالی، عموماً همسایگان روابط حسنه‌ای با یکدیگر دارند، مسأله بسیار مهم این است که ما و همسایگان از این اختلاف نظرها عبور کردیم و نگاه ما همواره به آینده است.

**ایران و تاحدود زیادی روسیه و سپس بلاروس، با تحریم‌های غیرقانونی و نامشروع و هزینه‌های ناشی از تحریم آشنا هستیم. در ایران، ما تسلیم تحریم نشدیم، تلاش کردیم آن را مدیریت کنیم. حتی می‌توانم بگویم ما تحریم‌ها را کنار زدیم. اما نمی‌توان کتمان کرد که تحریم برای ما هزینه داشته و دارد و اگر تحریم‌ها نبود، مطمئناً شرایط اقتصادی ما و کشورهای تحت تحریم متفاوت می‌بود. بنابراین سازوکارهایی مانند ایجاد بانک توسعه شانگهای یا سازوکار مالی بین اعضای یا پیشنهاد ایران مبنی بر تعریف رمز ارز مشترک میان کشورهای عضو، می‌تواند باعث مصونیت تجارت کشورهای عضو از تحریم‌ها و یکجانبه‌گرایی غرب، مشخصاً مصون از برخوردهای آمریکا بشود.

**مسأله ایجاد بانک توسعه شانگهای در صحبت‌های همه نخست‌وزیران بود. حتی در جلسه خصوصی نخست‌وزیران با آقای پوتین هم فعال شدن بانک توسعه شانگهای جزو توصیه‌های ایشان بود. راهبرد سازمان بریکس هم همین است، یعنی تعریف ارز مشترک یا ارز بریکسی. در شانگهای هم این راهبرد وجود دارد که بانکی ایجاد شود تا ارز کشورهای عضو را به رسمیت بشناسد و با این ارزها کار کند. اگر این اتفاق بیفتد که خواهد افتاد، زیرا اجماع بسیار خوبی حول این مسأله وجود دارد، خوشبین هستم که در این صورت مشکلاتی که امروز در رابطه با ارز داریم، مبنی بر اینکه نرخ ارز ما از یک موضع سیاسی در خارج از کشور تعیین می‌شود، تا حد زیادی مصونیت پیدا کند و رابطه خوبی میان ارز کشورهای عضو شانگهای ایجاد شود.

**برخی‌ها پیشنهاد می‌کنند به جای روس‌هراسی، بهتر است از واژه روس‌گریزی استفاده کنیم. واقعیت این است که این نگاه به روسیه در میان مردم ما عمومیت ندارد، شاید فقط بخشی از جامعه ما روس‌گریزی را دنبال کنند. امروز باید این واقعیت مهم را لحاظ کنیم که ما و روسیه دو همسایه بودیم و هستیم و به همین دلیل، تاریخی با نوسانات و فراز و نشیب‌های بسیار داشتیم. بر پایه این تاریخ و حتی بر پایه تجربیات ما در جنگ‌های جهانی اول و دوم، حق می‌دهیم که برخی در کشور این‌طور موضع بگیرند. اما نباید فراموش کنیم که در انقلاب اسلامی، مسأله ما آمریکا بود؛ چه کشوری کودتای 28 مرداد ایجاد کرد؟ آمریکا بود که از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی از منافع غیرمشروع خود در ایران دست بر نمی‌داشت.

**بعد از انقلاب دستیابی آمریکا به منافع غیرمشروعی که پیش از انقلاب در ایران دنبال می‌کرد، قطع شد. پیش از انقلاب، آمریکایی‌ها حتی در کارهای تخصصی هم به کارشناسان ما اجازه ورود به بسیاری از بخش‌ها را نمی‌دانند. خود من در مخابرات دیدم که آمریکایی‌ها حضور ایرانی‌ها در بعضی سالن‌ها را ممنوع کردند و بعد از انقلاب بسیاری از اسنادی را که طبق قانون متعلق به ما بود با خودشان بردند.

**ایرانیان انقلاب کردند تا قلدری را نپذیرند و امروز هم مردم ما تسلیم قلدری و دیکتاتوری نمی‌شوند، ما اهل صلح و گفت‌و‌گو هستیم. ما چه زمانی گفتیم با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم؟ تأکید ما بر حضور واسطه در مذاکره ما با آمریکا این بود که این واسطه، شاهدی باشد تا اگر لازم باشد، حرف‌های ما و آمریکا را اعلام کند. در آخرین مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، وزیر امور خارجه عمان به عنوان طرف سوم حاضر بود و دید که ایران چه مواضعی داشت و آمریکا چه مواضعی و درعین اینکه روند مذاکرات به اصطلاح رضایت‌بخش بود، به ایران حمله کردند. بنابراین چنین مقایسه‌هایی اصولاً قیاس مع‌الفارق است.

**امروز مواضعی که روسیه در زمینه قطعنامه‌ها می‌‌گیرد، مواضعی منطقی، اصولی، تابع حق و تابع حقوق بین الملل است. ما نیز همین را می‌‌خواهیم. چرا نباید با چنین همسایه‌ای رابطه خوبی داشته باشیم؟ بنابراین، آنچه درون کشور و در حوزه عمومی شاهد هستیم، نوعی روسیه‌گریزی است که امیدواریم با تبیین روابط، البته درحدی که امکان دارد و لازم است و نیز با روند رو به رشد توسعه همکاری‌های میان تهران و مسکو، این روسیه‌گریزی نیز به تدریج کمرنگ شود.

**در نشست با دیپلمات‌های ایران در مسکو، گزارشی ارائه شد مبنی بر اینکه در 30 سال گذشته نظرسنجی‌ها نشان می‌‌داد حدود 30 درصد جمعیت روسیه نسبت به ایران و برنامه هسته‌ای نظر مثبتی دارند، اما امروز نظرسنجی‌ها نشان می‌‌دهد بیش از 80 درصد مردم روسیه نسبت به ایران نظر مثبت دارند و برنامه هسته‌ای ما را صلح‌آمیز می‌‌دانند و از گسترش تعامل با ایران استقبال می‌‌کنند.
گزارش بسیار جالب و مهمی بود و برای همین تقاضا کردم بدون اینکه رنگ و بوی سیاسی بگیرد، این گزارش در اختیار مردم ما قرار داده شود تا همه متوجه این تغییر شویم که در 30 سال گذشته، یعنی از بعد از فروپاشی شوروی تا امروز، تا چه میزان نگاه مردم روسیه نسبت به ایران تغییر کرد و بهبود یافت. این تغییر رویکرد برای ما بسیار ارزشمند است. زیرا این نظرسنجی‌ها نشان می‌‌دهد اکثریت مردم کشور همسایه ما نگاه مثبتی به دیگر همسایه خود، یعنی ایرانیان دارند. حتماً باید از این روند مثبت استقبال کنیم و با دولت و ملت روسیه روابط حسنه داشته باشیم و حتماً شرایط را برای توسعه روابط بین ملت‌های دو کشور در حوزه‌های گردشگری، مسافرت، دانشگاه، علم و فناوری و تجارت فراهم کنیم.

**نکته دیگری که در سفارت ایران در مسکو در جمعیت فعالان اقتصادی تأکید کردید، این مسأله بود که چرا در شرایط تحریمی، باید کالاهای اساسی خود را از آن سر دنیا تأمین کنیم؟ درصورتی که همسایگانی مانند روسیه می‌توانند نیازهای ما را تأمین کنند؟ یا به استفاده از ظرفیت‌های روسیه در نفت و گاز و فناوری‌های نوین تأکید کردید. این مطالب نشان دهنده رویکرد «بازگشت به همسایگان» است که در دولت چهاردهم چشمگیر است. آیا تحریم باعث شد راهبرد بازگشت به همسایگان را انتخاب کنیم یا ملاحظات دیگری وجود دارد؟

**روز اول فعالیت دولت، در یک ترور ناجوانمردانه، میهمان رسمی ما را به شهادت رساندند که به معنی جنگ بود. اما باوجود اینکه درون خود دولت پذیرفته بودیم که جنگ در عمل آغاز شده است، راهبرد ما این بود که نباید باعث سلب آرامش از جامعه شویم، باید تلاش کنیم آرامش جامعه حفظ شود، اما دولت در خودش و برای خودش آرایشی متناسب با شرایط جنگی داشته باشد. در همین راستا، برنامه اقتصادی زمان جنگ را تدوین کردیم که در آذرماه 1403 نهایی شد و این برنامه که حدود 9 ماه قبل یا بیشتر آماده شده بود، در 12 روز جنگ بر کشور حاکم شد. امروز هم همین نگاه را به مسأله‌های کشور داریم. درست است که ما با این دشمن در وضعیت توقف آتش هستیم، یعنی وضعیت نه جنگ و نه صلح، اما تجربه نشان داده که اصلاً نمی‌شود به این دشمن اعتماد کرد.

**دولت آقای پزشکیان شرایط ویژه‌ای دارد؛ ویژه بودن دولت نه بابت شرایط منطقه، بلکه ناشی از این است که اساساً دولت زمانی کار خود را شروع کرد که وضعیت سرمایه‌های اجتماعی خوب نبود، در کنار این، به دلیل انباشت مسائل در گذشته، انتظارات مردم و حتی حامیان دولت هم از دولت بالاست. به علاوه  همه اینها، باید این مشکل را هم اضافه کرد که دولت چهاردهم پول هم ندارد.

**در مسأله کمبود منابع که اشاره کردید، واقعاً وضعیت دولت چهاردهم با همه دولت‌های گذشته متفاوت است و این تفاوت، نه فقط به خاطر تحریم‌ها، بلکه به دلیل مشکلات ساختاری است که از سال‌های دور انباشت شده. باوجود اینها، دولت هیچ گاه نخواسته با برجسته کردن مضیقه‌های مالی در جامعه ایجاد نگرانی کند یا کاستی‌های خود را با برجسته کردن این مضیقه‌ها توجیه کند.

** از نظر خودم، فردی با تفکر اصلاحات هستم، به این معنی که اصلاح‌طلبی را در ذات انقلاب می‌‌دانم. از ابتدای انقلاب و حتی سال‌های پیش از انقلاب همین تفکر را داشتم و امروز هم معتقدم این تفکر نجات دهنده کشور است. به همین دلیل برخی رفقا کنایه‌هایی به من می‌زدند؛ یعنی وقتی جریان چپ حاکم بود می‌‌گفتند فلانی راست است و وقتی هم که جریان راست حاکم بود، می‌‌گفتند چپ است. نه چپ‌های دوآتشه طرفدار من بودند و نه راست‌های دوآتشه، درحالی که من همواره با این دو جریان کنار می‌‌آمدم.

**خوشبختانه آقای پزشکیان از هیچ جریان یا فردی توقع بالایی ندارد. توقع آقای پزشکیان فقط این است که افراد خبره یا نخبه، در خدمت نظام و حل مشکل مردم باشند، راهکار بدهند و کمک کنند. واقعاً تا امروز من این گله را از آقای دکتر پزشکیان نشنیدم که چرا فلان گروه به دولت کمک نکرد. واقعاً این گله را از ایشان نشنیدم. دولت با همه گروه‌ها کار می‌کند و ما به نظرات همه گروه‌ها احترام می‌گذاریم. پیش‌فرض خود من این است که باید از کسی در دولت استفاده کرد که برنامه و راهبرد دولت را قبول داشته باشد. این راهبردی است که خود من مصر هستم آن را در دولت دنبال کنم و خوشبختانه در این زمینه با آقای دکتر پزشکیان هماهنگ هستیم.

**خاطرم هست که در دولت دوم آقای خاتمی می‌خواستیم دو سه کار بزرگ انجام دهیم. به آقای خاتمی و گاهی هم به هیأت وزیران می‌گفتم آمادگی دارم این پروژه‌ها را اجرا کنم و هزینه اجرای آنها عزل من باشد، اما این کارها باید بشود، زیرا برای کشور و ملت و آینده ایران ضروری است. کاش ما آن کارها را کرده بودیم. امروز هم روحیه و نگاه ما به مسأله‌های کشور و حل مسأله‌ها همین است. اصل برای ما، نه موقعیت من به عنوان معاون اول، بلکه این است که مصلحت کشور، مردم، آینده مردم و سرنوشت مردم و کشور چه چیزی را اقتضا می‌کند.... یکی از آنها اصلاحات ساختار نظام اداری بود، مورد دیگر اصلاح نظام قیمت‌گذاری بنزین. تا نظام قیمت‌گذاری بنزین به‌گونه‌ای باشد که همراه با تورم پیش برود تا ما امروز در کشور دچار مشکلات این‌چنینی نباشیم که تقریباً همه دولت‌ها با مسأله قیمت‌گذاری و چگونگی اصلاح نظام قیمتی و توزیع بنزین مواجه هستند.

**در سال‌های اخیر انحصار واردات نهاده‌ها و کالاهای اساسی مشکلات بسیاری برای کشور ایجاد کرد که خالی فروشی برخی شرکت‌ها که به تازگی رخ داد از آن جمله بود. در ستاد تنظیم بازار با دادن اختیار واردات به استان‌ها و نیز مجازشمردن واردات نهاده‌ها از محل ارز بیرون از کشور، این انحصار را شکستید. در همه جای دنیا مقابله با انحصار به معنی بازی با آتش است. شما دیدید که در این مدت در رسانه‌ها چه مسائلی را نوشتند. این‌ها قابل انتظار بود، اما راهی که ما باید برای آینده کشور و در مسیر تأمین بهینه کالاهای اساسی مورد نیاز مردم می‌رفتیم، شکستن این انحصار بود، با هر مشکل و با هر هزینه‌ای که داشته باشد. برای همین وقتی در ستاد تنظیم بازار، با دو یا سه ابربنگاه واردکننده کالاهای اساسی برخورد کردیم، دیدیم که در برخی رسانه‌ها جایگاه قانونی ستاد تنظیم بازار را زیر سؤال بردند و گفتند ستاد جایگاه قانونی تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری ندارد، درحالی که جایگاه قانونی ستاد تنظیم بازار مشخص است.

**وقتی در گام‌های اصلاحی خود که به نفع کشور است، با چنین ان‌قلت‌هایی مواجه می‌شویم، آن هم در تصمیم‌گیری برای حل مسائلی که برای کشور فوریت دارد و حیاتی است، مسأله این نیست که ابتدا باید دنبال مجوز بگردیم، بلکه در چنین مواردی اصل مهم و اساسی، اقتدار نظام و دولت و منافع مردم و کشور است. در شرایط خاص، دولت باید این اقتدار را داشته باشد که هر تصمیمی که به نفع مردم باشد اتخاذ کند. قوانین و اقتدار دولت، فقط برای دوران صلح نیست، در دوران جنگ دولت هم باید اقتدار لازم را داشته باشد و  هم از اختیار و اقتدار خود استفاده کند.

**ما از سیاست دور نبودیم. آقای پزشکیان سال‌ها نماینده مجلس بود، من هم به نوبه خودم همیشه در عرصه سیاسی حضور داشتم، اما اصولاً رویکرد من این است که حضور رسانه‌ای کمی داشته باشم. در بنیاد امید ایرانیان، احساس می‌کردیم کشور به تشکیلات راهبردی غیرحزبی نیاز دارد و این مأموریت را به بنیاد دادیم تا به عنوان یک نهاد ویژه در جریان اصلاحات و در چهارچوب ارزش‌ها باشد. به همین دلیل در همه انتخابات‌ها، در عمل برنامه‌های راهبردی را، به صورت پایه‌ای، بنیاد امید ایرانیان ارائه می‌کرد. البته هیچ وقت توقعی نداشتیم. امروز دوستان ما نمی‌توانند حتی یک مورد مثال بزنند که بنیاد امید ایرانیان اصرار داشته یک نفر در لیست باشد. در انتخابات مجلس دهم و در شورای اسلامی شهر، رئیس شورایی بودم که فهرست نامزدها را نهایی می‌کرد. دوستان اصلاح‌طلب یادشان هست که هیچ وقت نخواستم یا اصرار نکردم اسم حتی یک نفر در لیست باشد، درحالی که رئیس این شورا بودم. زیرا برای من هیچ وقت مسأله فرد مطرح نیست، سعی کردم فردگرا نباشم و جمع‌گرا باشم. اینکه این فرد بیاید یا آن فرد، چندان فرقی نمی‌کند، مهم، راه و تفکر است و باید بر اجرای برنامه اصرار داشت. به همین دلیل، فکر می‌کنم ما همیشه در عرصه سیاست حضور داشتیم. بله، حضور حزبی نداشتیم، زیرا احساس می‌کردیم هنوز شرایط کشور برای رسیدن به یک حزب فراگیر و جامع که بتواند برنامه بدهد و به مردم پاسخگو باشد فراهم نیست. مرامنامه بنیاد امید ایرانیان که در سال 1386 تصویب شد، بر این پایه بود که در 10 سال آینده به یک حزب فراگیر تبدیل شود، اما هرچه به پایان این زمان 10ساله نزدیک شدیم، دیدیم شرایط برای ایجاد حزب فراگیر مهیا نیست، الان هم این شرایط مهیا نیست. برای همین، امروز بنیاد امید ایرانیان همان نگاه راهبردی را دارد و بر همین اساس کار می‌کند. امروز راهبرد بنیاد امید ایرانیان، تشویق مردم به حضور در انتخابات شوراهاست.
 

 **اساساً انتقاد و طرح نظرات حق همه شهروندان بویژه اصلاح‌طلبان است، اما فکر می‌کنم برخی از دوستان ما متوجه موقعیت و جایگاه دولت نیستند. متوجه نیستند که دولت در چه شرایط حساس سیاسی، اجتماعی و منطقه‌ای کار خود را شروع کرد، یا در چه شرایط حساسی در حال حرکت است. در کنار اینها متوجه این واقعیت هم نیستند که این دولت، به واقع یک ظرفیت مهم برای اصلاح‌طلبان و طرح مطالبات و خواسته‌های آنان است. دولت از این مسیر عدول یا عقب‌نشینی نکرده، اما بنای دولت لحاظ کردن همه شرایط کشور و درعین حال همکاری با ارکان کشور است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی