‌سید رضی؛ هدف پنهان جنگ‌های آشکار

سید رضی یک نابغه نظامی لجستیکی بود؛ با درکی عمیق از جغرافیا و مهم‌تر از آن، «امتداد جغرافیایی». او فهمیده بود که در برابر دشمنی که از برتری تکنولوژیک و اطلاعاتی برخوردار است، مزیت اصلی در پیوند میدان‌ها نهفته است، نه در تمرکز صرف بر یک صحنه نبرد.

 

می‌توان با استناد به شواهد میدانی و الگوهای عملیاتی، این ادعا را مطرح کرد که سید رضی بیش از بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده، به‌طور مستقیم در تقابل با ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داشت. نه به‌عنوان یک فرمانده خط مقدم، بلکه به‌مثابه یکی از اهداف اصلی در لایه پنهان جنگی که سال‌هاست در منطقه جریان دارد: جنگ میان جنگ‌ها

در این چارچوب، حذف سید رضی یک اتفاق مقطعی یا واکنشی نبود. او از جمله معدود افرادی بود که نامش به‌صورت مستمر در فهرست اهداف عملیاتی قرار داشت؛ چرا که مسئله، نه یک فرد، بلکه نقشی ساختاری بود که او ایفا می‌کرد


سید رضی یک نابغه نظامی لجستیکی بود؛ با درکی عمیق از جغرافیا و مهم‌تر از آن، «امتداد جغرافیایی». او فهمیده بود که در برابر دشمنی که از برتری تکنولوژیک و اطلاعاتی برخوردار است، مزیت اصلی در پیوند میدان‌ها نهفته است، نه در تمرکز صرف بر یک صحنه نبرد.

بر همین اساس، او موفق شد بستر یک شبکه پیچیده آمادگی و آتش را در مجاورت بزرگ‌ترین دشمن ایران شکل دهد؛ شبکه‌ای که متکی به نقطه یا فرد خاصی نبود و قابلیت بازتولید و بازیابی داشت. این دقیقاً همان چیزی بود که آن را به تهدیدی پایدار تبدیل می‌کرد.

از نگاه آمریکا و رژیم صهیونیستی، سید رضی نه یک فرمانده میدانی، بلکه گره اتصال چند جغرافیا بود. حذف او به معنای تلاش برای قطع این پیوندها تعریف می‌شد؛ تلاشی که در قالب عملیات‌های محدود و ضربات نقطه‌ای  پیگیری شد.


ویژگی متمایز سید رضی، توانایی تطبیق عمیق با میدان‌های مختلف بود. او نه صرفاً «حاضر» در سوریه، لبنان، عراق یا یمن، بلکه «فعال» در منطق هر یک از این جغرافیاها بود. بدون آنکه هویت خود را تحمیل کند، در دل هر میدان به بخشی از ساختار تصمیم‌سازی تبدیل می‌شد


این سطح از تطبیق‌پذیری، او را از یک مجری به یک طراح تبدیل کرده بود. طراحی که می‌دانست جنگ آینده، پیش از آنکه در آسمان یا زمین رخ دهد، در فهم مسیرها، زمان‌ها و پیوستگی‌ها شکل می‌گیرد

دو سال پس از شهادت سید رضی، همچنان می‌توان رد تصمیم‌های او را در معادلات امنیتی منطقه مشاهده کرد. شاید به همین دلیل است که پرسش اصلی امروز، نه درباره نقش گذشته او، بلکه درباره آینده‌ای است که بدون حضورش باید ساخته شود

او بخشی از نسلی بود که جنگ را از سطح واکنش به سطح طراحی ارتقا داد؛ نسلی که فهمید پیروزی، پیش از هر درگیری علنی، در لایه‌های پنهان میدان رقم می‌خورد.

دو سال بعد، شاید بتوان گفت او دیگر در صحنه نیست، اما جنگی که علیه او تعریف شده بود، هنوز پایان نیافته است.

حسین پاک؛ خبرنگار جبهه مقاومت در لبنان

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی