اصولگرايان بعد از عملکرد هشتساله احمدينژاد، او را از خود نميدانند
مصطفي کواکبيان دبير کل حزب مردمسالاري و اسدالله بادامچيان عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه عصر روز يکشنبه در تالار حکمت دانشگاه گيلان با موضوع بررسي اقتصاد دولتهاي اصلاحطلب و اصولگرا با يکديگر مناظره کردند. به گزارش پايگاه خبري فريادگر، در اين مناظره که از سوي جامعه اسلامي دانشجويان و با حضور گسترده دانشجويان برگزار شد، کواکبيان و بادامچيان به بررسي شاخصهاي اقتصادي دو دولت اصلاحطلب و اصولگرا پرداختند و درباره مسايل سياسي نيز نظرات خود را بيان کردند.
اسدالله بادامچيان در ابتداي اين مناظره با ارائه تعريفي از اصولگرايي گفت: اصولگرايي و اصلاحطلبي دو جريان هستند. تعريف جريان اصولگرا اين است که معتقدند ما به اصول انقلاب اسلامي با رويکرد امام(ره) و اصل ولايت فقيه اعتقاد داريم، قانون اساسي، منشور ملي و مذهبي ماست و به مصالح نظام جمهوري اسلامي که هم جمهوريت و هم اسلاميت را در بر ميگيرد اعتقاد داريم. جريانشناسي البته اين دو جريان، خود يک بحث قابل توجه است اما از درون آنها عناصري با سليقهها و ديدگاههاي متفاوت وجود دارد.
وي با تاکيد بر اينکه دولتهايي که ميخواهيم به اين جريان منتسب کنيم بايد دقيقا به اصول و مباني آن جريان عمل کرده باشند افزود:اصلاحطلبان کساني هستند که در دوره آقاي خاتمي اين عنوان را براي خود گذاشتند و دولتشان را دولت اصلاحات ناميدند. اين، فقط دولت يک شخص نيست بلکه برآمده از يک جريان است. وي ادامه داد: 115 نفر قبل از دولت ششم با هم هماهنگ شدند و حزب مشارکت را راه انداختند. هنگامي که به کميسيون ماده 10 احزاب آمدند که من دبير کميسيون بودم به آنها گفته شد اسم جبهه، مربوط به مجموعهاي از اشخاص حقوقي است و طبق قانون احزاب، اشخاص حقوقي نميتوانند حزب تشکيل دهند و شما اشخاص حقيقي هستيد و اشخاص حقيقي بايد حزب تشکيل دهند، نه جبهه. آنها گفتند ما ميخواهيم جبهه باشيم. به آقاي محمدرضا خاتمي گفتم بايد اسمش را بگذاريد حزب مشارکت. بعد به شوخي گفتم ميتوانيد اسمش را بگذاريد حزب جبهه مشارکت. ايشان گفت بگذاريد حزب جبهه. من گفتم حزب و جبهه دو معناي متفاوت دارد. ايشان گفت ما همين اسم را ميگذاريم. در کميسيون مطرح کرديم و مرحوم موحدي ساوجي گفت اينها ميگويند«حزب جبهه» ولي بعد حزب را نميگويند و فقط ميگويند جبهه. من گفتم اشکالي ندارد، ما قانون را رعايت ميکنيم و به آنها مجوز ميدهيم تا آنها بعدا نگويند آزادي نيست.
دبير کل حزب موتلفه اسلامي تصريح کرد: شهيد بهشتي ميگفت اگر ما احزاب متعدد نداشته باشيم، افرادي دور هم جمع ميشوند، باند تشکيل ميدهند و باندها هميشه براي کشور مضر هستند.
وي با اشاره به اينکه اصلاحات از آن دوره شروع شد گفت: آقاي کواکبيان بگويند تفاوت جريان اصلاحطلبي با اصولگرايي چيست؟ آنها نتوانستند اصلاحات را تعريف کنند. گفتند ميخواهيم جامعه مدني داشته باشيم. چرا نگفتند جامعه اسلامي يا جامعه مدني اسلامي؟ در انقلاب فرانسه وقتي ميخواستند جدايي دين از سياست را تبليغ کنند جامعه مدني را از جامعه مذهبي جدا کردند و با دين جنگيدند. در ايران هم همين اتفاق افتاد. البته همان زمان، از آقاي خاتمي سوال شد که منظورتان از جامعه مدني چيست که ايشان گفت منظور ما جامعه مدني سرچشمه گرفته از مدينهالنبي پيامبر است و اين امر باعث شد خيلي از مخالفان اين موضوع به او اعتراض کنند.
بادامچيان گفت: بنده معتقدم دولتهاي شهيد رجايي، شهيد باهنر، آيتالله مهدوي کني و مقام معظم رهبري دولت اصولگرا بودند اما دولتهاي بازرگان، بنيصدر، ميرحسين موسوي و خاتمي دولت اصلاحطلب هستند. البته اينها با هم اختلافاتي هم دارند.
در ادامه مناظره مصطفي کواکبيان با انتقاد از مباحث مطرح شده توسط بادامچيان گفت: ايشان طوري بحث کردند که گويي شهيد رجايي و شهيد باهنر اصلاحطلب نيستند. در حاليکه مصادره به مطلوب کردن شهدايي که بين ما نيستند صحيح نيست. ما هم ميتوانيم بگوييم دولتهاي اصلاحطلب، دولتهاي همان شهدايي هستند که بين ما حضور ندارند. از آن طرف آقاي بادامچيان ميگويند دولت بنيصدر اصلاحطلب بود در حاليکه همين الان هم اگر از بنيصدر بپرسيد؛ ميگويد من اصل نظام را قبول ندارم؛ اصلاحطلبي که جاي خود دارد. البته آقاي بادامچيان اين موضوع را هم روشن کرد که دولت احمدينژاد اصولگرا نيست که اين هم جالب است. آقايان وقتي احمدينژاد را روي کار ميآوردند اصولگرا بود، اما الان اصولگرا نيست.
وي تصريح کرد: در سال 84، اصولگرايان در مورد روي کار آوردن احمدينژاد اختلاف داشتند اما در سال 88 همه اصولگرايان از او حمايت کردند. اينکه آقاي بادامچيان حاضر نشود دولت احمدينژاد را جزو دولتهاي اصولگرا قرار دهد جاي بحث دارد.
دبير کل حزب مردمسالاري با بيان اين نکته که هدف از طرح اين بحث، بررسي دولتهاي مطلوب اصولگرايي و اصلاحطلبي نبوده گفت: دو دولت را آقاي خاتمي اداره کرده و دو دولت را آقاي احمدينژاد که هر کدام منسوب به اصلاحطلبان و اصولگرايان بودند. پس بايد شاخصهاي اقتصادي دو دولت را بررسي کنيم و اگر بخواهم به سوال ايشان پاسخ دهم من هم مانند ايشان از موضوع بحث خارج ميشوم. حقيقت ماجرا اين است که ما با اصولگرايان، فقط اختلاف سليقه نداريم، بلکه اختلافات جدي براي اداره حکومت داريم. ما اصلاحطلبان اعتقاد داريم شيوه حکومتداري اين نيست که دولت اصولگرا اجرا ميکند.
وي تاکيد کرد: اختلاف ما با اصولگرايان در مورد اهميت راي مردم است. اصلا به اعتقاد شما اصولگرايان، راي مردم ميتواند مشروعيتبخش نظام باشد؟ کواکبيان اختلاف بنيادي ديگر بين اصولگرايان و اصلاحطلبان را مقوله آزادي دانست و گفت: به عنوان مثال اصولگرايان اجازه ميدهند در کشور ما شبکههاي تلويزيوني خصوصي فعاليت کنند؟ در حاليکه در افغانستان 70 شبکه تلويزيوني خصوصي وجود دارد. طبق اصل 44، همه چيز بايد خصوصي شود اما اصولگرايان معتقدند راديو تلويزيون خصوصي نميتوانيم داشته باشيم.
وي تاکيد کرد: درست است که بنده جزو جبهه اصولگرايان نيستم اما خود را پايبند يک اصولي ميدانم. در همين بحث جامعه مدني، ما هم جامعه مدني مبتني بر ارزشهاي ديني را ميخواهيم اما جامعه مدني يعني شما به راحتي حق نظارت بر همه حاکمان را بپذيريد، حق عزل همه حاکمان را در هر شرايطي به مردم بدهيد، آزادي در همه زمينهها در حدود قانون اساسي به رسميت شناخته شود و به آن عمل شود، وضعيت دستگاه قضايي سامان يابد و حق داشتن وکيل براي همه متهمان به رسميت شناخته شود. عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي، در ادامه به چند شاخص اقتصادي براي مقايسه دو دولت خاتمي و احمدينژاد پرداخت و گفت: متوسط نرخ رشد اقتصادي در دولتهاي خاتمي در طول 8 سال براساس آمار بانک مرکزي، 4/3 درصد بود و در دولت احمدينژاد براساس آمارهايي که بعضا توسط دولت فعلي ارائه ميشود 3/2 درصد است. متوسط نرخ تورم زماني که آقاي هاشمي دولت را به آقاي خاتمي تحويل داد، نرخ هر دلار 400 تومان بود. زماني که آقاي خاتمي دولت را به آقاي احمدينژاد تحويل داد، نرخ هر دلار به 800 تومان رسيد. طبيعتا انتظار اين است که به طور طبيعي قيمت دلار در پايان دولت آقاي احمدينژاد به 1500 تومان برسد در حاليکه نرخ ارز در حال حاضر 2500 تومان است. البته دليل اين افزايش بيسابقه اين است که دولت سعي کرد قيمت ارز را با بخشنامه حفظ کند و همين باعث شد ناگهان قيمت ارز مانند فنر دچار جهش شود. البته دوستان معتقدند تحريمها موثر است در حاليکه قطعا بيتدبيري دولت مزيد بر علت شده است.
کواکبيان شاخصه ديگر را بيکاري دانست و گفت: متوسط نرخ بيکاري در دو دولت احمدينژاد 5/10 است که البته ممکن است در شرايط فعلي از 15 درصد هم گذشته باشد اما در دو دولت خاتمي 3/11 درصد بود. اما به اين نکته توجه داشته باشيد که الان جمعيت کشور بيشتر است. آقاي احمدينژاد وعده داده بود که براي سال 90، 5/2 ميليون شغل و براي سال 91، يک ميليون و 600 هزار شغل ايجاد ميکنند من بارها گفتهام، آقاي احمدينژاد؛ ايجاد شغل جديد پيشکش؛ همين اشتغال موجود را حفظ کنيد. وي تصريح کرد: بسياري از صنايع و مراکز توليدي کشور در آستانه تعطيلي و ورشکستگي هستند. در استان سمنان، 800 واحد فعال توليدي و صنعتي داشتيم که 300 واحد آن تعطيل شدهاند و در حال اخراج و تعديل کارگران هستند.
کواکبيان شاخص ديگر را خصوصيسازي ذکر کرد و گفت: درصد خصوصيسازي در دو دولت فعلي بيشتر بوده که دليل آن هم، شتاب گرفتن خصوصيسازي پس از ابلاغيه مقام معظم رهبري بوده است.
در ادامه، بادامچيان گفت: من نميخواهم درباره اشخاص صحبت کنم چون برداشت بنده از موضوع بحث اين است. ضمن اينکه ايشان اصلاحطلبي را تعريف نکردهاند. وي افزود: رضاشاه وقتي ميخواست فعاليت کند گفتند ميخواهد اصلاحات رضاخاني انجام دهد. محمدرضا پهلوي وقتي ميخواست برنامه آمريکا را پياده کند گفت اصلاحات ملوکانه و شش مادهاي شاه. کسروي فراماسونر انگليسي هم وقتي ميخواست برنامههاي ضد ديني خود را پياده کند اسمش را گذاشت اصلاحات.
وي با رد صحبت کواکبيان که گفته بود آقاي بادامچيان دولت احمدينژاد را اصولگرا نميداند گفت: اصولگرايان نيز در شيوه اداره حکومت با هم اختلاف دارند که نمونه آن چگونگي اجراي قانون هدفمندي يارانهها بود و اين اختلاف، فقط بين اصولگرايان و اصلاحطلبان نيست. دبير کل حزب موتلفه تصريح کرد: ما معتقديم بر مبناي اصولگرايي، هر دولتي با راي اکثريت مردم، تنفيذ ولي فقيه و بر طبق موازين قانون اساسي روي کار آمد، تا آخرين روزي که بر سر کار است نبايد در مسير حرکت آن کارشکني کرد. وي به تصفيه نيروها در زمان روي کار آمدن دولت خاتمي اشاره کرد و گفت: من همان زمان در نشريه شما نوشتم که 830 نفر را در آن زمان بر کنار کردند. حتي آبدارچي اداره را با شعار خندهداري که ميگفت تو پيام دوم خرداد را نفهميدهاي برکنار کردند. بادامچيان گفت: زماني که آقاي خاتمي روي کار آمد غرب با شادي گفت که گورباچف بر سر کار آمده است. وي درباره نرخ ارز گفت: تا سال گذشته قيمت ارز 900 تومان بود و در طول اين دو دولت عليرغم تحريمها، قيمت ارز فقط 100 تومان افزايش يافت و شما بايد از اين امر تقدير کنيد. بايد به راي اکثريت احترام بگذاريد. نميشود چون در اقليت هستيد فتنه به راه بيندازيد. دبير کل حزب موتلفه گفت: مبناي اصولگرايي اين است که اشکالات را اگر دشمن سوء استفاده نميکند علني بگوييم. در غير اين صورت محرمانه بگوييم و گاهي لازم ميشود سري مطرح کنيم.
وي خطاب به کواکبيان گفت: شما در دوره آقاي خاتمي هر روز در روزنامه مردمسالاري از دولت خاتمي انتقاد ميکرديد. ما اعتقاد داريم در هر دو دولت خاتمي و احمدينژاد نقاط قوت و ضعف وجود دارد. ما هم نقاط ضعف را ميگوييم اما سياسي بازي نميکنيم تا در انتخابات آتي، راي کسب کنيم. بادامچيان افزود: ما اعتقاد داريم برخي از نيروهاي کابينه که آقاي احمدينژاد انتخاب کرده تسلط لازم را براي اداره امور اقتصادي ندارند. اما کارهاي خوبي هم در اين دوره انجام شده که نبايد آن را انکار کرد.
مصطفي کواکبيان در ادامه بحث، بسامان کردن نابسامانيها در هر زمينهاي را اصلاحطلبي توصيف کرد و گفت: البته ما اصلاحطلبي را براساس شالودههاي ديني در نظر داريم؛ کما اينکه اصلاحات در چارچوب قانون اساسي را ميپذيريم. کسي هم که قانون اساسي را قبول ندارد نميتواند اصلاحطلب باشد. ما بارها مطرح کردهايم که اصلاحات مد نظر ما اصلاحات در چارچوب خط امام(ره) و منافع ملي و مطالبات مردم ايران است. ما نميگوييم فقط دولت بايد اصلاح شود، ما ميگوييم دولت هم بايد اصلاح شود و در زمينههاي ديگر هم اصلاح انجام شود. وي در پاسخ به تقسيمبندي بادامچيان در مورد دولتهاي اصولگرا گفت: وقتي شما دولتهاي مختلفي را اسم ميبريد و نام دولت احمدينژاد را در بين دولتهاي اصولگرا ذکر نميکنيد يعني اين دولت، اصولگرا نيست؛ غير از اين است؟ اينکه ايشان ميفرمايند در دولت اصلاحات، آبدارچي را هم عوض ميکردند به اين بهانه که پيام دوم خرداد را نفهميده، من به شما عرض ميکنم که الان آبدارچي را عوض ميکنند چون ميگويند تو اهل فتنه هستي. اگر کسي يک روز از کنار ستاد آقاي موسوي رد شده، جرم است؛ ميگويند چرا رد شدي؟ شايد در آن دوره هم تندرويهايي شده باشد اما الان ببينيد اين دولت چه رفتاري با مردم دارد؟ فقط هم بحث رقباي سياسي نيست، هر کسي که با دولت نسازد بايد کنار برود.
کواکبيان در پاسخ به اين نکته بادامچيان که در زمان آقاي خاتمي، روزنامه مردمسالاري از دولت او انتقاد ميکرد گفت: بله، آن زمان ما از نابسامانيها انتقاد ميکرديم ولي الان از نابسامانيهاي موجود بايد گريه کنيم. فريضه ديني امر به معروف و نهي از منکر به ما ياد داده که هر جا ضعفي ديديم انتقاد کنيم و با کسي مساله شخصي نداريم.
وي با رد اين مطلب که چون به زمان انتخابات نزديک ميشويم انتقاد ميکنند گفت: آقاي بادامچيان شاهد عملکرد ما در مجلس هشتم بودهاند. ما از روز اول مجلس هشتم به دولت آقاي احمدينژاد انتقاد داشتيم.
وي در ادامه تصريح کرد: آقاي بادامچيان در تقسيمبندي خود از کنار دولت آقاي هاشمي عبور کردند و ما نفهميديم بالاخره، دولت هاشمي اصولگرا بود يا اصلاحطلب! بحث من اين است که اگر دولت احمدينژاد اصولگرا نيست چرا پس از پيروزي انقلاب تاکنون حزبي مثل موتلفه نتوانسته حتي يک دولت اصولگرا تشکيل دهد.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي سه اصل مهم اقتصادي از ديدگاه اصلاحطلبان را برشمرد و گفت: اول اينکه بايد براي تمامي آحاد مردم، رفاه و معيشت و آرامش و حداقلهاي مورد نياز براي زندگي رعايت شود. همچنين از تمرکز ثروت و حاکميت سرمايهداري بر روابط و مناسبات اقتصادي جامعه جلوگيري شود و عدالت اقتصادي به مفهوم کامل کلمه رعايت شود که در آن معنويت وجود داشته باشد. يعني تشکيل دولت رفاه بدون اخلاق و ارزشها و کرامت انساني مدنظر ما نيست.
در ادامه مناظره بادامچيان خواستار بحث درباره دولت آينده شد و گفت: با بررسي نقاط قوت و ضعف دولتهاي گذشته، بايد دولت کارآمد را براي آينده انتخاب کرد. اصلاحات يعني رفع فقر و فساد و تبعيض و در اين حوزه، اقتصاد از اهميت خاصي برخوردار است. چرا که پس از پيروزي انقلاب، کشور ما از يک کشور عقب مانده و مزدور آمريکا به يک کشور پيشرفته تبديل شد. امروز ذخاير ارزي ما پر است و کشور ما حتي يک دلار بدهي ارزي ندارد. در حالي که هنگامي که شاه از ايران رفت بيشاز 5 ميليارد دلار به آمريکا بدهکار بود که البته آقاي بهزاد نبوي در قرارداد الجزاير اين پول را به آمريکاييها داد که ما به آن نقد داشتيم. وي افزود: وزير امور خارجه آمريکا پس از اين همه تحريم و فشار عليه جمهوري اسلامي ايران گفته که ما آمادگي مذاکره با ايران را داريم که اين ذلت آنها نشانه شکست تحريم است. پس راهحل فشارهاي تحريمي، سازش و تسليم نيست.
بادامچيان ادامه داد: وقتي آقاي شيمون پرز ميگويد اصلاحطلبان در ايران بازوي ما هستند، آقاي نتانياهو و آقاي بوش از اصلاحطلبان تعريف ميکنند و آقاي ديکچني از جريان فتنه حمايت ميکند، جريان اصلاحات بايد در دهان آنها بزند. وقتي در جريان فتنه، شعار «نه غزه، نه لبنان» را سر دادند، امروز را نميديدند که موشکهاي فجر ايران، اسرائيل را به ذلت نشانده است. اينکه آنها ميگفتند جانم فداي ايران، يک شوخي بود، جان خود را کساني فداي ايران ميکنند که ايران را در مرزهاي جهاني خود حفظ ميکنند و نقشههاي استکبار را از پشت پرده سياست ميفهمند.
وي افزايش صادرات غيرنفتي را در دولت فعلي يک شاخص مهم موفقيت دانست و گفت: شما نرخ ارز را مثال ميزنيد که از 800 تومان به 900 تومان رسيد ولي ناگهان افزايش يافت که آن را هم کنترل ميکنند و به تدريج بر ميگردانند، نبايد از موضوع ارز، بهرهبرداري سياسي کرد.
در ادامه مناظره، مصطفيکواکبيان از اينکه بادامچيان، برنامهريزي براي آينده را در اولويت قرار ميدهد ابزار خشنودي کرد و گفت: اما من بعيد ميدانم اين موضوع که آقاي بادامچيان به عنوان يک آرزو مطرح ميکنند تحقق يابد. برخي از افراطيون، حتي همين جمله آقاي عسگر اولادي را که چند روز پيش گفته بودند ما نامزدهاي انتخابات 88 را از اهل فتنه نميدانيم بر نميتابند. اين افراطيون، کم نيستند و در دستگاههاي مختلف هم نفوذ دارند. اگر از اين افراطيون رها شويد، ميتوان درباره آينده برنامهريزي کرد.
وي ادامه داد: من انتظار داشتم ايشان بيان کنند يک دولت اصولگراي مطلوب از نظر اقتصادي چگونه دولتي است اما ايشان مطرح نکردند. ما 33 سال است ادعا داريم ميخواهيم اقتصاد اسلامي را اجرا کنيم در حالي که در مورد مفهوم اقتصاد اسلامي هم ماندهايم. دوستان ميگويند ميخواهيم در علوم انساني تحول ايجاد کنيم من ميگويم 33 سال يادمان رفته بود تحول در علوم انساني ايجاد کنيم حالا در همين دو سال يادمان افتاده؟ ايجاد تحول اشکالي ندارد اما چرا پذيرش دانشجوي جديد براي 14 رشته علوم انساني را براي موسسات آموزش عالي متقاضي، متوقف کردهاند؟
نماينده مجلس هشتم با اشاره به مقوله اقتصاد اسلامي گفت: در مورد وجوهات شرعي و مالياتهاي قانوني هم دچار مشکل هستيم، از يک طرف مردم خمس و زکات ميدهند و از طرف ديگر بايد ماليات بدهند که اين موضوع را ما در مجلس مطرح کرديم.
وي افزود: اسلام زلالي که ما ميشناسيم نه کاپيتاليسم غرب را تاييد ميکند و نه سوسياليسم شرق را. برخي ميگويند اين دو را ميتوان با هم ادغام کرد در حالي که من اعتقاد دارم هيچ کدام فايدهاي به حال ما ندارد. اگر ما بتوانيم واقعيت «اقتصادنا» شهيد سيد محمد باقر صدر را به عنوان يک الگو براي اقتصاد خود مشخص کنيم، وضعيت روشنتر ميشود. اگر ما ميخواهيم در مورد مشترکات بحث کنيم ابتدا بايد مفهوم اقتصاد اسلامي را تعريف کنيم.
وي خطاب به بادامچيان در مورد موضوع نرخ ارز گفت: من اشاره کردم که دولت به زور نرخ ارز را ثابت نگه داشته بود که ناگهان کنترل آن از دست خارج شد؛ آنگاه شما ميگوييد بايد از دولت تقدير کنيم؟ اگر دولت مديريت کرد تا قيمت ارز به طور طبيعي رشد کند ما چنين شوکي نياز نداشتيم. حالا ايشان ميگويد قيمت ارز بر ميگردد من ميگويم قطعا اين اتفاق نخواهد افتاد. شوک قيمت ارز کار خودش را کرده و بعيد است ديگر نرخ دلار را کمتر از دو هزار تومان ببينيم. اگر دولت مديريت ميکرد الان نرخ دلار حداکثر 1500 تومان بود نه بالاي 2500 بود. حساسيت ما در اين زمينه به خاطر نرخ دلار نيست، به خاطر کاهش ارزش پول ملي ماست.
کواکبيان با انتقاد از اينکه همه تقصيرها را به گردن تحريمها مياندازند گفت: قرار بود تحريمها هيچ اثري نداشته باشد. مگر قطعنامههاي تحريم ورق پاره نبود؟ حالا که به اينجا رسيدهايم ميگويند تحريمها اثر داشته است. حرف اصلي ما اين است که شما آينده تحريمها را که ميدانستيد؛ پس بايد تدبير ميکرديد. ما از اول ميگفتيم قطعنامهها ميتواند اثر گذار باشد. ما هفت قطعنامه داشتيم که 5 قطعنامه فقط در مورد تحريم بود. الان نبايد دولت به فکر اقتصاد مقاومتي بيفتد. از همان اولين قطعنامهاي که عليه ما صادر شد بايد براي آن فکري ميکرديم تا وضعيت به اينجا نرسد.
وي با تاکيد بر اينکه در شرايط کنوني مردم به سختي زندگي ميکنند گفت: آقاي بادامچيان! من و شما به عنوان يک نخبه در اين اجتماع مسووليم. همان شهيد رجايي ما را مواخذه ميکند که شما ميتوانستيد فرياد بکشيد تا اينقدر مردم در تنگناي اقتصادي نباشند. دبير کل حزب مردمسالاري گفت: حزب مردمسالاري در مورد شرايط اقتصادي و تخلف مالي سه هزار ميليارد توماني بيانيه داد و بحث هم کرد اما چرا حزب موتلفه بيانيه نداد؟ فردي با 50 ميليون تومان شروع کرد و 4700 ميليارد تومان اموال از او شناسايي شده يعني در طول 5 سال ارزش مال اين فرد 95 هزار برابر شده است.
وي در بخش ديگري از صحبتهاي خود با اشاره به سخنان بادامچيان گفت: بايد بين افرادي که به طور سالم معترض به نتيجه انتخابات بودند و افرادي که برانداز نظام بودند، تفکيک قائل شد؛ اما صدا وسيما نميخواست اين تفکيک ايجاد شود و از نظر آنها اصلاحطلبان يعني فتنهگران و فتنهگران يعني اصلاحطلبان. در حالي که اگر تفکيک ايجاد ميشد خيلي از مواضع شفافتر ميشد.
مناظره با سخنان بادامچيان ادامه پيدا کرد. وي درباره تفکيک دو مساله اقتصاد اسلامي با نظام اقتصادي اسلامي گفت: جهان را سه نوع اقتصاد اداره ميکند. يکي نظام ليبرال دموکراسي کاپيتاليستي غرب است، ديگري نظام سوسياليستي است و سومي نظام کمونيستي که اسلام با هر سه مخالف است. مباني اقتصاد اسلامي در کتب فقهي اسلامي در آثار شهيد صدر و شهيد مطهري وجود دارد اما اين مباني، نظام اقتصاد اسلامي نيست.
اگر خواستيم نظام اقتصاد اسلامي بنا کنيم بايد از مباني فقهي اسلامي، مباني علم اقتصاد و تجربيات بينالمللي استفاده کنيم و از مقتضيات زمان استفاده کنيم تا نظام اقتصاد اسلامي ساخته شود.
وي به مساله تاريخ ايران اشاره کرد و گفت: افرادي مثل تقيزاده، پيرنيا و عباس اقبال آشتياني که همگي فراماسونرهاي انگليسي بودند در دوران سلطه مزدور انگليس در ايران يعني رضاخان تاريخ 2500 ساله ايران را هماهنگ با يونان و روم ساختند. در حالي که ما در شهر سوخته زابل 7000 سال تاريخ داريم. در تپههاي سيلک کاشان 6000 سال سابقه تمدن داريم. اما آنها ميخواهند بگويند همه چيز از غرب شروع شده است.
وي افزود: ما تا قبل از تاريخ پيرنيا هيچ واژهاي به نام کوروش در لغت نامهها نداشتيم. در کتاب هرودوت يوناني، کوروش نبود، سايروس بود. کلمه کوروش و کلمه داريوش از کجا آمده؟ هويت انساني خود را فراموش نکنيد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: تحريم اقتصادي اثرات براندازانه ندارد. اگر ما توانستيم با اقتصاد مقاومتي و هماهنگي دولت و ملت، در مقابل توطئه تحريم غرب، ايستادگي کنيم، همين تهديدها براي ما فرصت خواهد بود.
در ادامه مصطفي کواکبيان به تعاريف احمدينژاد از اسفنديار رحيم مشايي اشاره کرد و گفت: باور کنيد از مراجع تقليد و نواب امام زمان (عج) هم اينگونه تجليل نميشود که آقاي احمدينژاد از آقاي مشايي تجليل کرده است. صفاتي مثل موحد، مومن، پاک، صبور، عارف، متعهد ، مدير، مدبر، امين ، توانمند و داراي قلب و انديشه زلال و بنده حاضر نيستم چنين تعابيري را حتي براي مراجع تقليد و نواب امام زمان (عج) به کار ببرم. آن زمان که از آقاي احمدينژاد حمايت ميکرديد بايد به اين روزها هم فکر ميکرديد.
دبيرکل حزب مردمسالاري ادامه داد: اگر طي 33 سال گذشته به جاي بسياري از بداخلاقيها، براي تدوين علوم روز آمد و پاسخگو تلاش ميکرديم، تا الان الگوي مناسبي براي اقتصاد اسلامي طراحي شده بود. ما در بسياري از زمينهها ميتوانيم از علوم غربي پيش بيفتيم اما به شرط آنکه برنامهريزي کنيم.
اين مناظره با پاسخگويي بادامچيان و کواکبيان به پرسشهاي دانشجويان ادامه يافت.




























ارسال کردن دیدگاه جدید