هیچ آماری از خیانت زناشویی نمی‌توان به دست آورد

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران نامه نیوز د مصاحبه با نوشت: «سید حسن موسوی چلک» معتقد است ریشه بخش قابل توجهی از جنایات خانوادگی و طلاق ها در خیانت زوجین نهفته است و خانواده ها باید سعی کنند با پرهیز از این کار زندگی خود را در معرض انواع آسیب های اجتماعی مهلک قرار ندهند.

*****

از تعریف خیانت شروع کنیم و اینکه اصولا به چه چیزی خیانت در روابط زناشویی گفته می شود؟
ببینید ،‌ تاهل نوعی پایبندی و تعهد زوجین نسبت به یکدیگر را ایجاد می کند که این تعهد دو طرفه است. این تعهد به قدری مهم است که اساس اعتماد در یک زندگی مشترک است و در صورت شکستن این تعهد توسط هر کدام از طرفین از بین رفته تا دچار آسیب های جدی می شود. منظور از خیانت هم نوعی رابطه مخفیانه بین یک فرد متاهل با فرد دیگری غیر از همسر خود است که شکل جنسی یا عاطفی شدید با پشتوانه جنسی به خود می گیرد.

آثار و تبعات خیانت بر ساختار یک خانواده چیست و چه عوارضی این خانواده ها را تهدید می کند؟
خیانت تبعات بسیار ویران کننده ای را بر یک خانواده در پی دارد. اگر از بعد فردی بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم شخص خاطی دچار اضطراب شدید ناشی از ترس مداوم بر سر فاش شدن رابطه اش می شود که این اضطراب مستمر می تواند منشا بسیاری از بیماری های روانی می شود. ضمن اینکه باید تجربه تلخ عذاب وجدان و احساس گناه شدید نه تنها در قبال زوج مورد خیانت قرار گرفته بلکه در رابطه با زیر پا گذاشتن قواعد اخلاقی فرد را در بر می گیرد. از دیگر عوارض فردی این کار می شود به وابستگی و عادت به این نوع رابطه پنهانی اشاره کرد که ممکن است فرد به آن وابسته شود و به تعبیری در آن فرو رود. همچنین از دیگر مشکلات، ابتلا به ویروس اچ آی وی و دیگر بیماری های مقاربتی است که سلامتی هر دو طرف را تهدید می کند. ضمن اینکه فرد ممکن است مجبور شود برای طرف مقابل خود هدیه خریده یا به وی به طور مستمر پول پرداخت کند که این ضرر اقتصادی این رفتار است. البته مجموعه استرس هایی که گفتم پتانسیل بالایی برای سوق دادن فرد به سمت مصرف مواد مخدر و روان گردان دارد و می تواند فرد را در نهایت به سمت اعتیاد بکشاند.

این موارد بیشتر مضرات فردی خیانت بود. این رفتار چه آثار سویی را بر جامعه  و خانواده می گذارد؟
اول اینکه اعتماد بین زوجین از بین می رود و در ادامه جامعه را با خطر از دست دادن اعتماد به زندگی زناشویی خود روبرو می کند؛ چرا که خبر این گونه خیانت ها با توجه به حساسیت خاص جامعه ما روی آن به سرعت دهان به دهان یا در رسانه ها  می چرخد و می تواند دیگر افراد  را معرض بدبینی به همسر خود قرار می گیرد.
به غیر از این خیانت باعث سردی همسران  از یکدیگر و رواج خشونت کلامی و فیزیکی بین زوجین می شود چرا که زوج خیانت دیده در خشم شدیدی از این حرکت همسر خود به سر می برد و احتمال تبدیل شدن این خشم به خشونت بسیار زیاد است. این خشونت ها می تواند به طلاق یا حتی قتل و جنایت خانوادگی از سوی هر کدام از طرفین منتهی شود چیزی که آن را به کرات در صفحات روزنامه ها می خوانیم و مشاهده می کنیم که ریشه بخش قابل توجهی از قتل های خانوادگی در خیانت یکی از همسران نهفته است. از بین بردن قبح خیانت در نزد جامعه و افکار عمومی، تحمیل هزینه زیاد به دادگستری یا نظام سلامت روان جامعه به خاطر بررسی موارد خیانت و مجازات یا درمان آن، افزایش بی اعتمادی در جامعه و...، تشویق دیگران به داشتن این نوع ارتباطات پنهانی، رواج قانون شکنی، افزایش بی اعتمادی درجامعه، ترس برای ازدواج در سایر افراد جامعه یا افرادی که خیانت دیدند و  شک  در ازدواج مجدد از دیگر تبعات خیانت زناشویی است.

ریشه این خیانت ها را در کجا می توان پیدا کرد؟
تحقیقات زیادی در این رابطه در سطح جهان انجام شده و  نتایج ارزشمندی هم به دست آمده است. اما اگر بخواهیم تیتر وار به این موارد اشاره کنیم در صدر آن عدم رضایت از روابط زناشویی نشسته است که زمینه را برای خیانت و زیر پا گذاشتن تعهد  ناشی از ازدواج فراهم می کند. علاوه بر این ماجراجویی و کنجکاوی، انتقام گیری از همسر به‌ویژه اگر نسبت به همسرش سوء ظن داشته باشد یا متوجه خیانت همسر نسب به خود شود، لذت جویی و تنوع طلبی و شاید هم سرگرمی و تفریح، کسب تجربه جدید در ارتباط باجنس مخالف، داشتن احساس استقلال، مورد توجه قرار گرفتن و به نوعی ابراز وجود، جبران کمبود محبت در زندگی و روابط زناشویی، غفلت(مسامحه) به‌ویژه در شروع ارتباط پنهانی، نیاز اقتصادی و مالی، تاثیر پذیری از رسانه ها و حتی چشم و هم چشمی با دیگران از ریشه های خیانت است.

آیا آماری در این رابطه  با تعداد زوج هایی که دچار این مشکل هستند وجود دارد؟
هیچ نهاد یا شخصی آماری از این نوع روابط در دست ندارد چرا که این نوع روابط در نهایت پنهان کاری صورت گرفته و حتی پس از فاش شدن توسط فرد خاطی انکار می شود. بنابراین اصلا مشخص نیست چه بخشی از جامعه با این مشکل دست و پنجه نرم می کند.

چه اقداماتی را برای پیشگیری از این معضل می توان به عمل آورد؟
در این زمینه بار اصلی بر دوش زوجین است و آنها باید با تعامل و گفتگوی بیشتر با یکدیگر، درک متقابل، آشنایی با روابط جنسی سالم و لذتبخش، محبت بیشتر به یکدیگر،حفظ حریم خصوصی خانواده درچارچوب موازین دینی، مدیریت رفتار و گفتار در روابط خانوادگی با دیگران و .از افتادن دراین دام این مار خوش خط و خال اجتناب کنند.

بیشتر مردها خیانت می کنند یا زن ها؟
در جامعه ما می توان گفت بیشتر مردها دست به این کار می زنند اما زن ها نیز از این قضیه مستثنی نیستند و می توانند شروع کننده یک خیانت در رابطه زناشویی باشند. ولی این رفتار از سوی هر کدام از طرفین که باشد به هر حال ضربه مهلکتی به سلامت روانی فرد و جامعه  وارد می کند ضمن اینکه اگر از جنبه قضایی بخواهیم به ماجرا نگاه کنیم بحث زنای محصنه و مجازات آن نیز پیش می آید.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی