فتنه ۸۸ «احقاداً بدریة و خیبریة و حنینیة» بود/ ۹ دی نوبت به مردم رسید
مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گفت: فتنه ۸۸ نه مشکل انتخاباتی بود و نه مشکل تقلب انتخابات، «احقاداً بدریة و خیبریة و حنینیة» بود؛ گرههایی بود که برخی خواستند گرهگشایی و عقدهگشایی کنند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها به مناسبت سالگرد حماسه 9 دی و بررسی ابعاد این حماسه بزرگ گفتوگویی را با خبرگزاری فارس انجام داده است که متن آن به شرح زیر است:
فارس: اساس تشکیل 9 دی را در چه میدانید؟
*9دی فرصت تجلی ایمان مردم به راهی که انتخاب کردند
حجتالاسلام پناهیان: حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری همیشه به ایمان مردم ایمان داشتند و به عنوان یکی از عوامل قابل اتکاء برای تداوم انقلاب نگاه میکردند؛ این ایمان اگر فرصت تجلی پیدا کند شکوه خود را نشان خواهد داد و 9 دی فرصتی بود برای تجلی ایمان مردم به راهی که انتخاب کردند.
ایمان مردم به معنویت انقلاب، اسلام ناب، امر ولایت که محل جمع همه وجوه ایمان مردم به حساب میآمد؛ 9دی از ناحیه کسانی که این مردم را میشناسند و با ایمان مردم آشنا هستند اگرچه امر باشکوهی بود اما موجب تعجب نبود چون انتظار هم از مردم ولایی ما چیزی جز این نبود که در موقع حساس به میدان بیایند و حتی برخی از نخبگان جامعه را که آنها هم اهل ایمان خودشان را میدانند و ما هم آنها را اهل ایمان میدانیم، جا بگذارند و با قدرت ایمان خودشان بتوانند مشکلات جامعه را برطرف کنند.
فتنه 88 ضررهای زیادی به جامعه ما زد ولی واکسیناسیون کردن جامعه در مقابل فتنههایی نظیر این و پیش بردن جامعه از نظر بصیرت محلی برای تجلی این ایمان شد و از باب عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد، 9 دی محل قدرتنمایی ایمان ولایی مردم قرار گرفت؛ قدرتی که هر لحظه دشمن میخواست به اصول انقلاب ما نزدیک شود از چنین قدرتی سخت تو دهنی خواهد خورد و ضرباتی که در آینده، دشمن از ایمان ولایی مردم دریافت میکند بسیار سهمگینتر خواهد بود.
فارس: پشتپرده موضوع تقلب را که فتنهگران در انتخابات مطرح کردند در چه میدانید؟
*سالها در عرصه سیاسی کشور نگاه غربزدگی وجود داشت
حجتالاسلام پناهیان: باید این موضوع را فراتر از یک اختلاف نظر در برگزاری انتخابات تلقی کرد؛ بالاخره نگاهی در کشور سالها در عرصه سیاسی حضور جدی داشته که این نگاه غربزدگی، ولایتگریزی، سادهاندیشی درباره دشمنان و دست کم گرفتن آنان و حتی وابستگی به جبهه دشمن هم در آن بود.
این نگاهی که مجموعهای از مشکلات را در برداشت در میان سیاسیون کشور و بعضاً افراد برجسته سیاسی کشور جریان داشت و تبدیل شده بود به جریانهای سیاسی متعددی که نامهای مختلفی هم به خود گرفتند؛ اینها کمکم خود را مواجه دیدند با جریان اصیل انقلاب اسلامی و حرکت رو به جلوی انقلاب را نتوانستند تحمل کنند.
*فتنه 88 احقاداً، بدریة، خیبریة و حنینیة بود
اوج تعارض آنها با این حرکت فتنه88 و بهانه آن انتخابات بود و بهانه انتخاباتی آن تقلب یا حتی تخلف در انتخابات بود اما داستان ریشهدارتر از این حرفها بود؛ داستان فتنه 88 نه مشکل انتخاباتی بود و نه مشکل تقلب در انتخابات و حتی تخلف در انتخابات، «احقاداً، بدریة، خیبریة و حنینیة» بود؛ گرههایی بود که در روح بعضیها ایجاد شده بود و در اینجا خواستند گرهگشایی و عقدهگشایی کنند.
آنها جریاناتی بودند که روند اصیل انقلاب اسلامی را نمیتوانستند تحمل کنند و میدیدند علیرغم اینکه همه امکاناتی دارند و همهگونه سوابق در آنها موجود است از صحنه انقلاب اسلامی به واسطه اشتباهات و دیدگاههای خودشان بیرون رانده میشوند.
*«تقلب»بهانه کسانی بود که خود را با جریان اصیل انقلاب مواجه دیدند
این بیرون رانده شدن از مسیر اصلی انقلاب را خود موجب شده بودند اما نمیتوانستند تحمل کنند که در نهایت به این تعارض انتخابات کشیده شد؛ در واقع انتخابات و مشکلاتی که برای انتخابات بیان میکردند بهانهای بود برای عقدهگشایی کسانی که از انقلاب فاصله گرفته بودند و روند تکاملی انقلاب را نمیتوانستند تحمل کنند.
*برخی سادهاندیشانه تصور میکنند انقلاب بدون آنها جلو نمیرود
برخی واقعاً سادهاندیشانه تصور میکنند بدون آنها انقلاب نمیتواند جلو برود و جامعه اداره شود و بدون نگاه آنها هیچ نگاه دیگری از سلامت و صلابت برخوردار نیست؛ اینها اگرچه مدعی گفتوگو بودند ولی واقعاً اهل گفتوگو نیستند؛ وقتی که باید حق و باطل روشن شود از گفتوگو طفره میرفتند.
اینها با درست کردن تعارض نسبت به کیان نظام به بهانه انتخابات میخواستند انتقام بگیرند؛ از روند طرد شدن خودشان از انقلاب، طرد شدنی که هیچ کس برای آنها جز خودشان نخواسته بود؛ اینها فکر میکنند که میتوانند انقلاب را آنگونهای که خودشان تصور میکنند تفسیر کنند ولی در واقع نه انقلاب به شکلی که آنها میپندارند قابل تفسیر است و نه مردم معطل تحلیلهای آنها میمانند.
حتی مردم منتظر نشدند که آنها کاملاً متقاعد شوند، برای اینکه راه اصیل انقلاب برتر از آن چیزی است که آنها میاندیشند و مردم راه را طی کردند و جلو رفتند و اینها به دلیل اینکه میدیدند اگر این عقبماندگی را با یک دعوا جبران نکنند دیگر نمیتوانند به گرد پای این مردم برسند.
*گروهی که از مردم عقب ماندند اصل فتنه 88 را به راه انداختند
گروهی که از مردم جدا شده بودند اصل فتنه 88 را به راه انداختند، گروهی که از مردم عقب مانده بودند اصل فتنه 88 را پیریزی کردند؛ مسلماً دست خارجی در این عرصه بسیار مؤثر بود، اینها را به بازی گرفت ولی اگر دشمنان ما در این فتنه به پیروزی میرسیدند به خود آنها هم رحم نمیکردند و اینها را بیش از آنچه که تصور کنند در ضدیت با منافع مردم قرار میدادند.
البته حساب کسانی که فتنه را به راه انداختند با کسانی که در این فتنه دچار اشتباه شدند را کاملاً باید متفاوت قرار داد؛ خاصیت فتنه این است که خیلیها را به اشتباه میاندازد، اشکال ندارد آدم در یک فتنه در یک فضای مبهم دچار اشتباه شود، بعد از اشتباه در میآید.
بسیاری از کسانی که در 9 دی شرکت کرده بودند کسانی بودند که شاید اوایل دچار اشتباه هم شده و طرف فتنه را گرفته بودند البته نه از سر سیاسیبازی یا دیدگاه مغایر داشتن با دیدگاههای اصیل انقلاب بلکه از سر اینکه واقعا باور کرده بودند تقلب یا تخلفی صورت گرفته است ولی به سرعت مردم ما با سعه صدری که نظام نشان داد به اشتباه و ادعای باطل سران فتنه پی بردند و آنها را تنها گذاشتند.
9 دی محل تجلی اراده آن مردم هم بود؛ آن بخش از مردمی که ادعاهای آنها را پذیرفته بودند از سر صداقت یا بیمهریهایی که از جانب دیگر دیده بودند یا سلیقه آنها به جانب دیگر به دلایل مختلف نکشیده بود به آن طرف رفته بودند اما اشتباهات آنها را که دیدند فاصله گرفتند.
*شباهت 9 دی با تشییع جنازه شهید بهشتی
9 دی به گونهای شبیه تشییع جنازه شهید مظلوم بهشتی هم بود؛ در تشییع جنازه شهید بهشتی بخشی از مردمی که آنجا حضور داشتند عذرخواه و نادم بودند از حرفهایی که علیه بهشتی زده بودند به واسطه غوغاسالاری و تبلیغات مخربی که جریان بنیصدر راه انداخته بود؛ از این رو به مظلومیت شهید بهشتی در تشییع جنازه ایشان پی بردند؛ بخشی از مردم 9 دی کسانی بودند که به مظلومیت انقلاب پی بردند و از جریانی که با ادعای تقلب در انتخابات به انقلاب ظلم کرده بودند، پی بردند.
فارس: با توجه به اینکه انتخابات آینده ریاست جمهوری را پیش رو داریم برای اینکه در فتنههای جدید در امان باشیم چه توصیهای دارید؟
*تغییر اصل فتنه به معنای امتحان اجتنابناپذیر است
حجتالاسلام پناهیان: ممکن است صورتهای فتنهها تغییر کند اما اصل فتنه به معنای امتحان، امتحانی که حتی ممکن است به ظاهر سخت باشد و سخت جلوه کند اجتنابناپذیر است؛ ما طبیعتاً باید برای امتحانهای متعدد خود را آماده کنیم این امتحانها عامل رشد ما خواهد شد.
سیاسیون هر کدام به عرصه میآیند با کارهای درست و غلط خود موجب رشد جامعه میشوند البته ما آرزومندیم که سیاسیون کمتر دچار اشتباه شوند و هزینه برای جامعه و نظام ایجاد نکنند با اشتباهات خود یا مصر بر اشتباهات خود نباشند والا توسط همین جریان عمومی انقلاب با این بصیرتی که مردم ما دارند دیر یا زود حذف خواهند شد؛ ولی بالاخره عرصه سیاست عرصه امتحان مردان سیاست است، همچنانی که عرصه سیاست عرصه امتحان عموم مردم جامعه هم است.
*حبوبغضها و باندبازیها درصد خطای خواص جامعه را بیشتر کرده است
در طول تاریخ 30 سال گذشته غالباً مردم موفقتر در عرصههای سیاسی و امتحانات سیاسی ظاهر شدند و حب و بغضها، باندبازیها، گروهبندیها و برخی دلایل دیگر همیشه موجب شده که درصد خطای خواص جامعه مقداری بیشتر باشد یا حداقل خواصی که در عرصه سیاسی فعال هستند.
*هیچگاه نباید ارتباط خود را با تاریخ انقلاب قطع کنیم
امیدواریم در انتخابات بعد شاهد اشتباهات کمتری باشیم ولی امتحانات اجتنابناپذیر هستند؛ اگر ما حافظه تاریخی مردم خود را بالا ببریم و مدام با بهانه و بیبهانه در مناسبتها و خارج از مناسبتها از زوایای مختلف یا آنچه که در این 30 سال گذشته است نگاه کنیم و مردم ما را که دیده عبرتبینی دارند و نگاه درسآموزی دارند به تماشای همین گذشته تاریخ پرتلاطم و باشکوه انقلاب دعوت کنیم مطمئناً فتنههای آینده را نیز به خوبی پشت سر میگذاریم؛ هیچگاه نباید ارتباط خود را با تاریخ همین انقلاب قطع کنیم.
*رسانهها برای کمتر شدن فتنههای آینده گذشته را برای مردم زنده نگه دارند
رسانهها برای اینکه آسیبهای فتنههای آینده کمتر شوند باید گذشته را برای مردم زنده نگه دارند و تنشهایی که در جامعه بوده و جامعه ما از آنها عبور کرده ادعاهایی که بوده و بطلان آن بعداً ثابت شده اینها را همه نشان دهند؛ مواضعی که افراد داشتهاند و بعد مواضع خود را تغییر دادهاند، پیشبینیهایی که برخی انجام دادهاند و بعد آن پیشبینیها غلط در آمده است؛ مردم ما باید در جریان همه این موارد قرار گیرند.
جوانها باید به قدری در جریان اتفاقات گذشته قرار بگیرند که مانند پیرانی که کل انقلاب را تجربه کردند در دوران جوانی از حافظه تاریخی خوبی برخوردار باشند، این موجب میشود که ما در آینده از فتنهها راحتتر عبور کنیم.
مهم نیست دیدگاه و نظر افراد چه باشد و راهحلهایی که به ذهن آنها میرسد چگونه باشد مهمتر این است که بدانند چه اتفاقی در گذشته افتاده است حتی بدون اینکه بخواهند تحلیلی بر آن اتفاقات هموار کنند؛ آنقدر اتفاقاتی که در گذشته انقلاب رخ داده گویا و هدایتکننده است که صرف بیان آن واقعیتها هم تا حدود بسیار زیادی راه آینده را روشن میکند.
*9 دی نوبت مردم بود که حرف خود را به مسئولان بزنند
بنده امیدوارم رسانهها بتوانند پیام 9 دی و جزئیاتی که در خیابانها و خون مردم جریان پیدا کرده بود به خواص و نخبگان جامعه منتقل کنند؛ رسانهها خیلی از اوقات حرف مسئولان و سیاستمداران را به مردم منتقل میکنند ولی 9 دی نوبت مردم بود که حرف خود را به مسئولان بزنند.
رسانهها باید به بازگو کردن و تکرار طنین حرف مردم در 9 دی به مسئولان تلاش کنند؛ رسانهها نباید آمار مخاطبان خود را نگاه کنند گاهی از اوقات یک مطلبی ممکن است در یک رسانه تعداد مخاطبان اندکی داشته باشد ولی اکثر آن مخاطبان از خواص و نخبگان آن جامعه باشند اینجا رسانه وظیفه خود را به خوبی انجام داده است.
9 دی رودخانه خروشان و دریای عمیقی بود که تمام اعماق آن و تمام قدرت و حرکت آن به خوبی به نمایش گذاشته نشد؛ نه اینکه کسی قصد و غرضی داشته برای پنهان کردن ژرفای این دریای مواج و عمیق ولی به طور طبیعی امکان نمایش دقیق همه آنچه که در 9 دی گذشت و امکان به تصویر کشیدن دقیق همه آنچه که در 9 دی میتوان شاهد بود نیست.
*با تاریخی شدن 9 دی بهتر میتوان آن را شناخت
به مرور زمان وقتی 9 دی تاریخی شود بهتر میشود آن را شناخت؛ مسئولان نظام باید از 9 دی به عنوان یک جایگاهی که حول و هراس در هر انسان منفعتطلب و خودخواه و خودکامهای ایجاد میکند هراس داشته باشند و چه اشکالی دارد ما بتوانیم خشیت از خوبیهای مردم را در دل مسئولان و سیاستمداران ایجاد کنیم که موجب کنترل و هدایت خواص جامعه شود.
ارسال کردن دیدگاه جدید