حجت الاسلام محمدرضا عباسي مسئول حوزه نمايندگي وليفقيه در حفاظت هواپيمايي(سپاه) در گفتوگو با «جوان»: اين مردان مشت آهنين ولايت در آسمانها هستند
فرماني كه امام(ره) در ۵ديماه ۱۳۶۳ در خصوص تشكيل نيروي حفاظت هواپيمايي صادر كرد، سبز پوشان سپاهي را به مأموريتي گسيل داشت كه طي آن حدود ۱۰۰ عمليات را با موفقيت پشت سرگذاشتند و به اين سان، ركورد بينظيري را در بحث امنيت پرواز هواپيماهاي غيرنظامي در جهان برجاي گذاشتند كه مورد تأييد سازمانهاي بينالمللي چون ايكائو نيز قرارگرفته است. به بهانه قرار داشتن در ايام تشكيل مشت آهنين خميني و خامنهاي كبير در آسمانهاي نيلگون كشورمان، به گفتوگو با حجت الاسلام محمدرضا عباسي، مسئول حوزه نمايندگي وليفقيه در حفاظت هواپيمايي و نيز سرهنگ باقري، معاون هماهنگ كننده حفاظت هواپيمايي(سپاه) كه از پيشكسوتان و مؤسسان اين نيرو نيز بودهاست، پرداختهايم كه تقديم حضورتان ميشود.
فلسفه تشكيل سپاه حفاظت هواپيمايي چه بود؟
حجتالاسلام محمدرضا عباسي: از زمان پيروزي انقلاب اسلامي دشمن همواره سعي ميكرد تا مولفههاي قدرت كشور و ملت ايران را مورد هدف قرار دهد. از آنجايي كه بحث امنيت يكي از مؤلفههاي قدرت هر ملتي است، بعد از پيروزي انقلاب نيز دشمنان همواره سعي داشتند روي اين مقوله بيشترين فشار را وارد كنند. در اين مسير تحت تأثير قرار دادن امنيت پروازها شاخصهاي بود كه ميتوانست بحث امنيت داخلي را خدشهدار كند. لذا منافقين از اوايل سال ۶۳ طي چند ماه پنج فروند هواپيما را ربوده، دو فروند را به عراق و باقي را به فرانسه و ايتاليا بردند. از همين رو حضرت امام(ره) طي فرماني در تاريخ ۵ دي ماه ۱۳۶۳ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را مكلف به تشكيل حفاظت هواپيمايي كردند.
چرا دشمنان سال ۶۳ را براي هدف قرار دادن امنيت پروازهاي ما انتخاب كردند؟
در آن سال ما در جبهههاي جنگ موفق بوده و در داخل نيز به ثبات رسيده بوديم. از اين رو دشمن براي اينكه اين تعادل را برهم بزند، سعي كرد از طريق ناامني در هوا وارد عمل شود. تا آن زمان ما حفاظت هواپيمايي نداشتيم و از اين حيث ضربهپذير بوديم. لذا ميتوان گفت حركت آنها كاملاً سياسي بود و ارتباط تنگاتنگي هم با حوادث جبهههاي جنگ داشت.
مسلماً در مسير انجام چنين مأموريتي شهدا و جانبازاني نيز داشتهايد، خوب است يادي از اين عزيزان كنيد.
اعطاي ۱۸ شهيد در مأموريتهاي مختلف، يكي از افتخارات حفاظت هواپيمايي است. البته اين تعداد از شهدا در حوادثي چون سقوط هواپيماها و حوادثي از اين دست به شهادت رسيدهاند و با توجه به توان بالايشان هيچ گاه در درگيريبا عوامل دشمن كسي از نيروها به شهادت نرسيده است و ما تنها مجروحان و جانبازاني داشتهايم. علاوه بر اين، حدود ۵۸ شهيد و ۷۰۰ جانباز نيز ماحصل حضور بچههاي حفاظت هواپيمايي در جبهههاي جنگ تحميلي است. خيلي از بچهها تمام وجودشان در جنگ بود و همين روحيه ايثار و شهادت بود كه باعث شد ما در تمامي مأموريتها موفق باشيم.
چه ويژگي خاصي را ميتوانيم براي جهاد بچههاي حفاظت هواپيمايي قائل باشيم.
اين نكته كه اين عزيزان همواره در جهاد هستند، يك واقعيت است. جهادي كه در آن علاوه بر داشتن روحيه و تجهيزات، بحث اخلاق نيز مطرح است. مثلاً شايد يك مسافر دوست داشته باشد بدون بازرسي بدني سوار هواپيما شود و چه خوب است كه روزي هم به اين نقطه برسيم. ولي وضعيت امنيتي دنياي امروز مانع اين امر ميشود. لذا آنچه مثلاً گشتن ساك يك مسافر را ميتواند خوشايند كند برخورد خوب بچههاست. همين اواخر در اخبار شنيديم مأموران امنيتي يكي از فرودگاههاي امريكا با بازجويي ۵ ساعته از يك ايراني سالخورده باعث سكته و فوت او شدند. پس ما يكي از چيزهايي كه رويش تأكيد داريم، روي آن كار كردهايم و آموزشهايي را برايش داريم، پياده كردن همين نكات اخلاقي است. ما به نوع رفتار افراد توجه داريم. همين حفظ روحيه ايثار و ايمان محوري و اخلاق مداري از وظايف مجموعه نمايندگي است كه بايد مرتب روي آن كار كنيم. علاوه بر آن، اين بچهها مسائل فقهي خاص خودشان را دارند. مثلاً وقتي ميروند در يك كشور خارجي از چه چيزي استفاده كنند و از چه چيزي استفاده نكنند؟ از اين رو ما فقه خاص آنها را استخراج كردهايم و به توضيح مسائل شرعي پرداختهايم. به عنوان نمونه نماز در پرواز با نماز روي زمين فرق دارد. بحث يافتن قبله، استفاده از نوع غذاها و. . . همه اينها در بحث پيشگيري از هواپيما ربايي نيز مؤثر است.
ميتوانيد بيشتر در اين خصوص توضيح دهيد. اصلا بحث پيشگيري در كار حفاظت هواپيمايي چه مواردي را در برميگيرد؟
در واقع ميشود گفت مهمترين شاخصي كه باعث ميشود هواپيما ربايي انجام نگيرد بحث پيشگيري است. يكي از اين عوامل و شاخصهها توجه به ارزشهاي اخلاقي و توكل برخداست. دوم استفاده از نيروهاي ولايتمدار، متعهد، تحصيلكرده و رعايت قوانين و اجراي دقيق آنها. قوانين بخشي داخلي هستند بخشي مشترك كه مثلاً ايكائو طرح ميكند. بحث مسافر محوري و تكريم مسافران از ويژگيهايي است كه ما اصرار داريم برادران و خواهران روي آنها توجه داشته باشند. همه اينها در موضوع پيشگيري دخيلند. نكته ديگر هماهنگي و همفكري با ديگر ارگانها و مسئولان موجود در صنعت حمل و نقل است كه بايد همواره با آنها در تعامل و همكاري خوبي باشيم. اصلا تأكيد ما بيشتر روي پيشگيري است كه شكر خدا در اين زمينه بسيار موفق بودهايم و جلوي هرگونه تصوري را گرفتهايم. يك نكته ديگري هم كه بايد روي آن توجه داشت، اهتمام به عقبه و پشت جبهههاست. وقتي ما يك رزمنده را ميفرستيم به جنگ او خودش است و ايمانش و اين چيزها. اما او عقبهاي هم دارد. ما بايد جوري رفتار كنيم كه اين رزمندهها ( بچههاي امنيت پرواز) دغدغه پشت سر را نداشته باشند. لذا يكي از كارهاي اساسي ما ارتباط با خانواده اين عزيزان و رسيدگي به مسائل و مشكلات آنهاست.
با توجه به شرايط خاص فرودگاهها به نظر ميرسد بچههاي حفاظت هواپيمايي جنگ نرم و سخت را توامان داشته باشند، نظر شما در اين خصوص چيست؟
بچههايي كه در گيت و روي هوا هستند اصطلاحاً بچههاي عملياتي خطاب ميشوند. اين منطقه عملياتي نيز خصوصيات خاص خود را دارد. اگر در جبهههاي جنگ منطقه عملياتي آلوده به وجود دشمن بود، منطقه عملياتي بچههاي ما هم از نظر جاني و هم از نظر اخلاقي آلوده است؛ چراكه مسافران از اقشار و افراد و حتي كشورهاي ديگر هستند و برخي از آنها خيلي از مسائل را مراعات نميكنند. پس اين برادران با صحنهها و حرفهايي روبهرو هستند و اگر نباشد آن روحيه جهادي و ايمان يقيناً به زمين ميخورند. بحث امنيتي و جاسوسي نيز فراوان است و از اين وجه نيز بايد هوشيار و بيدار باشند. لذا ميتوان گفت بچههاي حفاظت هواپيمايي هم در جنگ نرم هستند و هم در جنگ سخت.
و حرف آخر.
حرف آخرم همان كلام بچههاي حفاظت پروازي است. اين عزيزان ميگويند ما مأموريتهايمان را به قدري خوب و موفق انجام ميدهيم تا از اين زاويه دغدغهاي براي رهبري و نظام اسلامي نباشد، در واقع اين مردان، مشت آهنين ولايت در آسمانها هستند و به اين امر افتخار ميكنند.
گويي سپاه حفاظت هواپيمايي سال ۶۳ تشكيل شده است، يعني قبل از آن سپاه در صنعت هوانوردي كشور حضور نداشت؟
سرهنگ باقري: در واقع بايد بگوييم كه سپاه از سال ۱۳۵۸ در صنعت هوانوردي كشور حضور داشت؛ چراكه پس از پيروزي انقلاب يكي از جاهايي كه از سوي آن احساس خطر شد، فرودگاهها و صنعت هوانوردي كشور بود. به همين خاطر تنها چند ماه پس از پيروزي انقلاب بچههاي سپاه با احساس تكليف براي تأمين امنيت، در عين مظلوميت در فرودگاهها حضور يافتند. در همين سنگر نيز شهدايي تقديم شد كه بخشي در انجام مأموريت شهيد شده بودند و بخشي نيز با حضور مقطعي در جبهههاي جنگ به شهادت رسيدند. آمار جالبي هم از دوره زماني پنج ساله (۵۸ تا ۶۳ ) حضور سپاه در زمين فرودگاهها در خصوص كشف قاچاق كالا، ارز، طلا و حتي انسان به ثبت رسيده است.
سپاه پاسداران چطور بخش حفاظت هواپيمايي را تأسيس كرد؟
از سال ۶۳ منافقين شيوه كار خود را تغيير دادند و با توجه به نبود حفاظت پرواز از زمان پيروزي انقلاب اسلامي به بعد، از اين خلأ استفاده كردند و چندين هواپيما را ربوده و به خارج از كشور بردند. پس از اين وقايع امام(ره) دستور داد كه سپاه پاسداران موظف است حفاظت از هواپيماها را برعهده بگيرد و خطاب به فرمانده وقت سپاه فرمود اگر هواپيمايي ربوده شود من شما را مقصر ميدانم. پس از اين فرمان، از آنجا كه سپاه هرجا احساس كند آرمانها و دستاوردهاي انقلاب تحت الشعاع قرار گرفته وارد عمل ميشود، در اين خصوص نيز فراخواني داده شد و افراد از نقاط مختلف و از جمله از لشكرها و تيپهاي مختلف جمع شدند تا سپاه حفاظت هواپيمايي شكل بگيرد.
مسلماً رزمندگاني كه از جبهههاي جنگ وارد اين عرصه شدند، آشنايي با موقعيت جديد نداشتند، چطور خودتان را با اين شرايط وفق داديد و به عنوان نمونه چه آموزشهايي را پشت سر گذاشتيد؟
همانطور كه گفتيد وقتي ما پا به اين عرصه گذاشتيم، تجربه لازم وجود نداشت. مأموريت نو و جديد بود. آن كساني كه در اين عرصه تجربه داشتند يا در كشور نبودند يا آمادگي همكاري با ما را نداشتند. پس بچهها به صورت خودجوش آموزشهايي را بر اساس انكس ۱۷ صنعت ۸۹۷۳ حفاظت از فرودگاهها كه ايكائو اعلام كرد آغاز كردند و از افراد توانمند نيز در اين خصوص استفاده شد. اين اولين ورود ما به حوزه صنعت هوانوردي (روي هوا) بود. در اوايل حضور بچهها نيز منافقين كه همچنان فكر ميكردند ما در اين خصوص ضعف داريم، اقدام به عملياتي در پرواز بندرعباس كردند كه با شكست روبهرو شد و با هوشياري بچهها خنثي گرديد. پس از آن قريب به صد بار دشمن از زمين اقدام به ورود اقلام ضد امنيتي به هواپيما كرد كه در خود زمين خنثي شد. ۲۰ مورد از آنها به هواپيما رسيد كه از اين ۲۰ مورد نيز ۱۳ مورد منتج به درگيري شديد فيزيكي، كشته شدن دشمن و در مواردي زخمي شدن بچههاي ما شد.
به نظر شما موفقيت صددرصد سپاه حفاظت هواپيمايي در مأموريتهاي محوله از كجا ناشي ميشود؟
همان انگيزه جهاد و شهادت كه در پيدايش سپاه وجود داشت باعث شد كه اين مأموريت نيز همانند مأموريت حضور در جبههها با موفقيت همراه شود. به اين ترتيب كه نگاه بچهها به مأموريت جديدشان مانند نگاهشان به حضور در جبههها بود. ورود با وضو، خواندن شهادتين، در نظر گرفتن خط مقدم نبرد با دشمن پس از گيت بازرسي و. . . مواردي است كه از همان زمان توسط بچهها رعايت ميشود. خيلي از افراد را ديدهام كه با اذكار مختلف چون نادعلي و دعاهاي گوناگون در مأموريتها حاضر ميشوند و با همين انگيزهها ما توانستهايم به حول و قوه الهي در تمامي حوادث و رويدادها موفق باشيم.
۱۳۶۳ كه سال تأسيس حفاظت هواپيمايي است، اوج جنگ نيز بود و اغلب شما كه وارد اين عرصه شديد، رزمنده بوديد، چطور توانستيد از محيط جبههها دل بكنيد؟
البته اينطور نبود كه بچهها به كلي از فضاي جبههها دور باشند. با برنامهريزيهايي كه انجام ميشد، خيلي از بچهها ميتوانستند از فرصتهاي به دست آمده استفاده كرده و در جبههها حضور يابند. مثلاً خود من نيز هر وقت فرصتي پيش ميآمد سعي ميكردم به جبهه بروم.
حالا كه صحبت از شهدا شد، خوب است يادي از شهداي حفاظت پرواز داشته باشيم.
اينجا دوست دارم از دو شهيد همرزم نام ببرم. يكي شهيد علي شهبازي كه در صبح روز پرواز ۶۵۵ به مقصد بندرعباس – دبي، هم شيفتم بود. آن روز برادري كه قرار بود با اين پرواز بپرد، نيامد و من چون مسئول علي بودم از او خواستم مأموريت را انجام دهد. لذا ايشان به همراه شهيد متوليان پرواز را تحويل گرفتند. شهيد شهبازي قبل از رفتن يك يادگاري به من داد. آن روز او دستمالي به من داد كه هنوز هم نگهاش داشتهام و به اين ترتيب خاطرهاي جاودان در ذهنم برجاي گذاشت. او رفت تا با جنايت امريكاييها در هدف قرار دادن هواپيماي ايرباس غير نظامي، به همراه ۲۹۲ انسان بيگناه ديگر به شهادت برسد. همانطور كه گفتم در اين پرواز شهيد متوليان هم همراه شهبازي بود. شهيد بزرگواري كه هر وقت به جبهه ميرفت مجروح ميشد. اتفاقاً چندي پيش در محضر خانواده ايشان بودم و از مجروحيتهايش گفتم. پدر بزرگوارش نيز حرفم را تأييد كرد و گفت ما هم هر وقت او را ميديديم يا دستش زخمي بود يا پايش. متوليان مداحي بود كه هميشه اذكار و ادعيه گوناگون ورد زبانش بود. حتي وقتي با او به مأموريتهاي خارج از كشور ميرفتيم، در همان جا مراسم دعايي را برايمان ترتيب ميداد. يادشان گرامي باد.
با توجه به اينكه ۲۸ سال از تأسيس حفاظت هواپيمايي ميگذرد، مسلما بايد جوانترها جاي پيشكسوتها را گرفته باشند، شما كار اين جوانها را چطور ارزيابي ميكنيد؟
در خصوص اين نفرات جديد بايد اشارهاي به سخن حضرت آقا داشته باشم. ايشان ميفرمايند اگر اتفاقي افتاد بچههاي نسل سوم نه تنها كمتر از بچههاي نسل اولي نيستند بلكه پرشورتر و پايكارترند. پس به جرئت ميتوان گفت امروز دوستان جوان ما با همان انگيزه و بلكه با انگيزههاي قويتر و با آموزشهاي بهتر و دريافت تجربيات گذشتگان، با توانمندي و اخلاص بيشتري حضور دارند.
آيا ارزيابي از توان بچههاي حفاظت هواپيمايي از سوي سازمانهاي بينالمللي انجام گرفته است؟
سازمان ايكائو كه مأموريت هماهنگسازي استانداردهاي بينالمللي پروازي را دارد بعد از انقلاب و به دليل عدم آمادگي صنعت هوانوردي ما، از لحاظ كنترل كيفيت ايمني پروازها، هيچ گونه بازرسي را انجام نداده بود. اما بعدها با تلاش بچههاي حفاظت هواپيمايي، امنيت پروازهاي ما به مرحلهاي رسيد كه سپاه اعلام كرد پاسخگوي بازرسان ايكائو خواهد بود. به اين ترتيب از سال ۸۳ بازرسان اين سازمان سه بار بازرسي امنيتي در حوزه هوانوردي از كشور ما داشتهاند كه هر سه بار نيز سپاه سربلند بيرون آمده است. آخرين بار حدود سه ماه قبل بود كه با كمترين اشكالات موجود كشور ما را ترك كردند. لذا بايد گفت تمامي كساني كه در صنعت هوانوردي دستي بر آتش دارند اذعان دارند كه امنيت هوانوردي در ايران با ساير كشورها كاملاً متفاوت است. حتي بعضي از اين بازرسها در سالي كه من در خدمتشان بودم اذعان كردند كه فضاي امنيتي شما شايد صدها برابر بالاتر از كشور ماست. به نظر من بخشي از تجربيات ما قابل انتقال به ايكائو براي آموزش به ساير كشورهاست.




























ارسال کردن دیدگاه جدید