انقلاب اسلامي، حق است
انقلاب اسلامي، حق است
عليرضا دهشيري
دشمنان انقلاب اسلامی از هیچ اقدام و توطئهای برای خاموش کردن نور این نهضت فروگذار نیستند. آنها تمام تلاش خود را برای شکستن این حرکت عظیم که ریشه در اعتقادات مذهبی مردم مسلمان ایران دارد، به کار میگیرند. این انقلاب که بر اساس نظریه ولایت فقیه در کشور ایران، با راهبری مراجع تقلید و روحانیت و در رأس آنها حضرت امام خمینی-قدسسره- تحقق یافت و به اوج خود رسید، موجب وحشت استعمارگران شد. زیرا این انقلاب نه تنها کشور ایران را از آنها گرفت بلکه موجب شد ملتهای سایر کشورهای اسلامی و حتی کشورهای غیر اسلامی نیز از خواب بیدار شوند و سرزمین خود را از چپاولگران و استعمارگران و نوکران آنها پاک سازند. از این رو دشمنان ورشکسته از همان آغاز استقرار جمهوری اسلامی، به مقابله با آن پرداختند و کوشیدند به وسیله مزدوران استعمار، لیبرالها، مغرضان و حتی گاه از طریق خودیهای ناآگاه نسبت به نظام اسلامی اشکالتراشی و القای شبهه کنند، و برای کم رنگ نمودن جایگاه نظام اسلامی و حکومت مبتنی بر ولایت فقیه به انواع ترفندها و القائات گمراه کننده متوسل شدند. آنها درطول عمر این انقلاب شبهههای مختلفی را بین عوام و خواص نسبت به انقلاب رواج دادهاند و حتی در بعضی موارد به عقل، قرآن و روایات استناد میکنند!
یکی از این شبهات، شبهه در اصل ایجاد انقلاب است. دشمنان نظام اسلامی میگویند هرگونه قیام و انقلاب و تشکیل حکومت قبل از قیام حضرت مهدی(عج) ناروا بلکه حرام و ممنوع است. آنها برای تبیین شبهه به ظواهر برخی روایات استناد جسته، این گونه بیان میکنند که هر «قیام کننده»ای قبل از قیام حضرت قائم(عج)، طاغوت و هر پرچمی که قبل از ظهور حضرت(عج) برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است.
طرفداران این شبهه به برخی روایات از حضرت امام صادق(ع) و امام باقر(ع) و امام سجاد(ع) متمسک میشوند؛ ظاهر این روایات، قیام قبل از ظهور حضرت ولی عصر(عج) را جایز نمیداند و جامعه مسلمان را از همراهی این نوع حرکتها بر حذر میدارد. حتی برخی از متدینین در دام این شبهه افتاده و در کنار انجام اعمال مذهبی و حتی امر به معروف و نهی از منکر با حکام جور همراهی و در مقابل آنها سکوت میکنند.
به منظور پاسخ به این شبهه ذکر چند نکته ضروری است:
1- در هر جامعهای برای این که بتواند به حیات اجتماعی خود ادامه دهد نیاز به نظم و ارتباطات و داد ستد سالم میباشد و این امر فقط در پرتوی وجود یک حکومت محقق میشود. زمانی یک حکومت میتواند ثبات داشته باشد که در پی برقراری و بسط عدالت و تعلیم و تربیت و رفع ظلم و حفظ مرزها و منع از تجاوز اجانب باشد. عقل هیچگاه تعطیل کردند حکومت را جایز نمیداند، زیرا این امر موجب هرج و مرج واز همگسستن جامعه میشود. لذا در هر برههای از زمان باید یک حکومتی در جامعه وجود داشته باشد.
2- بر اساس آموزههای اسلام اجرای احکام دین در جامعه در هر برههای لازم است و در هیچ جای مباحث دینی وارد نشده است که احکام در زمان غیبت ملغی و تعطیل میشوند. علمای اسلام بر اجرای احکام در زمان ظهور و غیبت اتفاق نظر دارند. روایات نیز به این نکته دلالت میکنند. در اسلام، احکامی مانند حدود و دیات وجود دارد که اجرای آن توسط امام معصوم اجرا و یا مجری آن تعیین میشود و براساس مستندات فقهی اجرای آن احکام در زمان غیبت نیز به دست فقیه جامع الشرایط است.
برای اجرای احکام اسلام باید مجری حکومت، شخصی آگاه به احکام و ملتزم به رعایت کامل وظایف دینی باشد. در زمان حضور معصوم در بین مردم، بهترین فرد برای تصدی حکومت، خود معصوم میباشد؛ زیرا او آگاهترین افراد نسبت به احکام اسلامی است. اما در زمان غیبت امام معصوم، افرادی باید عهدهدار این امر شوند که از نظر علم به احکام اسلام و تقوا و عدالت، شبیهترین مردم به امام معصوم باشند. زیرا زمانی جامعه اسلامی است که قوانین اسلام در آن اجرا شود و عدالت و نظم بر اساس آموزههای دینی در آن برقرار گردد. بنا بر این لزوم تشكيل حكومت اسلامي، امري مهم و آشكار است؛ چرا كه بخش اعظمي از احکام اسلامي، برنامههايي سياسي اجتماعي است كه فقط تحت يك تشكيلات و حكومت قابل اجرا است. اين احكام دائمي است و به هيچ وجه اختصاصي به زمان حضور امام معصوم(ع) ندارد و در زمان غيبت هم لازم الاجرا است. از اين رو هر گاه تشكيل حكومت امكان داشته باشد، بایستی به عنوان مقدمه اجراي احكام الهي، نسبت به این امر اقدام کرد.
3- آن چه در روايات مورد استفاده مخالفین قیام در زمان غیبت آمده، دارای معنا و مفهوم خاصي است كه نياز به تحقيق جامع دارد. البته احاديثی که در موضوعات مختلف به دست ما میرسد ابتدا باید از حيث سند و راويان و حتی محتوا و مفهوم آن مورد بررسي قرار گيرند و مشخص شود که معصوم(ع)، در چه شرایطی و برای چه گستره زمانی آن را نقل فرموده است. بسياري از رواياتی که برای باطل بودن قیام قبل از ظهور به آن استناد شده است، غير قابل اعتمادند و مواردی هم كه دارای اعتبار هستند تنها قيامهايي را مردود ميشمارند كه رهبر آن قیام مدعي مهدويت شده و به عنوان قائم آل محمد(ص) قيام كرده و يا هدفی غير از اجرای احکام الهي داشته است؛ مانند قیامهایی که خلفای جور برای کسب قدر و سلطه بر جامعه انجام میدادند و چند صباحی حکومت را به دست گرفته و برای رسیدن به اهداف خود از هر گونه ظلم و ستمی فروگذار نبودند. اما اگر قيام به عنوان مهدويت و به منظور تأسيس حكومتي در برابر حاكميت ا... نباشد بلكه به منظور دفاع از اسلام و قرآن و مبارزه با ظلم و استكبار و به قصد تأسيس حكومت اسلامي و اجراي كامل قوانين آسماني قيام بود و مقدمات آن نهضت نيز پيش بيني شده و مردم را به ياري میطلبيد، روايات مذكور چنين نهضت و انقلابي را مردود نميشمارد و پرچم چنين نهضتي را پرچم طاغوت نميشمارد. زیرا تأسيس چنين حكومتي به منظور حاكميت الله و در مسير حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) و زمينه ساز آن ميباشد. مانند قیام زید بن علی(ع) فرزند امام سجاد(ع) که امام رضا(ع) در مورد ایشان فرمودند زید بن علی، از علمای آل محمد (ص) بود و به خاطر خداوند غضب کرد و با دشمنان خدا جنگید تا این که در راه معبود کشته شد. پدرم موسی بن جعفر(ع) به من میگفت که از پدرش جعفر بن محمد(ع) شنیده که آن حضرت میفرمود: «خداوند، عمویم زید را رحمت کند. او مردم را به رضای آل محمد دعوت میکرد و اگر پيروز ميشد به وعدهي خود وفا ميكرد، او دربرابر سلطنت و حكومتي يك پارچه قيام كرد و ميخواست اركان آن را متلاشي كند» بنا براين احاديث مذكور مخالف قيامها و نهضتهايي که در راستا اجراي احکام الهي و براي خدا باشد و همچين براي گرفتن حق اهلبيت عليهمالسلام باشد، مخالف نيست، بلکه مورد تأييد اهلبيت(ع) نيزخواهد بود.
4- علاوه بر اين، احاديث مخالف قيام در شرائطي صادر شده است كه قيام علويان و عباسيان، براي مقابله با حكومت اموي بوده است. آنها با استفاده از جهل مردم، خود را به عنوان مهدي موعود كه پيامبر(ص) وعده ظهور او را بشارت داده بود، قلمداد ميكردند. آنها از مردم براي خود تحت عنوان مهدي موعود بيعت ميگرفتند. ائمه(ع) در چنين شرايطي با موضعگيري بجا مانع سوء استفاده اين افراد ميشدند. نمونههاي تاريخي بسياري براي اين موارد ميتوان بيان کرد. مانند محمد بن عبدالله بن الحسن _ معروف به نفس زكيه، که به نام مهدي موعود براي خود از مردم بيعت ميگرفت و حتي از امام صادق(ع) نيز خواست كه بنام مهدي آل محمد (ص) با او بيعت كند و همراه او در جنگ با بنياميه شركت نمايد! وقتي امام صادق(ع) حاضر به بيعت با او نشد «عبدالله» پدر محمد، سخت عصباني شد و به حضرت، سخناني ناروايي نيز گفت.( نقل از ارشاد مفيد ص260) بنا بر اين معلوم ميشود از نظر ائمه هر قيامي محكوم نبوده بلكه امام(ع) براي شركت در قيامي كه براي امر به معروف و نهي از منكر باشد اعلام همكاري نيز نموده است و اين گونه قيام و انقلاب را امضا نموده و مشروع اعلام فرموده است. غالب روايات نهي از قيام كه مخالفين به آن استناد نمودهاند، از اين نوع روايات و در چنين فضايي صادر شده است و منع از قيام مشروط و ناظر به افراد خاص است نه مطلق.
5- انقلاب اسلامي ايران به رهبري فقيهي جامع شرايط و آگاه به شرايط زمان و مكان شكل گرفته است. وي قيام خود را در اين انقلاب با انگيزه الهي و اخلاص که مورد اعتراف دوست و دشمن بود، انجام داد. همگان به اين اذعان دارند که معظم له در اين نهضت چيزي جز اهداف الهي و اسلامي و اجراي قوانين الهي قصد نكرده و در راه اين قيام نيز بر همه قوانين اسلامي پايبند بود. ايشان در مسير اين حرکت پيوسته مورد تاييد علما و متفكران اسلامي شيعه و سني بود. نکته قابل توجه اين که علمايي در تحقيقات علمي خود به اين اعتقاد رسيده بودند که تلاش براي ايجاد و بر پايي حكومت اسلامي لازم نيست، پس از تشكيل حكومت اسلامي ايشان را تآييد و حمايت از حكومت اسلامي را لازم دانستند.
6- پس نه تنها حكومت جمهوري اسلامي مبتني بر ولايت فقيه ، مصداق رواياتي نهي از قيام و تشكيل حكومت قبل از ظهور حضرت ولي عصر(عج) نيست، بلكه به دليل عقل و نقل مصداق واقعي حكومت زمينه ساز حكومت جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه است. باید توجه داشت که برنامهها و آموزههای دین اسلام، مربوط به دوره و عصر زمانی خاصی نیست، بلکه عموم مردم در هر عصر و زماني، مکلف به اجرای فرمانهای الهي هستند و اجرای این احکام و فرامین نیازمند برقراری حکومت و ایجاد تشکیلات نظاممند است. در نتیجه، از دید اسلام باید حکومت اسلامی تشکیل شود و حاکم اسلامی، اداره جامعه را بر عهده بگیرد تا زمينهها و آمادگي لازم براي اجراي عدالت جهان و حکومت مهدوي اجاد شود. انشا الله.
ارسال کردن دیدگاه جدید