هیچ محوری برای متحد کردن مخالفان ایران وجود ندارد

یک اندیشکده با نفوذ آمریکایی میزگردی را در دوحه قطر درباره مشارکت راهبردی میان اروپا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در بحبوحه قیام‌های عربی برگزار کرده است.

به گزارش فارس، مرکز دوحه وابسته به اندیشکده بروکینگز در میزگردی با عنوان «به سوی شراکت راهبردی؟ اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج [فارس] در یک خاورمیانه انقلابی» قیام‌های مردمی و بیداری اسلامی در جهان عرب را که از آن به عنوان «بهار عربی» یاد می‌کند، بررسی کرده و به مطالعه تأثیرات آن در روابط اتحادیه اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌پردازد.

خلاصه‌‌ای از این میزگرد در پایگاه اینترنتی این اندیشکده منتشر شده که بخش اول آن به شرح زیر تقدیم مخاطبان گرامی قرار می‌گیرد.

مقدمه

در 6 سپتامبر سال 2012، مرکز دوحه اندیشکده بروکینگز به همراه اندیشکده اروپایی «فراید» با حمایت شورای اروپا میزگردی را با عنوان «به سوی شراکت راهبردی؟ اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج [فارس] در یک خاورمیانه انقلابی» برگزار کرد. این میزگرد محققان، دانشگاهیان و دیپلمات‌های منطقه خلیج فارس و اتحادیه اروپا و آمریکایی را در مرکز دوحه بروکینگز گردهم آورد. شرکت کنندگان در این میزگرد درباره تحولات در روابط اتحادیه اروپا و خلیج فارس در این شرایطی که منطقه دستخوش تحولات عمیقی شده و همچنین درباره نگرانی‌های داخلی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بحث و تبادل نظر کردند.

موضوعات مهمی که در این میزگرد مورد بحث قرار گرفتند، عبارت بودند از:

- بهار عربی [قیام‌های مردمی در کشورهای عربی شمال آفریقا و خاورمیانه] هنوز نتوانسته ماهیت اصلی نظام‌های منطقه‌ را تغییر دهد اما توازن قوا در این نظام‌ها در حال تغییر است. برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس منافعی برده‌اند و برخی از آنها از جمله عربستان سعودی و قطر سیاست خارجه‌ای قدرتمندتر در پیش گرفته‌‌اند. به هر حال درباره پایداری و مداومت این نقش‌های آنها تردید اساسی وجود دارد.

- بهار عربی روابط اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس را در مسیرهای مخالفی سوق داده است. از یک سو این حرکت‌های مردمی فرصت منحصر به فردی برای همکاری‌های فزاینده به عنوان مثال در رسیدگی به بحران سوریه و ایجاد ثبات در اقتصاد کشورهایی مانند مصر، تونس، لیبی و یمن به همراه داشته است و از سویی دیگر، چالش فزاینده اصلاحات داخلی در کشورهای خلیجی روابط آنها با اتحادیه اروپا را تحت فشار قرار داده است.

* اروپا در سیاستگذاری خود در قبال کشورهای حاشیه خلیج فارس تابع آمریکا است

- اتحادیه اروپا به عمق نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه خلیج فارس پی برده است. در نتیجه اروپا از این که به دنبال حق ویژه‌ای سیاستی خود در منطقه باشد، تردید دارد و اغلب در زمان‌های بحران تسلیم خواست واشنگتن می‌شود. کشورهای اروپایی به منظور توسعه و بسط این نفوذ باید هماهنگی بیشتری با آمریکا داشته باشند به عنوان مثال می‌توانند این کار را از طریق راه اندازی گفت‌وگوهای رسمی راهبردی انجام دهند.

* وجود اختلافات مشارکت راهبردی اروپا و شورای همکاری را سخت کرده است

- وجود برخی اختلافات امکان مشارکت راهبردی اروپا و شورای همکاری خلیج فارس را دشوار کرده است. به هر حال اتحادیه اروپا می‌تواند روابط فراوانی با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از دو طریق زیر ایجاد کند. اول این که برای سیاست خود در قبال شورای همکاری خلیج فارس وقت و منابع بیشتری اختصاص دهد، نمایندگان دیپلماتیک خود را بیشتر کرده و بودجه‌ و پرسنل بیشتری به برنامه‌های مشترک تخصیص دهد. دوم این که از تجربه خود برای ارتقای اصلاحات و آزادی کنترل شده، استفاده کند.

آن چه که در ادامه این مقاله می‌آید، خلاصه‌ای است از عناوین و موضوعات اصلی و یافته‌های مباحثات مطرح شده است. مباحثات بر اساس مقررات اندیشکده «چتم هاوس» صورت گرفته و دیدگاه‌هایی که در این مقاله مطرح می‌شود منعکس کننده نقطه نظرات افراد شرکت کننده است.

* مخالفان ایران با هم متحد نیستند

سابقه جمهوری اسلامی در پیگیری منافع خود از طریق جنگ‌های نیابتی در افغانستان و لبنان به معنی این است که ایران برای مناقشه در مشرق زمین آماده‌تر از رقبای خلیج فارسی خود است. همچنین باید به عدم اتحاد و وجود بی‌اعتمادی میان مخالفان ایران اشاره کرد. بر خلاف تلاش‌هایی که در گذشته در راستای محدود نگهداشتن صورت گرفته ( به عنوان مثال تلاش برای محدود کردن اتحاد جماهیر شوروی) هیچ محور ایدئولوژیکی و سیاسی که بتواند غرب، اسرائیل و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در مخالفتان با تهران متحد کند، وجود ندارد.

* نقش کشورهای حاشیه خلیج فارس در تحولات منطقه‌ای تقویت شده است

نظام جاری در منطقه فرصت‌هایی را برای قدرت‌های متعدد از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس فراهم کرده است. چرخش مشهودی در موازنه دیپلماتیک به سمت خلیج فارس صورت گرفته، چه این امر به سبب طراحی های صورت گرفته از سوی سیاست خارجی شورای همکاری خلیج فارس باشد یا لغزش و خطای دیگر قدرت‌های منطقه‌ای. نقش شورای همکاری خلیج فارس در میانجیگری بحران در یمن، تلاش قطر برای احیای اهمیت اتحادیه عرب و نقش برجسته‌ای که کشورهای حاشیه خلیج فارس در اعمال فشار بر بشار اسد بازی کردند همگی از نشانه‌های این چرخش در منطقه است.

یکی از چهره‌های دانشگاهی در منطقه خلیج فارس در این میزگرد گفت: حاکمان هشتاد ساله عربستان سعودی به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی جوانتر هستند.

* تجربه کشورهای شورای همکاری در نفوذ بر تحولات منطقه‌ای هم‌سطح تجربه ایران نیست

شرکت کنندگان در این میزگرد همچنین نسبت به مداومت و پایداری این نقش جدید کشورهای خلیجی ابراز تردید کردند. از سویی نفوذ فزاینده اعضای شورای همکاری خلیج فارس به خاطر این واقعیت اتفاق افتاد که این شورا هم اکنون به گفته یکی از کارشناسان حاضر «تنها بلوکی است که از نوعی از همبستگی برخوردار است.» در عین حال، درجه و میزان مداخله در بحران سوریه بخصوص از سوی عربستان و قطر نشان داد که سیاست خارجی کشورهای خلیجی به شدت به سرنوشت این مناقشه در منطقه شرق مدیترانه [سرزمین شام] گره خورده است. یکی از کارشناسان امور خلیج فارس در این میزگرد عنوان کرد که این امر نشانه خوبی برای شورای همکاری خلیج فارس نیست چرا که «تجربه آنها در مداخلات نظامی به هیچ عنوان هم سطح با تجربه‌ای نیست که ایران دارد.

کارشناسی دیگر گفت که با افزایش نقش و نفوذ منطقه‌ای قطر، سابقه و تاریخچه این شکور در میانجیگری به عنوان مثال میان ایران و ایالات متحده آمریکا در حال از بین رفتن است.

* کشورهای منطقه سیاست فرقه‌ گرایانه‌تری چه در داخل و خارج در پیش گرفته‌اند

شرکت کنندگان در این میزگرد با این حرف هم عقیده بودند که بازیگران اصلی در منطقه بطور فزاینده‌ای از الگوهای فرقه‌‌ای هم در سیاست منطقه‌ای خود و هم در سیاست داخلی کشور خود استفاده می‌کنند. نشانه‌های روشنی دال بر این تغییر مسیر وجود دارند. به عنوان مثال می توان به خشونت فزاینده فرقه‌ای در سوریه یا تلاش دولت بحرین برای نشان دادن بحران کشور به عنوان تقابل شیعه و سنی اشاره کرد. یکی از تحلیلگران در این نشست گفت که این احتمالاً این روند در آینده تقویت خواهد شد. او تصریح کرد که ایران با از دست دادن حمایت‌های منطقه‌ای و دور ماندن از نقش خود به عنوان قهرمان آرمان‌های عربی ممکن است تمرکز خود را بر کشورهایی قرار دهد که در همسایگی و نزدیکی آن هستند و رویکرد فرقه‌ای و ملی‌گرایانه‌تری در پیش گیرد.

* رژیم بحرین سعی دارد از متحد شدن سنی‌های این کشور با اکثریت شیعه جلوگیری کند

بسیاری از تحلیلگرانی که از کشورهای منطقه در این میزگرد شرکت کرده بودند بر مسئله «احساسات ضد شیعی و ضدایرانی» بخصوص در کشورهایی تأکید داشتند که هیچ جمعیت شیعه‌ای در آن وجود ندارد مانند عمان و مصر. بسیاری از کارشناسان این رویکرد را به این خاطر می‌دانند که سران منطقه‌ای تمایل دارند از تفرقه‌های فرقه‌ای برای تقویت جایگاه خود استفاده کنند. به گفته آنها، بهره گیری ازاین اختلافات از سوی برخی از نظام‌های منطقه‌ای یکی از عوامل اصلی در پذیرش وجود یک «الگوی فرقه‌ای» در منطقه بود.

به گفته یکی از شرکت کنندگان، در بحرین، «رژیم این کشور به این خاطر رویکردی فرقه‌ای در پیش گرفته تا مانع از همراه شدن جمعیت سنی‌‌ها با اکثریت شیعیان کشور شود.»

یکی دیگر از شرکت کنندگان نیز عنوان کرد که این سیاست‌ها برخی اوقات آسیبی بیشتر از حد انتظار به همراه دارد. او گفت که یکی از مشخصه‌های مشترک نظام‌های سیاسی در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس این است که «حس سوء ظن شدید [پارانویا] نسبت به نفوذ خارجی دارند.»

او گفت که چنان درباره «تهدید ایران» بزرگنمایی شده (که مقداری از این امر توسط آمریکا انجام شده است) که «سیاستگذاران شورای همکاری قادر نیستند بدون در نظر گرفتن این تهدید درباره منطقه اندیشه کنند.»

* رسانه‌های منطقه‌ای تحت تأثیر گرایشات فرقه‌ای حاکمان هستند

قطبی شدن سیاسی در منطقه که بخشی از آن بخاطر این فرقه گرایی صورت گرفته همچنین رسانه‌های منطقه‌ای را نیز تحت تأثیر قرار داده است. ماهواره‌های حامی پان عربیسم در منطقه پخش شبکه‌های دولتی سوریه را پایان داده اند. از شبکه‌های خبری العربیه عربستان و الجزیره قطر به عنوان نهادهای حزبی یاد می‌شود که اغلب خواسته‌ها و دستورات سیاست خارجه حامیان خود را ترویج می‌کنند. به همین ترتیب، شبکه پرس تی‌وی ایران نیز به طور فزاینده‌ای به مخالفت با قطر و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برخاسته است. به نظر شرکت کنندگان در این میزگرد، این «جنگ رسانه‌ای» هم نشانه و منعکس کننده اختلاف فرقه‌ای در منطقه است و هم این که این رسانه‌های به دنبال تقویت فرضیاتی هستند که از قبل وجود دارند تا این که به دنبال اطلاع‌رسانی درباره آنها باشند. تأثیرات این امر به این خاطر زیادتر است چون سطح بی‌سوادی در جهان عرب بالا است.

* طرز فکر نظام حاکم تعیین کننده سیاست خارجی اعضای شورای همکاری است

به دنبال وقوع قیام‌های مردمی غیرمنتظره، سیاست‌های خارجه دولت‌های عربی جدید بیش از پیش منعکس کننده نگرانی‌های داخلی آنها است. با وجود تأثیرات به ظاهر محدودی که بهار عربی در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس داشته است، اما میزان و سطح تأثیرگذاری افکار عمومی داخلی بر سیاست‌های خارجه این کشورها هنوز نامعلوم و نامشخص باقی مانده است.

شرکت کنندگان در این میزگرد چنین عنوان کردند که با وجود آن که متغیرهای داخلی تأثیری بر سیاست‌های خارجه کشورهای حاشیه خلیج فارس گذاشته است اما فشارهای مردمی به اندازه‌ شرایط کلی داخلی در این کشورها در تدوین این سیاست‌ها نقش نداشتند. ساختار جمعیتی این کشورها، شرایط اقتصادی، ماهیت و طرز فکر نظام‌ها اغلب به عنوان عوامل تعیین کننده سیاست‌های خارجی کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است و نشان دهنده تفاوت‌ها میان آنها هستند. یکی از شخصیت‌های دانشگاهی مستقر در کشورهای حاشیه خلیج فارس گفت که «به همین دلیل است که سیاست خارجه به صراحت ضد ایرانی امارات عربی متحده به خاطر ضد شیعی بودن نیست بلکه بخاطر ساختار جمعیتی و ناکامی‌های اخیر اقتصادی و به قدرت رسیدن نسل جوان و امنیتی محور در خاندان حاکم آل نهیان در این کشور است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی