اقتصاد مقاومتی در یک نگاه!
اقتصاد مقاومتی در یک نگاه!
علی احسان زاده/ با استفاده از مباحث استاد دکتر محمود دهقانی
به جای مقدمه: درباره اقتصاد مقاومتی بحث های خوبی شده است. برخی بسیار تخصصی بوده اندو برای عموم مردم غیرقابل فهم. پس در این نگاشته موجز، در تلاشیم به اختصار، شاخصه ها و راهکارهای اقتصاد مقاومتی و وظایف مردم و دولت اسلامی را در این باب مورد اشاره قرار دهیم. باشد که قدمی کوچک در راه بسط نگاه ولی در این باب داشته باشیم. نکته مهمی که در ابتدای امر باید بدان توجه کرد، این است که اقتصاد مقاومتی با مقاومت اقتصادی (ریاضت اقتصادی) متفاوت است. اقتصاد مقاومتی، شاخص هایی دارد که آن را به یک ضرورت اجتناب ناپذیر در شرایط کنونی برای مردم و کشور ما -که تحت تحریم های ظالمانه و وحشیانه دشمن مستکبر و صهیونیسم بین الملل هستیم- تبديل می کند.
شاخصه ها و راهکارهای اقتصاد مقاومتی:
- مدیریت مصرف و جلوگیری از اسراف.
- خودکفایی در کالاهای اساسی و خوداتکایی در دیگر کالاها.
- استفاده از تولید ملی.
- مردمی کردن اقتصاد (خصوصی سازی عادلانه و غیر بورژوا نه خصوصی کردن شرکت های دولتی توسط مدیران!).
- جلوگیری و مبارزه با قاچاق: 35 تا40 میلیارد دلار از اقتصاد ما بر کالای قاچاق سوار است و قاچاق، تولید داخل و اشتغال و اقتدار حاکمیت در اداره بازار را تضعیف میکند.
- تکیه بر اقتصاد دانش بنیان و علوم و صنایع دانش بنیان به قصد ارزش افزوده بیشتر و اداره مقتدر بازار بین المللی.
- کنترل مناطق آزاد تجاری در کشور که از فلسفه وجودی خود، که تسهیل امر صادرات کالاهای ایرانی و واردات کالاهای سرمایه ای بوده است، دور افتاده و به محلی برای قاچاق کالا، بدل شده اند.
- توقف واردات کالای خارجی لوکس، یعنی خروج ارز و رکود تولید داخلی و عدم حمایت از واردات آنها.
- کاهش سفرهای زیارتی مستحب افراطی! و جلوگیری از افراط در سفرهای تفریحاتی!
- جلوگیری از نوسانات شوک آور اقتصادی به سبب ضربه ای که به برنامه های اقتصادی می زند که تغییرات زیاد مسئولین و برنامه ریزیهای بی ثبات و سلیقه ای، موجِب آن است.
- کاهش فاصله بین نرخ ارز دولتی و ارز بازار برای جلوگیری از رانتها.
- ثروت باید در خدمت تولید باشد و ذخیره و مصرف نابجا و زیاد نشود. پول، سرمایه گذاری شود و در جریان افتد.
- کاهش مشاغل خدماتی و دلال بازی و افزایش مشاغل تولیدی.
- کوچک کردن دولت و کاهش زندگی کارمندی.
- عدم وابستگی اقتصاد به تک کالا و حرکت به سمت تولیدات متنوع و استفاده حداکثری از استعدادهای فراوان مردمی.
- سرمایه گذاری در بانکهای خارجی و ربا گرفتن از کفار که حکم فقهی آن هم حلال است. این کار می تواند راه حلی بر مسئله افزایش نقدینگی رها در جامعه باشد.
- سرمایه گذاری در کشورهای دوست و همسایه، که با سود واقعی بالا و حلال همراه است. مثل ساختن سد و صنایع نرم افزاری و صادرات مهندسی و کارشناسی ایرانی. این کار آثار روانی فراوانی برای اقتدار شیعه ایرانی نیز دارد.
- عدم استفاده از نیروی انسانی غیرایرانی، حداقل اتباع غیرمجاز و ساماندهی آنها در راستای شفافیت آمار و اخراج مهاجرین غیرقانونی به شیوه های انسانی.
- تولید پول به اندازه قدرت تولید ملی و جلوگیری از بیشتر شدن افسارگسیخته نقدینگی رها که سمی در رگهای اقتصاد جامعه می باشد.
- کاهش بدهیهای خارجی، زیرا موجب میشود که کشورمان سودها وبهره های کلانی با نرخ ارز غیرواقعی به بیگانگان بدهد.
- کاهش وابستگی 100 ساله به نفت. (کشورهای پولداری مثل قطر و عربستان به دلیل نفتی بودنشان، هیچ وقت رشد اقتصادی واقعی مبتنی بر تولید ملی ندارند. میزان فقر صنعتی و سیاسی و در برخی موارد اقتصادی در عربستان، با وجود جعیت کمتر و وسعت زیادتر، بیشتر از ایران است و در بیشتر کالاها وابسته هستند و برای شیعیان فقیر کشور و سنی هایی که از نزدیکان آل سعود نیستند، مشکلات زیادی وجود دارد وبا کوچکترین اخم غربی ها این مشکل چندین برابر خواهد شد و هیچ گونه استقلالی ندارند.)
- مبارزه با نقدینگی رها در اقتصاد ایران. قدرت نقدینگی رها در اقتصاد ایران با بودجه دولت ایران که 16مین اقتصاد دنیاست، برابری می کند. نقدینگی رها، ایجاد باندهای مافیایی و سوء استفاده های اقتصادی و سیاسی و و امنیتی و اسراف و تجمل گرایی و رانت خواری و ویژه خواری را نیز در پی دارد. باید به سمت کنترل این نقدینگی که در دستان افراد معدودی نیز می باشد، رفت وهر چند وقت یکبار، بازار موبایل، زمین، مسکن، طلا، ارز، اتومبیل، یا ... را به هم می ریزد و نان های بادآورده و یک شبه ی حرام، برای دلالان مفت خور به همراه دارد و باعث ظلم به اکثریت جامعه و ایجاد تورم های غیرقابل کنترل یا سخت می شود.
- شفافیت در توزیع اطلاعات و آمار و مبارزه با رانت اطلاعاتی که در اثر عدم شفافیت به وجود میآید.
- نظارت صحیح و مقتدرانه دولتی وصنفی و مردمی بر رفتار تولیدکنندگان و مصرف کنندگان و توزیع کنندگان.
- (ویژه طلاب و دانشجویان واساتید:) رشد تولید علمی و تحقیق نسبت به توزیع و تبلیغ علوم؛ چرا که محوریت تدریس و تبلیغ به قصد مالی، سبب وابستگی دانش پژوهان به تدریس و تبلیغ، به هر قیمتی شده است که باعث کاسب کاری برخی نسبت به علم و دانش شده است که از منظر اسلامی اصلاً روا نیست.
*چند نکته تکمیلی:
*مضرات اسراف مردم و مسئولین که از مهم ترین آفات اقتصاد مقاومتی است:
- توزیع صحیح مواد خام از تعادل خارج می شود.
- یکی از دلایل گرانی، عدم قناعت و تجمل گرایی است. نمونه: گرانیِ صنایع «هایتک» (صنایع با تکنولوژی بالا) که در نتیجه مدگرایی و ارائه قطره چکانی تکنولوژی های نوین به جامعه توسط شرکت های انحصارگر و استفاده از حس طمع و جوزدگی مردم در این باب شده است.
- مسبب فقر و اختلاف طبقاتی و اشرافی گری می باشد.
- عدم عدالت و توزیع ناعادلانه ی اجناس را باعث خواهد شد.
* فی الحال عمره و تمتع غیرواجب نرویم، بهتر است! به چندین دلیل عقلی وشرعی و اقتصادی:
- تقویت مالی و رونق اقتصادی کشور وهابی و دولت صهیونیستی عربستان، کوچکترین نتیجه آن است!
- خرید کالای آمریکایی و چینی و غربی که در تمام عرصه ها در عربستان به زوار ارائه می شود!
- سَروری سیاسی دولت عربستان به دلیل امنیت و... بر ایران شیعی و سنی های معتدل!
- ترویج تفکرات وهابی از طریق به رخ کشیدن قدرت غیرواقعی پول عربستان که وابسته به صنایع نفتی و نظامی آمریکاست و هیچ استقلالی در آن دیده نمی شود!
- رواج چشم و همچشمی در جامعه ی ایران و از بین رفتن نیت خلوص در زیارت که شرط اولش تقویت دولت حق می باشد و.... .
*عوامل رشد اقتصادی چین(البته در جای خود نقدهایی هم به این اقتصاد در حال رشد وارد است):
- تولید ملی و توجه به ظرفیت ها و پتانسیل های اقتصاد بومی.
- قناعت مردم در مصرف کمتر و کار فراوان و تولید بیشتر و حقوق کمتر.
- تقسیم سود میان اکثر مردم به دلیل توجه به قدرت مناطق مختلف و کارگاه های کوچک.
- بقایای نظام ملی و فرهنگ کموینستی و تائوئی که از مصرف دیوانه وار سرمایه سالارانه کاسته است.
راهکارهای تقویت اقتصاد مقاومتی در ایران:
وظایف دولت(به معنای اعم):
- حذف واسطه گری و دلالی و سوداگری.
- تقویت صندوق توسعه ی ملی.
- سیاستگذاری، نظارت و حمایت درست توسط دولت و مجلس.
- شفافسازی قراردادهای املاکی واسنادی کل کشور.
- کاهش مالیات از تولید و افزایش مالیات به خدمات وشغل هایی که به دلالی نزدیک می شوند.
- بانکها در تولید، همکاری کنند نه در دلالی و به هم زدن بازار.
وظایف مردم:
- داشتن وجدان کاری مردم در تولید بهتر ومستحکم تر که آثار اقتصادی و روانی و امنیتی وسیاسی خوبی در میان مصرف کنندگان داخلی و خارجی دارد.
- خرید اجناس داخلی در صورت امکان، حتی در کالاهایی که متوسط هستند.
- افزایش بهره وری و استفاده از زمان برای کار بیشتر.
- اسراف نکردن و دوری از تجملات و چشم وهم چشمی در مراسمات و زندگی و حرکت به سمت عقلانیت و اسلام.
- تلاش برای رسیدن به فهم اصول و فرعیات اقتصاد اسلامی و سبک زندگی اسلامی.
*چند نکته تکمیلی:
- تفاوت خودکفایی و خوداتکایی: خوداتکایی، توان علمی و عملی تولید است گرچه شاید امروز به هر دلیل فلان کالا را تولید نکنیم ولی خودکفایی در کالاهای راهبردی و مادر، باید همواره باشد و خوداتکایی در دیگر کالاها صحیح است.
- واردات صحیح لازم است نه کالاهای تجملاتی و لوکس و تزئینی و مضر به بهداشت عمومی جامعه
- تقویت صادرات غیر نفتی، بسیار مهم است. فروش کالای خام و واردات کالاهای مصرفی، بدترین سم برای اقتصاد است.
- قدر زحمات دولت نهم و دهم باید دانسته شود. اواخر دولت اصلاحات صادرات غیرنفتی ما حدود 4 تا 6 میلیارد دلار بود که به حدود 45 میلیارد دلار تا آخر سال 91 رسید. این بارقه امیدی است که نشان داد می توان تهدید تحریم ها را به فرصت تبدیل کرد.
- استفاده حداکثری از زمان و امکانات واولویت بندی صحیح و با شتاب در سطح فردی و ملی بسیار مهم است.
- حرکت بر اساس برنامه های راهبردی و کلان و جامع باید باشد نه تصمیمات خلق الساعه سیاسی وسلیقه ای هر نهاد. حرکات بدون برنامه های زیر 20 ساله جواب نمی دهد.
- فلسفه ی سیاسی فعلی در ریاست جمهوری ها و پادشاهی های غربی که بر اساس اومانیسم و منافع فردی وسرمايه سالاری رهاست، مانع رشد واقعی جوامع است و تا ابد باعث تشدید اختلاف طبقاتی خواهد بود؛ ولی ولایت فقیه، راهی برای تامین آرام تمام افراد جامعه طبق مقدار تلاش شان خواهد بود.
- پول جعلی و پول اعتباری: بزرگترین خطر بانکداری یهودیزه معاصر است که سودهای میلیاردی را به جیب سرمایه دارن غالبا یهودی وصهیونیست جهان سرازیر می کند. این نظام باید اصلاح شود والا تا ابد مشکلات باقی خواهد بود. اقتصاد آمریکا بر پول جعلی سوار است و به نوشته سایت های خبری خودشان، تعداد کارتن خوابهای(homeless) آمریکا حدوداً سالی 1 میلیون افزایش می یابد. و اکنون حدود سه تا 16 میلیون بی خانمان در آمریکا هستند که آمار دولتی در این باره وجود ندارد! ولی سازمان های بشردوستانه غربی کمترین آمار را 3 میلیون نفر می گویند که عدد وحشتناکی است. البته این آمار را با دهها میلیون مستاجر آمریکا اشتباه نگیرید. اساسا در کشوری مثل کانادا اکثر زمینها دست عده ای سرمایه دار و فئودال های مدرن صهیونیست است و بسیاری از مردم مستاجرند. حتی در عربستان نیز بنا به آمار موجود، خیلی بیش از پنجاه درصد مردم مستاجر هستند در حالی که در ایران اسلامی، بیش از نود درصد مردم مالک هستند و ده درصد مستاجرند.
- سفرهای داخل کشور مردمی، باعث تبادل ثروت میان کل مردم جامعه و ثروتمند و قدرتمند شدن اکثریت مردم میشود.
- عدم وجود بودجه کافی پژوهشی خصوصا در مباحث علوم انسانی ،اقتصاد و صنعت، در کشور ما و دولتی بودن و خصوصی نشدن کارخانجات، ضعف تولید داخل را درپی دارد که باید چاره شود.
البته حرف های زیادی برای گفتن در این باب هست... .
علي احسان زاده
ارسال کردن دیدگاه جدید