ادبیات سعودالفیصل و همسویی با اسرائیل علیه ایران
سعودالفیصل در دیدار با جانکری از یکسو از صلح و امنیت جهانی سخن میگوید ولی بلافاصله برای جنگافروزی و حمایت از تروریسم در سوریه تاکید میکند. او از راه حل مسالمتآمیز برنامه هستهای ایران سخن میگوید ولی با همان ادبیات اسرائیلی، برنامه هستهای ایران را نظامی و منتهی به ساخت بمب میداند.
به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از معجزات پدید آمده در طی تحولات منطقهای، فرو افتادن نقاب از چهرهها، جریانها و حکومتهای دیکتاتوری و فریبکار است که در دهههای طولانی برای حفظ آن هزینههای فراوانی بعمل آمده است. این پدیده و معجزه فقط به رسوایی شعارهای مشعشع و عناوین جذاب غرب مانند دموکراسی، حقوق مدنی، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، تلاش برای صلح و امنیت جهانی منحصر نیست، بلکه نظامهای قبائلی و عشایری که همپیمان آمریکا و غرب هستند و مانند عصر حجر حکومت میکنند نیز شامل میشود. در کتب تاریخی از چگونگی شکلگیری وهابیت و حکومت آلسعود و اینکه چگونه دلالان انگلیسی-صهیونیست آنها را در ترکیه یافتند و با نقاب عربیت و اسلام و خادمالحرمین در سرزمین وحی کاشتند. ولی دهها سال هم این دیکتاتورها و هم حامیان غربی آنها برای تصویرسازی مثبت و پنهان کردن ماهیت واقعی این حکومتها، بسیار کوشیده و هزینه کردهاند. ولی امروز بسادگی و البته به دلیل تنگناهایی که گریزی از آن نیست، ناچارند با لهجه و چهره واقعی سخن بگویند و نقاب نفاق را کنار بگذارند.
مقامات رژیم صهیونیستی، اصلیترین عامل برای نظامی نشان دادن برنامه هستهای مسالمتآمیز ایران هستند و هیچگاه از این حربه برای واداشتن غرب در مسیر فشار و تهدید ایران، کوتاهی نکردهاند. این رژیم در عین وحشیانهترین رفتار با فلسطینیها و بلکه در تمامی جهان و دارا بودن همه شاخصهای فرهنگی، نظامی و سیاسی تهدید برای امنیت جهانی، همواره در زبان تبلیغاتی صهیونیستی و غربی، با چهرهای متمدن و حکومت دمکراتیک معرفی میشود.
عربستان سعودی و چهرههایی مانند سعود الفیصل هم که ریشه در ماهیت و هویت اولیه آل سعود و وهابیت متکی به انگلیس و صهیونیسم دارد، امروز ناچار است با همان ادبیات صهیونیستی و ماهیت واقعی سخن بگوید، همانگونه که انگلیسیها پس از ده سال اعتراف میکنند که هدف از اشغال عراق، فلسطین و حفظ برتری رژیم صهیونیستی و ساماندهی مجدد سلطه منطقهای بود. سعودالفیصل در دیدار با جانکری از یکسو از صلح و امنیت جهانی سخن میگویند ولی بلافاصله برای جنگافروزی و حمایت از تروریسم در سوریه تاکید میکنند. این دو و بویژه سعود الفیصل از راه حل مسالمتآمیز برنامه هستهای ایران سخن میگویند ولی با همان ادبیات اسرائیلی، برنامه هستهای ایران را نظامی و منتهی به ساخت بمب میداند و خواستار فشار بیشتر و مذاکره با ایران میباشد. جالب اینکه نتانیاهو نیز همزمان میگوید: گفتوگوهای فعلی 1+5 با ایران بینتیجه است و ایران دنبال کسب وقت برای ساخت بمب میباشد. و همین جمله را سعودفیصل بیان میکند که نباید مذاکره با ایران طولانی باشد.
سعودالفیصل هم خواستار فشار و مذاکره و سپس حمله نظامی به ایران است که نتانیاهو در سال گذشته تلاش کرد تا اوباما را به یک خط قرمز و تعیین زمان حمله به ایران قانع کند.
این چهره نقابدار سعودی در مورد عراق نیز به آمریکاییها گفته بود نباید از عراق خارج شوند و این اقدام را به زیان خود و دیگر نظامهای فاسد و دیکتاتوری ارزیابی کرد. همانگونه که تمامی مقامات و مراکز امنیتی اسرائیلی خروج آمریکا از عراق را به زیان رژیم صهیونیستی ارزیابی و برآورد کرده بودند.
این در حالی است که جانکری از مداخله نظامی عربستان در بحرین، کشتار و سرکوب خونین و وحشیانه مردم بحرین چشمپوشی کرده و هم نظام لرزان سعودی و هم دیکتاتوریهای حاشیه خلیج فارس را مورد حمایت قرار میدهد و از همه جالبتر اینکه راه حل سیاسی در سوریه را از طریق گلوله و حمایت از تروریسم و با مشارکت سعودیها و دیگر ورشکستگان منطقهای میسر میداند.
فرو افتادن نقابها، معجزه در سال گذشته در تحولات بیداری اسلامی منطقه است و روز به روز کاملتر میشود.




























ارسال کردن دیدگاه جدید