نشان درجه يک فرهنگ و هنر به مشايي!
گروه سياسي: «اسفنديار رحيم مشايي در انتخابات» اين کابوسي است که انگار قرار نيست دست از اصولگرايان بردارد. آنها که به قدر کافي هزينههايي را از پديده هزينهسازي به نام «محمود احمدينژاد» متحمل شدهاند، اين روزها شديدا نگران اينند تا طيف موسوم به دولتيها با فرماندهي احمدينژاد بتوانند شرايطي را به وجود آورند تا نتيجهاي که قرار است در 25 خرداد ماه سال آتي اعلام شود، نتيجهاي باشد که مشايي يا يکي از نزديکان احمدينژاد را به دولت يازدهم بفرستد، با توجه به چالشهايي که دولت فعلي براي اصولگرايان، مردم و نظام به وجود آورده است، تحقق اين اتفاق بدترين موقعيت را موجب خواهد شد.
زنده باد بهار!
«زنده باد بهار، زنده باد بهار، زنده باد بهار» تکرار سه باره اين شعار در پايان سخنراني 22 بهمن توسط محمود احمدينژاد کافي بود تا آشفتگي و نگراني اصولگرايان را به اوج برساند، نگرانيهايي که روز به روز شکل جديتري به خود ميگيرد و به همين دليل آنها حتي متوسل به قانون شدند و با طرح مباحثي و پرداختن به مصداقها، در شرايطي که مشايي درباره احتمال کانديداتورياش چيزي نگفته است، از رد صلاحيت قطعياش سخن به ميان ميآورند. با اين حال همچنان مشايي به عنوان سوگلي در دولت مطرح است و در حال فضا سازي هستند تا بتوانند او را به عنوان کانديدايي پرشانس وارد انتخابات رياست جمهوري کنند که ميتوان به «اعطاي نشان فرهنگ» اشاره کرد که دولت به او اعطا کرد، آن هم در شرايطي که مواضع فرهنگي رحيم مشايي يکي از اصليترين دليلهاي اختلاف اصولگرايان با او به شمار ميرود.
مشايي کانديدا هست يا نيست
«مشايي کانديدا هست يا نيست» را بايد يکي از مهمترين سوالهاي انتخاباتي دانست که به عنوان دغدغهاي جدي بدل شده است. البته اينکه محمود احمدينژاد با مشايي دنبال پياده کردن طرح پوتين _ مدودوف است، به گواه آگاهان سياسي هيچ شک و ترديدي وجود ندارد، اما مساله، اين است که فيلتر شوراي نگهبان به زعم کارشناسان به چهره جنجالي و به زعم اصولگراها زير سوال دولت اجازه ورود به انتخابات نخواهد داد، دقيقا به همين دليل است که تا امروز هيچ کس پاسخي صحيح به اين پرسش مهم پيدا نکرده است. البته برخي اينطور عنوان ميکنند که احمدينژاد به فکر اين است تا در لحظه آخر نفراتي چون حسين الهام يا علي اکبر صالحي را براي ثبت نام در انتخابات روانه وزارت کشور کند که اين ذهنيت، بر اساس واقعيتهاي موجود ذهنيتي صحيحتر به نظر ميرسد.
واکنش آقاي خاص به شايعه کانديداتوري
نکته جالب اين است که شخص اسفنديار رحيم مشايي هيچ حرکت يا اظهارنظري در خصوص احتمال حضورش در انتخابات را از خود به جاي نگذاشته است و معمولا در مواقع مواجه شدن با سوال انتخاباتي به خنده و گفتن اينکه «اينجا جاي خوبي براي صحبت درباره انتخابات نيست» سعي ميکند خود را از پاسخگويي نجات بدهد. او همچنين در اين باره گفته بود که «کار من نامه گرفتن است اگر نامهاي داريد، بدهيد.» با تمام اين تفاصيل بر هيچ کس پوشيده نيست که مشايي از همان اولين روز استقرار دولت دهم به فکر اين است تا با حمايت محمود احمدينژاد در راس کابينه يازدهم قرار بگيرد.
نشان فرهنگ براي مشايي
روز گذشته مراسم استقبال از نوروز که حدود 5 ساعت، بدون وقفه با حضور رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت به طول انجاميد، در اين مراسم نشان درجه يک فرهنگ و هنر به اسفنديار رحيم مشايي اعطا شد که حين اعلام اين نشان، سوابق کاري وي نيز اعلام شد. مشايي در سخنراني خود گفت: «بنده شايسته چنين نشاني نيستم و اين نشان را از نظر معنوي بايد تقديم ملت ايران کنم، 50 درصد از مزاياي مادي آن را به پيشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر براي هزينههاي درمان و 50 درصد ديگر را به گلهاي نو رسيدهاي که وقت پژمردهشدن آنها نرسيده بود اما الان پژمردهاند، يعني کودکان سرطاني تقديم ميکنم، در آستانه بهار دعا ميکنم که در فصل رويش، اينها ريزش نکنند.» او حين سخنراني درباره کودکان سرطاني براي لحظاتي نتوانست سخن خود را ادامه دهد و گريست، همزمان با وي نيز رئيسجمهور، گريه کرد. اين مراسم در شرايطي تمام شد که برگزاري چنين مراسمهايي در آستانه انتخابات به طور طبيعي اين شائبه را به وجود ميآورد که با هدف، «تبليغاتي_ انتخاباتي» بوده است.
احمدينژاد: مشايي عنايت الهي
محمود احمدينژاد با اشاره به اعطاي نشان درجه يک فرهنگ و هنر به اسفنديار رحيم مشايي در اين مراسم گفت: در اين مراسم شاهد تجليل از يک فرزند برومند و عزيز ملت ايران بوديم. براي من سخن گفتن از جناب آقاي مهندس مشايي سخت است، اما بايد شهادت دهم که اين مرد دلي دارد همچون آيينه پاک و زلال، قلبي دارد مهربان که عاشق تمام انسانهاست و ايماني دارد به استواري دماوند، الوند، دنا و سبلان. احمدينژاد ادامه داد: من افتخار آشنايي با ايشان را از 27-28 سال قبل دارم و اين آشنايي را جزو عنايات اصلي خداوند متعال به اين بنده کوچک ميدانم. ايشان مديري است با تدبير و مسلط. مرد اخلاق، هنر و عشق. وي همچنين گفت: در ثبت جهاني نوروز خيليها کمک کردند، ولي تلاش ايشان در اين زمينه استثنايي بود. نقش ايشان در اين زمينه منحصر به فرد بود. در يک دوران کوتاه چندين برابر تاريخ ثبت جهاني آثار ما شاهد ثبت جهاني و ملي ميراث ملي و آثار ملي کشورمان بوديم و اين آثار به جامعه جهاني معرفي شد. احمدينژاد ادامه داد: ايشان براي همه مانند برادري دلسوز و امين دلسوزي ميکنند، من نديدم کسي با ايشان بدون اراده خاص و قبلي ملاقات کند و شيفته اخلاق، منش و بزرگي ايشان نشود. ايشان صاحب انديشه است. صاحب نظريه است. در زمينههاي گوناگون بخصوص در مسايل بنيادين و اساسي جهان و انسان و رابطه انسان با خدا و همچنين مديريت جهاني. رئيسجمهور گفت: من بر خود وظيفه ديدم که به نمايندگي از ملت ايران از ايشان به نمايندگي از فرزندان شايسته اين ملت تقدير کنم، البته براي نصب مدال از ايشان اجازه گرفتم. وي با بيان اينکه تقدير از مشايي را جزو افتخارات زندگي خود ميدانم، اظهارداشت: عليرغم تمام هياهوهاي بيبنيان خداوند متعال اين توفيق را داد که بنده به نمايندگي از ملت از يک فرزند برومند ملت تقدير کنم. در پايان مراسم ديروز نماز جماعت به امامت اسفنديار رحيم مشايي برگزار شد! اين روزها بدعتي مشاهده ميشود که کانديداتورهاي احتمالي در توضيح حضور خود اينطور عنوان ميکنند که «براي خدمتگزاري به انقلاب و نظام احساس تکليف کردم» آيا بايد چنين اظهارنظري جدي گرفت با حربهاي تبليغاتي است که توسط افراد مطرح ميشود. «کسي احساس تکليف ميکند که در خودش شرايط را ببيند. افراد نميتوانند بيخودي احساس تکليف کنند. هر کسي از راه برسد و با يک ليسانس يا فوق ليسانس بخواهد براي تصاحب پست رياست جمهوري وارد شود. در دوره قبل هم ما مشاهده کرديم که چند هزار نفر براي ثبت نام آمده بودند.» محمد تقي رهبر نماينده پيشين مجلس با اشاره به مطرح شدن «احساس تکليف» ضمن بيان مطالب فوق ادامه ميدهد که «احساس تکليف به وجدان، تشخيص، بصيرت، سياست مداري و آگاهي شخص بستگي دارد. خود شخص بايد اينها را در خودش ببيند. اکثرا افرادي که ميگويند احساس تکليف کردهايم به جايي نميرسند. اينکه فرد صلاحيت دارد يا خير دست شوراي نگهبان است. هر کسي ميتواند براي ثبت نام بيايد، اما شوراي نگهبان است که بايد شايستگي فرد را تشخيص بدهد. شايستگي فرد هم به غير از تکليف است. خود شخص ممکن است بگويد که احساس تکليف ميکنم اما مراجع يا شوراي نگهبان هيچ وقت به فرد نميگويند که تو مکلف به حضور هستي. بنابراين احساس تکليف را خود شخص ميکند که آيا واقعا شايستگي، جامعهپذيري، درک و فهم سياسي، توان مديريت و وجهه اجتماعي دارد يا خير. حضور نبايد بر مبناي هوا و هوس باشد. اما متاسفانه خيلي از افرادي که براي رياست جمهوري ميآيند، بر اساس هوا و هوس آمدهاند و ميگويند احساس تکليف ميکنيم. بحث تاييد صلاحيت فرد ديگر با خود شخص نيست. اين موضوع ديگر وظيفه شوراي نگهبان و علما و خطبا است که اگر يک نفر شايستگي لازم را داشت، حمايت ميکنند و اگر نداشت حمايت نميکنند. امام جمعه موقت اصفهان در پايان سخنانش گفت: واقعا برخي از اين اظهارات سنجيده نيست و خيلي از اين احساس تکليفها نسنجيده است. فرد بايد ببيند در جامعه چقدر زمينه دارد که خرجهاي ميلياردي که ميخواهد انجام دهد بيحاصل نباشد. تکليف نبايد روي هوا و هوس باشد و لازم است که اين حرف سنجيده زده شود. اينکه هر کسي بيايد و بگويد که ميخواهم رئيس جمهور شوم، حرفي آبکي و تخيلي است يا از ساده انديشي افراد است و يا اينکه جايگاه خود را در جامعه نميشناسند که چنين حرفهايي ميزنند. شايد هم از هواي نفس باشد. البته اين را هم بگويم که بيشتر اين احساس تکليفها شعار است. «اگر بخواهيم آقاي مشايي را در يک کلمه معرفي کنيم بايد بگوييم مهندس مشايي مرديست بهاري، بهاري، بهاري.» اين سخنان رييس دولت که هم با هدف تمجيد مشايي و هم با هدف طرح چند باره «زنده بار بهار» گفته شد، نشانگر اين است که اصولگرايان حق دارند نگران تحرکات دولتيها باشند، دولتي که «خود» براي روي کار آمدنش زحمات زيادي کشيده و هزينههاي گزافي را متحمل شدهاند.




























ارسال کردن دیدگاه جدید