اندر برنامههاي نامزدهاي رياست جمهوري
با نزديك شدن به انتخابات، برخي از كانديداهاي رياست جمهوري، براي تبليغ خود، دائماً نقاط ضعف موجود را ذكر كرده و آن را ضعف بزرگي در نظام اسلامي بر شمرده و به گونهاي سخن ميگويند كه كليد حل آن مشكلات، تنها در دستان آنهاست.
برخي از آنها نيز براي اين كه نشان دهند كه ميتوانند مشكل را حل كنند، از بخشي از برنامههاي خود براي رياست جمهوري پرده برميدارند. هر چند ارائه برنامه براي شناخت كانديداي اصلح بسيار مفيد است.
اما چند نكته قابل توجه مينمايد:
1. در برنامههاي خود جايگاه نقاط مثبت دولت نهم و دهم كه آنها قرار است ادامه دهند و خواست مقام معظم رهبري نيز هست، را مشخص كنند. بيشك دولت نهم و دهم عليرغم برخي از نقاط ضعفي كه دارد، به قدري نقاط قوت دارد كه حتي احصاء آنها به راحتي امكانپذير نيست، لذا در خبرگزاريها وقتي از افراد مختلف در خصوص نقاط قوت احمدينژاد سئوال ميشود، هر كسي بخشي از اين نقاط را بيان ميكند. تمجيدهاي مكرر رهبري از دولت كه نشان از حمايت كامل رهبري از دولت دارد (به ويژه دولت نهم) مؤيد همين معناست.
كانديداها بايد اين نكته را مد نظر قرار دهند كه چه خصوصياتي در دولت نهم وجود داشت كه رهبري از آن به قرار گرفتن انقلاب در مسير اصلي خودش تعبير كردند كه نشان از منحرف شدن دولتهاي قبل از مسير اصلي انقلاب دارد. لذا بدون لحاظ حب و بغضهاي شخصي و جناحي بايد نقاط قوت دولت نهم و دهم كه در دولتهاي قبل وجود نداشته را براي ارائه برنامه خود مد نظر قرار دهند.
2. از طرفي كانديداها بايد توجه داشته باشند كه تلاشها و خدمات دولت نهم و دهم و آزاد بودن رسانهها در انتقاد به دولت، سبب شده سطح توقع مردم بالاتر رفته باشد. لذا نامزدها بايد بدانند مسئوليتي كه ميخواهند امروز بر عهده بگيرند، به مراتب سنگينتر از مسئوليتي است كه احمدينژاد در سال 84 پذيرفت و بيشتر زير ذرهبين رسانهها و ملت قرار خواهند داشت.
3. كانديداها بايد توجه داشته باشند از آن جا كه تفاوت ماهوي جمهوري اسلامي و ساير نظامها، اسلامي بودن آن است، مردم به دغدغه آنها در خصوص اسلام توجه ويژهاي دارند. يكي از مهمترين انتقاداتي كه به ويژه متوجه دولت دهم عليرغم نقاط مثبتش بود، وجود جريان انحرافي در حاشيه دولت و اعتماد دولت برآنها بود.
لقب انحرافي اين جريان به خاطر انحراف آنها از اسلام اصيل و مطرح كردن اصول پذيرفته شده اومانيسم و ناسيوناليسم به عنوان ارزش در مقابل ارزشهاي اسلامي است. ملت ايران نيز نشان دادهاند كه از فاصله گرفتن نسبت به ارزشهاي اسلامي بيزارند. 22 بهمن سال گذشته مؤيد همين معناست.
چرا كه در اوج فشارها و تحريمهاي دشمن و در حالي كه برخي مسئولين به جاي اينكه به فكر حل مشكل مردم باشند، به جان هم افتاده بودند و زماني كه منافقين داخلي نيز از آب گلآلود ماهي ميگرفتند، با حضور حماسي خود در انتخابات علاوه بر برانگيختن تعجب دشمن و برخي منافقين داخلي، پايداري خود بر اصول و ارزشهاي انقلاب اسلامي را به مسئولين يادآوري كردند.
لذا كانديداها نبايد فراموش كنند، اين جمهوري، اسلامي است. لذا قبل از ارائه برنامه براي حل مشكلات اقتصادي و سخن گفتن از مهار تورم و گرانيها، برنامههاي خود را براي ترويج ارزشهاي اسلامي و مقابله با تفكرات انحرافي تبيين كنند.
4. شكي نيست كه يكي از نقاط ضعفي كه در دولت فعلي (دهم) وجود دارد، افزايش گرانيها و تورم و فشار بر اقشار آسيبپذير كشور است و اتفاقاً قبل از هر چيز همين مسأله مورد توجه كانديداها قرار گرفته است.
به گونهاي كه حتي افرادي كه مردم، آنها يا سران آنها را كنار زده و با آراي خود به احمدينژاد، عدم توجه خود به آنها را اعلام كردند، امروز با توجه به شرايط اقتصادي، طمع در تصاحب قدرت دارند و با محاسبات غلط خود كه طبق آن گمان ميكنند مردم حاضرند براي رفع مشكلات اقتصادي به دوره قبل از 84 عقبگرد كنند، در برنامههاي انتخاباتي خود، براي حل مشكلات اقتصادي نسخه تجويز ميكنند. و البته كساني نيز از سر دلسوزي براي حل مشكلات اقتصادي برنامههاي خود را ارائه كردهاند.
اما كانديداها بايد با نگاهي واقعبينانه به وضع اقتصاد كشور، برنامهاي كامل و قابل اجراء در كشور ارائه كنند. نه اين كه تنها با صرف ادعاء بر لزوم افزايش توليد و حمايت از اشتغال و ... فقط دولت را به باد نقد بگيرند.
به عنوان نمونه افزايش نرخ ارز ناشي از چيست ؟
هدفمندي، تحريم، روانه شدن مردم كوچه و بازار به بازار ارز، وجود دلالان و يا عدم نظارت مسئولين و سهم هر يك در افزايش نرخ ارز چه ميزان بوده است و براي هر يك چه راهكاري ميتوان انديشيد ؟
يا اين كه ادامه هدفمندي با توجه به شرايط موجود چگونه بايد ادامه يابد ؟ و....
نتيجه اين كه از انتقاد به دولت، براي معرفي خود استفاده نكنند، بلكه با نگاهي واقعبينانه برنامههاي خود را ارائه دهند.
5. و نكته آخر اين كه يكي از نكاتي كه شايسته است نامزدها و البته مردم براي شناخت كانديداي اصلح به آن توجه كنند، اين كه كدام يك از كانديداها در برنامه خود راه حل مشكلات اقتصادي را، تعامل با كشورهاي ديگر دانسته و كدام يك از آن بر اقتصاد مقاومتي بدون در نظر گرفتن كشورهاي ديگر و تنها با تكيه بر منابع موجود كشور، برنامه دقيق و قابل اجرا( نه آرماني) را طراحي كردهاند.
البته نگارنده قصد ندارد توسعه روابط با كشورهاي ديگر را به صورت مطلق، امري مذموم و بيهوده تلقي كند، بلكه مراد اين است كه برنامه نامزد انتخابات بايد واقعبينانه و بر اساس شرايط وضع موجود باشد.
منوط كردن مهار تورم و گراني به توسعه روابط كشور با ديگران در برنامه يك كانديدا در واقع بيانگر دو نكته است:
اول: اين كه آن كانديدا هنوز اقتصاد مقاومتي را باور نكرده و يا معتقد است فعلاً نميتوان آن را اجراء كرد (بخوانيد توان اجراي آن را در خود نميبيند)
دوم: اين كه ميخواهد اشاره كند كه روابط اين دولت با كشورها خوب نبوده است و به عبارت ديگر عدم سازشكاري اين دولت را تخطئه ميكند، اين در حالي است كه گفتمان اين دولت كه مبتني بر عدم سازش با استكبار بوده است، همواره مورد تأييد و تأكيد رهبري بوده است و اين از جمله نقاط قوتي است كه در دولتهاي پيشين نبوده است.
نتيجه:
اين كه از طرفي به خاطر تحريمها، تعاملات اقتصادي با كشورهاي ديگر دشوار بوده است و از طرفي رفع تحريمها در گرو كوتاه آمدن از اصولي است كه ملت براي آنها شهيد داده و حاضر نيست ذرهاي از آن كوتاه بيايد.
لذا بيان برخي كانديداها در لزوم توسعه روابط با كشورها چه معنايي ميتواند داشته باشد ؟




























ارسال کردن دیدگاه جدید