دانشگاه محقق اردبيلي استان اردبيل ميزبان مناظره‌اي شنيدني ميان دكتر صادق زيباكلام و دكتر سيدحسين علوي با موضوع «انتخابات و پرونده‌ي اصلاح‌طلبان» بود كه بخش دو اين مناظره تقديم خوانندگان گرامي مي‌شود.
"گروه سیاسی صراط" - دانشگاه محقق اردبيلي استان اردبيل ميزبان مناظره‌اي شنيدني ميان دكتر صادق زيباكلام و دكتر سيدحسين علوي با موضوع «انتخابات و پرونده‌ي اصلاح‌طلبان» بود كه بدون مقدمه بخش دوم اين مناظره تقديم خوانندگان گرامي مي‌شود.

دکتر زیبا کلام: فرض بگيريم كه يك نامزد اصلاح طلب بيايد. آقاي خاتمي، آقاي هاشمي بيايند من معتقدم كه آنها نخواهند آمد به دلايل مختلف. آقاي خاتمي رد صلاحيت مي شود آقاي هاشمي هم نبايد بيايد. اما فرض مي گيريم كه مثلا آقاي خاتمي بيايد و ثبت نام كند . حال اگر شوراي نگهبان رد صلاحيت بكند مثل دكتر مصطفي معين در سال 1384 كه با حكم حكومتي صلاحيتشان تاييد شد فرض بگيريم كه مشكلي هم در انتخابات به وجود نيايد و مسائل 88 اتفاق نيفتد . انتخابات مثل 84 ، 76 بصورت عادي برود جلو و رئيس جمهور شود البته من معتقدم كه اگر آقاي خاتمي نامزد شود و بگذارند كه ايشان نامزد شود من معتقدم ايشان راي بسيار بسيار سنگين و بالايي خواهد آورد. اين مسئله خيلي اهميت ندارد چون ايشان اصلاً نخواهد آمد مثل آقا و خانم، زن و شوهري كه نمي توانند بچه دار شوند، حالا بياييم بحث كنيم كه بچه پسره يا دختر! در حالي كه اينها بچه دار نمي شوند .پس صرف نظر از اينكه نظر من درست باشد اين آقاي فاتح در انتخابات پيروز بشود، برنده بشود الان مراسم تحليف هم انجام بگيرد ؛

دولتش هم تشكيل گردد و مرداد ماه هم تعدادي از وزرایش راي نياورند نهايتا دولتش راي خواهد آورد . الان اواخر مرداد است و شهريور. دولت آقاي خلاتمي تشكيل شده ايشان كار را شروع مي كنند . من معتقدم كه از همان ابتدا كارايي دولت با بن بست مواجه خواهد شد براي اينكه مجلس باهاش مخالف خواهد بود شوراي نگهبان باهاش مخالف خواهد بود، سپاه باهاش مخالف خواهد بود، بسيج باهاش مخالف خواهد بود، راديو و تلويزيون باهاش مخالف خواهد بود ، مطبوعاتي مثل كيهان و رسالت باهاش مخالف خواهند بود، حوزه علميه قم باهاش مخالف خواهد بود، روحانيت مبارز باهاش مخالف خواهد بود؛ ببينيد چه جوري قراره اين دولت كار كنه ، امور مملكت را به جلو ببره ؟! مسئله اول كه قابل تامل است مسئله دوم بر خلاف اصولگرايان و سياستي كه در هشت سال گذشته حاكم بوده اصلاح طلبان اعتقاد اساسي دارند در سياست خارجي بايد تنش زدايي بكنيم و در آن هشت سالي هم كه بود در دوران اصلاحات اين را در عمل تا آنجايي كه مطلوب بود و مي شد اجرا كنند بردند.

حالا دشمني ايران با آمريكا همچنان باقي است. ايران و انگلستان همچنان باقي است ولي كشوري مثل فرانسه ، ايتاليا ، آلمان ، ژاپن ، هند و بسياري از كشورهاي ديگر واقعاً با ايران دشمني نداشتند حتي بعضي ها مثل اتريش ، ايتاليا و فرانسه يك جور هايي در برابر آمريكا ايستاده بودند و معتقد بودند كه به اصلاح طلبان بايد فرصت داده شود. اما از تير 84 ، مرداد 84 به اين سو اين سياست تنش زدايي اصلاح طلبان كنار گذاشته شد. فرانسه و آلمان و ژاپن هم دشمن ما شدند البته خوب اصولگرايان تلاش زيادي كردند و جاي آنها را با گينه بيسائو ، برونئي و ونزوئلا پر كردند دستشان واقعاً درد نكند برونئي خيلي مهمه، گينه بيسائو خيلي مهمه فرانسه ،آلمان ، ايتاليا و ژاپن مهم نيست اينها كاره اي نيستند عددي نيستند كشورهايي كه جايگزين شدند خيلي اهميت دارند در عرصه بين الملل سياست خارجي كه تنش زدايي را پيش مي برد با كوهي از مشكلات مواجه است. اگر هاشمي رفسنجاني به فرض نامزد اصلاح طلب وارد شود و دولت تشكيل بدهد باز هم فرقي نمي كند كه ايشان باز هم خواهند رفت به سمت و سوي تنش زدايي.

در مورد آقاي هاشمي يك مشكل اساسي و بنيادي مطرح است . آقاي هاشمي رفسنجاني با همه وجود معتقد به الگوي توسعه اقتصادي غربي است يعني همان الگويي كه در مالزي صورت گرفت. در تركيه و برزيل صورت گرفت . ايشان در دوران 8 سال خودشان خيلي سعي كردند كه اقتصاد دولتي فاسد و ناكارامد حاكم بر ايران را با كلنگ خراب كنند و اقتصاد آزاد را جايگزين كند ولي نتوانست . حالا كه شده رئيس جمهور مي خواهد اين كار را انجام بدهد. آن نيروهايي را كه خدمتتان عرض كردم آيا خواهند گذاشت!!!؟خير؟!!! چرا ؟ آن نيروهايي كه در سال 68،69،70 در آن سال ها كه هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور بودند نگذاشتند كه ايشان رفرم بنيادي اقتصادي در ايران ايجاد كند آنها امروز قدرتشان خيلي خيلي بيشتر از دهه هفتاد شده ، بنابراين ايشان اگر نتوانست 10% ، 20% گام هايي كه مي خواهد در جهت اصلاحات اقتصادي بردارد در شهريور و يا از شهريور 92 به بعد آن بيست درصد هم نمي تواند.

اگر اصلاح طلبان بعد از 2 خرداد 76 به دليل گيجي و منگي كه توي جناح راست پيش آمده بود پيروزي غير مترقبه كه آقاي خاتمي بيست ميليون راي آورد يكي دو سال طول كشيد تا يواش يواش قدرت پيدا كردند و آمدند. قدرت پيدا كردند در مقابل اصلاحات ايستادند الان از همان ابتدا با همه وجود در برابر اصلاحات به همان مشي‌هايي كه گفتم آزادي مطبوعات، توسعه سياسي و غيره خواهند ايستاد . بنابراين سوالاين است كه آيا اساساً اگر اصلاح طلبان در اين انتخابات حاضر بشوند كه شركت بكنند و نامزدشان هم پيروز بشود و مشكلي هم پيش نيايد اصلاً فايده اي دارد؟ اصلاً مي توانند اهدافي را كه مي خواهند ، گام هايي را كه مي خواهند در جهت رفرم سياسي، اصلاحات سياسي گام بردارند؟ نكته بعدي اين است كه خيلي از راي دهندگان بالقوه اصلاح طلب به اين سادگي شما نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه دوباره بيايند پاي صندوق راي؛ براي چي بروند پاي صندوق؟! دفعه قبل آمديم پس چي شد؟! بنابراين مشكل ديگري كه مشكل اصلاح طلبان هم هستش مجاب كردن راي دهندگانشان و طرفدارانشان است كه بخواهيم در جهت آزادي و انديشه آزادي حركت كنيم.

اما براي مبارزه با اقتصاد فاسد بجز صندوق راي وزارت كشور چاره ديگري نداريم. اتفاقاً من معتقدم كه مشكل اصلاح طلبان در اين انتخابات خيلي بيشتر از اصولگرايان است. اصولگرايان اتفاقاً مشكل زيادي ندارند . آنها مشكلي دارند به نام احمدي نژاد و رحيم مشايي . اگر بتوانند جلوي اينها را بگيرند حالا نمي دانم احمدي نژاد چقدر قدرت دارد بتواند براي رحيم مشايي كاري انجام بدهد براي انتخابات به هر دليلي نتواند دولت جريان متصل به دولت نتواند آقاي رحيم مشايي را وارد انتخابات كند به نظر من دولت آقاي احمدي نژاد عملاً تمام مي شود افراد دیگری از جبهه پایداری، آقای نیکزاد این ها هیچکدام شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند با حمایت و یا بدون حمایت احمدی نژاد. بنابراین عملاً انتخابات برای جریان اصولگرا مثل توپ و یا ماشینی است که افتاده توی سرازیری. مسئله این است آیا نامزد اصلی شان ولایتی یا جلیلی می شود رئیس جمهور به هرحال پایگاه اجتماعی هم دارند مشکلی هم ندارند.

· در ادامه جلسه مجري، تعدادي از سوالات دانشجويان را براي پاسخگويي دكتر علوي قرائت كرد.

دکتر علوی: در سوالهايي كه آقاي مجري قرائت كردند آمده بود كه چرا اخبار تخلفات مطبوعاتي که در دوره اصولگراها اتفاق افتاده را نگفتید، چرا موضع نگرفتید كه مثلا روزنامه ايران عليه آذري‌ها توهين كرد. من که گفتم. تک تک واکنش ها را در تمامی اتفاقات خودتان ببینید و قضاوت کنید روزی که این اتفاق افتاد بنده حقير هم به نوبه خودم موضع گرفتم. قوه قضائیه روزنامه ایران را توقیف کرد هیچ اصولگرایی علیه قوه قضائیه اهانت نکرد اتفاقاً ببینید خوب موضوعی را گفتید اکثریت این کشور فارس زبان اند، ما گفتیم غلط کردید، اهانت کردید به يك قوم شريف ايراني. ما موضع گرفتیم. من تعجب می کنم از بعضی دوستان. جواب کاملاً مشخصه دستشان درد نکند که توقیفش كردند. پرسيده اند که آيا ماجرای 88 از اعتبار آقای موسوی کاسته؟ من نسبت به نظرسنجی های صورت گرفته در کشور اطمینان ندارم، نظرسنجی هم نکردم. اما با چشم خودم ديدم كه طرفداران آقای موسوی در کف خیابان در خلال 8 ماه ریزش کرده بودند. از 25 بهمن تا واقعه عاشورای 88 مردم آرام آرام متوجه شدند تقلب دروغی بیش نیست.

در سوالي گفتند خواستگاه حرفهای من فرمایشات جناب آقای مصباح است. اکراهی ندارم که این حرف گفته شود. لكن مشكل اينجاست كه بدبختانه من مفتخر به شاگردي حضرت آقای مصباح نیستم. بنده‌ي حقير كجا و آن عالم رباني كجا؟! اما چه حلاوتي از اين بالاتر كه منتسب به عزيزي چون آن بزرگوار گردم. مشکل چیست؟ شما به جای اینکه بیایید بنده را تخطئه کنید، با برچسب زدن می خواهید ارزش حرف بنده را کم کنید! لكن این برچسب ها ما را بالا می برد و پایین نمی‌آورد. گفتند صدای مخالف را نباید به چارپایان تشبیه کرد. من صدای مخالفان را به چارپایان تشبیه نکردم. من دشمنان اسلام را پست تر از چارپایان می دانم. این را من نمی گویم. خدا می فرمايد. اگر کسی به قرآن اعتقاد دارد، بخواند تفسیرش هم نمی کنم كه بگویید تفسیر من است.آيا آن کسانی که مردم بیگناه را در اقصی نقاط عالم قتل عام مي كنند مصداق آیه «اولائك كالانعام بل هم اضل»‌ هستند یا نیستند؟ اگر فکر می کنید نیستند پس در اسلامتان شک کنید. چون خیلی روشن است. آنهایی که ادعای آزادی بیان می کنند فریاد بکشند، از رژیم کودک کشي كه بمب فسفری بر سر مردم می ریزند و كودك و زن بي‌گناه زنده زنده جزغاله می شوند، کدام حیواني همچین غلطی می کند؟ بخدا قسم حیوانات لیاقتشان بیشتر از اینهاست که روی این ها اسم آنها گذاشته شود. مثلاً به الاغ بگویند نتانیاهو یا نه به نتانیاهو بگویند الاغ. حیف الاغ که اسمش را روی آنها بگذاریم. الاغ زحمت می کشد خدمت می کند!

گفتند آيا اون 13 میلیوني كه به موسوي راي دادند حامی آمریکا هستند، من همچین حرفی نزدم. آنها هم مثل همه در چارچوب قانون جمهوری اسلامی آمدند رأی دادند رأیشون هم محترم بود و خوانده هم شد. و از اين جهت كه در چارچوب قانوني نظام اسلامي در انتخابات مشاركت فعال داشتند اجرشان نيز نزد خداي تعالي محفوظ است. اما آنهایی که گفتند رأیمان بیشتر از 13 میلیون بود، آن خواص دروغگوي فتنه‌گر، باید بیایند ادعایشان را اثبات کنند. اين سران فتنه بودند كه با حمايت آمريكا و اسرائيل 13 ميليون شهروند جمهوري اسلامي را با تقلب و دروغ فريفتند و به سمت دشمنان ملت رهنمون كردند و البته ديديد كه وقتي همين 13 ميليون فهميدند با چه عناصر دروغگو و مردم ستيزي مواجهند چگونه كف خيابان تنهايشان گذاشتند.

گفتند که دین ما دین مطلق نیست، این از اون حرف هاست. تنها دین نزد خدا اسلام است. این را قرآن می گوید ادیان دیگر که الهی هم هستند به آن اندازه ای که تابع حقیقت دینشان باشند و به اندازه عمل صالحشان به آنها پاداش داده می شود. اما اين به معني نقض برتري بلا معارض اسلام نيست.

گفتند شما که دموکراسی را دیکتاتوری می دانید نظرتان راجع به طالبان چیست؟ من هر حکومتی را که در مقابل حکم خدا بایستد دیکتاتوری می‌خوانم؛ چه طالبان چه دموكراسي. چه اوباما، چه آل خليفه و آل ثاني و آل سعود (لعنت الله عليهم اجمعين). دیکتاتوری یعنی ایستادن در مقابل خداوند. خدا چیست! جبارالمتکبر؟! جباریت از صفات خدای باری‌تعالی است، هر کسی که بخواهد در مقابل خدا بایستد ، بخواهد خدایی کند ديكتاتور است. مقتضای بندگی، پذیرش جباریت خداوند است. دموکرات ها می گویند جباریت خدا را قبول نداریم، دموکراتها می گویند ما حاکمیت مطلق خدا را قبول نداریم. دیکتاتورهای فرد محور نه دیکتاتورهای جمع محور؛ آنها هم می گویند ما حاکمیت مطلق خدا را قبول نداریم. طالبان هم حاكميت خدا را قبول ندارند. طالبان علف هرزي است كه محصول كاخ سفيد و آل سعود است. اينها ولد نامشروع شياطينند. اينها اصلا مسلمان نيستند. يك مشت حرامي جنايتكارند كه دستشان به خون شيعه و سني آلوده است. كجاي اسلام گفته كه مخالفت را هرچند منكر اساس اسلام باشد گوش تا گوش، سر ببري؟ اين را از سنت پيامبر آموخته‌اند كه ما آنها را سني بدانيم؟!! اينها هم نفس‌پرستان متحجري هستند كه حقيقتا روي ديگر نفس پرستي مدرنند و عجيب اينكه همينها امروز در سوريه همدست دولتهاي دموكراتيك شده اند! آيا وجدان بيداري نيست كه از اين ائتلاف شوم، عبرت بگيرد؟!

اما جناب زيبا كلام گفتند ما چاره ای جز صندوق رأی وزارت کشور نداریم. چرا چاره ای دیگر هم دارید، آقای دکتر چاره دیگرش انقلاب است، انقلاب کنید! امام خمینی(رض) می توانستند مثل خیلی دیگر از علما مثل مرحوم آیت الله کاشانی در قدرت با شاه مشارکت کنند اما این کار را نکردند، زورشان زیاد بود، ایستادند و انقلاب کردند. پيامبر شما اصلاح طلبان؛ کارل پوپر(!) در کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» می گوید: خشونت در هر جایی مذموم است الّا برای تاسيس دموکراسی. شما اگر جگرش را داريد در مقابل ملت مسلمان ايران بايستيد و برای بوجود آوردن دموکراسی انقلاب کنید، خب معلوم است كه نمی‌توانید! اگر می توانستید این کار را می‌کردید! اصلا مگر كودتاي 8 ماهه سال 88 را براي چيزي غير از همين به راه انداختيد! اما ملت در يك 9 دی طوفاني به ميدان آمد و بساطتان را جمع كرد! حالا شمايي كه يك روز با گردن كلفتي، با ژست دروغين خروج از حاكمين مي‌خواستيد انقلاب را بترسانيد، مي گوييد چاره اي جز صندوق وزارت كشور نداريم! اما حاشا كه كفش دزد اگر توبه هم بكند و توبه‌اش نيز پذيرفته شود، ديگر او را امام جماعت كنند! حال شماها كه توبه هم نكرده ايد! لذا مگر خواب صندوقهاي سپيد و زيباي وزارت كشور را ببينيد!

گفتند چیزی که اصولگرایان را تهدید می‌کند؛ جریان احمدی نژاد و مشائی است. ما از جريان انحرافي اعلام برائت مي‌كنيم همانطور كه از فتنه گران سال 88 اعلام برائت كرديم. ضمنا هيچ خطري از ناحيه‌ي احمدي نژاد و اعوانش، اصولگرايي را تهديد نمي كند. جريان انحرافي اصلا عددي نيست كه براي انقلاب خطر محسوب شود. اينها را همين حزب اللهي ها بر سر كار آوردند و حالا آن پايگاه اجتماعي از زير پايشان خالي شده. لذا عمر اين جريان مدتهاست كه به سر آمده و انشاءالله شرّ جريان خبيث و منحرف رخنه كرده در دولت نيز در خرداد ماه براي هميشه خواهد خوابيد! ما می دانیم احمدی نژاد با کارهای اشتباهی که کرده پایگاهش بین مردم بشدت تضعیف شده . ما از این ها احساس خطر نمی کنیم. ما می گوییم آنها اگر می خواهند در انتخابات شرکت کنند باید صلاحیت داشته باشند. كسي كه گفته «اسلامگرایی دوره اش گذشته است همانطور که اسب سواری دوره اش گذشته است. اسب هست ولی کسی اسب سواری نمی کند»، این آدم اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارد، اعتقادی به ولایت فقیه ندارد. پس بیجا می کند بیاید در انتخابات شرکت کند. آقای خاتمی هم همینطور!

از جناب آقاي زيباكلام و همفكرانشان مي‌پرسم؛ وجداناً اگر خاتمي در سال 88 می خواست در انتخابات کاندیدا شود کسی جلویش را می گرفت؟ خودتان می دانید بيننا و بین اللهاگر خاتمي چهار سال پيش شرکت می کرد رد صلاحیت نمی شد ولی چرا امروز آقای خاتمی رد صلاحیت می شود؟ باز بيننا و بین الله قضاوت کنید. بروید سایت خاتمی دات آی آر، آرشیو 2 ماه بعد از انتخابات 88 را زیرو رو کنید ببینید این آدم تندروتر از موسوی و کروبی بوده یا نه؟ ایشان از تجمعات خیابانی خلاف قانون حمایت کرده، ادعای دروغ تقلب را تکرار کرده، از کسانی که به پایگاههای بسیج حمله کردند، به مساجد حمله کردند، به تکایا حمله کردند حمایت کرده . آمریکا و انگلیس و اسرائیل، این ها هم از او حمایت کردند. امروزِ آقای خاتمی، دیروزِ آقای خاتمی نیست. آقای خاتمی سال 88 حداقل این کارها را نکرده بود اگر انتقاداتی هم بود ایشان 2 دوره در انتخابات ریاست جمهوری از فیلتر شورای نگهبان رد شده بود و رئیس جمهور شده بود. مسئله این نیست که آقای خاتمی رأی می آورد یا نمی آورد. مسئله ما قانون است. البته من برخلاف آقای زیبا کلام اعتقاد دارم اگر آقای خاتمی کاندیدا شود مثل سال 76 رأی نمی آورد. لكن مسئله ما قبل از رأی دادن است، قبل از کاندیداتوری است مساله اين است كه کسی صلاحیت دارد یا ندارد. اتفاقاً اصولگرایی و انقلابی بودن و پایبندی به قانون یعنی همین. يعني کسانی که اول خودی بودند نيز اگر پایشان را کج گذاشتند آن وقت قانون موظف است كه به انحرافشان رسيدگي كند. شما در کجای دنیا دیدید، مثلاً در آمریکا کسی کاندیدای ریاست جمهوری بشود اصل حكومتي «دموکراسی» را قبول نداشته باشد، نظام حاکم را قبول نداشته باشد و در عين حال اجازه كانديداتوري به او بدهند؟ محال است اجازه بدهند کاندیدا بشود. شما در قانون اساسی همان آلمان و ایتالیا و فرانسه به صراحت مي بينيد؛ فاشیست‌ها و نازي‌ها خط قرمز ورود به انتخاباتند. آنها ریسک نمی کنند. واقعا چرا به حزب نازی اجازه نمی دهند جلسات حزبی تشکیل بدهد؟ برای اینکه می گویند این ها مخل نظام دموکراتیک ما هستند. هرجایی یک خط قرمزی دارد. خط قرمز ما اسلام است و خط قرمز آنها نفسانیت سوکبژتیو بشر مدرن است. آنها خط قرمزشان این «من» متكبرِ افسار گسيخته‌ي خداگريز است. این من است که دارد خدایی می کند. لكن ما مفتخريم كه خط قرمزمان خدا است.

· دكتر زيباكلام نيز در ادامه به تعدادي از سوالات دانشجويان پاسخ داد.

دکتر زیبا کلام: در پاسخ به سئوالی که گفتند اصلاح طلبان از دزدها حمایت می کنند گفتند؛ من نامه سرگشاده نوشتم به رئیس قوه قضائیه بعد از اینکه 5 متهم ردیف اول پرونده اختلاس بزرگ، اختلاس 3000 میلیاردی محکوم به اعدام شدند. من نامه نوشتم به رئیس قوه قضائیه و گفتم که این ها به چه دلیل و به چه جرمی محکوم به اعدام شدند و تا به امروز هیچ پاسخی به من داده نشده، شما را حواله می دهم به سایت الف، تا به امروز نزدیک 30000 نفر آمدند اظهار نظر کردند نسبت به آنچه که من گفتم. اینکه من از دزد دفاع کردم یعنی اینکه اصلاح طلبان مادر زاد دزدند و از دزدان دفاع می کنند. ولی سئوال من همچنان پابرجاست. اگر تمام اصلاح طالبان ایران و جهان و کره زمین از اول تاریخ بشریت هم دزد باشند و دزد از آب در بیایند سئوال من همچنان سر جایش است: 1-این 5 نفر به چه جرمی و به چه اتهامی محکوم به اعدام شدند؟ 2- قوه قضائیه در ایران به هیچ وجه وظیفه و رسالت مبارزه با فساد را ندارد. چون بعضی ها گفته بودند قوه قضائیه این ها را محکوم به اعدام کرده چون قوه قضائیه رسالت مبارزه با فساد دارد. بنده اتفاقاً گفتم قوه قضائیه رسالت و وظیفه و مأموریت مبارزه با فساد را ندارد. قوه قضائیهطبق قانون اساسی، بروید اصول قانون اساسی را نگاه کنید از اصل 156 تا اصل فلان در مورد قوه قضائیه هستش به زبان فارسی سلیس هم هستش، همه هم می توانند بخوانند و بفهمند اصلاً و ابداً قانون اساسی ما به قوه قضائیه مأموریت و رسالت مبارزه با فساد را نداده(!) فقط و فقط گفته قانون را باید اجرا کند. تمام قوه های قضائیه جهان فقط قانونی را اجرا می کنند. اگر لزوم و ضرورت مبارزه با فساد باشد مجلس باید این کار را انجام بدهد. 3- در هر نظامی اعم از اسلامی یا غیر اسلامی دادگاه تشکیل شده از یک جزء به نام دادستان یا مدعی عموم به قول قدیمی ها که بگوید صادق زیبا کلام این جرمش است 1 این جرمش است 2 این جرمش است3 . دادگاه من را احضار می کند و من و وکیل من از این اتهامات دفاع بکنیم و بگویم من این کار را نکردم، قاضی گوش می دهد و در نهایت قبل از اینکه دادستان مطالبش را تمام کرد و متهم و وکیلش مطالبشان تمام شد قاضی رأی صادر می کند كه بالاخره متهم درست می گوید و این کارها را نکرده و یا دادستان درست می گوید متهم این کار ها را انجام داده . این ذات نظام دادگاه در تمام اقصی نقاط جهان از آمریکای فاسد تا گینه بیسائو تمام دادگاه ها یک همچین فعالیتی دارند. یک دادستان است یک متهم و وکیلش و یک قاضی که در نهایت حکم می دهد و رأی صادر می کند. قاضی در دادگاه اختلاس بزرگ قاضی نبود، دادستان بود در واقع 2 دادستان بودند یکی دادستان در مقام دادستان و یک دادستان در مقام قاضی. کسی که در جایگاه قاضی حکم اعدام صادر کرد معاون دادستان بود، معاون سیاسی و امنیتی دادستان کل بود. در واقع قاضی نبود. قاضی باید قاضی باشد. این سئوالات من بود. اگر یک افتخار در زندگی من باشه، طرح این 3 سوال است و نامه سرگشاده ای که نوشتم. توی سایت الف هم هست البته این سایت هم مال محافظه کاران است. حرفی که زدم حرف اساسی بوده ، حرف اصولی بوده اگه درسته؟ بگند درسته اگه غلطه باید باز هم بگند غلطه.

دکتر علوی: فرمودند: در دوره اصلاحات دشمن ما فقط آمریکا بود، اما الان فرانسه ، ایتالیا و انگلیس و ژاپن هم بهش اضافه شدند. جناب زيبا كلام بفرمايند ما واقعاً با این ها چه دشمنی کردیم؟ اين یک سئوال جدی است. چرا اینها اضافه شدند؟ آیا در دوره اصلاحات این کشورها دوست انقلاب اسلامی و ملت مسلمان و انقلابي ايران بودند؟ یا دوست شما اصلاح طلبان بودند؟ اينهم سؤال خیلی مهمی است. من فکر می‌کنم این کشورها دوست اصلاح طلبان بودند، نه انقلاب اسلامی، نه جمهوری اسلامی و نه ملت ایران. بعد می‌گویند فرانسه و آلمان و ایتالیا را از دست دادیم جاش گینه بیسائو، برونئی و ونزوئلا و ... را دوست خود گرفتيم. سوال ما اين است: مگر گینه بیسائو چه شه؟!! ماهه! گینه بیسائو مثل ماهه! برادر من! مي‌دانيد چرا؟ چون گینه بیسائو مثل حراميان فرانسوي در مالی جنایت نکرده. این فرانسه است که حیوان است. اين فرانسه است كه اگر با او رابطه‌ي دوستانه داشته باشيم بايد در خودمان شك بكنيم. گینه بیسائو دوست ماست چون مملكتي مستضعف نشین است، چون ما را به خاطر دفاع از حقوقمان تحريم نكرده! ونزوئلا به جهت اینکه پس از سالها توسري خوردن از جلادان آمريكايي حالا پدر آمریکا را در آمریکای لاتین درآورده دوست ماست. اتفاقاً اونی که زشته همان آلمان و انگلیس و فرانسه است. آقای زیباکلام! من شنیده بودم می‌گفتند شما ملی‌گرایید! اما حالا داريم مي‌بينيم رابطه با دشمنان ملت ايران را بر دوستان اين ملت ترجيح مي‌دهيد! اين بود ملي‌گرايي‌تان؟!! ما از حقمان دفاع کردیم. ملت ایران احتیاج دارد به غنی سازی اورانیوم در جهت مصارف صلح‌آمیز، دوستان و همپيالگان شما تا کمر خم شده بودند برای داشتن 3 تا سانتیفیوژ التماس می کردند. الان ما ده‌ها هزار سانتیقیوژ خودمان تولید کرده ایم آن هم در اوج تحریم ها، نوش جانمان!گواراي وجودمان! ما بخاطر حقمان تحریم شدیم. خانم ها! آقایان! تاریخ قضاوت خواهد کرد، کتاب‌های تاریخ خواهند نوشت که روزي روزگاري حیواناتی بودند در جهان که به یک ملت دارو نمی دادند بخاطر اینکه می خواست انرژی صلح آمیز هسته ای كه حق قانوني ومسلم اوست را داشته باشد و اين در حالي بود كه خودشان صدها کلاهک هسته ای داشتند! این ملی گرایی ماست و اينهم ملي‌گرايان مايند! و اَعوذ بالله ان اكون من الجالهلين! مرده باد ملی گرایی‌تان و زنده باد اسلام خواهی! که عزت و شرف ما در سایه مبارزه است.

بعد گفتند ما بهار عربی داریم، بیداری اسلامی نداریم. [اشاره به مطالبي كه در بخش نخست مناظره تقديم خوانندگان گرامي شد] اگر این بهار عربی است چرا آمریکا و انگلیس تا آخر از مبارک و بن علی و ... دفاع کردند؟ اگر مساله انقلابيون، دغدغه‌ي عربيت و عصبيت و جاهليتي به‌ نام انترناسيوناليسم بود كه علي‌القاعده نبايد عربي به نام مبارك كه خصم ما ايرانيها (و به قول خودشان عجمها!) بود را با آن خفت و با دادن خون بسيار اسقاط مي‌كردند! راستي چرا اسرائيل از اين انقلابها منقلب و سرگشته و مغموم شده است؟ من و شما به خوبي مي‌دانيم كه اینها فقط با اسلام مسئله دارند. با هر چیزی سر سازش دارند الّا با اسلام! اگر این بهار اسلامی نیست پس چرا در مقابل انقلابیون ایستادند؟ حسنی مبارک آدم آمریکا بود یا آدم ما؟آدم اسرائیل بود یا آدم ما؟ دیکتاتور بود یا دموکرات؟ چرا نظامهاي دموكراتيك غربي تا دَم آخر از حسنی مبارک دفاع می‌کردند؟

گفتند ما طالبانيم. من سوال مي‌كنم: ما طالبانيم يا شما؟ عزیزان اصلاح طلب ما چرا در مجلس ششم زمانی که آمریکائیها حمله کرده بودند به افغانستان گفتند ما برویم از طالبان حمایت بکنیم؟ ما طالبانیم؟ سران جاسوس جريان اصلاحات مثل آقای مهاجرانی چی شد که به صدام گفتند برادر صدام؟! رهبران شما را چه شد كه به اصحاب يزيد گفتند امت خداجو؟!! همانها که کف خیابانهاي تهران به ساحت قدسي حضرت سيدالشهداء اهانت كردند و در روزي كه زمين و آسمان بر داغ دل پيامبر و سر بريده‌ي سرور جوانان اهل بهشت مي‌گريستند، كف زدند و سوت كشيدند و پاي كوبيدند و رقصيدند و سرمستانه خنديدند؟! همانها كه بيرق سياه خون‌خواهي و ماتم حضرت ثارالله را به آتش كشيدند تا داغ اسرائيل و آمريكا از قيام حسيني را تسلّايي باشند، هرچند كوتاه مدت! اين عراذل يزيدي امت خداجوي شما بودند؟! حاميان شما كه بودند؟ مجاهدین خلقی بودند، سلطنت طلبانی بودند که دستشان تا مرفق به خون ملت آغشته بود، رفقاي شما رفقای برادر صدام هم بودند؟ نبودند! آيا دروغ است كه گروهك تروريستي منافقين كه حامي اصلاح‌طلبان بودند همان ابواب جمعي ارتش كثيف بعث صدامي بودند؟ آيا عبدالمالك ريگي از فتنه88 و سران فاسد آن حمايت نكرد؟ و آيا سران فتنه يك بار حاضر به اعلام برائت از اين جاني طالباني شدند؟! چه خوش فرمود مولايمان كه سران فتنه 88 روسياهان در زمين و در ملاء اعلي بودند. اصلاح‌طلبان، مرادي به جز خيانت به اسلام و نوكري در برابر صهيونيسم جهاني نداشته و ندارند. بنده اين حرفها را با سند عرض می‌كنم. دقت كنيد اين حرفهايي است كه همين جماعت در روزنامه‌هايشان نوشتند تا در چنين روزي بنده با استناد به آنها دين‌ستيزي اين فرقه را اثبات كنم:

«بی اعتنایی نسبت به همه ارزشهاي ديني چاره رفع تناقضات يك جامعه تکثرگرای فرهنگی است.» (عزت ا.. فولادوند - نشریه کیان- بهمن77 «مسلمان نبودن که عیب و عار نیست. مسلمان بودن هم شرط لازم رستگاری نیست.» «در مسائل فرهنگی 3 مشکل است یکی موسیقی که انسان هروقت دلش خواست ضبط را روشن کند، مثلا 2 نصف شب [تارزان یادتونه، چطور نعره می کشید؟]، یکی رقص و دیگری ماهواره به نحوی که در فیلم بتوان به زنان از زانو به بالا عریان هم نظر انداخت(روزنامه آفتاب امروز 17 مهر 78) «شادی و اسباب آن حد و حدود شرعی ندارد.» (هفته نامه آبان تیر 78) [فرق بین اصلاح طلبی با اسلام این است] «فرهنگ شهادت خشونت آفرین است اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می شود.» (عبدالکریم سروش- روزنامه نشاط – 17خرداد78)

دکتر زیبا کلام: صحبت های دکتر علوی چون کامل هستند و درست هستند من چه پاسخی دارم كه بدم به ایشون، من پاسخی ندارم حرف های ایشون درست است و به نفع و صلاح جمهوری اسلامی است که کشوری مثل آلمان و انگلیس و فرانسه را به عنوان دشمن داشته باشد، اگر اینها را در برابر خودش داشته باشه تا بتواند در مقابل آمریکا از گارد اروپا استفاده کند، خوب نیست و باید در حقیقت آن کشورهایی که نام بردم باید این ها را داشته باشد، منافع ملی ما ایجاب می کند که با این کشورها باشیم. ببینید صورت مسئله روشنه، بحث در خصوص دفاع از فرانسه نیست، اگه به عقب برگردیم اجداد آقای علوی که افتخار می‌کنند از تهران هستند جنایتهایی کردند که روی آمریکائیها را هم سفید می کنه، از سلطان محمود غزنوی بگیر، نادر شاه افشار، آقا محمدخان قاجار، از کشته پشته ساختند. حالا دیگران چطور رفتار کردند ما چطور رفتار کردیم. این ها همه مسائلی است که واقعیت هستش. ولی یک نقطه اساسی و بنیادی است و آن هم این است امروز كه بهار 1392 است منافع ملی جمهوری اسلامی ایران چه می طلبد؟ ما همه دنیا را در برابر خودمان داشته باشیم یا اینکه در حقیقت همه دنیا را در برابر خودمان قرار ندهیم؟!به نظر من سوال به همین سادگی است. اما افکار من مال خودم هستش، به همین دلیل نمی توانم به آقای علوی که افکارش مال خودشه ولی مال حاکمیت هم هستش در یک فضای مساوی بنشینم و گفتگو داشته باشم. فکر کنم منظورم را هم متوجه می شوید. درباره سقوط غرب هم بايد بگويم؛ حرف های ایشون درست است و غرب عن‌قریب سقوط خواهد کرد(!)، آمریکا عن‌قریب سقوط خواهد کرد، انگلیس عن‌قریب سقوط خواهد کرد. علائم سقوط این ها ظاهر شده است و ما روز به روز مستحکم تر و پابرجاتر داریم جلو می ریم. (با حالت تمسخر) من ديگر حرفي ندارم.

دکتر علوی: اولا درست است كه من اصالتا تهراني هستم اما اجداد من جنايتكاراني چون آغا محمدخان نبوده اند. اجداد بنده فرزندان پاك رسول الله بوده اند. اما مهمتر از اينها آن است كه خدا را شکر؛ دکتر زیباکلام معترفند هيچ پاسخی ندارند. در یک فضای بسیار آزاد دکتر زیبا کلام هم توانستند مسخره كنند، هم تخطئه كنند، هم به راحتی حرف زدند. دوستانشون هم هو و جنجال کردند. درسته!؟ حالا بجای اینکه جواب بدهند می گویند این حرفها حرف های حاکمیت است، نمی توانم جواب بدهم، نه آقای زیبا کلام! اين حرف حق است كه جواب ندارد. اين ربطي به حاكميت ندارد. حاكميت اين تريبون مقدس را در اختيار امثال شما گذاشته تا همه ببينند كه چقدر دستتان در استدلال خالي است!

دکتر زیباکلام: هروقت زندان اوین را خراب کردید من هم جواب می دهم!

دکتر علوی خطاب به دکتر زیبا کلام: اولا آنهايي كه استدلال دارند و فقط از خداي خويش مي‌ترسند، خوفي از اوین ندارند! ثانيا در طول تاريخ پربركت انقلاب اسلامي احدي از شهروندان جمهوري اسلامي به خاطر دفاع مستدل و مستند از اعتقاداتش زنداني نشده است. این جا تریبوني است كه نظام مظلوم جمهوری اسلامی در اختیار شما گذاشته تا حرف بزنيد و جواب بدهید! شما بالا تا پايين اين نظام را به سخره و بي‌احترامي مي‌گيريد اما به وقت پاسخ به سوالات اساسي با طفره‌هاي عوامانه مدعي مي‌شويد از رفتن به زندان مي‌ترسيد. شما جز تمسخر و هجو حرفي نداشته و نداريد. اين یعنی شما جواب ندارید، می‌گویيد من را مي‌برند زندان اوین. شما جواب بدید من نمی‌گذارم به اوین ببرندتان! اونایی رو هم كه بردند اوین، علتش این نبود كه حرفي زده بودند. علتش آن بود که کف خیابان با اراذل همدست شده بودند، مردم را بدبخت و بیچاره کرده بودند. اونهایی رو که گرفته بودند بخاطر این بود که پروژه براندازانه کودتای آمریکایی 88 را داشتند اجرا می‌کردند. هیچکس را بخاطر حرف زدن نمی‌گیرند. مگر اینکه توهین کنید، توهین به مقدسات، حالا من نمی‌گويم توهین کنیدا!! اگر مي‌توانيد بدون اينكه به كسي توهين كنيد، جواب بدهيد!

فرمودند منافع ملی از ديد امثال بنده در گرو مقابله با همه دنیاست. نه! حالا کی گفته با همه ملتهای دنیا مخالفت کنید؟ در چشم امثال آقاي زيباكلام همه دنیا یعنی یک مشت اراذل و اوباش مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه و امثال اینها، آیا اینها همه دنیا هستند؟ من باورم نمی شود. ما یقین داریم آمریکا همه دنیا نیست، همه دنیا اسرائیل نیست. حالا فکر کنيد همين اوباشي كه مدعي‌اند همه دنیايند اگر بخواهند حقت را از تو بايد چه كني؟ اگر قدرتش را داری بایست و از حقت دفاع کن؟!! اسلام این را می گوید. مقام معظم رهبری جمله ای داشتندکه مدتها بر در و دیوار شهر زده بودند. ایشان فرموده بودند: درس بزرگی که امام به ما دادند این بود که از هیمنه ابرقدرتها نترسیم. ما حقمان را می خواهیم، شما می گویید گردنشان کلفته از حقت بگذر! نه آقای زیبا کلام! بالا بروید پایین بیایید ما یک وجب از حقمان کوتاه نمی‌آییم. ملت ما صاحب این حق است. اگر ملت پشت این حق و حقوق که ما می گوییم نایستاده بود مطمئن باشید تا امروز حمله کرده بودند، آنها می‌دانند ملت قدرتمند ايران مثل كوه، پشت حقش ایستاده است.

به تمسخر هم گفتید علائم سقوط غرب مشخصه، بله علائم سقوط مشخصه، یک نگاه بیاندازید به اتحادیه اروپا یک نگاه بیاندازید به دلار که بر خلاف معاهده‌ي برتون وودز سال های سال است كه بدون پشتوانه طلا دارد چاپ می شود. آيا خبر نداريد كه آمريكا بزرگترين بدهكار دنياست؟ چرا اينها را براي اين جوانها نمي‌گوييد؟ کاغذ باطله دارد چاپ می شود به جاي پول! حال چه كساني آمریکا را ورشکست کردند؟ ومکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین! چه کسی امروز اسرائیل را در مقابل گروه كم شماري به نام حزب الله لبنان منکوب کرده؟ نه برادرم! ما برای خوش آمد صهیونیسم از حق و حقوقمان نمی گذریم. از حق‌مان دفاع می کنیم. این ها ادعا و شعار نیست آقای زیبا کلام. این ها حرفهایی است که خودشان می گویند، امروز مجموعه یورو در آستانه فروپاشی است. امروز جمهوری اسلامی یکی از قویترین نيروهاي نظامي دنیاست. امروز ملت ایران به دنیا نشان داده با دست خالی درمقابل همه ابرقدرتها ایستادهو نه‌تنها از حقش کوتاه نیامده بلکه در طول این 34 سال همچون برق پیشرفت کرده . در مقابل ببینید آمریکای 34 سال پیش کجا بود؟ و آمریکای الان کجاست؟ آمریکای امروز شیر بی یال و دم وا ِشكمي استکه پنجه آن را ما شکستیم، ما این کار را کردیم به فضل الهی. و حرف آخر اینکه: با خداباش و پادشاهی کن بی خدا باش و هرچه خواهی کن.