هاشمی خطری نیست؛ کاسبان را رصد کنیم
مردم خطر تفکرات ثابت هاشمی را در سالهای اخیر و در پای صندوق های رای به خوبی دفع کرده اند اما خطر کاسبان سیاست در شرایط فعلی بسیار بیشتر است.
تکنوکراتها همگی در یک مکان و بر سر یک میز می نشینند و جنس لباس و اصول و اصلاحات فکری شان تا حد زیادی شبیه به هم است و در اینجا نباید انتظار داشت تا از زبانشان جاری نشود؛ " تکنوکراسی چیز بدی نیست (!) "
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، در دنیای برخی سیاسیون همه چیز امکانش هست کما اینکه روزگاری اصلاح طلبان با انتقاد از هاشمی به کرسی ریاست تکیه زنند و روزگاری نیز حیات و القای زنده بودن خود را در حمایت از هاشمی بدانند.
دکتر حداد عادل در جمع دانشجویان دانشگاه تبریز به درستی از این موضوع یاد می کند و با اشاره به اینکه اصلا حدس نمی زد که آقای هاشمی در انتخابات ثبت نام کند، افزود: تصور نمی کردم و احتمال هم نمی دادم که آقای هاشمی در 80 سالگی تصمیم بگیرند برای این مسئولیت ثبت نام کنند، با توجه به شرایطی که ایشان دارند و از وضعیت بدنی وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر دارم، فکر نمی کردم که برای این مسئولیت مناسب باشند.
این فعال سیاسی ادامه داد: نکته ای که برای من مهم است این است که اصلاح طلبان با چه انگیزه ای او را انتخاب کرده اند چون اصلاح طلبان همیشه در دوران خاتمی و مجلس ششم از هاشمی انتقادهای شدیدی می کردند ، نمونه بارز آن هم نوشته ها و گزارشهایی بود که آن زمان در روزنامه های اصلاحات علیه هاشمی و خانواده ایشان چاپ می شد.
وی افزود: آقای خاتمی با انتقاد از دولت قبلی اش یعنی دولت هاشمی از مردم رای گرفت و رئیس جمهور شد ولی حالا چه شده است که این آقایانی که تا دیروز مخالف هم بودند الان یار و یاور هم شده اند، آیا اصلاح طلبان عوض شده اند یا آقای هاشمی؟ چه شده است که دشمنان دیروز دوستان امروز شده اند؟!
حداد عادل افزود: شاید این سیاست به این جهت است که از سابقه و شهرت آقای هاشمی استفاده کنند تا بگویند دوباره اصلاح طلبان پیروز شدند و به میدان آمدند.
البته این شیوه تنها به منش تجاری اصلاح طلبان ختم نمی شود، بلکه برخی دیگر از سیاسیون به ظاهر اصولگرا نیز که هم در افکار و عقیده و هم در رویکردهای فرهنگی و اقتصادی شان دست در دست تکنوکراتهای اصلاح طلب و پدر پیر تکنوکراسی حرکت می کنند این روزها راه پاستورشان از نقد به هاشمی می گذرد.
محمدباقر قالیباف که دلداگی و علاقمندی اش به خانواده و افکار و عملکردهای هاشمی رفسنجانی بر هیچ کس پوشیده نیست، به سبک اصلاح طلبان راه حیات و رسیدن به قدرتش را در حول هاشمی می بیند.
شهردار تهران که خوب می داند با حضور هاشمی، اصلاح طلبان به او رغبتی نشان نمی دهند بر آن شده است که با نقد به عملکرد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جایگاهی در بین نیروهای ارزشی و اصولگرایان پیدا کند و راه پاستورش را هموار کند.
او نیز همچون اصلاح طلبانی که برای منافع شخصی تا دیروز با هاشمی دشمن خونین بودند و امروز یار غار شده اند، عقول و بصیرت مردم را نادیده گرفته و برای جلب آرای اصولگرایان به دوران 76 بازگشته است و نقد هاشمی را بهترین برگ رای زا برای خود می داند.
قالیباف که اخیرا بصورت صریح گفته ؛ " تکنوکراسی چیز بدی نیست " و به دفاع از این تفکر واپسگرایانه پرداخته است، حال موتور حرکت به سوی پاستور را در نقد پدر تکنوکراسی بعد از انقلاب می داند.
تعجب نکنید که شهردار عاشق تکنوکراسی این روزها به انتقاد تند از پدر تکنوکراسی ایران بپردازد و بگوید: اگر همه ما منصفانه نگاه کنیم و کلام مقام معظم رهبری را مستند قرار دهیم، بارها و بارها موضوع رسیدگی به وضع اقتصادی و فرهنگی کشور را از ایشان شنیده ایم، اما متاسفانه در این دو موضوع، کارنامه قابل قبول و قابل دفاعی از مدیران کشور نداریم. در این شرایط جای سوال است که چه کسانی این کارنامه غیرقابل قبول و غیرقابل دفاع را امروز برای ما به ارمغان آورده اند که ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم؟
وی تصریح کرد: سوال از آقای رفسنجانی این است که شما 16 سال با قدرت و هماهنگی کامل و بدون اینکه در سر راه شما تنشی وجود داشته باشد و یا کسی قدرت مقابله و حتی انتقاد از شما را داشته باشد درقدرت بودید. 8 سال در راس قوه مجریه و 8 سال هم رئیس مجلس بودید. از دید من همه دولت در دست ایشان بود- چرا که جنگ دست ایشان بود و امام (ره) از ایشان حمایت می کردند- دولت آن زمان هم پارلمانی و نخست وزیری بود و مجلس وزرا و کابینه را تعیین می کرد و در راس مجلس نیز آقای هاشمی حضور داشت. 8 سال بعد هم ایشان رئیس جمهور بوده است و مقام معظم رهبری تمام قد از ایشان حمایت می کردند به گونه ای که حمایت های معظم له از آقای هاشمی در آن زمان تاریخی است. برگردید و نشریات آن زمان را مشاهده کنید تا مشخص شود سخنانی که مقام معظم رهبری برای آقای هاشمی بیان کرده اند، حتما برای آقای احمدی نژاد نگفته اند. آن جمله ای که آقا فرمودند هیچ کس برای من مثل هاشمی نمی شود را به یاد داریم. اما با همه این حمایت ها و هماهنگی ها خروجی اجتماعی و فرهنگی که دوران اقای هاشمی داشت چه بوده است؟
قالیباف ادامه داد: امروز چه چیزی تغییر کرده که اقای رفسنجانی وارد عرصه شده اند؟ ورود آقای رفسنجانی به آن معنی است که کشور را حداقل در یک دوره چهار ساله دیگر وارد تنش های سخت و دو قطبی کرده و مردم مستضعف و محروم را مستضعف تر و محروم تر کنیم. این مسئله چه آورده دیگری برای کشور دارد؟ برای اصلاح وضع موجود لازم نیست به 20 سال قبل برگردیم.آقاي رفسنجاني در مناظرات بايد به من و مردم پاسخ بدهند كه بعد از اين مدت چه كرده اند؟ بزرگ ترین ظلم به مردم آن است که به 20 سال قبل برگردیم. اگر کارنامه 20 سال قبل تا به امروز قابل دفاع بود حرفی نداشتیم اما کارنامه برای مردم مشخص است. بدون تعارف باید بگویم دولت اصلاحات زاییده دولت آقای هاشمی است. شما مطبوعات آن زمان را نگاه کنید. بسیاری از بد اخلاقی ها، بد رفتاری ها و حرف هایی که امروز گله مند آن در دولت اصولگرا هستیم، آغاز و پایه آن ها از دولت اصلاحات بود. اگر روزنامه های دهه 70 را نگاه کنید و عالی جناب سرخ پوش را مورد توجه قرار دهید، شاهد خواهید بود که بد اخلاقی ها کجا بود. تا جایی که مقام معظم رهبری مجبور شدند تا در مصلی صحبت کنند که مطبوعات باید اخلاق، دیانت و حرمت را در جامعه رعایت کنند. حالا چه شده است که سیاست پیشگانی که امروز این آسیب ها را در جامعه ایجاد کردند، دوباره می خواهند همین مسایل را برای ما پیش بیاورند؟
جناب شهردار و حضرات اصلاح طلبان! باور کنید هاشمی همان هاشمی می باشد و هیچ تغییری در تفکرات و رویکرد سالهای اخیر او رخ نداده است. هاشمی صادقانه می گوید که تنها برنامه اش در بحث اقتصادی همان چیزی است که خروجی اش؛ تورم 50 درصدی و فاصله طبقاتی است. هاشمی آنقدر صداقت دارد که بگوید در عرصه سیاست خارجی جز تسلیم و سازش با غرب راهی دیگر در ذهن نمی پروراند. هاشمی همان کسی است که اگر سر همه ملت و منافع کشور برود نباید منسوبانش بر سر دار بروند و این را با تمام وجود فریاد می زند و همواره اثبات کرده است که از آه کودک پابرهنه و مادر شهید داده و جوان بیکار افسرده لحظه ای خوف و هراس ندارد. هاشمی آنقدر از نفاق بیزار است که وقتی اخلاق و ادب و حتی ابتدایی ترین اصول و فروع ولایت پذیری را بلد نیست و اعتقاد ندارد، نامه اش را بدون سلام می نویسد تا گرد نفاق (!) بر چهره اش ننشیند.هاشمی صادقتر از آن است که منکر شود؛ اگر بار دیگر بر قدرت برسد سفره ای به پهنای ایران زمین برای حلقه ی بسته یاران و نزدیکانش پهن خواهد کرد تا تو ببینی و بسوزی و در خفقان دولتش خم به ابرو نیاوری.
پس تو ای اصلاح طلب و ای دلداده ی تکنوکراسی! کمی صداقت با مردم، حق آنان است و این موضوع را در آستانه انتخابات از ما شنیده یا نشنیده بگیرد، تفاوتی در سبکتان نمی کند؛ " هاشمی منافق نیست؛ تو کاسب خوبی شده ای"
مردم خطر تفکرات ثابت هاشمی را در سالهای اخیر و در پای صندوق های رای به خوبی دفع کرده اند اما خطر کاسبان سیاست در شرایط فعلی بسیار بیشتر است.




























ارسال کردن دیدگاه جدید