از سیلی به مردم قم تا کرنش به نمایندگان
حادثه قم زشت و زننده و غیرقابل دفاع می باشد اما با همه پلیدیش به بداخلاقی های اخیر برخی مسئولین نمی رسد. بیش از چند هزار وقت گذاشتن برای حادثه قم و عبور با تسامح عجیب و مشکوک از ...
با بازخوانی روایات و توصیه های حضرات معصومین (علیهم السلام) به نظر می رسد که پیگیری اینچنینی حادثه قم و بی تفاوت گذشتن از کنار خیانتها و خطاهای مکرر برخی مسئولین، شائبه های زیادی را دراذهان ایجاد کرده و می کند.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، مسئولین و مردم در حکومت اسلامی هر کدام جایگاه و شان خاصی دارند. اگر مردم در قبال مسئولین مرتکب خطایی شوند، باید هر چه زودتر آن اشتباه را جبران کنند و اگر مسئولی در قبال مردم مرتکب خطائی شد او نیز باید چنین رویه ای را در پیش بگیرد. در نظام اسلامی بین مردم و مسئولین هیچ فاصله و تفاوتی نیست بلکه در مسائلی وظیفه مسئولین بسیار حساستر، سختر و سنگین تر از مردم می باشد و خطاهای مسئولین در قبال مردم، مجازاتهای سنگین تری نیز دارد.
در ماههای اخیر که دولت دهم رو به پایان بود، فضای بسیار سنگین تخریب، سیاه نمایی و بداخلاقی در کشور فزونی گرفته بود. عده ای در مجلس تنها افتخارشان به چالش کشیدن دولت و تلاش برای متوقف کردن قطار خدمتگزاری دولت دکتر احمدی نژاد بود و عده ای در دولت نیز تنها هم و غمشان، خیانت به دولت و نظام و سعی در حاشیه سازی های متعدد در کشور بود.
حاشیه ها آنقدر زیاد شد که بارها مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای تنها چاره کار را ورود مستقیم خود به عرصه دانست. معظم له در قبال نامه نگاری مسئولین، استیضاح وزراء و سئوال از رئیس جمهور مستقیما ورود پیدا کرد و بارها برای حفظ کشور و آرمانهای انقلاب، خود را سپر بی تدبیری و بداخلاقی برخی مسئولین نمود. تعدادی از مسئولین از توصیه های مقام معظم رهبری درس گرفتند و سریعا رویه اشتباه خود را جبران کردند اما برخی در دولت و مجلس همچنان بر طبل تفرقه افکنی و التهاب آفرینی در آستانه انتخابات زدند.
معظم له بارها رفتارهای زشت و زننده جریانات انحرافی نفوذی در دولت و مجلس را تقبیح کرد و خواهان اصلاح رویه برخی مسئولین در رفتار و گفتارهایشان شد اما عده ای متکبر و خودخواه و شاید مزد بگیر دشمنان نظام و انقلاب نه تنها رویه شوم خود گذشته را اصلاح ننمودند بلکه همچنان موجبات تضییع حقوق مردم و بی آرامشی کشور و خشنودی دشمنان نظام و انقلاب را فراهم کردند.
جریانات انحرافی نفوذی در دولت و مجلس در ماههای پایانی دولت دهم بار دیگر حادثه شوم دیگری را در ماجرای یکشنبه سیاه مجلس خلق کردند و حداقل آرزو و هدفشان این بود که آثار چنین فاجعه ای را به سطح مردم بکشانند تا در آستانه انتخابات کشور روی آرامش و امنیت به خود نبیند و مقدمات فتنه ای بزرگ اینبار قبل از انتخابات فراهم گردد که متاسفانه این جریانات در این امر خود تا حدی موفق شدند و بخشی از خواست و آروزی این جریان شوم با بی تدبیری و احساساتی عمل کردن جمعی از مردم شهر مقدس قم محقق شد.
با کمال تاسف بعد از این وقایع خطاهای متعدد برخی از دولتی ها و مجلسی های حاشیه ساز که در التهاب آفرینی در کشور و فراهم کردن موجبات خشنودی دشمنان نظام تلاش عجیبی کرده بودند به کلی با قلم عفو مسئولین روبرو می شود اما اشتباه مردم شریف قم که همواره خادمان بسیار خوبی برای نظام و انقلاب بوده اند، با شدیدترین برخوردهای رسانه های و سیاسی روبرو می شود! این در حالی است اگر قرار بر مجازات و پیگیری این خطا باشد باید عوامل اصلی حادثه قم که جریان انحرافی مجلس و دولت می باشد مورد بازخواست قرار گیرند و از نقش و پشت پرده افرادی چون علی مطهری و احمد توکلی و برخی دیگرا از نمایندگان مجلس و همچنین برخی دولتی ها در فجایع شوم ماههای اخیر پرده برداشت.
حادثه قم زشت و زننده و غیرقابل دفاع می باشد اما با همه پلیدیش به بداخلاقی های اخیر برخی مسئولین نمی رسد. بیش از چند هزار وقت گذاشتن برای حادثه قم و عبور با تسامح عجیب و مشکوک از نقش آفرینی های برخی مجلسی ها در فجایع شومی چون یکشنبه سیاه مجلس، سئوال از رئیس جمهور و ...، تنها چیزی را که به ذهن تداعی می کند اینکه اگر مردم ولو یکبار مرتکب خطائی شوند باید محکمترین سیلی را بر صورت آنها زد اما اگر برخی مسئولین زشت ترین خیانتها و خطاها را مرتکب شوند باید از کنار آن براحتی گذشت!
مجلس محترم شورای اسلامی باید بداند که نماینده مردمی است که در همه مشکلات، نظامشان را فراموش نکرده اند و از آرمانهای انقلاب دفاع جانانه کرده اند و اینکه اینجا کشور جمهوری اسلامی است که بر اساسی دستورات و قوانین اسلامی اداره می شود. آیا نادیده گرفتن خیانتها و خطاهای فاحش و مکرر برخی مسئولین و هیاهو براه انداختن بخاطر اشتباهات برخی مردم با فرامین حضرات معصومین و سیره سفارش شده برای مسئولین در حکومت اسلامی همخوانی دارد؟
چرا تنها مردم باید بخاطر یک اشتباه و بداخلاقی در قبال مسئولین مواخذه شوند و اندک مسئولین خائنی که تنها سعی شان التهاب آفرینی در کشور می باشد باید همواره از حاشیه امنیتی برخوردار باشند. افرادی چون علی مطهری که سابقه توهین های متعدد و زشت و زننده به برخی مسئولین نظام، ارگانهای خدومی چون سپاه پاسداران و ... در کارنامه دارد و در حادثه یکشنبه سیاه مجلس نیز میاندار اصلی یک طرف ماجرا بود، چرا تا کنون درباره ماهیت و برنامه های او تحقیق و تفحص نشده است و کمیته حقیقت یاب به گفته خود بیش از چند هزار ساعت بر روی حادثه قم وقت گذارده است؟!
آیا با چنین شرایطی برای مردم شائبه ایجاد نمی شود که مسئولین چگونه خود را خادم ما می پندارند و ادعای خدمتگزاری برای مردم را می نمایند؟!
در پایان بار دیگر وظایف مسئولین و مردم در قبال یکدیگر را از دیدگاه مولای متقیان حضرت علی(ع) در حکومت اسلامی مرور می کنیم تا آنان که اهل عملند و نمی دانند، از این پس بدانند و عمل کنند و آنها که برای اسلامیت نظام و حرمت و جایگاه مردم ارزشی قائل نیستند، راهشان برای همگان روشن شود.
وظايف اخلاقي مردم بعد از انتخاب در قبال حاكمان
بعد از آنكه مردم حاكم عادل را انتخاب كردند بايد در قبال او وظايفي را انجام دهند كه مهمترين آنها همراهي و امر به معروف و نهي از منكر است؛
1- همراهي
حضرت علي (ع) در خطبه 34 نهج البلاغه مي فرمايد: «حقي كه من بر شما دارم اين است كه در بيعت خود وفادار باشيد و در بود و نبود من خيرخواه باشيد و هنگامي كه شما را مي طلبم و به دعوت من پاسخ گوييد و موقعي كه فرمان مي دهم اطاعت كنيد.»
يكي از مهمترين وظايف اخلاقي مردم در قبال حاكمان، همراهي اوست. حاكمان و مسئولان جامعه زماني مي توانند به اهداف خود دست يابند كه احكام و دستورات آنها و قوانين مورد تاييدشان از سوي مردم پيروي و همراهي شود.
حضرت علي مي فرمايد: « كسي از او اطاعت و پيروي نكنند گويا اصلاً انديشه و طرح و برنامه اي ندارد.»
چنان كه از كلام مولا بر مي آيد، اين مردم هستند كه به برنامه ها و انديشه هاي حاكم و يك مسئول جامعه اسلامي امكان اجرا مي دهند و با همراهي او، جامعه اسلامي را در مسير انديشه هاي اسلامي حاكم پيش مي برنند.
نكته مهمي كه ذكر آن ضروري است، اين است كه هر چند مردم بايد حاكم را همراهي كنند اما اين همراهي و پيروي از حاكم تا آنجا الزامي است كه فرمانها و برنامه هاي او در چارچوب شريعت باشد و با اسلام و احكام الهي مخالف نباشد. حكمت آموزنده اميرالمومنين علي (ع) در نهج البلاغه به اين نكته مهم اشاره دارد؛ « آفريده را فرمان بردن نشايد آنجا كه نافرماني آفريننده لازم آيد.»
2- امر به معروف و نهي از منكر
حضرت علي (ع) در عهدنامه خود به مالك اشتر اين گونه توصيه مي كند؛ « كسي را در بين آنها انتخاب كن كه سخن حق را هر چند تلخ باشد، بگويد و در هر آنچه انجام مي دهي يا مي گويي و خدا آن را از دوستانش نمي پسندد كمتر ياري ات كند و كمتر ترا بستايد در حالي كه چنين كاري در اثر هواي نفس تو واقع مي شود در هر جا كه باشد.
چنان كه از كلام حضرت علي (ع) بر مي آيد، يكي ديگر از وظايف مردم در قبال حاكمان اسلامي، امر و ارشاد آنان به خوبي ها و نهي آنان از ارتكاب بديها است كه بايد با رعايت ضوابط، اين وظيفه ديني و اخلاقي انجام شود.
3- پرهيز از چاپلوسي
اميرالمومنين علي (ع) به مالك اشتر مي فرمايد: « به اهل ورع و صداقت نزديك شو و به آنها بياموز و عادتشان ده كه براي تو چاپلوسي نكنند و تو را براي و كارهايي كه نكرده اند خوشحال نسازند چرا كه چاپلوسي زياد باعث طغيان و نخوت انسان مي گردد و وي را وادار به سركشي مي كند.»
از كلام حضرت علي (ع) چنين بر مي آيد كه مردم بايد از چاپلوسي و تملق گويي حاكمان به دور باشند كه اين كار امور و مسايل و مشكلاتي كه در جامعه اسلامي وجود دارد، در نگاه حاكم عادي و بي اشكال جلوه داده و جامعه را به ورطه نابودي خواهد كشاند. حضرت هم چنين به حاكمان و مديران اسلامي توصيه مي كند كه افراد چاپلوس ثناگو را از خود دور كنند و منتقدان و امران به معروف و ناهيان از منكر را عزيز بدارند.
وظايف اخلاقي و سياسي حاكمان در قبال مردم
در منشور اخلاقي و سياسي حضرت علي (ع) همچنان كه مردم در قبال حاكمان وظايفي بر عهده دارند، حاكمان نيز بايد برخي از وظايف اخلاقي و سياسي را در قبال مردمي كه آنها را انتخاب كرده اند، انجام دهند؛ حضرت در خطبه 34 نهج البلاغه هنگامي كه مردم را به جنگ با شاميان ترغيب مي نمود، مي فرمايد: « اي مردم مرا بر شما حقي است و شما را بر من حقي مي باشد، اما حق شما بر من اين است كه شما را نصيحت كنم و حقوقتان را از بيت المال بپردازم و شما را تعليم دهم تا نادان نمانيد.»
1- مهرباني و مدارا با مردم
در منشور اخلاقي و سياسي حضرت علي (ع) مهرباني و مدارا با مردم در راس توصيه هاي آن حضرت به حاكمان قرار گرفته است و اين حكمت آموزنده حضرت اين مهم را گوشزد مي نمايد؛ « راس السياسه استعمال الرفق؛ راس سياست، به كارگيري مدارا است.»
اميرالمومنين علي (ع) در عهدنامه خود به مالك اشتر چنين توصيه مي كند؛
«بدان كه هيچ چيز گمان مردم را نسبت به والي خوب نمي كند بهتر از نيكي و لطفي كه والي به مردم مي نمايد و هزينه هاي آنها را سبك مي كند و بر چيزي كه بر آنها حقي ندارد ناراحت نمي شود. بنابراين بايد كاري كني كه خوش بيني مردم را به خود جلب نمايي، زيرا كه حسن ظن مردم نسبت به تو رنج و سختي فراوان را از تو دور مي سازد.»
حضرت علي (ع) همچنين به مالك اشتر چنين دستور مي دهد؛
« مهرباني بر رعيت را براي دل خود پوششي گردان و دوستي وزيدن با آنان را و مهرباني كردن با همگان. و مباش همچون جانوري شكاري كه خوردنشان را غنيمت شماري! چه رعيت دو دسته اند؛ دسته اي برادر ديني تواند و دسته ديگر در آفرينش با تو همانند. گناهي از ايشان سر مي زند، يا علتهايي بر آنان عارض مي شود، يا خواسته يا ناخواسته خطايي بر دست شان مي رود، به خطاشان منگر و از گناهشان درگذر...»
آن حضرت در نامه خود به محمد بي ابي بكر، والي مصر ، او را به مهرباني و مدارا با مردم، توصيه اي مي كند؛
« برابر رعيت فروتن باش و آنان را با گشاده رويي و نرمخويي بپذير و با همگان يكسان رفتار كن، گاهي كه گوشه چشمي به آنان افكني يا خيره شان نگاه كني، يا يكي را به اشارت خواني، يا به يكي تحيتي رساني، تا بزرگان در تو طمع ستم- بر ناتوان- نبندند و ناتوانان از عدالتت مايوس نگردند.»
چنان كه از توصيه هاي موليمان علي (ع) بر مي آيد بايد حاكمان، مسئولين و مديران جامعه اسلامي مهرباني و مدارا با مردم را در سرلوحه كارهاي خود قرار دهند و تمرين بردباري كنند تا بتوانند به وظايف خود به نحو احسن عمل كنند.
حضرت علي (ع) در عهدنامه خود به مالك اشتر در انتخاب قاضي چنين توصيه مي كند؛
« براي قضاوت بين مردم از ميان افراد جامعه كسي را انتخاب كن كه در نظر تو فاضلترين و بهترين باشد، آنكه كارها او را در تنگنا قرار ندهد و ارباب رجوع سبب تندخويي او نگردد… از رفت وآمد ارباب رجوع كمتر خسته شود و براي آشكار شدن كارها شكيبايي كرده و وقتي حكم روشن شد در قضاوت قاطع تر عمل كند.»
2- برخورد صادقانه با مردم
در منشور اخلاقي و سياسي حضرت علي (ع) ، حاكمان به برخورد صادقانه با مردم توصيه مي شوند؛
« اي مالك ... اگر رعيت بر تو گمان ستم برد، عذر خود را آشكارا با آنان در ميان گذار و با اين كار از بدگماني شان درآر. كه بدين رفتار نفس خود را به فرمانآورده باشي و با رعيت مدارا كرده و حاجت خويش را برآورده و رعيت را به راه راست واداشته اي.»
برخورد صادقانه حاكم با مردم به اين معني است كه حاكم اسلامي مردم خود را محرم اسرار خود بداند و برخي از مسايل حكومتي را كه بايد مردم از آن آگاه باشند، با آنان در ميان بگذارد و از آنان مشورت بخواهد؛ برخورد صادقانه حاكم با مردم خود به اين معني است كه اگر حاكم خود را در اجراي مسئوليتش ناتوان مي بيند و يا نمي تواند خودش را از چنگال اطرافيان خائن و نادان نجات دهد، بي درنگ استعفا دهد و از اعتماد مردم سوء استفاده ننمايد و وقتي مي بيند كه نمي تواند امانت داري كند، صادقانه و دلاورانه امانت را بازپس دهد.
3- فاصله نگرفتن از مردم
حضرت علي (ع) در عهدنامه خود به مالك اشتر مي فرمايد: « مبادا به طور طولاني خود را از ديد مردم پنهان كني كه رو نشان ندادن زمامداران حكايت از نامهرباني و تنگ نظري و ناآگاهي در كارها مي كند و اين رو نشان ندادن زمامداران باعث مي شود كه ايشان از آنچه بر مردم مي گذرد بي اطلاع بمانند. در نتيجه كار بزرگ نزدشان كم اهميت و كوچك و كار كوچك برايشان بزرگ جلوه كند و همچنين خوبي به شكل بدي و بدي به صورت خوبي درآيد و حق به باطل و غلط آميخته گردد.»
چنان كه از كلام موليمان علي (ع) بر مي آيد، حاكم با فاصله گرفتن از مردم خود، درد واقعي و مشكل حقيقي آنان را تشخيص نمي دهد و حاكم از وضعيت واقعي جامعه و مردم ناآگاه مي شود و نمي تواند تصميم درست را اتخاذ نمايد و مردم جامعه خود را با مشكلات زيادي روبه رو مي كند.
حضرت علي (ع) در نامه اي به قثم بن عباس، والي مكه ، در اين خصوص ، چنين توصيه مي كند؛ « بامداد و شامگاه براي آنان مجلس ساز، آن را كه فتوا خواهد ده و نادان را بياموز و با دانا به گفتگو پرداز و جز زبانت پيام رسان مردمان نباشد و جز رويت دربان. و هيچ حاجتمند را از ديدار خود محروم مگردان، چه اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود و در پايان حاجت او برآورده، تو را نستايند.»
4- رعايت عدالت و دوستي مردم
در منشور اخلاقي و سياسي حضرت علي (ع) رعايت عدالت از جانب حاكمان در هه شؤون حكومتي نه تنها از وظايف اخلاقي حاكمان است؛ بلكه يكي از راههاي نفوذ در دل و جان مردم به شمار مي رود؛
حكمت هاي مولي علي (ع) در اين خصوص شنيدني است؛
« كسي كه عدالت بورزد، حكمش نافذ مي شود.»
« عدالت بورز تا قدرت و حكومتت تداوم يابد.»
حضرت علي (ع) در عهدنامه خود به مالك اشتر در اين خصوص، چنين توصيه مي كند؛ « بهترين چيزي كه زمامداران را شادمان مي سازد اجراي عدالت و برپايي آن در شهرها و آشكار ساختن دوستي مردم است و دوستي مردم آشكار نمي شود مگر موقعي كه دلهايشان از كينه و خشم خالي شود و دلسوز نمي مانند مگر وقتي كه زمامداران خويش را براي كارهاي خود نگاه دارند و ادامه حكومت آنان را سنگين نشمارند و نخواهند كه هر چه زودتر اين حكومت تمام شود. بنابراين آرزوهاي مردم را برآورده كن و آنها را به خوبي ياد كن و تلاش و همت اشخاصي كه مورد امتحان قرار گرفته اند و سختي هايي را متحمل شده اند، يادآوري نما، زيرا كه يادآوري كارهاي نيك نيكوكاران، انسان دلير را تهييج مي كند و به تلاش وادار مي نمايد.»
5- آموزش هاي ديني
حضرت علي (ع) يكي از حقوق مردم بر امام و حاكم اسلامي را حق تعليم و تربيت ديني آنان دانسته مي فرمايد: « اي مردم مرا بر شما حقي است و شما را بر من حقي مي باشد، اما حق شما بر من اين است كه شما را نصيحت كنم و حقوقتان را از بيت المال بپردازم و شما را تعليم دهم تا نادان نمانيد.»
و در جايي ديگر مي فرمايد: « امام و حاكم اسلامي موظف است معارف اسلامي و ايماني را به افراد تحت حكومتش آموزش دهد.»
6- ساده زيستي و توجه خاص به طبقه محروم جامعه
يكي ديگر از وظايف حاكمان در قبال مردم، ساده زيستي و توجه خاص به طبقه محروم جامعه است؛ حضرت علي (ع) در نامه اي به والي بصره كه در مهماني شركت كرده بود كه نيازمندان در آن مهماني جايي نداشتند، او را از اين كار برحذر داشته و به ساده زيستي دعوت مي كند. آن حضرت همچنين در عهدنامه خود به مالك اشتر چنين توصيه مي كند؛
« به كارهاي افرادي از طبقه محروم كه به تو دسترسي ندارند رسيدگي كن، همانها كه ديده ها آنان را كوچك مي شمارد و مردان و اطرافيانت آنها را حقير و كوچك به حساب مي آورند. بنابراين براي بررسي اوضاع و احوال اين قشر از جامعه كسي را انتخاب كن كه متواضع و خداترس باشد تا چنين شخصي كارها و احتياجات ايشان را به تو گزارش كند ... همچنين به حال يتيمان و سالخوردگان توجه كن؛ همانهايي كه راه چاره اي در زندگي ندارند و اهل سئوال و تكدي نمي باشند … مقداري از وقت خود را به كساني كه نيازمندند و تظلمي دارند اختصاص بده كه خود را براي كار آنان فارغ ساخته باشي و در مجلسي عمومي بنشين و براي رضاي پروردگار تواضع را انتخاب كن و به سپاهيان و دربانان و نگهبانان خود سفارش كن كه مانع ورود آنها نشوند تا سخنگوي ايشان بدون لكنت زبان و ترس حرفش را بزند كه من از رسول خدا (ص) بارها شنيدم كه مي فرمود: « مردمي كه ضعيفشان نتواند بدون ترس و لكنت زبان حقش را از قوي بگيرد روي سعادت و پاكيزگي را به خود نخواهد ديد.»




























ارسال کردن دیدگاه جدید