دیپلماسی فرهنگی «خاتمی» برای برون رفت از گوشه رینگ
خاتمی سالهاست که می داند در میدان سیاست چگونه بازی کند و علی رقم میل مخالفانش در میدان باقی بماند و گوی را خالی نکند او در این روزها که با فشار رقبایش بعلت دست داشتن در فتنه روبروست سعی دارد که با در پیش گرفتن روشی خاص علاوه بر اینکه از زیر این فشارها بیرون بیاید به اهداف خاص خود نیز برسد.
به گزارش خبرنامه دانشجویان،خاتمی در طول چهار سال گذشته بعلت دست داشتن و نقش فعال داشتن در فتنه 88 بشدت بدنه اجتماعی خویش را از دست داده است و مورد انتقادهای تند رقبای سیاسی اش قرار گرفته است و حتی علاوه بر اینکه در روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب هم از او اسمی برده نمیشد بعد از شرکت در انتخابات مجلس نهم مورد انتقاد و هجوم اصلاح طلبان نیز قرار گرفت کاملا در گوشه رینگ قرار گرفت.
خاتمی حتی تا مدتی در رسانه های اجتماعی نظیر فیسبوک از طرف اصلاح طلبان بعنوان یک خیانتکار خوانده می شد و این باعث شده بود که به لحاظ عملکرد سیاسی او در موضع انفعالی قرار بگیرد و بدنه اجتماعی اش را از دست بدهد و از طرف رقبایش هم بعلت شرکت فعال در فتنه88 مورد انتقاد قرار گرفت.
خاتمی اما در این موضع انفعالی باقی نمانده است تا دست سرنوشت او را به هر کجا که می خواهد ببرد بلکه او با استفاده از سیاست ورزی عقلانی تصمیم گرفته است تا از حصر رسانه ای بیرون بیاید و دوباره به در میدان سیاست نقش آفرینی فعالانه ای داشته باشد و بدنه اجتماعی از دست رفته اش را بازیابی نماید و این کار را از راه سینما قصد دارد جلو ببرد.
چندی است که سید محمد خاتمی با دیدار با هنرمندان و شرکت در مراسم های مختلف هنری و همچنین شرکت در اکران های خصوصی و بازدید از پشت صحنه فیلم های مختلف به عرصه رسانه بازگشته است و توانسته علاوه بر اینکه خود را از حصر رسانه ای خارج کند به نقش آفرینی سیاسی نیز بپردازد و از چهره مشهور و پرطرفدار هنرمندان، بازیگران و کاگردانان به نفع خود بهره ببرد و مورد توجه تمام طرفداران این هنرمندان قرار بگیرد و در بدنه اجتماعی آنها هم نفوذ پیدا کند.
خاتمی از این راه و با استفاده از شهرت هنرمندان و محبوبیت آنها نزد طرفدارانشان سعی در بازسازی بدنه اجتماعی فعال خود دارد تا بتواند علاوه بر نقش آفرینی فعال در فضای سیاسی جایگاه خویش را بعنوان رهبری جریان اصلاحات نیز تثبیت کند و رقبایش در این جریان که ادعای رهبری اصلاحات را دارند از میدان بدر کند و خود به رهبری بی چون و چرای این جریان برسد چرا که او در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برای تحمیل نظرش یعنی کاندیداتوری محمد رضا عارف که گزینه نزدیک به او بود به هاشمی رفسنجانی باخت و مجبور شد در روزهای آخر به کاندیداتور حسن روحانی بعنوان کاندیدای نزدیک به هاشمی رفسنجانی تن بدهد و از عارف بخواهد که انصراف دهد.




























ارسال کردن دیدگاه جدید