جايگاه عبادت در قرآن و عهد عتيق
ت
بيين: مقاله «جايگاه عبادت در قرآن و عهد عتيق» كه توسط سكينه شياسياراني1 و احمدرضا مفتاح2 نوشته و در نشريه شماره 13 معرفت اديان انتشار يافته توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت مطالعه اصل مقاله ميتوانند به نشريه شماره 13 معرفت اديان مراجعه نمايند.
معناي عبادت در عهد عتيق
«عبادت» درواقع پرستش معبود است.
واژة «عبادت» در عهد عتيق بسيار به كار رفته است. دومين فرمان از فرمانهاي دهگانه، دعوت به پرستش خدا و نهي عبادت غيرخداست:
«تو را به حضور من خدايان ديگر نباشند... آنها را سجده و عبادت منما»(تثنيه، 5: 7-9) با توجه به تفاسير كتاب مقدس واژة عبادت در عهد عتيق بهمعناي خدمت كردن و اطاعت الهي به كار رفته است و حفظ وصاياي خداوند دليلي بر طاعت و محبت رب دانسته شده است: «از يهوه خداي خود بترس و او را عبادت نما و به نام او قسم بخور» (تثنيه، 6: 13).
انسان اگر به دلايلي بايد به چيزي سوگند ياد كند، در صورتي به آن چيز سوگند ميخورد كه به بعضي چيزها متعهد شود و يا بعضي چيزهايي كه از او ميخواهند، انجام دهد. بنابراين، به نام هر معبودي سوگند نميخورد، بلكه به نام خداي خود سوگند ميخورد و در مقابل، به رعايت و انجام بعضي كارها متعهد ميشود. پس اگر انسان مالك همة خوبيها باشد كه از انجام گناه ترس داشته باشد و همواره مشغول عبادت و خدمت به خالقش باشد، ميتواند به نام خالقش سوگند بخورد.
جايگاه عبادت در عهد عتيق
پيام همة پيامبران الهي، دعوت به توحيد عبادي بوده است. آنها در اولين دعوت خود، انسانها را به اطاعت از خداوند فراخواندهاند.
1. عبادت عهد و پيمان الهي: خداوند در كوه سينا (حوريب)، با قوم بنياسرائيل عهد ميبندد و در اين عهد به آنها وعده ميدهد كه از ميان تمام قومها، آنان خزانة خاص او خواهند بود.
اما اين پيمان داراي يك اصل اساسي بود و آن اينكه بنياسرائيل براي دست يافتن به ثمرات اين پيمان، بايد اوامر خداوند را كه در ده فرمان توسط موسي بر آنها فرستاده شده بود، اطاعت ميكردند.
ده فرمان حضرت موسي عبارتند از:
1. من خداوند خالق تو هستم كه تو را از اسارت و بندگي مصر آزاد ساختم؛ 2. تو را معبود ديگري جز من نباشد. هيچ تصويري از آنچه در آسمان و يا بر رويزمين و يا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما؛ 3. نام خداي خالقت را بيهوده بر زبان نياور (از آن سوءاستفاده نكن)؛ 4. روز شنبه را به ياد داشته باش تا آن را مقدس بداري؛ 5. پدر و مادرت را احترام بگذار؛ 6. قتل نكن؛ 7. زنا نكن؛ 8. دزدي نكن؛ 9. در مورد همنوعت شهادت دروغ نده؛ 10. چشم طمع به مال و ناموس ديگران نداشته باش(ر.ك: تثنيه، 5: 11-21).
بنابراين، عبادت بهقدري اهميت دارد كه خداوند آن را بهعنوان عهد خود با بنياسرائيل بيان ميكند.
2. عبادت مأموريت انسان: «امروز يهوه، خدايت، تو را امر ميفرمايد كه اين فرايض و احكام را به جا آوري، پس آنها را به تمامي دل و تمامي جان خود نگاه داشته، بجا آور»(تثنيه، 26: 16). در اين آيات، خداوند به حضرت موسي دستور ميدهد، فقط خدا را عبادت كند و از عبادت غيرخدا نهي ميكند. همچنين توصيه به عبادتي صادقانه و خالصانه نموده است. اين امر دلالت بر اهميت عبادت دارد.
3. دعوت همه پيامبران، عبادت و پرستش خداوند بوده است: يوشع قوم خود را به پرستش خداوند دعوت ميكند. «اينك چنانكه يهوه، خدايم، مرا امر فرموده است، فرايض و احكام به شما تعليم نمودم، تا در زميني كه شما داخل آن شده، به تصرف ميآوريد، چنان عمل نماييد»(تثنيه،4: 5).
حضرت موسي نيز قوم خود را به اطاعت الهي فرمان ميدهد.پس دعوت تمامي انبيا بر توحيد عبادي بوده و اين امر بايد آنقدر اهميت داشته باشد كه سرلوحة كار پيامبران قرار گيرد.
4. عبادت طريق مستقيم الهي است: «پس توجه نماييد تا آنچه يهوه، خداي شما، به شما امر فرموده است، به عمل آوريد و به راست و چپ انحراف منماييد» (تثنيه،5: 32؛ یوشع، 1: 7؛ هوشع، 14: 9).
عبادت راه مستقيمي است كه منحرف شدن از آن به سمت چپ يا راست، انسان را دچار لغزش ميكند و به گمراهي ميكشاند.
5. همة موجودات خداوند را تسبيح ميكنند: بر اساس آيات عهد عتيق، همة موجودات جهان خدا را تسبيح ميگويند و تسبيح خدا مختص به انسان نيست، بلكه هر آنچه در اين جهان و در آسمان و زمين است، به حمد و تسبيح الهي مشغول است و هيچ چيزي از آن استثنانميشود: «اي آسمانها ترنّم نماييد؛ زيراكه خداوند اين را كرده است! و اي اسفلهاي زمين! فرياد برآوريد و اي كوهها و جنگلها و هر درختي كه در آنها باشد، بسراييد! زيرا خداوند يعقوب را فديه كرده است و خويشتن را در اسرائيل تمجيد خواهد نمود»,
گستره عبادت
«عبادت» در عهد عتيق، منحصر به عبادات خاصي چون قرباني، روزه، صدقه و... بشود، بلكه عبادت دامنهاي فراتر از اين دارد. بهطوريكه تمام عرصههاي زندگي انسان را دربر ميگيرد. در عهد عتيق، تأكيد زيادي بر انجام عبادت بهصورت خالصانه و صادقانه شده است. پس ميتوان گفت: هر كاري كه انسان انجام دهد و هدف او رضاي خداوند باشد، عبادت محسوب ميشود.
معناي عبادت در قرآن
«عبادت» در لغت بهمعناي نهايت تذلل و تواضع در برابر مولا و سرور همراه با اطاعت از او، غايت تذلل انقياد و خضوع آمده است.
واژة «عبادت» در قرآن در معاني متفاوتي به كار رفته است:
1. پرستش: به جاي خدا، چيزهايي را ميپرستند كه نه به آنان زيان ميرساند و نه به آنان سود ميدهد و ميگويند: اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند(يونس: 18).
واژة «عبادت» در اين آيه، بهمعناي پرستش ميباشد كه آيه با اشاره به صفات خداوند از قرار دادن هرگونه شريك براي خداوند نهي كرده است.
2. اطاعت: اي فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد؛ زيرا وي دشمن آشكار شماست؟»(يس: 60).
مقصود از عبادت شيطان در آيه، كه خداوند از آن نهي كرده است، اطاعت از شيطان است.
جايگاه عبادت در قرآن
1. عبادت پيمان الهي: اي فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وي دشمن آشكار شماست.(يس: 60).
كلمة «عهد» بهمعناي وصيت (سفارش) است. مراد از پرستش و عبادت شيطان، اطاعت از اوست در وسوسههايي كه ميكند و اين عهدي كه خداي تعالي با بنيآدم بست كه شيطان را عبادت و پرستش نكند، همان عهدي است كه به زبان انبيا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهديدشان كرد كه از او پيروي نكنند(طباطبائی، 1417،ج 17، ص 102).
2. عبادت راز آفرينش: و جنّ و انس را نيافريدم جز براي آنكه مرا بپرستند (ذاريات: 56).
3. عبادت صراط مستقيم الهي است: در حقيقت، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستيد [كه] راه راست اين است (آلعمران: 51).
در حقيقت، خداست كه خود پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستيد اين است راه راست.(زخرف: 64؛ مريم: 36)
و اينكه مرا بپرستيد اين است راه راست!(يس: 61)
4.عبادت مأموريت انسان: و فرمان نيافته بودند، جز اينكه خدا را بپرستند، درحاليكه به توحيد گراييدهاند، دين [خود] را براي او خالص گردانند... (بينه: 5).
و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد (اسراء: 23).
دستور داده كه جز او را نپرستيد. اين است دين درست، ولي بيشتر مردم نميدانند... (يوسف: 40).
5. دعوت نخست همة پيامبران عبادت خداوند بوده است: و به يقين نوح را به سوي قومش فرستاديم. پس [به آنان] گفت: «اي قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايي نيست. مگر پروا نداريد؟»(مؤمنون: 23).
و در ميانشان پيامبري از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد. جز او براي شما معبودي نيست. آيا سَر پرهيزگاري نداريد؟(مؤمنون: 32).
6. هجرت از وطن به خاطر عبادت خدا: اي بندگان من كه ايمان آوردهايد، زمين من فراخ است تنها مرا بپرستيد (عنكبوت: 56).
7. عبادت خدا و حكومت: همان كساني كه چون در زمين به آنان توانايي دهيم، نماز برپا ميدارند و زكات ميدهند و به كارهاي پسنديده واميدارند، و از كارهاي ناپسند بازميدارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست (حج: 41).
از منظر قرآن يكي از اهداف اساسي تشكيل حكومت، ايجاد زمينة مناسب براي عبادت خداوند است.
8. همه موجودات جهان خدا را تسبيح ميكنند: آسمانهاي هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست، او را تسبيح ميگويند، و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او ميگويد. ولي شما تسبيح آنها را درنمييابيد. به راستي كه او همواره بردبار [و] آمرزنده است (إسراء: 44).
آنچه در آسمانها و زمين است، خدا را به پاكي ميستايند، و اوست ارجمند حكيم (حديد: 1).
اما دربارة نوع تسبيح موجودات بين مفسران نظرات مختلفي وجود دارد:
تسبيح همة موجودات عالم، به زبان لفظي و ظاهري است. هريك از آنها داراي درك و آگاهي و شعور هستند. اين شعور داراي مراتبي است. بر اثر همين اختلاف مراتب، آثار آن نيز متفاوت است.
گستره عبادت در قرآن
از نظر اسلام، عبادت منحصر به اعمال عبادي چون نماز، روزه، حج و... نيست. از نظر اسلام، هر كار خير و مفيدي، كه با انگيزة پاك خدايي توأم باشد، عبادت است. رنگ و صبغة الهي دادن به كارها، بر ارزش آنها ميافزايد و آنها را عبادت و گاهي برتر از عبادت ميسازد. در روايات نيز به اين نكته توجه شده است. برخي از كارهايي كه در اسلام عبادت محسوب ميشود، بيان شده است:
الف) تفكر
ب)علمآ موزي
ج. عفت و پاكدامني
د) كسب و كار
ه ) نگاه كردن
پس رنگ و صبغة الهي دادن به كارها، بر ارزش آنها ميافزايد و آنها را عبادت و گاهي برتر از عبادت ميسازد.
1. مربي علوم قرآن دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجفآباد
2. استاديار دانشگاه اديان و مذاهب




























ارسال کردن دیدگاه جدید