سبك پوشش اسلامى از ديدگاه شهيد مطهّرى

تبيين: مقاله « سبك پوشش اسلامى از ديدگاه شهيد مطهّرى» كه توسط زهرا پورروستائى اردكانى1و محمدعلى محيطى اردكان2 ، نوشته و در« نشريه معرفت 194 » انتشار يافته توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت مطالعه اصل مقاله مي‌توانند به اين نشريه مراجعه نمايند.  

 

در عين اينكه اسلام با رياضت و رهبانيت مخالفت كرده و به آرايش و زينت دستور داده است، معيارهايى نيز براى آن تعيين كرده است. در اين بخش از مقاله به ذكر اين معيارها مى‏پردازيم:

 

1. ممنوعيت تقليد از بيگانگان

اسلام هيچ‏گونه تسلط و اعتلاى غيرمسلمان بر مسلمان را نمى‏پذيرد. قرآن كريم مى‏فرمايد: «لَنْ يجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً» (اسراء: 141)؛ و خداوند هرگز بر [زيانِ] مؤمنان، براى كافران راه [تسلطى]قرار نداده است.

بنا بر همين اصل، اسلام تدابيرى مانند تعظيم شعائر اسلامى و تحريم استفاده از شعائر كفار و تقليد از آنها انديشيده تا استقلال و قدرت جامعه اسلامى محفوظ بماند.

قرآن كريم مى‏فرمايد: «ذلِكَ وَ مَنْ يعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب» (حج: 32)؛ اين است فرايض خدا و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن حاكى از پاكى دل‏هاست.

شهيد مطهّرى معتقد است: براى حفظ نيرومندى و استقلال جامعه اسلامى، لازم است مسلمانان وابستگى خود را به اسلام اعلام كنند.

 شعارها پوسته و ظرف براى حفظ اصول اسلامى، راهى براى زنده نگه‏داشتن روح دينى فرد و اجتماع و نقطه اتحاد و تمركز عمومى هستند.

از نظر شهيد مطهّرى، يك دسته از شعارهاست كه خود اسلام آنها را به ‏عنوان شعار و علامت اسلام قرار داده است؛ مثل شعار «بسم‏ اللّه، سلام، اذان اعلامى و... . دسته ديگر، شعارهايى است كه سنت عملى و تاريخى مسلمانان آنها را شعار قرار داده است، گرچه در متن اسلام دستور خاصى براى آن نرسيده است؛ مثل تاريخ هجرى، تعطيلى جمعه، تعظيم روز ولادت پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ائمّه اطهار عليهم‏السلام. يك دسته ديگر هم، شعارهايى است كه از متن اسلام انتخاب مى‏شود؛ مثل انتخاب آيه‏‌اى از قرآن به‏‌عنوان تابلو در منزل و... .

لباس و قيافه افراد يك جامعه، چهره آشكار و لايه رويين تمدن هر جامعه است و مسلم است كه اگر افراد جامعه اسلامى، لباس و آرايشى داشته باشند كه يادآور مسلمانى آنهاست، در اقتدار جامعه اسلامى و حفظ استقلال آن بسيار مؤثر است. بنابراين، با اينكه اسلام سبك و الگوى خاصى را براى لباس تعيين نكرده و فقط معيارها و اصول كلى براى آن وضع كرده است، تعظيم سبك خاصى از پوشش را كه در هر زمان براساس معيارهاى اسلامى و شعار مسلمانان است، لازم مى‏داند.

تقليد از بيگانگان موجب خودباختگى و مرعوبيت مى‏شود و مرعوبيت و شخصيت‏ باختگى موجب به‏‌هم خوردن مقياس‏هاى قضاوت انسان، عدم استقلال فكرى، ناتوانى در استفاده از نيروهاى موجود و نابودى و فناى جامعه اسلامى مى‏گردد و راه تسلط بيگانگان را بر مسلمانان باز مى‏كند. بنابراين، با اينكه اسلام الگو و شكل خاصى براى لباس تعيين نكرده، تقليد از سبك و شكل لباسى را كه شعار بيگانگان است، حتى اگر با ساير معيارهاى اسلامى پوشش سازگار باشد، حرام دانسته است.

2. پرهيز از مدگرايى

از منظر استاد مطهّری. در انتخاب لباس، تبعيت از ذوق طبيعى، حركت در روشنايى است، ولى تبعيت از مُد و عرف و عادت اجتماعى، حركت در تاريكى است.

تبعيت از ذوق اجتماع غير از تبعيت از مُد است، ولى امروز گرايش و علاقه به پوشش‌‏هايى كه ضدارزش‏ها و معيارهاى اسلامى است، با تبليغات زياد و ترفندهاى مختلف، به‏‌صورت مُد، به جوامع اسلامى تحميل مى‏شود و افراد ساده‏‌لوح از آن تقليد مى‏كنند.

هدف طراحان غربى از طراحى مدهاى مهيج و تحريك‏‌كننده، تخدير و بى‏حس كردن اجتماعات اسلامى، هدر دادن وقت و سرمايه‏شان و درآوردن آنها به‏صورت مصرف‏كننده اجبارى كالاهاى خودشان است.

يكى از راه‏هاى مبارزه با اين معضل، به‏‌كارگيرى ذوق، ابتكار و خلاقيت در طراحى الگوهايى با معيارهاى اسلامى است. اميد آنكه روزى با تدبير مسئولان در جوامع اسلامى، اين افق فكرى جامه عمل بپوشد.

3. پرهيز از تجمل‏پرستى

منظور از تجمل‏‌پرستى اين است كه زينت و تجملات، هدف، معبود و نهايت آرزوى انسان قرار بگيرد. در منطق اسلام، خدا كمال نامتناهى و كانون هستى است؛ جهان علاوه بر نشئه عظيم دنيا، داراى نشئه بسيار عظيم‏تر و وسيع‏تر آخرت است و دامنه زندگى انسان فراتر از زندگى اين دنياست. ازاين‏رو، رضايت، دلبستگى، قناعت به علايق دنيوى، سرگرم شدن به تنعم و تجمل و اين امور را نهايت آرزو دانستن مورد انتقاد است . قرآن كريم مى‏فرمايد: «... وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِى الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاع» (رعد: 26)؛ و[لى آنان]به زندگى دنيا شاد شده‏اند، و زندگى دنيا در [برابر] آخرت جز بهره‏اى [ناچيز]نيست.

4. آزادى و آزادگى

از منظر شهيد مطهّرى تجملات و قيودى كه انسان براى خود مى‏سازد به شكل حلال و مباحش هم مانع آزادى و آزادگى انسان مى‏شود؛ زيرا آزادى و آزادگى چيزى بيشتر از دلبستگى نداشتن مى‏خواهد.

هرچه انسان ساده‏‌تر زندگى كند و ساده‏‌تر لباس بپوشد، خود را از قيد و بندها آزادتر كرده، تحرك بيشتر و پيشرفت بيشترى خواهد داشت.

5. داشتن روح اجتماعى

اسلام مى‏خواهد جامعه اسلامى مستقل، زنده، نيرومند و برتر از ديگران باشد. قرآن كريم مى‏فرمايد: «وَلا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» (آل‏عمران: 139)؛ و اگر مؤمنيد، سستى مكنيد و غمگين مشويد، كه شما برتريد.

براى اينكه جامعه اسلامى زنده بماند، قرآن كريم در آيات متعددى به مؤمنان دستور مى‏دهد كه ولاء يكديگر را داشته باشند؛ «ولاء» به‏ معناى اتصال و نزديكى است و مقصود اين است كه مؤمنان بايد روح‌‏ها و روابط اجتماعى‏شان به يكديگر نزديك باشد

 افراد جامعه، تا حدى كه ممكن است بايد هم‏سطح و شبيه يكديگر زندگى كنند. اسلام علاوه بر دستور به ايجاد عدالت در جامعه و همچنين دستور به انفاق براى رسيدن  به جامعه متعادل، توصيه ‏هايى به‏منظور ايجاد روح همدلى و همبستگى در جامعه اسلامى دارد:

الف. ايثار: اگر در جامعه فقير و مستمندى وجود داشته باشد كه محتاج ضروريات زندگى‏اش است، اخلاق عالى اسلامى حكم مى‏كند كه انسان از لباس خوب و فاخر چشم بپوشد و ايثار كند. قلب انسان مؤمن حساس و رئوف است؛ زمانى خوب مى‏پوشد كه انسان نيازمندى نباشد.

ب. همدردى: اگر در جامعه‌‏اى وضع اقتصادى عموم مردم خوب نباشد و با انفاق و ايثار نتوان اوضاع مستمندان را بهبود داد، افراد ثروتمند و بخصوص رهبران و پيشوايان اجتماع، بايد براى تسكين درد آنها و همروحى با ايشان، در سطح آنها زندگى كنند و از پوشيدن لباس فاخر كه نمايان‏كننده زندگى مرفه است و در روحيه افراد فقير حسرت و كينه ايجاد مى‏كند، پرهيز كنند.

ج. لباس واحد و همرنگ: تأثير لباس در روحيه را نمى‏توان انكار كرد.

به اعتقاد شهيد مطهّرى، هم‏شكلى و همرنگى، همدلى و همبستگى ايجاد مى‏كند. بنابراين، اصل اين كار كه در مدارس و برخى مجالس از لباس فرم و يك شكل استفاده شود اين مزيت را به همراه خواهد داشت.

 

6. عزت نفس و دورى از تكبر

فرد مسلمان بايد به سبكى لباس بپوشد كه نه علامت تكبر و فخرفروشى باشد، نه علامت پستى و حقارت، بلكه علامت عزت و كرامت او باشد.

 از سوى ديگر، اسلام به عزت و كرامت نفس انسان مؤمن اهميت ويژه‏‌اى داده است؛ مؤمن حق ندارد به‌‏گونه‌‏اى لباس بپوشد كه تحقير شود و مورد تمسخر قرار گيرد؛ تواضع و فروتنى با حقارت‏ وپستى نبايد اشتباه شود .

 

7. منع پوشيدن لباس شهرت

پوشيدن هر نوع لباسى كه انسان را انگشت‏نما كند مصداق لباس شهرت است و پوشيدن لباس شهرت از نظر اسلام حرام است . امام صادق عليه‏ السلام مى‏ فرمايد: «خدا لباس شهرت را دشمن دارد»

8. منع تشبّه زن و مرد در لباس

شهيد مطهّرى، كوشش زنان براى مردنمايى و بعكس، كوشش مردان براى زن‏نمايى را يكى از هوس‏هاى احمقانه، كودكانه و زودگذر بشر در عصر حاضر مى‏داند؛ چراكه امرى خلاف خلقت و فطرت است.

9. منع اسراف

از نظر شهيد مطهّرى انسان در اين دنيا خواهان تنوع و تجدد است و از يكنواختى خسته مى‏شود. تنوع و تجدد نشاط‏ آور و موجب انبساط و شگفتى‏خاطر است و كدورت را از خاطر انسان مى‏زدايد. البته اين نكته نيز قابل‏ توجه است كه استفاده نادرست از لباس نيز اسراف به‏ شمار مى‏آيد.گو اينكه در اختيار داشتن چند پيراهن به ‏صورت هم‏زمان و استفاده درست از آنها اسراف نيست.

10. رعايت نظافت و نظم

اسلام به تميزى و نظافت لباس اهميت زيادى داده است.چه ‏بسا حكمت توصيه به پوشيدن لباس سفيد، زيبايى و پاكيزگى آن باشد؛ زيرا لباس سفيد چرك را بهتر نمايان مى‏سازد.

11. پوشش بانوان در مقابل نامحرم

آيه 31 سوره «نور»، آيه پوشش است و فقها با توجه به اين آيه و روايات رسيده در اين زمينه، حدود پوشش زن را استنباط كرده‏ اند.

از نظر شهيد مطهّرى، تكيه آيه مذكور، روى پوشيدن سبك خاصى از لباس در مقابل نامحرم نيست و روسرى (خمر) كه در آيه ذكر شده خصوصيتى ندارد، بلكه مقصود پوشيدن سر و گردن و گريبان است.  البته اسلام علاوه بر تعيين حدود پوشش، زن را از پوشيدن لباس‏هاى بدن‏ نما كه تحريك‏ كننده و مهيج است، منع كرده است.

شهيد مطهّرى مى‏فرمايد:

آيا لباس‏هايى كه نازك‏ كارى‏ها و برجستگى‏هاى بدن را نشان مى‏دهد جز براى تهييج مردان و براى صيادى است؟ عملاً غالب خانم‏هايى كه از اين نوع كفش‏ها [كفش‏هاى پاشنه‏ بلند] و لباس‏ها و آرايش‏ها استفاده مى‏كنند، تنها مردى را كه در نظر نمى‏گيرند شوهران خودشان است. زن مى‏تواند در ميان زنان و در ميان محارم خود از هر نوع لباس و آرايشى استفاده كند، اما متأسفانه تقليد از زنان غربى براى هدف و منظور ديگرى است. غريزه خودآرايى و شكارچى‏گرى در زن، غريزه عجيبى است. واى اگر مردان هم به آن دامن بزنند و مدسازان و طراحان نواقص كار آنان را برطرف كنند و مصلحين اجتماع! هم تشويق كنند.

از نظر وى، گرچه چادر موضوعيتى ندارد، ولى اين پوشش برتر، دو مزيت دارد:

يكى اينكه لباسى سرتاسرى است و حجم بدن زن را مى‏پوشاند و برجستگى‏هاى بدن را نمايان نمى‏كند، و از اين جهت مسلما دوركننده فتنه است. مزيت دوم اين است كه در حال حاضر رمز حشمت و دورباش زن به‏ شمار مى‏رود ؛ يعنى چادر پوشيدن يك عمل معنادار است، البته چادرى كه صرفا جنبه تشريفاتى و اسمى نداشته باشد نشانه عفاف، حفاظ و دورباش است.

 

فلسفه پوشش زن

از نظر شهيد مطهّرى، روح مسئله پوشش، محدوديت كاميابى‏هاى جنسى به محيط خانوادگى و همسران مشروع است.

وى معتقد است: به‏ خاطر نيرومندى عجيب اين غريزه آتشين، اسلام به منظورهاى زير، دستور به پوشش و عفاف داده است:

الف. آرامش روحى افراد اجتماع: يكى از تدابير اسلام براى رام كردن و تعديل غريزه جنسى، دستور پوشش به زنان و منع هرگونه جلوه‏ گرى و دلربايى به هر شكل و بهانه ‏اى است. بشر در ناحيه جنسى از هيچ هوسى سير نمى‏شود. اگر اين غريزه سركش تحريك شود، عطش روحى و درخواست نامحدود آن كه خواه‏ ناخواه انجام‏ نشدنى است، سبب عقده‏ ها و بيمارى‏هاى روانى و جنايت‏ها مى‏شود (همان، ص 77ـ81).

ب. برقرارى صميميت ميان زوجين: ازجمله تدابيرى كه اسلام براى ايجاد عشق و صميميت بين زوجين انديشيده است، دستور پوشش و محدوديت كاميابى جنسى به محيط خانوادگى است. اگر اصل پوشش و عفاف در اجتماع رعايت شود، زمينه وحدت روحى زوجين و عواطف صميمانه بين آنها فراهم مى‏شود. شاهد اين مدعا اين است كه در محيط‏هاى اسلامى برخلاف محيط‏هاى امروز اروپا، اين‏گونه مهر و صميميت‏‌ها زياد وجود دارد.

ج. حفظ نيروى كار و فعاليت اجتماعى: يكى ديگر از فلسفه‏ هاى پوشش و آلوده نكردن اجتماع به لذت‏ج ويى‏هاى شهوانى، حفظ نيروى كار و فعاليت اجتماع است. زنى كه تمام نيرويش را صرف خودآرايى و خودنمايى كند، چگونه مى‏تواند فعال و كارآمد باشد؟ و مردى كه مدام با قيافه‏ هاى مهيج و محرك روبه ‏رو باشد، چگونه مى‏تواند سرگرم كار و فعاليت شود؟

فساد اخلاق، عامل فنا و نابودى جامعه است. يكى از نقشه ‏هاى غرب براى استعمار ملل مسلمان، فاسد كردن اخلاق آنهاست. استعمار با ترويج بى‏حجابى، ارائه مدهاى محرك و مهيج و ترفندهاى ديگر، زمينه را براى فحشا فراهم مى‏كند و بدين‏وسيله، اراده، روح جوان‏مردى و سلحشورى آنها را ميرانده و فكرشان را فاسد مى‏كند.

نقشه‏‌اى كه مسيحيان براى تصرف اندلس و بيرون كشيدن آن از دست مسلمين كشيدند اين بود كه به‌‏صورت دوستى و خدمت، وسايل عياشى براى آنها فراهم كردند: باغ‏ها و بوستان‏ها وقف ساختن شراب و نوشانيدن مسلمين شد. دختران زيبا و طناز در خيابان‏ها به دلربايى و عاشق‌‏سازى پرداختند. سرگرمى‏‌هاى شهوانى از هر جهت فراهم شد و روح ايمان و جوان‏مردى مرد. پس از اين جريان بود كه توانستند مسلمانان را بى‏درنگ از دم تيغ بگذرانند. استعمار غرب نيز اين برنامه را در قرون اخير به‌‏صورت دقيقى در كشورهاى اسلامى‏اجراكرد

 

د. بالا بردن ارزش زن: زن از نظر قدرت جسمانى، توان مقابله با مرد را ندارد، ولى از نظر قلب و عاطفى برترى خود را بر مرد ثابت كرده است. بر اين اساس، بهترين وسيله براى زن به منظور حفظ اين قدرت، پوشش و عفاف است.


[1] كارشناس كامپيوتر ـ نرم ‏افزار دانشگاه يزد.

[2] دانش ‏پژوه دكترى فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس‏ سره.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی