تربيت ولايي؛ اصليترين مبناي تربيت ديني
تلخيص مقاله تربيت ولايي؛ اصليترين مبناي تربيت ديني
محمدحسن ميرزامحمدي / رحيمه رسولي
مقدمه
شاخصترين چهرة دين كه حتي نبوّت و امامت را هم در درون خود ميپروراند؛ و منبع همة كمالات و اساس همه تربيتهاست، حقيقت ولايت است. بحث از حجت خدا و ولايت الهي به قدري گسترده و عميق است كه هرچه در باطن و عمق آن سير كنيد، بيشتر به گوهرهاي ناب درك و معرفت ميرسيد.
بايد اذعان داشت كه اگر معرفت حجّت خدا حاصل نگردد، انسان قطعاً از دين خدا گمراه ميگردد. از اينرو، والاترين تربيت انسان به واسطه همان ولي و حجّت خدا صورت ميگيرد كه با عنوان «تربيت ولايي» انسان به بالاترين مرتبة آن نائل ميگردد.
تربيت ولایی
تربيت عبارت است از رفع موانع و ايجاد مقتضيات براي آنكه استعدادهاي انساني در جهت كمال مطلق شكوفا شود. بهترين راه تربيت كه مبتني بر شناخت حقيقت انسان و همه نيازها و وجوه اوست، راه وحي، سنت الهي و سنت معصومانعليهمالسلام است.
از آيات قرآن استفاده ميشود كه اصل وجود ولايت قطعي است. اما انسان چه در ولاي يكجانبه و چه در ولاي دوجانبه بايد هوشيار باشد و سنجيده عمل كند و بداند كه تحت ولايت چه كسي قرار ميگيرد و چه كسي را ولي خود انتخاب ميكند.
انجام هر عملي كه در ذات خود صلاحيت تقرب به خدا را داشته باشد و عامل نيز آن عمل را براي خدا انجام دهد؛ ـ يعني هنگامي كه انسان مومن با انجام اعمال صالح به خدا نزديك شد ـ تحت ولايت خدا قرار ميگيرد و از قرب او بهرهمند ميگردد.
اسباب تخقق ولایت
اولين مرحله، معرفت خداوند است. انسان بايد خدا را با همه اسماي حسنا و صفات جلال و جمال او بشناسد و از طريق شناخت خداوند بر او نزديك شده، سپس مظهر او گردد. بعد از آن، لزوم شناخت رسول خداست و سپس لزوم حتمي شناخت حجّت خدا، تا دين و ايمان او حاصل شده و در آن ثابت قدم بماند.
پس هنگامي كه انسان خدا را باور داشت و در جهت شناخت خدا قدم برداشت، وارد مرحلة عمل صالح گرديده است و آن زمان است كه براي انجام هر عملي كه انجام ميدهد، رضايت و خواست الهي را مد نظر قرار ميدهد. دوستی به معرفت میسر می شود و معرفت ، باطن عبادت است . به طور کلی ، معرفت ، محبت می آورد و محبت هم اطاعت را به دنبال دارد و این همان رمز تربیت ولایی است . که اصلی ترین مبنای تربیت دینی به شمار می آید .
آثار ولايتپذيري
آثار ولايتپذيري را ميتوان به پنج دسته تقسيم كرد:
الف)منيت و نتيجة آن (تطهير)
اگر كسي اين مسير را طي كرد، در نتيجة حب و تطهير و تسليم، انسان به مقام امنيت و سلم ميرسد؛ زيرا «ولايت شما را مخصوص ما قرار نداد، الاّ براي پاك نمودن خلقت ما، و طهارتي براي نفوس ما، و كفّاره گناهان ما».
پس او از سكرات مرگ و شدايد و بلاهاي دنيا به راحتي عبور ميكند. در متن بلا، در وادي ايمن است و هيچ رنجي نميبرد. بلا به او ضرر نميرساند و امنيتِ او را نميگيرد.
ب) تسليم و نتيجة آن (ايمان و تنوير)
«سلم» يعني انسان در همة مراتب وجود حتي در باطن خودش تسليم بشود و هيچ مقاومتي در باطن هم نداشته باشد. اين مقام سلم شايد همان مقامي است كه انسان به جايي ميرسد كه ايمان پيدا ميكند. آنگاه خداي متعال او را تطهير و بعد تنوير ميكند؛ «والله ينوّرون قلوب المؤمنين».
ج) تصديق و نتيجة آن (معرفت)
«تصديق» شايد همان مرتبة تسليم باطني يا مرتبه بعد از تطهير است؛ يعني انسان تا زمانيكه تطهير نشده باشد، هر چه بكوشد تسليم بشود، نميتواند تسليم باشد؛ در او ريب و شك پيدا ميشود؛ نميتواند بفهمد كه پيغمبرخداصلياللهعليهوآله از عالم انوار با اختيار خود پايين آمده است تا به ميثاق خود عمل كند.
د)«شفاعت» و رهايي از گمراهي
«ولايت» همان «شفاعت» است؛ يعني سجدة حضرت، مجراي رحمت خداي متعال، خير، نور، حيات و... براي كساني ميشود كه حاضرند به طرف او بيايند. بنابراين، شفاعت يك امر قراردادي نيست؛ هركس مجراي نور نبي اكرمصلياللهعليهوآله شد، طريق شفاعت حضرت، واقع شده است.
ه ) قبول عبادت (اساس رشد و قرب)
اساس رشد، عبادت و شفاعت حضرت است و در واقع ولايت آنها بر عالم، طريق شفاعت آنهاست، فداكاري، لطف، محبت و ايثار ميكنند تا ولايت كنند. عبادت ما متناسب با ولايت آنها واقع ميشود و به شفاعت آنها هم قبول ميشود. شفاعت آنها، هم طريق جريان عبادت و هم طريق رشد و بالا رفتن عبادت است.
میسر می شود و معرفت ، باطن عبادت است . به طور کلی ، معرفت ، محبت می آورد و محبت هم اطاعت را به دنبال دارد و این همان رمز تربیت ولایی است . که اصلی ترین مبنای تربیت دینی به شمار می آید .
موانع ولايت
از آنجا كه خداوند باري تعالي همه كارهايش بر مبناي حكمت بوده و به انسان هم اختيار و اراده داده است تا در سايه فهم و انتخاب خود براي پرستش الهي قدم بردارد، زمينههايي را نيز براي امتحان و امكان لغزش او فراهم ساخته است كه از جمله آنها وجود شيطان است. در ادامه به برخي از اين موارد اشاره ميكنيم:
1) گرايش به دنيا
قرآن دربارة كساني كه با وجود برخورداري از آيات الهي، نتوانستند از فيض الهي بهره ببرند كنند و در نتيجه گمراه شدند ميفرمايد:
عابد اسرائيلي كه ما آيات خود را به او عطا كرديم، اما او بر اثر گرايش به طبيعت و احساس جاودانگي در زمين، از پوشش آيات ما خارج و گرفتار ظلمت شد، و شيطان از پي او درآمد و از گمراهان شد.
2) گناه
در قرآن كريم، گناه مانع شهود حقايق دانسته شده است. علت كجانديشي افراد، زنگارهايي است كه بر اثر گناه، قلب را تيره كرده است. بنابراين، هر گونه گناه، موجب دوري از خدا و اولياي او گشته، مانع تحقق ولايت الهي در وجود او ميشود. مگر اينكه باِ توبه به سوي آنها باز گردد.
برای دیدن کل مقاله به مجله اسلام و پژوهش هاي تربيتي شماره 3 مراجعه فرمایید .




























ارسال کردن دیدگاه جدید