آقای ضرغامی ! یکسال مهلت شما برای تحول، بدون نمره مقبول گذشت
نزدیک یکسال از تمدید مشروط حکم مسئولیت آقای « ضرغامی » توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی می گذرد که ایشان آنرا مشروط به تحول اساسی در ساختار صداوسیما در ظرف یکسال قرار دادند. اگر چه دراولین مصاحبه ها مسئولان رسانه بر آن بودند که شرط این حکم را منتفی بدانند ولی این واقعیتی است که متأسفانه در موعود یکساله خود نیز محقق نشده است .
تغییر ساختار برنامه ریزی و مدیریت « اومانیستی » ؛ شرط تحول :
تحول اساسی در رسانه ملّی را در دو بعد برنامه ریزی و منابع انسانی باید جستجو کرد . در بعد برنامه ریزی متأسفانه ما از گذشته شاهد رویکردی « اومانیستی » در آن سازمان بوده ایم که بنا بر ذائقه ها و القائات خارجی ، مدیران را به عکس العمل ها ی احساسی در این زمینه وا داشته است . که با سوء استفاده از این نقطه ضعف مدیریتی ، جریان های سازمان یافته با تماس های هدفمند با روابط عمومی ها و تأثیر بر مراکز سنجش افکار آن سازمان و نظر سازی های حرفه ای ذائقه اقلیت منحرف خود را بر کل کشور تحمیل می کنند و با دسترسی به وسائل ارتباطی و رسانه های دیگر بر این فشار می افزایند . که نگاه مدیران رسانه را از منابع غنی معارف و برنامه های فرهنگی اسلامی منحرف کرده اند.
نقش جانبدارانه رسانه ملّی دراغتشاشات هشتادوهشت :
امّا در موضوع منابع انسانی نیز نباید چشم خود را از واقعیت های تلخ که زائیده تسامح توجیه ناپذیر مدیران آن سازمان است ببندیم که در یک کلام ؛ اینکه در روز انتخابات دهم ریاست جمهوری ، اکثریت قابل توجه آرای نامزد مجرم آن انتخابات در صندوقی که از کارکنان آن سازمان اخذ رأی کرد را نمی توان ساده انگاشت . با در نظر گرفتن اینکه آنروز روز تعطیل بوده است و بیشتر کارکنانی که در آنجا حضور پیدا می کنند کارکنان واحد مرکزی خبر یا بخش سیاسی هستند ، این بی بصیرتی زنگ خطری است که مدیران رسانه نخواسته اند چون دیگر معضلات آن سازمان آنرا جدّی بگیرند و در پس پرده همایش های پر خرج و خاله بازی های سازمانی آنرا پنهان داشته اند. و بی جهت هم نبود که ما در صبح فردای انتخابات که عوامل آمریکا و انگلیس و منافقان به اغتشاشات سازمان یافته روی آوردند از مجری زن شبکه خبر شنیدیم که تجمع هواداران موسوی در نقاطی از تهران را آرام و با وقار توصیف می کرد وآن دیگری از رأی دادن اقوامش به موسوی می گفت که برای مشخص شدن آرایشان قانونی تجمع کرده اند!!! و فرار« فرشید منافی » مجری محبوب رادیو مبتذل جوان که مورد تقدیر مدیران رسانه نیزقرار گرفته بود و مجری شدن وی در شبکه صدای آمریکا به تقدیر سخنان سخیف وی بر علیه رئیس جمهور و بر ملا شدن عضویت وی در فرقه ای ضاله و برجسته شدن نام « ندا آقا سلطان » و شومن شدن مرشد معلوم الهویّه او و بزرگ نمایی کشته شدگانی چون « روح الامین » و وقایع کهریزک ، در کنار بایکوت خبری شرم آور شهیدان بسیجی آن وقایع خفت بارو عدم ارائه گزارش از آسیب دیدگان متدینی که دهها خود رو و اموال آنان به آتش کشیده شد و در گردنه گیری های هواداران موسوی در تهران به نوامیس و پوشش چادر آنان تعرضات اهانت آمیزی شد در کنار جنجالی کردن برخی از اخبار درجه دومانند کوی دانشگاه ، برای مسکوت گذاشتن عمق فجایع فتنه گران را نمی توان از این سوء انتخاب ایشان جدا دانست .و در این تزویر تا جایی پیش رفته اند که گویا فتنه گران آسیب دیده اند و در کف خیابان ها دهها فجایع با نام موسوی و خاتمی صورت نگرفته است .
البته حساب کارکنان اصول گرای حقیقی و مظلومی که کارهای وزین و فاخری را در شرایط غبار آلود فتنه ارائه کردند و تأثیر به جایی هم در دفع فتنه داشتند را باید از آن جمع مدعی جدا دانست ، واز طرفی هم شاید امروز خیلی از آنان که به خطا رأی دادند از کرده خود پشیمان باشند ولی رسانه ملّی که به عنوان نمایشگاه نظام اسلامی و دیدبان کشور عمل باید کند نباید تقدیرات حیاتی ترین مرکز اطلاع رسانی را به بی بصیرت ها یی بسپارد که شرایط فتنه را تشخیص نمی دهند.
تجدید نظر در منابع انسانی شرط اساسی تحوّل :
اگر چه همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز تذکر دادند رسانه ملّی با پخش پیش از موعد قانونی سخنان تحریک آمیز سران فتنه در ایجاد التهابات پس از آن مقصر است و اصلاً نباید یادمان برود که واحد مرکزی خبر با مطرح کردن « میرحسین موسوی » به عنوان نخست وزیر محبوب زمان جنگ چندین ماه پیش از مطرح شدن وی در برنامه هایی چون ویژه برنامه « دفاع مقدس » و « امام روح الله »عملاً پس از بیست سال مسکوت گذاشتن ، وی را به عنوان رجلی سیاسی آن هم با چهره خوب معرفی کرد.
ما در اوج فتنه هشتاد وهشت فقط یکی دو تن از خبرنگاران شاداب سیما را در صفحه تلویزیون می دیدیم که گویا انگیزه ای برای دفع فتنه در سایرین نبود . ولی در عوض دست آویزهایی مانند آنچه که مربوط به نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره مشایی بود کافی بود که واحد مرکزی خبر دلاورانه به رئیس جمهوری که با رأی بالا مظلوم شده است بتازند و انتقام آن رأی خود را بگیرند. و بایکوت خبری افتضاح اخیر برخی از مجلسیان در وقف دانشگاه آزاد در کنار متلک های حرفه ای به دولت و ایجاد تورم انتظاری در آستانه طرح بزرگ هدفمند کردن یارانه ها در گزارشاتی هدایت شده از بازار مسکن و بازار کالا و در آخر اقدام تأسفبار اخیر رسانه ملّی در عدم پخش سخنان مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع پاسداران در آستانه روز پاسدار که سران فتنه را هنوز موجب خرسندی آمریکا وصهیونیست ها دانستند را نیز نباید از آن رأی بالای موسوی در سازمان جدا دانست . البته ریشه این کج سلیقه گی ها در همراه نشدن با اکثریت مردم مؤمنمان و هم رأی و نظر شدن با اقلیت اشراف جامعه را در عواملی چون فیش حقوقی هفت رقمی ایشان یا در گزینش های ناقص و عدم اهتمام مدیران رسانه در ارتقای بصیرت و معرفت دینی کارکنان وعدم دغدغه سازمان برای از بین بردن بی خبری ها باید دانست که هرکدام از این عوامل در جای خود بحث مبسوطی را می طلبد.
اگر چه این آفت خیلی از مراکز نظام است که همواره چشم خود را به واقعیت ها بسته اند و به هر دلیلی گرفتار نفاق منافقان شده اند و از کادر سازی و پا دادن به نیروهای اصیل انقلابی غفلت کرده اند و محیط را برای غیر خودی ها آنقدر امن کرده اند که خودی ها و اصول گرایان اصیل به انزوا رفته اند و ما درآن سازمان شاهدیم که عده ای از نیروهای ارزشی آن به بهانه هایی به دنبال انتقالی و جابه جایی هستند . ولی مدیران رسانه اگر در جنگ نرم بخواهند موفق باشند باید در منابع انسانی سازمان در تمام بخش ها تجدید نظر کنند چرا که از کوزه همان تراود که در اوست و با بخشنامه نمی توان افراد بی بصیرت یا معاندین پنهان کار را به ساختن فیلم های خوب یا برنامه های روشنگر و عمیق فراخواند.بلکه ایشان یا ایران را گودال گندابی نمایش می دهند که همه « زیر هشت » هستند و یا از « عبدالمالک ریگی » و « محمد عطریانفر » توابین قهرمان می سازند همانطور که در تولیدات واحد مرکزی خبر گذشت .
مسعود شفیعی کیا
10/5/89 (سال همت وکار مضاعف )
شعبان المعظم 1431
 




























ارسال کردن دیدگاه جدید