راهبردهاي قرآني تربيت ديني
تلخيص مقاله : راهبردهاي قرآني تربيت ديني
محمد قطبي
مقدمه
انسان در وجود خود، از دو گونه دارايي برخورداراست؛ داراييهاي مادي و داراييهاي معنوي. هرگاه دريافتهاي انسان با نگاه مادي دنبال شود، داراييهاي ماديِ انسان تحريك شده، اين دو از درون و بيرون با تلاقيِ يكديگر سِير تصاعديِ حركت انسان بهسمت ماديّت و هواي نفس را به وجود ميآورد. همچنين، اگر دريافتهاي انسان با نگاه معنوي دنبال شود، بر اثر تلاقي دريافتها و داراييهاي معنوي، حركت تصاعديِ انسان به سمت معنويت و خدامحوري شكل خواهد گرفت.
پيش از رسيدن انسان به بلوغ فكري و تشكيل شاكله در وي ـ كه در افرادِ متفاوت، مختلف است ـ جهتگيري و نگاه حاكم در دريافتها، عامل مؤثر در تربيت خواهد بود و پس از اين مرحله، عقل مهمترين عامل در اصلاح و تكميل راه است و شواهد بيروني نيز، همياري عقل را برعهده خواهد داشت.
واژة «شاكله» در قرآن كريم اشاره به موضوعي دارد كه ميتوان از آن به هويت و شخصيت تعبير كرد: قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلي شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدي سَبِيلاً (اسرا:84 )؛
علامه طباطبايي شاكله را به روحي كه در بدن ساري است و در اعضا و جوارح، و اعمال انسان تَمثُّل مييابد، تشبيه كرده در اين بيان، علامه تصريح دارد كه شاكله، از دريافتهاي بيروني اثر گرفته و تشكيل ميشود.
بهعبارتديگر، انسان، هم قابليت گرايش به شاكلة مادي را دارد و هم قابليت گرايش به شاكلة معنوي. اين موضوع به زاوية دريافتهاي انسان كه از بيرون هدايت ميشود بستگي دارد.
در اين پخش، اساسيترين راهبردهاي تربيتي را از منظر قرآن بررسي ميكنيم و بر اين باوريم كه اگر برنامهها و فعاليتهاي تربيتي مبتني بر اين راهبردها تنظيم و ارايه شود، به تشكيل و تقويت هويت ديني انسانها خواهد انجاميد؛ همان چيزي كه قرآن كريم آن را شاكله ناميده است؛ چراكه اين راهبردها تعيينكنندة جهت معنويِ حيات بشريتاند و دريافتهاي انسان را در جهت معنوي تنظيم ميكنند.
راهبردهاي تربيتي
راهبردهاي تربيتي، در تدوين، ارائه و هدفدار كردن برنامههاي تربيتي بسيار مؤثرند. اين راهبردها جهتگيري اساسي و اصلي برنامههاي تربيتي انسان را بهسمت دريافتهاي معنوي هدايت ميكند.
در يك بررسي اجمالي ميتوان اين راهبردها را چنين ترسيم كرد:
1. راهبرد تعظيم؛ 2. راهبرد تكريم؛ 3. راهبرد تبيين؛ 4. راهبرد تبشير و تحذير.
1. راهبرد تعظيم (مرحلة ايجاد معرفت و اختبار انسان از حقايق هستي)
« وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ»(حج: 32)؛ ترجمه: «هركس شعائر الهي را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواي دلهاست».
برنامة تربيتي، نخست بايد دربردارندة پيام تعظيم باشد؛ باور به عظمت خداوند بلندمرتبه، شريعت و شعاير اسلامي، نبوت ، قرآن و...؛ تا زماني كه فرد به عظمت خداوند بلندمرتبه و شريعت و ارزشهاي اسلامي باور نداشته باشد و اين امور برايش مقدّس جلوه نكنند، هرگز به دستورات آن تن نخواهد داد و اگرچه در ظاهر نيز به آنها عمل كند، ولي در عمق جان و با رضايتخاطر نخواهد پذيرفت.
عظمت حضرت حق و دين و شريعت او را ميتوان از راههاي مختلفي به انسان منتقل ساخت؛ برخي از اين شيوهها و راهها عبارتاند از:
الف) عظمت هستي
ـ تذكر و توجه به نظام آفرينش: « أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»(اعراف: 185)
ـ تبيين ربوبيّت حضرت رب العالمين: «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما» (دخان: 82)
ـ توجه به عالم آفاق و انفس:«سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ»(فصلت: 52)
ب) بزرگواري خالق هستي
ـ تبيين مهرباني و بزرگي خداوند متعال: « سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ»(يس: 58)
ـ تذكر و توجه انسان به نعمتهاي خالق هستي؛ «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»(نحل: 18)
ـ و...
كه در قرآن كريم در مواضع مختلفي از اين شيوهها استفاده شده است.
2. راهبرد تكريم (مرحلة احترام به انسان و اعتبار بخشي به او)
انسان پس از توجه به هستي و عظمت خلقت و خالق آن، بايد شأنيّت و جايگاه خود در هستي آگاه شود. بايد بداند كه او برترين آفريدگان و اشرف جنبندگان است و همة هستي براي او و بهخاطر او آفريده شده است. بايد توجه داشته باشد كه در كانون هستي قرار گرفته و تمام عالم و آفريدگان، پيرامون او حلقه زدهاند.
انسان اگر خود را در چنين جايگاه باعظمتي ببيند و درك كند كه او والاترين آفريدة خداوند است، به كرامت و شأنيت خويش افتخار كرده، هرگز تن به پَستي نميدهد و بر خود ناپسند ميداند كه با چهارپايان و حيوانات همسنخ و همنشين شود كه دراينصورت، از آنان پستتر خواهد بود.
مراحل دستيابي به مقام كرامت بدينصورت ترسيم ميشود كه انسان ابتدا نوع بشر را داراي شأنيت انساني دانسته و انسانيت را ستايش كند، سپس به ايشان علاقهمند بوده و دوستي به ديگران را سرلوحة عمل خويش قرار دهد؛ درپيآن، خدمت كردن به ديگران را راه كسبِ كرامت دانسته و نهايتاً، آنقدر براي انسانيتِ محبوب و مخدوم خويش ارج و ارزش قايل باشد كه بتواند از خود عبور كرده و فداي او شود.
3. راهبرد تبيين (مرحلة آگاهي از مسئوليت و التزامبخشي به انسان)
انسان هرچه از مسئوليت خود آگاهتر باشد، پايبندي بيشتري به آن خواهد داشت؛ بهگونهاي كه بر خود لازم ميداند به آن عمل كند. بديهي است آگاهي وقتي ميتواند التزامآور و تعهد بخش باشد كه پس از رسيدنِ انسان به سرحدّ تعظيم در برابر آفريدگارش و تكريم در برابر خويش، بهدست آمده باشد.
قرآن افزون بر بخشيدن روح تعظيم و تكريم به انسان، در جاي خود به تبيين معارف ديني و تكاليف بشر پرداخته و حقايق هستي و اصول و قوانين حاكم بر انسانها را به وي يادآوري كرده است.
4. راهبرد تبشير و تحذير (مرحلة ايجاد اميد و خوف در انسان و ايجاد اعتدال در وِي)
تشويق و ترغيب ِمخاطب براي عمل به آموزههاي ديني، از جمله راهبردهاي اساسي در تربيت انسانهاست. تمجيد مخاطب و زيبا جلوه دادن خوبيها، بيان نتايج و وعدههاي حضرت حق، و اشاره به ثمرات دنيوي و اُخروي و فردوس برين، از جمله راههاي تشويق و تبشير است. در مقابل نيز بايد انسان از بديها ترسان باشد. اشاره به پيامدهاي ناگوارِ زشتيها و آلودگيهايي كه در پسِ بديها وجود دارد نيز ميتواند مانع بزرگي بر سر راه گمراهي باشد؛
پيوستگي راهبردها
اهداف راهبردي ياد شده به هم پيوستهاند و يك نظام واحد را تشكيل ميدهند. ميتوان پذيرفت كه تا انسان مرحلة تعظيم را طي نكند و مرحلة تكريم در او شكل نگيرد، مرحلة سوم يعني تبيين، برايش حجّيت ندارد و فراگيري معارف را صِرفاً نوعي اطلاعات ميداند، نه باور ديني كه بايد بدان عمل كرد. همچنين، مرحلة پاياني، يعني تبشير و تحذير، همراه و همگام باهم، ميتوانند موجب تعادل در رفتار آدمي شوند.
برای مشاهده کل مقاله به نشریه اسلام و پژوهش های تربیتی سال دوم، شماره اول، بهار و تابستان 1389، 95 ـ 124مراجعه فرمایید .




























ارسال کردن دیدگاه جدید