عوامل رفتارى سازگارى همسران از ديدگاه قرآن كريم
تبي
ن: مقاله « عوامل رفتارى سازگارى همسران از ديدگاه قرآن كريم » كه توسط آقایان محمود رجبى1 و حميد وحيديان اردكان2 نوشته شده و درشماره 197 نشريه «معرفت» انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت مطالعه اصل مقاله ميتوانند به اين نشريه مراجعه نمايند.
عوامل رفتارى سازگارى همسران از ديدگاه قرآن كريم
1. توكل بر خدا
توصيه به استفاده از نقش كليدى توكل در تنظيم روابط همسران در آيات سوره«طلاق»بيان شده است.
در آيه اول اين سوره، خداوند راهكارهايى را براى وصل مجدد همسران پس از طلاق به آنها ارائه مىكند و در نهايت، به ايشان توصيه مىكند اميد داشته باشند كه خداوند اسباب وصل دوباره آنها را فراهم كند. در ادامه، در آيه دوم مىفرمايد: در اواخر زمان عده، چه تصميم به جدايى گرفتيد و چه تصميم به بازگشتن به زندگى مشترك، در هر دو صورت، بايد عرف و اخلاق و شريعت را رعايت كنيد. و در ادامه مىفرمايد: و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند، و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد. در ادامه در آيه 3 به مسئله توكل پرداخته، مىفرمايد: هر كس بر خدا توكل كند، خداوند امرش را كفايت مىكند. او فرمان خود را به انجام مىرساند.
«... وَ مَن يتَوَكلَْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكلُِّ شىَْءٍ قَدْرا» (طلاق: 3)؛ ... و هر كس بر خدا توكل كند، كفايت امرش را مىكند. خداوند تحققبخشنده به اراده خويش است و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است!
اثرى كه در اين آيه براى توكل بر خدا بيان مىشود محدود به زمان و مورد خاصى نيست و همواره و در هر شرايطى وجود دارد. طبيعتا شامل مسئله اى كه در همين آيات مورد بحث قرار گرفته، يعنى بحث طلاق، نيز مىشود. خداوند مىفرمايد: نتيجه توكل بر خدا اين است كه خداوند در مسئله طلاق امر او را كفايت مىكند. و باز از اين جهت هم تفاوتى نخواهد داشت كه همسران پس از طلاق، بازگشت به زندگى را انتخاب كنند يا جدا شدن هميشگى از يكديگر را؛ هر كدام را كه انتخاب كنند، اگر با توكل بر خدا همراه باشد، اين وعده الهى همراهشان خواهد بود. خداوند مىفرمايد: در هر كدام از اين مقاصد اگر به خدا توكل كنند خداوند آنها را به هدفشان مىرساند و مشكلات را از سر راهشان برمىدارد.
2. رعايت ضوابط دينى
يكى از آياتى كه در آن به عوامل سازگارى اشاره شده، آيه 34 سوره «نساء» است: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيّا كَبِيرا»؛ خداوند در اين آيه زنان را به دو دسته تقسيم مىكند: زنان صالح و زنان ناشز. ناشز يعنى كسى كه تعمدا از انجام وظايف خود در قبال همسرش سر باز زده، بناى ناسازگارى دارد .چنين زنى هرگز به دنبال صلح و همنوايى با همسرش، كه از اساسىترين مؤلفه هاى سازگارى است، نمىباشد؛ ازاينرو، مىتوان اين اصطلاح را، دستكم در ادبيات دينى، بهترين واژه براى معرفى زنان ناسازگار دانست و در مقابل، زنان صالح را كه در آيه شريفه به عنوان دسته مقابل زنان ناشز قلمداد شده اند، به عنوان زنان سازگار قلمداد كرد.
آيه شريفه پس از تقسيم زنان به دو دسته «زنان سازگار» و «زنان ناسازگار»، براى زنان دسته اول چند صفت را برمىشمارد. برشمردن اين صفات براى اين زنان به اين مطلب اشاره دارد كه همين صفات باعث شده آنان سر ناسازگارى نداشته و ناشزه نشوند. ازاينرو، اين صفات را مىتوان از علل سازگارى دانست. اين صفات عبارتند از: صالح و قانت بودن و حفاظت از اسرار و حقوق شوهر در زمان غيبت او. در ادامه درباره هر كدام از اين عوامل سخن مىگوييم.
صالح بودن موجب سازگارى بين زنان و همسرانشان مىشود؛ زيرا ، صالح يعنى كسى كه براساس اعتدال رفتار مىكند و از مسير حق و انصاف خارج نمىشود، و اين دقيقا همان نقطه مقابل نشوز است. ازاينرو، سياق آيه شريفه كه زنان صالح را در مقابل زنان ناشزه مىداند، تأييد مىكند كه صلاح در اين آيه در معناى پيشگفته به كار رفته باشد؛ چراكه نشوز يعنى شانه خالى كردن از وظايفى كه در زندگى زناشويى بر عهده هر كدام از همسران مىباشد و اين يعنى خروج از مسير حق و انصاف كه دقيقا نقطه مقابل صلاح است.
پس يكى از اسباب سازگارى اين است كه زنان همواره مراقب رعايت اعتدال در زندگى باشند و پا را از حدود فقهى و اخلاقى بيرون نگذارند.
3. فرمانبردارى
زمانى كه در يك مجموعه، شخصى مديريت آن را بر عهده گرفت، بايد نسبت به تحقق اهداف آرمانى آن مجموعه احساس وظيفه كند. اين فرد براى رساندن مجموعه تحت مديريتش به آن اهداف، از اختياراتى نيز برخوردار خواهد بود. در مقابل، ديگر اعضاى آن نهاد نيز بايد به اين جايگاه احترام گذارده، از دستورات او پيروى كنند. در نظام اجتماعى خانواده در اسلام، مسئوليت مديريت اين نهاد به عهده مرد گذاشته شده است و در مقابل، از زن خواسته شده كه اين حق را به رسميت بشناسد. يكى از اثرات احترام به اين قانون، ايجاد محيطى آرام و به دور از نگرانى در خانواده است.
در آيه 34 سوره «نساء» به اين امر اشاره شده و «قنوت» يكى از عوامل سازگارى شمرده شده است.
مراد از قنوت، اطاعت در برابر همسر باشد؛ چراكه در اين آيه سخن از نظر قرآن درباره حق مديريت مرد در نهاد خانواده است، بخصوص اينكه اين صفت در مقابل «نشوز» است و نشوز به سر باز زدن زن در برابر تكاليفى كه در قبال همسر دارد اطلاق مىشود. با توجه به مطالب پيش، يكى از عوامل سازگارى اين است كه زن در امور مربوط به رابطه خود با همسرش با اراده و توجه و با رغبت و محبت از او فرمانبردارى كند.
اما به هر حال، طبق قول ديگر در اين بحث، آيه شريفه ناظر به فرمانبردارى از خداوند است و بر اساس اين برداشت از آيه شريفه، مىتوان يكى از عوامل سازگارى را فرمانبردارى عاشقانه از خداوند دانست.
4. رعايت حقوق شوهر در غياب وى
در روايات معصومان عليهم السلام برترين زنان كسانى دانسته شدهاند كه در نبود شوهر امانتدار او باشند، از مال او مراقبت كرده، خويش را نيز از نامحرمان محافظت كنند. قرآن كريم در آيه 34 سوره «نساء» يكى از آثار اين كار را ايجاد سازگارى ميان زن و شوهر شمرده است. خداوند در اين آيه، يكى از صفات زنان سازگار را چنين مىشمارد: آنها حافظ غيب هستند.
بنابراين، آيه شريفه مىفرمايد: يكى از علل سازگارى اين است كه زن در غيبت شوهرش تمام حقوق او را محترم شمرده، خود و خانه را به گونهاى مديريت كند كه مطابق با پسند و رضايت همسرش باشد.
5. زمينه سازى براى بهرهمندى از توفيق الهى
يكى ديگر از عواملى كه در آيه 34 سوره «نساء» به عنوان عوامل سازگارى مطرح است، طلب توفيق از خداوند است. خداوند بلافاصله پس از بيان صفاتى كه به سازگارى منجر مىشود، از شرط بهرهمندى از اين صفات نيز سخن مىگويد و مىفرمايد: «فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ.»
اين فقره از آيه شريفه مىفرمايد: اينكه زنان بتوانند اين وظايف را رعايت كنند، مشروط به امرى است كه بدون آن هرگز موفق به اين كار نخواهند شد. درباره اينكه اين شرط چيست، بين مفسران اختلاف است.
بنابراين، طبق يك احتمال، آيه شريفه حفظ حدود الهى را شرط لازم براى توفيق زنان به انجام وظايفشان مىداند و طبق احتمال ديگر، دريافت توفيقات الهى را شرط آن مىداند. و ازآنجاكه اين وظايف نقش كليدى در سازگارى ايفا مىكنند و لازمه وجود سازگارىاند، اين دو امر هم از لوازم و بايسته هاى وجود سازگارى بين همسران خواهد بود. بنابراين، بهرهمند بودن از توفيقات الهى شرط سازگارى است.
6. رعايت حريم عفاف
يكى از عواملى كه تأمين كننده هدف كلان نظام آرمانى اسلام که استحکام است، حفظ حريم بين زن و مرد نامحرم در اجتماع است. ازاينرو، در آيات بسيارى، ضمن توصيه به رعايت حريم بين زن و مرد در اجتماع، اين مطلب با تأكيدات و بيانهاى مختلف بيان شده است. از جمله اين آيات، دو آيه 30 و 31 سوره مباركه «نور» است.
خداوند در اين آيات، به زنان و مردان هشدار مىدهد در روابط اجتماعى با جنس مخالف حريم ها را حفظ كنند و پا از آن فراتر نگذارند. علاوه بر اينكه به زن و مرد تذكر مىدهد كه نگاه و پوششان را مديريت كنند، به زنان تذكر مىدهد از هرگونه رفتارى كه ممكن است شهوت مردان را تحريك كند خوددارى كنند، هرچند اين حركت، تكان دادن پا براى رساندن صداى خلخال پايشان به مرد بيگانه باشد.
7. نيك رفتارى
در آيه 128 سوره «نساء» ابتدا خداوند به برخى از عوامل بروز ناسازگارى اشاره مىكند در ادامه، همسران را دعوت به صلح و سازگارى مىكند و دوباره نسبت به بروز عاملى ديگر از عوامل ناسازگارى هشدار مىدهد. در انتهاى آيه، آنها را به احسان و تقوا دعوت مىكند: «وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزا أَوْ إِعْرَاضا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرا»
اين آيه شريفه در فرازهاى مختلف، دعوت به سازگارى و برحذر داشتن از موانع آن مىكند. در ابتدا مىفرمايد: اگر خوف بروز رفتارهاى ناسازگارانه از مرد وجود داشت و نشانه هاى بروز چنين رفتارى مشاهده شد، سريع اقدام كرده، از بروز آن جلوگيرى كنند. در ادامه، نسبت به بخل كه ممكن است مانع اين اقدام شود هشدار داده، آنها را از بروز آن برحذر مىدارد. سپس در همين زمينه، زن و شوهر را توصيه به تقوا و احسان به يكديگر مىكند. از اينكه خداوند بعد از دعوت به سازگارى، آنها را به اين امور توصيه مىكند مىتوان دريافت كه تقوا و احسان در تحقق سازگارى مؤثرند.
نكته كليدى در اين توصيه آن است كه قرآن كريم براى ايجاد يك سازگارى مستمر، به همسران توصيه مىكند كه مصرانه بر حق و تكليف خود پافشارى نكنند، بلكه همواره با احسان با يكديگر رفتار كنند؛ يعنى در قبال همسرشان بيش از آنچه مستحق آن است بدو نيكى كنند. با توجه به توسعه زياد معناى احسان، اين عنوان شامل بسيارى از كارها مىشود كه مىتوان به استناد اين آيه آنها را از عوامل سازگارى برشمرد.
8. صبر
يكى از مهمترين توصيه هاى اخلاقى قرآن كريم به انسانها صبر است
خداوند در ذيل آيه 19 سوره «نساء» خطاب به مردانى كه قصد جدا شدن از همسرشان را دارند مىفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْها وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرا كَثِيرا»
اولين مفهوم اين كلام اين است كه در طلاق دادن همسرتان عجله نكنيد. اندكى تأمل كنيد؛ شايد تصميمتان اشتباه باشد، شايد اميدى به بهتر شدن اوضاع باشد، و شايد آيندهاى روشن در انتظار شما باشد. يعنى قرآن كريم به انسان اميد مىدهد كه شايد در اثر صبر اوضاع به گونه اى پيش برود كه اين ناسازگارى كاهش يابد و همسران بتوانند در كنار هم به زندگى ادامه دهند.
9. پاىبندى به حقوق همسر
يكى از توصيه هایی که در رفع ناسازگاری کاراست، اين است كه همواره به اين نكته كليدى در روابط زناشويى، يعنى تلازم حق و تكليف در خانواده توجه كنند. يعنى همانگونه كه مرد در خانه حقوق و امتيازاتى دارد، وظايفى هم بر عهده دارد و زن نيز داراى امتيازات و تكاليفى در زندگى زناشويى است.
«وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ»(بقره: 228)
با كمى دقت در موارد اختلاف همسران، روشن مىشود كه در بسيارى از موارد توجه نكردن به اين اصل قرآنى ريشه ايجاد مشكل است. هر كدام از همسران يا از وظيفهاى از وظايف خود در قبال همسر و خانواده كوتاهى كرده يا يكى از حقوق ديگرى را محترم نشمرده است. قرآن كريم به همسران توصيه مىكند در تمام رفتارهاى خود همواره حقوق يكديگر را محترم بشمارند و در انجام وظايفشان نيز كوتاهى نكنند.
10. رعايت ارزشهاى اجتماعى در رفتار
همانگونه كه گذشت، خداوند در آيه 228«بقره» همسران را به امورىكه دررفع ناسازگارى مؤثرند توصيه مىكند.
دومين مطلبى كه همسران در آن آيه بدان توصيه شده اند عمل بر طبق معروف است.
«معروف» يعنى آنچه عموم مردم آن را پسنديده مىشمارند.
بنابراين، پيشنهاد قرآن براى رفع ناسازگارى اين است كه همسران بايد به قواعد عرفى و اجتماعى كه مطابق با فطرت و عقل بشرى است پايبند باشند. اين توصيه، دامنه بسيار زيادى را شامل مىشود و درواقع، زن و شوهر را دعوت مىكند به دامان اخلاق و ادب بازگردند و رفتارشان را براساس آن سامانى دوباره ببخشند.
آيات 223 تا 237 سوره «بقره» درباره طلاق سخن مىگويد. واژه «معروف» 12 بار در اين آيات تكرار شده است تا تذكرى باشد كه اين كار (طلاق) بايد بر طبق معروف به انجام برسد؛ چه آن انجام، برگشت دوباره به زندگى مشترك باشد و چه طلاق و جدايى.
11. درست و زيبا سخن گفتن
قرآن كريم در دو آيه 70 و 71 سوره «احزاب» ابتدا مؤمنان را به رعايت تقوا و گفتار متقن دعوت مىكند، سپس دو نتيجه را بر آن مترتب مىكند: يكى اصلاح اعمال و ديگرى بخشش گناهان: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدا يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزا عَظِيما»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و سخن حق بگوييد... تا خدا كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد و هر كس اطاعت خدا و رسولش كند، به رستگارى (و پيروزى) عظيمى دست يافته است!
از اين آيه به روشنى مىتوان تأثير تقوا و قول سديد را در سازگارى استفاده كرد.
خداوند در اين آيه كريمه«قول سديد»را مؤثر در اصلاح اعمال انسان مىشمارد.
مىتوان «سديد» را به نفوذناپذير و «قول سديد» را به سخنى محكم و غيرقابل خدشه معنا كرد .
پس سخن حق، سخنى محكم و غيرقابل خدشه يا به تعبير ديگر، سخنى است كه قابل دفاع باشد.
با توجه به مطالب گذشته و نيز اطلاق آيه شريفه، مىتوان گفت: آنچه در اين آيه بدان دستور داده شده كلامى است كه هم از جهت محتوا و هم از جهت قالب، قابل دفاع باشد؛ يعنى انسان هم خوب سخن بگويد و هم سخن خوب و شايسته بگويد. قرآن كريم چنين سخن گفتنى را در اصلاح روابط اجتماعى و از جمله رابطه همسران و رسيدن آنها به سازگارى مؤثر مىشمارد.
1. استاد مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره.
2. كارشناس ارشد تفسير و علوم قرآن مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره.




























ارسال کردن دیدگاه جدید