هالیوود و بازنمایی ایران هراسی در آرگو
تبي
ن: مقاله « هاليوود و بازنمايي ايرانهراسي در تحليل واقعة 13 آبان، تحليل فيلم آرگو» كه توسط آقای رفیع الدین اسماعیلی1 نوشته شده و درشماره 16 نشريه «معرفت فرهنگی اجتماعی» انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت مطالعه اصل مقاله ميتوانند به اين نشريه مراجعه نمايند.
تحليل رمزگان جان فيسك
به اعتقاد جان فيسك، رمز عبارت است از: نظامي از نشانه هاي قانونمند كه همة آحاد يك فرهنگ به قوانين و عرف هاي آن پايبندند.
طبق ديدگاه فيسك، رمز ها سه سطح دارند: واقعيت، بازنمايي، ايدئولوژي
سطوح رمزگان جان فيسك
سطح 1 : واقعيت يا رمزگان اجتماعي واقعه اي كه قرار است از تلويزيون پخش شود پيشاپيش با رمزهاي اجتماعي رمزگذاري شده است؛ مثل ظاهر، لباس، چهره پردازي، محيط، رفتار، گفتار، حركات سر و دست و صدا.
سطح 2: بازنمايي يا رمزگان فني رمزهاي اجتماعي را رمزهاي فني به كمك دستگاه هاي الكترونيكي رمزگذاري مي كنند. برخي از رمزهاي فني عبارتند از : دوربين، نورپردازي، تدوين، موسيقي و صدابرداري كه رمزهاي متعارفِ بازنمايي را انتقال مي دهند. رمزهاي اخير نيز بازنمايي عناصري ديگر را شكل مي دهند؛ از قبيل روايت، كشمكش، شخصيت، گفت وگو، زمان و مكان و انتخاب نقش آفرينان.
سطح 3: ايدئولوژي يا رمزگان ايدئولوژيك رمزهاي ايدئولوژي، عناصر مزبور را در مقوله هاي انسجام و مقبوليت اجتماعي قرار مي دهند. برخي از رمزهاي اجتماعي عبارتند از: فردگرايي، پدرسالاري، نژاد، طبقة اجتماعي، مادي گرايي و سرمايه داري.
روش تحليل رمزگان جان فيسك در تحليل فيلم، كمك شاياني به ما مي كند. در اين پژوهش، تلاش شده است با طبقه بندي منظم اين روش، به اهداف خود در نقد و تحليل فيلم برسيم. در جدول تمامي عناصر تحليل رمزگان جان فيسك، كه در تحليل فيلم، به ما كمك مي كند نشان داده شده است كه در ادامه، توضيح داده خواهد شد.
روش تحليل فيلم

تحليل فيلم ارگو
i.معرفي فيلم
داستان اين فيلم جزو اطلاعات طبقه بندي شدة آمريكا بود كه در سال 1997 توسط كلينتون از طبقه بندي و سري بودن خارج شد. در 3 اكتبر سال 2012 در 3200 تالار، اين فيلم در آمريكا روي پرده رفت. موضوع اصلي فيلم دلهره آور است. اين فيلم در آمريكا با اقبال مردم و منتقدان مواجه شد و جايزة اسكار سال 2013 را نيز گرفته است. ميشل اوباما، بانوي اول ايالات متحده، از كاخ سفيد برندة جايزة اين فيلم ضد ايراني را، كه بهترين فيلم اسكار بود، اعلام كرد.
0-
در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ دانشجويان پيرو خط امام به سفارت آمريكا (لانۀ جاسوسي آمريكا) در تهران حمله كرده، آن را به تصرف خود درآوردند و كارمندانِ سفارت را هم به گروگان گرفتند. از ميان كاركنان سفارت، تعداد شش نفر موفق مي شوند از در پشت سفارت، به خانة سفير كانادا در ايران بگريزند و سپس مأمور ويژة سازمان سيا توني مندز، مأمور خروج اين شش نفر از تهران مي شود. توني با دِرايتي كه به خرج مي دهد، طرح راه اندازي شركت فيلم سازي در هاليوود را به سازمان سيا مي دهد و با همكاري جان چمبرز چهره پرداز مشهور هاليوودي و بدون دخالت و ميانجيگري دولت و يا هيچ سازمان ديگري شركت شماره 6 را راه اندازي مي كند و پس از انتخاب داستان آرگو براي فيلم خود، كه مرتبط با حال و هواي مشرق زمين است، از طريق تركيه وارد ايران مي شود و پس از آشنا كردن مأموران سازمان سيا يا همان شهروندان آمريكايي با چگونگي نقشه فرار در قالب گروه توليد فيلم، به آخرين مرحله مأموريت خويش، يعني خروج از ايران از طريق راه هوايي مي رسند. در اين بين، سازمان سيا از كاخ رياست جمهوري، دستور لغو مأموريت را مي گيرد؛ زيرا ارتش طرح ورود نيروي دلتا را از مدتي قبل براي خروج گروگان ها از طريق يك برنامه دقيق نظامي از تهران آماده كرده است (داستان طبس)، اما توني مندز با تكيه بر تجربة خود و روحيه ميهن پرستي و انسان دوستي خويش، پس از دريافت دستور، دل سرد نگرديده و در نهايت، با شش نفر آمريكايي با هويت جعلي كانادايي، در فرودگاه مهرآباد با پرواز سوئيس اير از ايران خارج مي گردد و عازم زوريخ مي گردد. در پايان فيلم، كه اين شش نفر نجات پيدا كرده¬اند، همة مقامات آمريكايي و مردم از اين اتفاق خوشحال و خرسندند.
تحليل رمزگان جان فيسك
1. رمزگان اجتماعي
منظور فيسك از رمزگان اجتماعي اين است كه حضور انسان ها در زندگي واقعي، همواره حضوري رمزگذاري شده است. به عبارت ديگر، ادراك ما از افراد گوناگون بر اساس ظاهرشان، طبق رمزهاي متعارف در فرهنگمان شكل مي گيرد . بنابراين، كاربرد رمز هاي اجتماعي نظير وضع ظاهر، لباس، محيط، رفتار، گفتار، و صدا به اين صورت است كه به رمزگذاري رويداد ارتباطي كمك مي كنند تا در هنگام پخش، واقعي به نظر برسد.
در فيلم آرگو تلاش زيادي صورت گرفته است تا وضع ظاهر و لباس و محيط نزديك به فضاي ايران باشد. بدين روي، برخي پرده ها كه مربوط به بازار ايران است، در بازارهاي استانبول تركيه فيلم برداري شده است. اين فيلم از اين نظر نيز موفق بوده و توانسته است با دقت خوبي، وضع لباس و محيط را نسبتاّ شبيه ايران ترسيم كند. ولي با همه زيركي در نشان دادن رفتار خشونت آميزي كه از ايرانيان نشان داده كاملاً ناموفق بوده است. اين نوع رفتار اصلاً با واقعيت جامعة ايران در آن زمان تطبيق ندارد كه در بررسي رمزگان ايدئولوژيك توضيح بيشتر داده خواهد شد. همچنين در استفاده از لهجة فارسي ايرانيان به خوبي عمل نكرده است. بنابراين، با تمامي دقتي كه عوامل فيلم دربارة نزديك شدن محيط و نوع لباس به ايرانيان (به ويژه پوشيدن چادر بر سر زنان) انجام داده اند، ولي با افراطي كه در نوع رفتار ايرانيان و تحريف فرهنگ ايرانيان انجام شده، همة امور تحت تأثير اين تحريف آشكار قرار گرفته و در نتيجه، مي توان گفت : اين فيلم در استفاده از رمزگان اجتماعي ناموفق بوده است.
2. رمزگان فني
واقعه اي كه قرار است از تلويزيون يا سينما پخش شود براي آنكه رنگ واقعيت به خود بگيرد، پيشاپيش با رمز هاي اجتماعي رمزگذاري مي شود و براي اينكه از طريق سينما قابليت پخش پيدا كند از رمز هاي فني نظير دوربين، نورپردازي، صدا، و وسايل صحنه مي گذرد. رمز هاي فني از آن نظر داراي اهميت هستند كه در ايجاد معنا به صورت كلي، نقش مهمي ايفا مي كنند؛ زيرا عمدتاً به شيوة خلاقانه و نه صرفاً فني از آنها استفاده شده است تا معناي كلي را پديد آورند .
الف. زمان و مكان فيلم.
اين فيلم پس از پخش فيلم موهن عليه پيامبر اكرم رونمايي شد. زماني كه در بسياري از كشورهاي مسلمان، اعتراض عليه آمريكا بالا گرفته بود و منجر به حمله عليه سفارت آمريكا در برخي كشورها شده بود و حتي سفير آمريكا در ليبي كشته شد. ذهن بسياري از مردم آمريكا پس از اين فيلم به سمت ايران سوق داده شد و اين تصور ايجاد گرديد كه منشأ اصلي مشكلات آمريكا و تسخير سفارت خانه هاي آنان در جهان، ايران بوده است.
ب. صدا:
صدا در فيلم مشتمل است: بر گفت وگو و موسيقي.
1. گفت وگو ها:
از آمريكايي ها گفت وگوهاي فراواني دربارة چاره انديشي، راه كار و چگونگي مقابله با بحراني كه پيش آمده نقل شده، ولي گفت وگويي كه ميان ايرانيان مطرح شده است به نمايش گذاشته نشده و بيننده بايد فقط از طريق صحبت ها و گفت وگوهاي آمريكايي ها به قضاوت مي نشينند. از ايرانيان، فقط جملات و كلمات كوتاه شنيده مي شود. به همين سبب، علت تسخير لانة جاسوسي، علت طول كشيدن دوران گروگان گيري، علت دشمني مردم ايران با آمريكا و مسائلي از اين قبيل، هيچ كدام در فيلم ذكر نشده است.
الف) خشونت ايرانيان: گفت وگوهاي گوناگوني به دنبال القاي اين مطلب به مخاطب هستند كه ايرانيان مردماني خشن هستند.
ب) سخنان غيرمنطقي: از ديگر نكاتي كه در گفت وگو ها مشهود است سخنان غيرمنطقي ايرانيان است. براي مثال، مأمور كميته در فرودگاه با عصبانيت، به آمريكايي ها مي گويد: اينجا انگليسي حرف نمي زنيد! اينجا ايرانه، بايد فارسي حرف بزنيد! اين در حالي است كسي را كه نمي تواند فارسي حرف بزند نمي توان به زور وادار كرد فارسي صحبت كند.
ج) استفاده از كلمات زشت توسط ايرانيان: بددهني و بدزباني ايرانيان است كه خطاب به غير ايرانيان، به ويژه به آمريكايي ها كه به صورت عادي از خيابان هاي ايران يا از بازار ديدن مي كنند، گفته مي شود، به گونه ايكه در چندين جاي فيلم، از لغات و عبارات برو گم شو، كثافت، احمق، و گم شيد استفاده شده است.
2. موسيقي: در فيلم آرگو، موسيقي بيشتر در تشديد حس همدلي مخاطبان با شخصيت هاي آمريكايي و عليه ايرانيان عمل مي كند.
ج. بازيگران:
1. انتخاب بازيگران: كارگردان در اين فيلم نيز تلاش كرده است از بازيگراني خاص استفاده كند.بيشتر بازيگران از افرادي انتخاب شده اند كه دشمني شان آنان با ايران ثابت شده در فيلم هاي ضد ايراني ديگري نيز بازي كرده¬اند.
2. چهره بازيگران: متأسفانه چهره اي كه از ايرانيان در فيلم نشان مي دهد چهره اي عبوس و خشمگين اسست. مردماني كه ريش هاي بلند دارند و گويا لبخند بلد نيستند! مردماني كه خشم و خشونت جزو ذات چهره شان است.
3. اجرا يا شيوة رفتار: در فيلم آرگو، نوع رفتاري كه آمريكايي ها در اين فيلم انجام مي دهند همراه با مهرباني و آرامش است. با اينكه آنها به دنبال يك مأموريت سخت هستند، ولي بسيار با حوصله و آرامش به كار خود مشغولند. اما رفتاري كه از ايرانيان در فيلم بازنمايي شده همراه با خشونت و بي صبري بالاست. رفتارها خيلي غيرواقعي و پراضطراب است. حتي دوربين روي دست نيز به ايجاد اضطراب و خشونت در ايرانيان كمك كرده است. ايرانيان به گونه اي بازنمايي شده اند كه تحمل هيچ مخالفتي را ندارند و غيرمنطقي رفتار مي كنند.
د. نمادها:
1. تصوير امام: در بسياري از صحنه ها تصوير امام خميني ره نشان داده شده است تا به مخاطب اين گونه القا شود كه اگر آمريكا با مشكلي مواجه شده عامل اصلي اش امام خميني ره و طرف داران او هستند.
2. آرم سپاه: به ويژه زماني كه رفتارهاي سپاهيان يا مردم همراه با خشونت است اين نماد مشاهده مي شود و به گونه اي همة خشونت ها را به سپاه نسبت مي دهد.
3. لا اله الا الله: هدف كارگردان پيوند ايرانيان با مسلمان بودن آنهاست. هدف ديگر او اين بوده كه رفتار همراه با خشونت زياد ايرانيان و خشم آنان را با دين آنان پيوند دهد.
4. پرچم ايران: از ديگر نمادهايي كه در فيلم آرگو به وفور مشاهده مي شود، پرچم جمهوري اسلامي ايران است كه كارگردان در نشان دادن پرچم نيز دست از تحريف برنداشته و پرچم پيش از انقلاب را به نمايش گذاشته است.
3. رمزگان ايدئولوژي
براي تحليل بهتر مفاهيم ايدئولوژيك در فيلم ها، آنان در سه قسم توصيح داده خواهند شد:
الف. مفهوم اصلي: چيزي كه در فيلم بازنمايي مي شود رفتار هاي بسيار خشونت آميز است. اين رفتار به دانشجوياني كه سفارت را تسخير كردند محدود نمي شود، بلكه مردم ايران در آرگو انسان هايي هستند كه ظاهراً هيچ اراده اي از خود ندارند و طرفدار بي چون و چراي خشونت هستند؛ گويا خشن بودن و خون ريز بودن جزو خصيصه ذاتي مردم ايران است! اگرچه اين خشونت در صحنه هاي فيلم نشان داده شده است، ولي در اينجا به سه صحنه مهم اشاره مي شود:
- در صحنه هاي ابتدايي كه دانشجويان و مردم پشت درِ سفارت جمع شده¬اند تا سفارت را اشغال كنند و با صدايي بلند شعارهايي مي دهند كه نفرت مردم ايران را نسبت به آمريكا نشان مي دهد.
ـ صحنة دوم زماني است كه مندز، جاسوس آمريكايي، وارد ايران مي شود.
ـ صحنة ديگر زماني كه شش جاسوس آمريكايي قصد دارند به بازار ايران بروند.
ب. دسته بندي مفاهيم: مقصود از دسته بندي مفاهيم تمام مفاهيم ديگري است كه كارگردان در جهت اثبات مفهوم اصلي از آن بهره گرفته است:
1. نوع برخورد با گروگان ها: مهم ترين بخشي كه در اين فيلم تحريف شده آزادسازي گروگان هاي زن و سياه پوست توسط امام خميني ره بوده كه در فيلم، هيچ اشاره اي به آن نشده است. متأسفانه در اين فيلم نشان داده مي شود كه دانشجويان برخوردهاي خوبي با گروگان ها ندارند؛ موضوعي كه نه تنها دانشجويان آن را تكذيب كرده¬اند و حتي خود گروگان ها هم پس از آزادي و در خاطرات خود، از برخورد ايرانيان به خوبي ياد كرده¬اند. سرهنگ توماس شفر، كه نمايندة وزارت دفاع در سفارت آمريكا و جزو گروگان ها بوده است، در خاطرات خود مي گويد: تقريباً اكثر روزها را به صورتي رضايت بخش و يا خوب گذرانده ام؛ يعني در حقيقت، مي توان گفت كه در اكثر روزها سه خواستة اصلي من "حرارات مناسب اتاق، غذاي كافي و كتاب خوب" تأمين بوده است (ولز، 1366، ص453). از نكات ديگري كه بايد در مورد بازجويي ها به آن اشاره كنم، عدم توسل ايراني ها به رفتار خشونت آميز، مثل كتك زدن يا شكنجه بود .
اما چيزي كه در فيلم ديده مي شود برخلاف گفته هاي گروگان هاي آمريكايي است.
در خاطرات هيچ يك از گروگان ها يافت نمي شود كه ايرانيان رفتار بدي با آنها داشته باشند، به ويژه، كه امام خميني ره بر رفتار مناسب با گروگان ها تأكيد فراواني داشت و خود هر روز جوياي حال گروگان ها بود. به همين علت، دانشجويان پيرو خط امام تلاش داشتند كه با گروگان ها رابطة خوبي برقرار كنند و تا جايي كه ممكن است امكانات در اختيارشان قرار دهند.
2. فداكاري آمريكايي ها: از ديگر مفاهيمي كه در اين فيلم، مثل ديگر فيلم هاي هاليوودي بسيار تلاش شده است به مخاطب نشان داده شود، فداكاري و ازخودگذشتگي آمريكايي هاست. قهرمان فيلم، توني مندز، از هيچ كاري براي كمك به هموطنان خود فروگزار نمي كند. اما ايرانيان مردماني خودخواه و مغرور بازنمايي شده¬اند كه با ديگران رفتارهايي خصومت آميز دارند؛ افرادي كه بي حساب و كتاب اعدام مي كنند و انسان ها را مي كشند، به ويژه، اگر شهروند آمريكايي باشند و حتي اگر در دفترچة تلفن كسي نام آمريكايي باشد او را هم مي كشند.
3. غيرمنطقي بودن ايراني ها: از ديگر رمزگان ايدئولوژي كه در فيلم زياد تكرار شده غير منطقي بودن ايرانيان است. براي مثال، در فيلم، نشان داده شده است كه ايران بچه هايي را اجير كرده تا مداركي كه آمريكايي ها در سفارت ريز ريز كرده بودند درست كنند. اگر چه اين كار توسط دانشجويان پيرو خط امام انجام شد، ولي در فيلم آرگو بچه هايي كم سن و سال اين كار را انجام مي دهند و اين گونه بازنمايي شده است كه ايرانيان كاري غير منطقي انجام مي دهند. اين در حالي است كه ايران بايد از آمريكا بپرسد: مگر در آن مدارك چه بوده است كه برخي از آن مدارك را آتش زده¬اند و بسياري را هم ريز كرده¬اند؟ البته دانشجويان با كنار هم قرار دادن كاغذ هاي ريزشده به اين جواب رسيدند و مشخص شد كه آمريكايي ها چگونه در ايران جاسوسي مي كردند.
در اينجا چند نكته قابل ذكر است:
1. حقيقت داستان اين است كه ايران وقتي متوجه فرار اين شش نفر شد كه جاسوسان به خاك آمريكا رسيده بودند. بنابراين، اصل قضيه كه در فرودگاه فهميدند، اشتباه است.
2. عدم هماهنگي بين ايرانيان كاملاً غير منطقي بود. چگونه افراد كميته، كه به قول فيلم آرگو همه كاره ايران هستند، نمي توانند از طريق كنترل پرواز، جلوي پرواز هواپيما را بگيرند؟ يا چگونه به كنترل پرواز دستور مي دهند و آنها اين كار را نمي كنند، به ويژه آنكه هواپيما هنوز از زمين هم بلند نشده است.
3. كدام عاقلي با ماشين به دنبال هواپيما مي افتد تا هواپيمايي را كه در حال حركت است، متوقف كند، غير از ايرانيان فيلم آرگو.




























ارسال کردن دیدگاه جدید