عوامل بازدارنده فساد اداري

تبين: مقاله «عوامل بازدارنده فساد اداري از نگاه امير المؤمنين علي علیه السلام» كه توسط آقایان علي رضاييان 1 و حامد اسدالله‌زاده2 نوشته شده و درشماره 9 نشريه  «اسلام و پژوهش های مدیریتی» انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت مطالعه اصل مقاله مي‌توانند به اين نشريه مراجعه نمايند.

مقدمه

بي‌ترديد، امروزه يکي از معضلات جامعه اسلامي ما فساد اداري مي‌باشد که گريبانگير سازمان‌ها و ادارات شده است. ازآنجاکه بهترين درمان، در جلوگيري از فساد، اقدامات پيشگيرانه براي برون رفت از اين مشکل مي‌باشد، بايد راه‌حل‌هاي اسلامي را که بازدارنده از فساد اداري هستند شناسايي و معرفي شوند. 

در اين مقاله، ‌به تفکيک ابعاد مختلف نظام اداري پرداخته شده و سپس براي هر يک راه‌كاري ارائه شده است.

 

تعريف فساد اداري

واژة «فساد» از ريشة «فسد» به‌معناي جلوگيري از انجام اعمال درست و سالم است. معادل انگليسي آن، «Corruption» از ريشة لاتيني «corruptus»، به‌ معناي شكستن و نقض كردن است. چيزي كه شكسته يا نقض مي‌شود، مي‌تواند قوانين و مقررات يا قواعد اداري باشد. بدين معنا، فساد يعني هر پديده‌اي كه مجموعه‌اي را از اهداف و كاركردهاي خود بازدارد. اما در اصطلاح «فساد اداري» عبارت است از: استفاده غيرقانوني از اختيارات اداري/ دولتي براي نفع شخصي.

 

به بيان ديگر، فساد يعني هر پديده‌اي که يک مجموعه را از اهداف و کارکردهاي خود باز دارد و يا دور کند. بدين ترتيب، در اقتصاد، فساد به معني شکل گيري رفتارهاي اقتصادي است که با مفاهيم پذيرفته شده و اهداف آن مکتب ناسازگار باشد .

انواع و سطوح فساد

مطالعة فساد در جوامع مختلف، نشانگر آن است كه فساد بيشتر در دو سطح صورت مي‌گيرد: سطح كلان و سطح خرد.

فساد در سطح كلان، بيشتر به نخبگان سياسي، مديران عالي‌رتبه و مقامات ارشد دولت‌ها مربوط مي‌شود.

 سطح خرد فساد، عبارت است از: مبادلات، معاملات و بده‌بستان‌هاي فاسدي كه در سطح كارمندان رده‌پايين و در ارتباط مستقيم با ارباب رجوع صورت مي‌گيرد 

افراد با توجه به نقشي که در اتخاذ تصميمات دولتي و چرخه فعاليت‌هاي دولت ايفا مي‌کنند، به سه زيرمجموعه تقسيم شده‌اند:

رهبران سياسي و مديران عالي‌رتبه دولت

کارمندان شاغل در نظام اداري

شاغلين در بخش خصوصي و شهروندان غيرشاغل

 

فساد اداري از منظر اميرالمؤمنين(علیه السلام)

اميرالمؤمنين حضرت علی علیه السلام، بيست و پنج سال پس از رحلت پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله  خانه‌نشين شد. پس از اين مدت طولاني، با اقبال عمومي و اصرار مردم، حکومت و رهبري جامعه اسلامي را بر عهده گرفت. يکي از علل اقبال مردم به امير مؤمنان علیه السلام، به ستوه آمدن مردم از فساد موجود در هيأت حاکمه بود. 

امير مؤمنان علیه السلام در بيان موقعيت عثمان مي‌فرمايد:

بالأخره سومي به پا خواست و همانند شتر پرخور و شکم برآمده، همّي جز جمع‌آوري و خوردن بيت‌المال نداشت. بستگان پدري او، به همکاري‌اش برخاستند. آنها هم‌چون شتران گرسنه‌اي که بهاران به علفزار بيفتند و با ولع عجيبي گياهان را ببلعند، براي خوردن اموال خدا دست از آستين برآوردند، اما عاقبت بافته‌هايش پنبه شد و کردار ناشايست او کارش را تباه ساخت و سرانجام، شکمبارگي و ثروت اندوزي، براي ابد نابودش ساخت (سيدرضي، خطبه 3).

بنابراين، هنگامي که اميرالمؤمنين علیه السلام به حکومت رسيد، با انبوهي از مفاسد و انحرافات در نظام اداري و حکومتي مواجه بود. ايشان مبارزه با اين مفاسد را از همان نخستين روزهاي حکومت آغاز کرد. امام علیه السلام در دومين روز از حکومت خود، با صراحت به بخشي از سياست اصلاحي خويش اشاره کرده، مي‌فرمايد:

بدانيد هر زميني را که عثمان بخشيد و هر ثروتي را که از اموال خداوندي هديه کرد، به بيت المال باز مي‌گردد؛ چراکه حقوق گذشته را چيزي از ميان نبرد و اگر اين ثروت‌ها را بيابم، در حالي که مهرية زنان شده يا در شهرها توزيع شده باشد، به جايگاهش بازگردانم؛ چراکه عدالت را گشايشي است و هر آن کس که عدالت برايش تنگ باشد، ستم بر او تنگ‌تر خواهد بود (ابن ابي الحديد، 1404، ج1، ص269).

بزرگان قوم، آنگاه که صراحت عزم جدي علي علیه السلام را براي مبارزه با مفاسد و تحقق بخشيدن به عدالت اجتماعي مشاهده کردند، اعتراض و اشکال تراشي را آغاز نمودند. اما آن حضرت، در مقابل مخالفت‌ها و اعتراض‌ها کوتاه نيامد و ترديد نکرد و با قاطعيت بيشتر بر ادامة کار تأكيد و فرمود: « خدا قسم! اگر بمانم و سالم باشم، آنان را بر راه روشن استوار خواهم داشت» (ابن ابي الحديد، 1404، ج7، ص38).

در مورد مبارزه با فساد استخدامي و برخورد با کارگزاران فاسد نيز مخالفت‌هاي بسياري با آن حضرت صورت گرفت و مقاومت‌هاي فراواني شد، اما هيچ يک نتوانست تصميم جدي و قاطع ايشان در مبارزه با فساد را تغيير دهد و آن حضرت را از اين کار منصرف نمايد (خدمتي، 1384، ص30).

عوامل بازدارنده فساد اداري

1. عوامل رواني و رفتاري

برخي عوامل بازدارنده، مربوط به حوزه رفتار در نظام اداري مي‌باشند که حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام در دو زمينه زير راه‌کارهايي را ارائه مي‌دهند:

الف. تقويت ايمان و باورهاي ديني:

مروري کوتاه بر برخي از نامه‌ها و رهنمودهاي آن حضرت، نشان مي‌دهد که ايشان تا چه اندازه به مسئلة تقويت ايمان و ترويج باورهاي ديني کارگزاران اهتمام مي‌ورزيدند.

 

چنان‌که در نامه معروف آن حضرت به مالک اشتر، ايشان پيش از ارائه دستورها و مقررات مديريتي، او را به تقواي الهي و متابعت از دستورهاي خداوند متعال دعوت کرده اند.

ب. حق‌محوري

امام علي علیه السلام، فلسفة حکومت خود را اقامه حق مي‌دانست و با مداهنه و سازشکاري در اداره امور مردم، که سياست اموي است، به شدت مخالف بود.  ماجراي حضرت با برادرش عقيل‌بن ابوطالب و گداختن آهن و نزديک کردن آن به بدن برادرش، نمونه اي از حق محوري اميرالمؤمنين علیه السلام است که با وجود مهر و عطوفتي که نسبت به همه مردم، به‌خصوص خويشان و نزديکانشان داشتند، ولي هرگز حاضر نشدند تا اين حق محوري را فداي مهر و محبت خويشاوندي نمايند.

2. عوامل سازماني و مديريتي

در بعد سازماني و مديريتي نيز امام علي علیه السلام در ضمن اذعان به بُعد زمينه‌سازي‌هاي رفتاري، به بيان راه‌کارهايي براي اصلاح و همچنين جلوگيري از فساد در نظام اداري مي‌پردازند، که عبارتند از:

الف. گزينش کارگزاران صالح و توانا

شايسته‌سالاري در گزينش و نصب افراد و مديران دستگاه‌هاي اجرايي، يكي از مهم‌ترين راه‌كارهاي مبارزه با فساد اداري است كه در ادبيات ديني بر آن بسيار تأكيد شده است.

همچنين از ديدگاه اميرالمؤمنين، گزينش کارگزاران در نظام اسلامي، بايد براساس شايستگي‌ها باشد و نه براساس وابستگي‌ها. صلاحيت اخلاقي، اصالت خانوادگي، تخصص و توانايي کارگزاران بايد در گزينش مورد توجه قرار گيرد. مسئولان و مديران در نظام اسلامي حق ندارند پست‌ها را براساس وابستگي‌هاي خانوادگي و يا سياسي تقسيم کنند. آنها حق ندارند کارهاي مردم را به کساني بسپارند که از اصالت خانوادگي محرومند. حق ندارند به کسي که بداخلاق است، مسئوليت بسپارند. حق ندارند امور مردم را به کسي که از تخصص و توانايي و نشاط لازم برخوردار نيست، واگذار نمايند.

ب. برکناري کارگزاران فاسد

البته سياست روشن اميرمؤمنان حضرت علي علیه السلام ، در برخورد با کارگزاران فاسد و برکناري آنها از مناصب حکومتي، منحصر به اوايل خلافت آن حضرت و برکناري کارگزاران عثمان نمي‌شود. ايشان در مورد کارگزاران خودشان، که در زمان کارگزاري مرتکب فساد مي‌شدند نيز همين سياست را اعمال مي‌کرد.

ج. قاطعيت توأم با مدارا

در نظام علوي، کارگزاران حکومت بايد در عين قاطعيت، از رفق و مدارا برخوردار باشند. از ديدگاه امام علیه السلام، خشونت مطلق، آفت مديريت است. چنانچه نرمش بي‌حساب هم براي اداره امور مردم زيانبار است.

د. انضباط اداري و ايجاد تشکيلاتي براي نظارت عملکرد کارگزاران

امير مؤمنان علیه السلام نيز در امور فردي و اجتماعي، به‌ويژه در امور حکومتي، طرفدار جدي نظم و انضباط بود و به کارگزاران خود مکرر توصيه مي‌کرد که انضباط اداري را در کارها فراموش نکنند. آنها بايد تلاش کنند هر کاري در وقت مقرر خود انجام شود.

همچنین حضرت کساني را به‌عنوان بازرس و مأمور ويژه، به نقاط مختلف مي‌فرستادند تا در مورد عملکرد و رفتار کارگزاران آن حضرت تحقيق و تفحص کنند و آگاهي‌هاي لازم را در اين زمينه به دست آورند و به ايشان اطلاع دهند.

3. عوامل فرهنگي و اجتماعي

حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام  براي ايجاد زمينه‌هاي فرهنگي و اجتماعي مبارزه با فساد در نظام اداري، راه‌کارهايي را ارائه داده‌اند:

الف. تغيير نگرش کارگزاران نسبت به مسئوليت و وجدان کاري

ضعف وجدان كاري از مهم‌ترين ريشه‌هاي فرهنگي و اجتماعي فساد اداري است.

به نظر مي‌رسد، يکي از راهبردهاي اصلي اميرمؤمنان علیه السلام در مبارزه با فساد اداري و پيشگيري از آن، اصلاح نگرش مديران و کارگزاران نسبت به مديريت و حکومت بوده است. آن حضرت، در موارد مختلف اين نکته را به کارگزاران خويش گوشزد نموده که نگرش خويش را نسبت به پست و مقامي که در اختيار دارند، تغيير دهند و آن را فرصتي براي به دست آوردن منافع شخصي خود ندانند، بلکه آن را امانتي الهي بشمارند که در اختيار آنها قرار گرفته است تا وظايف محوله را به درستي انجام دهند.

ب. کنترل و نظارت اجتماعي

وظيفه مردم و جامعه در رابطه با کنترل و نظارت اجتماعي، بسيار حساس، شفاف و ارزشمند است.

اميرالمؤمنين علیه السلام، مردم را و حاکم را داراي حق معرفي مي‌کند. آنگاه، حقوق هر يک را چنين بر مي‌شمارد:

بزرگ‌ترين چيزي که خداوند متعال واجب گردانيده است از حقوق، حق حاکم بر مردم و حق مردم بر حاکم است؛ واجبي که خداوند هريک را بر ديگري واجب گردانيده و از اين طريق، نظمي را براي الفت و دوستي ايشان قرار داده است و مايع عزّت دين‌شان قرار داده است. پس مردم اصلاح نمي‌شوند، مگر بوسيله اصلاح حاکمان و حاکمان اصلاح نمي‌گردند، مگر به پايداري مردم ...(سيدرضي، خطبه 216).

4. عوامل سياسي

يکي ديگر از عوامل بسيار مهمي که مي‌توان نسبت به ايجاد فساد در نظام اداري بازدارنده باشد، عامل سياسي است که امام علي علیه السلام نيز بر آن تأكيد داشت و سازوکارهايي را براي بهره‌گيري از اين عامل طراحي نموده بودند:

الف: قانون‌گرايي و عدم تبعيض در برخورد با فساد

احترام امام به قانون به حدي بود که خود را در برابر قانون صاحب اختيار نمي‌دانست. ايشان معتقد بود: هيچ کس فراتر از قانون نيست. هيچ کس نمي‌تواند و نبايد مانع اجراي قانون الهي گردد.

قانون‌گرايي و عدم تبعيض حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام به‌گونه‌اي بود که فشارهاي اجتماعي و سياسي نمي‌توانست مانع آن حضرت در اجراي قانون گردد.

ب. شفافيت‌گرايي

شفافيت و شفافيت‌گرايي، از مقوله‌هاي مورد تأكيد و توجه در آموزه‌هاي ديني است. دين مبين اسلام، كه حكومت را امانتي در دست حاكمان و كارگزاران حكومت مي‌داند، نظارت بر چگونگي استفاده و نگهداري از اين امانت و ضرورت پاسخ‌گويي در قبال آن را از مسلمات مباني سياسي اسلام به‌شمار مي‌آورد. به همين دليل امام علي علیه السلام خطاب به مالك ‌اشتر، ضرورت پاسخ‌گويي در مقابل ‌مردم را بيان مي‌فرمايند.

5. عوامل اقتصادي

علاوه بر ابعادي که ممکن است زمينه‌ساز فساد در نظام اداري باشند، عامل اقتصادي مي‌تواند يکي از مهم‌ترين اين عوامل به‌شمار آيد، تا از طريق اصلاح ضعف‌ها و منفذهاي اقتصادي، زمينه نفوذ و سودجويي افراد فاسد گرفته شود. امام علي علیه السلام نيز بر اين امر تأكيد داشته و ساز و کارهايي را براي آن طرح‌ريزي نموده‌اند:

الف. اصلاح نظام اداري و مالياتي

يکي از مهم‌ترين و مؤثرترين روش‌ها براي مبارزه با فساد اداري، اصلاح روش‌هاي ارائه کالاها و خدمات توسط دستگاه‌هاي اداري است.

حضرت به مالک اشتر مي‌فرمايد:

... در مورد ماليات چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراج گزاران گردد؛ زيرا با درستي خراج و سامان يافتن حال خراج گزاران، وضع ديگران نيز اصلاح شود و کار ديگران جز با بهبود آنان سامان نپذيرد؛ زيرا روزي مردم در گرو خراج و خراج گزاران است (سيدرضي، نامه 53). در انديشه امام اصل، بر آباداني است

حضرت در فرازي ديگر خطاب به مالک اشتر مي‌فرمايند:

... بايد نظر تو بيشتر در آباداني زمين باشد تا گرفتن خراج، چون خراج بدون آباداني به دست نيايد و آنکه بدون آباداني خراج مطالبه نمايد، کشور را خراب و مردم را هلاک کند و حکومتش چند روز بيش نپايد. بنابراين؛ اگر مردم از سنگيني ماليات يا آفت زدگي يا قطع سهميه آب يا خشکسالي يا دگرگوني وضع زمين بر اثر غرقاب يا بي‌آبي، شکوه کردند، به آنان تا هر قدر که فکر مي‌کني موجب بهبود وضعشان خواهد شد تخفيف بده ... (همان).

ب. تأمين نياز‌هاي اقتصادي کارگزاران صالح

اميرمؤمنان علي علیه السلام معتقد بود: براي پيش‌گيري از فساد اداري، بايد کارگزاران دولت از حقوق کافي براي تأمين زندگي برخوردار باشند تا زمينه براي اصلاح آنان فراهم گردد و نياز به اخذ اموال عمومي، و بهانه‌اي براي فساد و خيانت نداشته باشند.

ج. پرهيز از دادن امتيازات ويژه (رانت )

امير مؤمنان علیه السلام با عنايت به اينکه نزديکان والي، بزرگ‌ترين خطر براي استفاده خاص از منافع عمومي و موقعيت‌هاي ويژه اقتصادي هستند، در بخشي از فرمان خود به مالک اشتر، اين امر را بررسي نموده و مالک را از آن نهي کرده است.

د. ممنوعيت هديه و رشوه

در نظام علوي براي مبارزه با فساد اداري، علاوه بر ممنوعيت اخذ رشوه، گرفتن هديه از مردم توسط کارگزاران دولت نيز ممنوع بود. حضرت اميرالمؤمنين مي‌فرمايند: «هر زمامداري که از برآوردن نيازهاي مردم، خود را پنهان کند، خداوند در روز واپسين، ميان او و نيازهايش فاصله خواهد انداخت، و اگر هديه‌اي دريافت کند، خيانت کرده است و اگر رشوه بگيرد، مشرک است».

ه‍ . مبارزه با انحصارگرايي و انحصار‌طلبي‌ها

يكي از بهترين روش‌هاي مبارزه با انحصار‌طلبي زيردستان، دوري كردن مسئولان رده‌بالا از انحصارطلبي است. از ابواسحاق سبيعي نقل شده است كه علي علیه السلام در بيت المال چيزي باقي نمي‌گذاشت (و همه را ميان مردم تقسيم مي‌كرد)، مگر آنچه را كه در آن روز نمي‌توانست تقسيم كند. همچنين مي‌فرمود: «اي دنيا! ديگري را بفريب»؛ و هيچ چيزي از فيءرا به انحصار خود درنمي‌آورد و چيزي را به خويشاوندان و نزديكانش اختصاص نمي‌داد (ابن عبدالبر، 1415، ج3 ص210).

روش ديگر مبارزه با انحصارطلبي، توجه در گمارش افراد است. چنان‌كه حضرت مي‌فرمايد: «دربانان و اطرافيان خود را از نيكان برگزين و كساني از آنها را كه امتيازخواه و متجاوز و فاقد انصاف‌اند، از خود دور گردان و به احدي از كسان خود و اطرافيان‌ات قطيعه‌اي وامگذار و به آنان اجازه مده كه ملكي را براي خويش گيرند» (مغربي، 1385، ج1، ص367).

نتيجه‌گيري

مي‌توان گفت: با رعايت اصول ياد شده در نگاه اميرالمؤمنين علیه السلام، عوامل بازدارندگي نسبت به بخش زيادي از فسادهاي اداري و همچنين ريشه کن شدن آن در برخي شرايط فراهم خواهد شد.

راه‌کارهاي بازدارنده فساد اداري در پنج قسمت در جدول  آمده است:


1: استاد دانشگاه شهيد بهشتي

2:  كارشناس ارشد مديريت تحول مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ( ره )  h.asad@chmail.ir

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی