محمد خاتمی را می توان یکی از کارگردانان اغتشاشات وقایع اخیر دانست ، چنانچه در سخنرانی هایی که پیش از ثبت نام نامزدها و شروع تبلیغات رسمی داشته است ، مهمترین شعارهای راهبردی و تخریبی براندازان سبزرا ما از زبان وی شنیدیم یه عنوان مثال وی در سخنانش در شیراز و یا در مصاحبه اش با خبرگزاری ای که خود تأسیس کرده است (ایلنا ) با ایجاد ابهام در روند سالم بودن انتخابات و همچنین با القای دروغ گو بودن مسئولان و غیر واقعی بودن آمار مراکز رسمی بذر تردید را حداقل در میان هواداران متعصبش افشاند و زمینه آن عصبیت های کور زود گذر را فراهم کرد.ایجاد توهم در چگونه خرج شدن درآمدهای کشور با سؤال از اینکه 150 میلیارد دلار ذخیره ارزی در دولت نهم چه شد ؟ با سخنرانی شیرازش نه تنها به دولت محترم بلکه به مجلس و مراکز نظارتی و حتّی رهبر معظم انقلاب اسلامی که مهمترین مدافع دولت نهم بوده است اهانت روا داشت . (1)

خاتمی در شیراز چند ماه پیش از انتخابات بر لزوم تغییر قانون اساسی تأکید می کند و از آن به عنوان تضمین هایی که برای تحقق اصلاحات لازم است سخن به میان می آورد و مدعی می شود روش مدیریت صداو سیما باید تغییرکند و با این سخن از منظور خود از تغییر قانون اساسی پرده کنار می زند که مهمترین قصد جریان برانداز از تغییر قانون اساسی محدود کردن اختیارات رهبری است . (2)

صرف نظر از ملاقات های انتخاباتی « خاتمی » با برخی از سران مرتجع عرب چون عربستان و مصر و سفر وی همزمان با اوباما به شرم الشیخ مصر در آستانه انتخابات ، از نقش خاتمی در اغتشاشات پس از خطبه های جمعه ( 29 خرداد ) رهبر معظم انقلاب اسلامی نمی توان غافل ماند و از پیگیری وی برای اجتماع هوادرانشان در سی خرداد در میدان آزادی پس از درخواست رهبری از نخبگان برای جمع کردن اعتراضات از کف خیابان ها و ارجاع آن به مراکزی که قانون اساسی مشخص کرده است از آن جز همراهی با براندازان چیز دیگری نمی توان درک کرد. جلسات متعدد خاتمی با مرتبطین اغتشاشگران و اهانت های وی به نظام و مردم و آتش بیاری وی در معرکه ملتهبی که خود به وجود آورده بودند دیگر نیازی به اسناد ملاقات های وی با « سروس » ندارد تا که بخواهیم قصد وی که شال سبز بر گردن موسوی انداخته است را در رهبری کودتای مخملین ثابت کنیم .

چنانچه وی در ملاقاتی که با وابستگان سران اغتشاش داشته است با زیر سؤال بردن مراجع قانونی و صالح قضایی، دستگیری های قانونی کارآمد که خاموش کننده ناامنی ها بود را « دستگیری های غیر قانونی » خواند و گفت:

« کودتای مخملین علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته ...باید مردم بدانند بر سر رأیشان چه آمده است ؟» ( 3 )
پیگیری های وی و حتی تلاشش برای متقاعد کردن « سعید حجاریان » برای پس گرفتن اعترافات افشاکننده جریان براندازان سبز همه از دور جدید تلاش های وی برای بازسازی زورق به گل نشستهء مدعیان اصلاحات حکایت دارد که با ملاقات رسمی وی با موسوی که نفش بازیگر اصلی جریانات اخیر را داشته است و ادعای پیروی از قانون اساسی و حرکت جریان نفاق سبز در قالب نظام را می توان در چهار چوب مکری نو از این جریان ارزیابی کرد .
چگونه است که وقتی « میر حسین موسوی » تشنه قدرت و دلخوش به معدود هواداران فریب خورده و یا مرتبط با نفاق خارج از کشور فریاد « دروغگویی تمام سران نظام » را در بیانیه های زنجیره ایش داشت و نظام مقدس اسلامی را که خون بهای صدها هزار انسان پاک است را « نظام متقلب » می خواند و وقیحانه در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی از « مردن خط امام در کشور خبر می داد » و بر طبل خشونت و مسجد سوزاندن می کوبید محمد خاتمی به جای موعظه قانون مداری به دوره گردی در محافل حزبی و عالم نمایان مرتبط به خود می پرداخت تا که شاید بتواند این رسوایان دشمن شاد را که دیگر عکس هایشان در خارج کشور در کنار منافقینی چون رجوی نصب شده است را از اقلیت در آورده و حرف زور و مرام آنارشیسمی خود را به کرسی برسانند.امروز اگر خاتمی هزاران بار قسم حضرت عباس ( علیه السلام ) هم بخورد که خود را همان آدم ظاهرالصلاح و مؤدب به آداب یک جامعه مدنی بنمایاند پرونده های سیاه زیادی را این چند ماه اخیر به بار آورده است که به راحتی نمی تواند آنرا در زیر قبایش پنهان نماید.
بر کسی تشویق های دشمنان اسلام و ایران ، از خاتمی پنهان نیست ، چنانچه در آخرین این تشویق های مستکبرین عالم « جایزه گفتگوی تمدن ها » ی کشور اسلام ستیز دانمارک در سال 2009 را به محمد خاتمی و روشنفکر سلطنت طلب « داریوش شایگان » که عضو کمیته گفتگوی تمدن های « بنیاد فرح پهلوی » بوده و نویسنده نشریات ضد انقلاب بسیاری می باشد، نشان دهنده رضایت حضرات غربی در جنایات اخیر از مردی با عبای شکلاتی است .
عجیب آنکه محمد خاتمی که خود را عزادار کشته شدگانی که قتل آنان مبهم است می داند اخیراً با تدارک تولدی ،جشن گرفت ! البته جناب خاتمی در این میدان بسیار یه اصطلاح زیرکانه و حساب شده گام بر می دارد چنانچه وقتی که با شم سیاسی خود یا دوستانش متوجه ناکامی در انتخابات دهم شد از نامزدی حتمی خود انصراف داد و چون در این مرحله قرار بر آشوب های خیابانی و سوخته شدن نامزد آن جریان بود با توجه به روحیات و وجهه جناب میرحسین این مأموریت خطرناک و جنگ سخت را خاتمی که خطر پذیری کمتری دارد به وی محول کرد و حال خاتمی خود را برای جنگ نرم در این میدان آماده کرده است و با ملاقات اخیرش با موسوی و تغییر ناگهانی لحن موسوی و برائت وی از شعارهای سبز ها، خاتمی گویا در این مرحله خود را می خواهد به عنوان چهره منطقی اصلاحات و کسی که با میدان آمدن ، موسوی ورشکسته را از عصبانیت درآورده معرفی کند و جالب است که این جریان با به میدان آوردن ضد انقلاب و منافقین و براندازان خارجی در کنار خود و با تظاهرات خشونت آمیز در کنار ژست آشتی جویانه خویش صریحا باز تهدید می کنند که : « اگر ما برانداز معرفی شویم و به ما فرصت سخن گفتن داده نشود کار دست آنانی می افتد که با زبان دیگری سخن می گویند.» و این لحن همان سخن آقای هاشمی در نامه سؤال برانگیزش در آستانه انتخابات به رهبری انقلاب است که از فوران آتشفشان هایی که در خیابان ها پهنند سخن داشت که باگویشی دیگر مطرح شده است .
ولی در یک کلام ،امروز روز سخنرانی خاتمی و دوستاننش نیست ! امروز روز پاسخگویی در محکمه عدل اسلامی است و با شارلاتانیسم مطبوعاتی نشریات زرد هم دیگر نمی توانند بر افکار عمومی سوار شوند .
بلکه امروز روز حساب است که چگونه خاتمی و دوستانش به خود اجازه دادند رأی بیست و پنج میلیونی مردم را نادیده بگیرند و از طریق سازوکارهای غیر مردم سالارانه وارد میدان شوند و آبروی مردم سالارترین نظام جهان را در نظر مردم جهان و دشمنان ملت بازیچه رفتار بچه گانه خویش گردانند و شکست خود را در ورای هیاهو و جنجال پنهان نمایندو سی سال عزت و پایداری نظام را هزینه قدرت طلبی خود گردانند ، که حتما دستگاه تازه نفس قضایی کشور پیگیر آن خواهد بود.
مسعود شفیعی کیا
3/8/88
(سال آغاز اصلاح الگوی مصرف )

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ـ سایت سرمایه / شیراز 17/12/88
(2) ـ همان
(3) ـ سایت نوروز / 10/4/88