دست دادن یا ندادن؛ مسأله این نیست !
چندی پیش وزیر امور خارجه کشورمان، در راهروهای سازمان ملل، به طور کاملا اتفاقی به طرف رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا رفت و با نماینده شیطان بزرگ دست داد که البته این ماجرا، در رسانه ها و شبکه های مجازی سر و صدای زیادی را به راه انداخت و موافقان و مخالفان، محکوم یا تحسین می کردند.
حاشیه های این واقعه، تا روی منبرهای مجلس اباعبدالله (ع) نیز ادامه داشت تا آن جا که جناب آقای نقویان در سخنرانی اش در حضور وزیر امور خارجه، در دفع تلویحی از دست دادن ظریف، می گوید: « چه کردند این روزها درباره دستدادن؛ اما اگر عکس و فیلم بود آن روزها، نشان میدادیم. روایاتش اما هست که امام حسین (ع) در این روز با عمر سعد هم حداقل یکبار دست داد.»
هر چند برخی از اساتید بزگوار همچون حجت الاسلام فاطمی نیا و حجت الاسلام دکتر سلیمانی با ارائه سند، بیان کردند که هیچ سندی در باره دست دادن امام حسین (ع) با عمر سعد وجود ندارد، اما نقویان در استدلالی دوباره در مصاحبه با یکی از رسانه ها اظهار داشت: « در کتاب ارشاد شیخ مفید که یکی از کتب معتبر روایی تاریخی است نقل شده که امام حسین(ع) با عمر سعد سه ملاقات داشته است. یکی به درخواست عمر سعد و دو دیدار به درخواست امام حسین(ع). ایشان که اسطوره ادب و احترام و کرامت است، قطعا وقتی با کسی ملاقات میکند، عقبعقب نمیرود و به او پشت نمیکند، بلکه مثل آقا با فردی که دیدار کرده دست میدهد.»
هر چند که در واقع در این استدلال نیز سندی بر دست دادن امام حسین (ع) با عمر سعد ارائه نشده و آقای نقویان ممعتقدند که قاعدتا امام (ع) باید دست داده باشند؛ اما نکاتی چند در این باره قابل تأمل است:
- دست دادن، موضوعیت ندارد، آنچه موضوعیت و اهمیت دارد و از نظر اسلام قابل پذیرش نیست ابراز دوستی و محبت با دشمنان اسلام است. لذا خداوند متعال در قرآن می فرماید: « لا تجد قوما يؤمنون بالله واليوم الآخر يوادون من حاد الله ورسوله » (1) یعنی ابراز محبت نسبت به دشمن اسلام، نشان دهنده عدم ایمان به خدا و روز قیامت است.
لذا اگر انسان به منظور هدایت، ارشاد و نصیحت دشمن یا مخالف، نه تنها دست بدهد بلکه مصافحه هم بکند، هیچ اشکالی ندارد؛ اما دست دادن با فردی که دشمنی او با اسلام و نظام اسلامی مشخص است و حتی برای براندازی نظام اسلامی، بودجه تصویب و هزینه می کند و اتفاقا – بر اساس ادعاهای ریاست محترم جمهوری – بسیاری از مشکلات اقتصادی مردم جمهوری اسلامی ایران، ناشی از تحریم های ظالمانه ای است که با مدیریت یا حداقل همراهی همین شخص (اوباما) انجام شده، قطعا هیچ گونه توجیهی ندارد.
- مسأله ای که بسیار بعید به نظر می رسد و جناب وزیر امور خارجه نیز چنین ادعایی ندارند، این است که ایشان قصد هدایت و ارشاد ایشان را داشته اند.
- شاید گفته شود، مگر دست دادن با وزیر امورخارجه و رئیس جمهور آمریکا چه اندازه تفاوت دارد که برای دست دادن با رئیس جمهور آمریکا چنین مخالفت می شود؟ چگونه است که صحبت های طولانی و متمادی با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا ، تا این اندازه حساسیت برانگیز نبوده است؟
پاسخ این که با اجازه ولی فقیه برای مذاکرات هسته ای که با توجه به مصالحی صادر شده است، هم طبق شرع و هم قانون اساسی، آقای ظریف مجاز به داشتن رابطه در چارچوب مذاکرات هسته ای – و نه فراتر از آن – بوده است؛ در حالی که برای دست دادنی که ربطی به مذاکرات هسته ای ندارد، چنین اجازه ای ندارند.
- ممکن است گفته شود، عرف دیپلماتیک اقتضا می کند که ظریف با اوباما دست بدهد. در پاسخ باید گفت ، رعایت عرف و آداب و رسوم، تا زمانی برای یک مسلمان جایز است که آن عرف و رسم، مخالف با شرع نباشد؛ قطعا دست دادن با اوباما، حتی اگر به قصد ایجاد محبت و رابطه بیشتر نباشد، مصداق آیه « اشداء علی الکفار » نیست. بگذریم که دست دادن حتی به معنای عرف دیپلماتیک، نماد نوعی رابطه و علاقه است.
- آیه 22 سوره مجادله
ارسال کردن دیدگاه جدید