یوم‌الحساب "دعایی" کی فرا می‌رسد؟

باید اذعان کرد که یادداشتی که اخیراً توسط یکی از خواص منحرف در روزنامه اطلاعات منتشر شد نه اولین اقدام مشکوکی بود که در روزنامه اطلاعات رخ داده است و نه احتمالاً آخرین آن خواهد بود. آیا زمانی فرا خواهد رسید که دیگر شاهد اتفاقات مشکوک و البته سلسله‌وار در روزنامه‌ اطلاعات نباشیم...؟!
خبرگزاری فارس: یوم‌الحساب "دعایی" کی فرا می‌رسد؟

34 سال قبل در ماه دی بود که روزنامه اطلاعات به سردبیری فردی به نام احمد شهیدی!، مقاله‌ای موهن را به نام "ایران و استعمار سرخ و سیاه" و با نفوذ ساواک و عوامل پهلوی منتشر کرد.

مقاله به امضای فردی به نام "رشیدی مطلق" نوشته شده بود. فردی مجهول‌الهویه که تنها حقیقتی که همه از او می‌دانستند این بود که او سلطنت‌طلب و جیره‌خوار دربار پهلوی است.

و آن 34 سال به سرعت برق و باد گذشت تا اینکه دی ماهی دیگر از راه رسید.
و باز هم روزنامه اطلاعات.

دی ماه سال 1390 است که روزنامه اطلاعات به سردبیری فردی به نام سیدمحمود دعایی!، مقاله‌ای موهن را به نام " قیام 19 دی از نگاهی دیگر" منتشر می‌کند.

مقاله به امضای فردی به نام "حسین علایی" نوشته شده است. فردی البته معلوم‌الهویه در شناسنامه و مجهول‌الهویه در خدماتش برای انقلاب که تمام فحوای نوشته او حکایت از سرسپردگی‌اش به سران فتنه و دخیل بستنش به جیره‌خواران آمریکایی است.

*میوه‌های تلخ دفتر روزنامه اطلاعات

چه اتفاقی رخ می‌دهد که از روزنامه اطلاعات و دفتر سیدمحمود دعایی چنین میوه‌های تلخ مزه‌ای بروز می‌کند...؟!

البته این تمام اتفاقات رخ داده در اتاق‌های فکر ساختمان مؤسسه اطلاعات نیست.

چندی قبل بود که "حسن فتحی" از نويسندگان روزنامه اطلاعات نیز توسط سرویس‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران دستگیر شد.

و البته این کارمندی دوگانه حتی در صفحه تلویزیون و حضور فتحی در برنامه‌های بی‌بی‌سی نیز مشهود و آنقدر عیان بود که فرض اینکه دعایی از همکاری نويسنده‌اش با بنگاه بی‌بی‌سی بی‌خبر بوده، فرضی خنده‌دار به نظر می‌رسد.

از جمله سایر اتفاقات رخ داده جالب در دفتر روزنامه اطلاعات نیز پیشنهاد جنجال‌برانگیزی بود که دعایی به سیدمحمد خاتمی داده بود.

دعایی 70 ساله، یک سال پس از بروز فتنه در سال 88 به خاتمی پیشنهاد داده بود که بیاید و در روزنامه اطلاعات؛ با استفاده از ستونی که دعایی در اختیارش می‌گذارد؛ حرفهایش را بنویسد.

این در حالی بود که خاتمی حتی در روزهای فتنه نیز آنقدر رسانه و تریبون در اختیار داشت که حرفهایش وقتی که اوباش را به مقاومت! فرا می‌خواند در تیتر اول این رسانه‌ها قرار بگیرد.

دفتر روزنامه اطلاعات البته علاوه بر این حرکات مشکوک و بعضاً کاملاً مشهود در عرصه فعالیت علیه امنیت مردم اقدامات دیگری را هم شاهد بوده است که قضاوت در مورد اینکه این اقدامات اساساً چه ربطی به روزنامه اطلاعات که به گفته شخص دعایی قرار بود برای مستضعفین باشد، داشته‌اند بر عهده مردم است.

افکار عمومی و ما هنوز جشن تولد و کیکی به بزرگی یک سنگ قبر را در روزنامه اطلاعات از یاد نبرده‌اند که برای خاتمی 68 ساله و توسط دعایی 70 ساله دست و پا شده بود.

آنچه که در نگاه به تمام این رخدادها از روزنامه اطلاعات به ذهن می‌رسد این است که رخدادهای مشکوک ساختمان روزنامه اطلاعات که با نوشته اخیر حسین علایی برگی دیگر از آن رقم خورد حتماً فعلاً تمام نخواهد شد و این قصه سر دراز دارد.

آیا روزنامه اطلاعات به تکرار اشتباهات واضحش ادامه خواهد داد؟

اموال مستضعفین در روزنامه اطلاعات آیا باز هم صرف کیک‌خوران و برگزاری مراسم اشرافی برای وابستگان به فتنه خواهد شد یا اینکه روزی به بیت‌المال مسلمین باز خواهد گشت...؟!

و سیدمحمود دعایی که در گفت‌وگو با روزنامه شرق اذعان می‌کند که مواضع روزنامه اطلاعات به اصلاح‌طلبان نزدیک است آیا حاضر خواهد شد روزی در منصفه افکار عمومی ظاهر شود و به وضوح پیرامون اقداماتش در روزنامه اطلاعات پاسخ دهد...؟!

آیا روزی خواهد رسید که محمود دعایی 70 ساله به افکار عمومی و رسانه‌ها پاسخ دهد که هزینه چاپ مطالب موهن علیه نظام در روزنامه‌ اطلاعات از جیب چه کسانی پرداخت شده است...؟!

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی