سلمان و عمار؛ خواص با بصيرت
هشتم صفر سال 35 مصادف است با رحلت صحابه بزرگ پيامبر، سلمان فارسي و نهم صفر سال 37 نيز سالروز شهادت عمارياسر ديگر يار وفادار رسول گرامي اسلام ميباشد. عمار فرزند ياسر و سميه، دو شهيد قهرمان راه نبوت و حقيقت، بود. وي كه از حبشه به سمت حجاز مهاجرت كرده بود، جزو بهترين و با ايمانترين ياران پيامبر بزرگوار اسلامي، به شمار ميآمد. جمله معروف رسولا... مبني بر اينكه «سراپاي عمار را ايمان پر كرده و ايمان با گوشت و خونش آميخته است» بر مقام والاي اين مجاهد فيسبيلا... صحه ميگذاشت. سلمان فارسي نيز كه از افتخارات بي بديل ايران زمين ميباشد، در منطقه«جي» اصفهان به دنيا آمد. وي كه پيش از اين«روزبه» نام داشت، پيرو آئين زرتشت بود و بعدها به مسيحيت گرويد، اما او كه به دنبال حقيقت گمشدهاي ميگشت تا روح تشنه خود را سيراب نمايد، عازم شام و سپس حجاز شد. در حجاز يك شخص يهودي او را به عنوان بردهاي خريد، اما پيامبر اسلام كه از جبين سلمان نور ايمان را مشاهده مينمود، وي را خريداري و آزاد كرد. سلمان با ديدن پيامبر و شنيدن سخنان روحبخشش، گمشده خود را يافت و به دين اسلام مشرف شد، پيامبر نيز نام او را از«روزبه» به «سلمان» تغيير داد و در شمار نزديكترين افراد به خود قرار داد. سلمان به قدري با پيامبر مانوس شد و در خدمت اشاعه منويات حضرت قرار گرفت كه به مدال پر افتخار «سلمان منا اهلالبيت»- سلمان از خاندان ما اهل بيت است- از سوي پيامبر(ص) نائل آمد. وي كه در تاريخ از او به عنوان «طراح حفر خندق» در جريان جنگ احزاب، نام برده شده است، پس از رحلت پيامبر بر خلاف برخي خواص فريب خورده و مردود، ثابت قدم در راه پيامبر باقي ماند و جانانه از حريم ولايت به عنوان ميراث گرانقدر و وصيت موكد پيامبر پاسداري نمود. حمايتهاي پر شور و شعور سلمان فارسي از خلف صالح پيامبر(ص) او را در شمار فدائيان وفادار و واقعي ولايت علي(ع) قرار داد. هنوز نداي حق طلبانه و مجاهدانه وي در خطبه معروفش به گوش ميرسد كه با ايمان و اخلاص كامل فرياد ميزد: «اي مردم! هر گاه فتنهها و آشوبها را همچون پاره ظلمات شب ديديد كه برجستگان در آن به هلاكت ميرسند، بر شما باد به آل محمد(ص)؛ چرا كه آنها راهنمايان به سوي بهشتند، و بر شما باد علي(ع.) اي مردم! ولايت را در ميان خود همانند سر قرار دهيد.» هنوز هم جمله معروف او مبني بر اينكه «بهترين فرد اين امت، علي(ع) است» در گوش تاريخ طنين انداز است و اينكه «همانا علي(ع) دري است كه خداوند گشوده است. هر كس در آن وارد شود، مومن است و هر كس كه از آن خارج گردد، كافر است» ولايت مداري سلمان، در عصر پرخفقان و رعب و وحشتآور پس از پيامبر به مثابه يك جهاد تمام عيار عليه دشمن در ميدان نبرد تلقي ميگشت. اينگونه بود كه وقتي اين صحابي بزرگ پيامبر از دنيا رحلت نمود، حضرت امير(ع) با حزن و اندوه فراوان بر پيكر پاك وي حضور يافت و شعري معروف بر كفن او نوشت كه ترجمه فارسي آن اينگونه است: «بر شخص كريم و بزرگواري وارد شدم بيآنكه توشه نيك و قلب پاك داشته باشم، ولي بردن توشه نزد شخص كريم و بزرگوار، زشتترين كار است.»
عمار ياسر نيز مانند سلمان فارسي، در شمار خواص پيروز قرار گرفت و بر پيروي از ولايت علي(ع) به عنوان ادامه رسالت نبوي(ص) تاكيد نمود. اين پيرمرد ولايت مدار از افراد گروه «شرطه`الخميس» به شمار ميآمد؛ افرادي كه در راه دين و حمايت از رهبري امام علي(ع) و اطاعت از همه فرمانهاي او، با آن حضرت پيمان جان بسته بودند. عمار يكي از خواصي بود كه پس از رحلت پيامبر(ص) گرفتار هوسهاي دنيايي نشد و جانانه در راه دفاع از حريم ولايت امام علي(ع) جان فشاني كرد. اين جان فشاني به حدي بود كه عليرغم كهولت سن، در دو جنگ جمل و صفين در ركاب اميرالمؤمنين(ع) حاضر شد و عاقبت در 94 سالگي در جنگ صفين به درجه رفيع شهادت نائل آمد. شايد بتوان يكي از بهترين تعابير به كار برده شده در مورد عمار ياسر را از كلام معاويه بيان نمود. آن زمان كه مالك اشتر نخعي با دسيسههاي معاويه، در راه مصر شهيد شد، وي خطاب به اطرافيانش گفت: «عليابن ابيطالب دو دست داشت: يكي از آنها در جنگ صفين بريده شد و آن عمار ياسر بود، دست ديگرش امروز جدا گرديد و آن مالكاشتر بود» معاويه نيز مجبور به اعتراف به اين نكته شد كه عمار در ولايت پذيري آنقدر ثابت قدم بود كه به مثابه يكي از دو دست ولي زمان يعني عليابن ابيطالب به شمار ميآمد. آري! براي سلمان و عمار با آن همه پيشينه درخشان سربازي پيامبر و به درجه بالاي «صحابي واقعي» رسيدن، همه گونه امكاناتي مهيا بود تا مانند بسياري از خواص مردود، و جهت رسيدن به حطام ناپايدار دنيا، به بالاترين پست و مقام حكومتي و دولتي برسند؛ اما آنان كه در زمره خواص پيروز به شمار ميآمدند، هيچگاه مهر ولايت علي(ع) را به ثمن بخس دنيا نفروختند تا ثابت كنند كساني كه دل در گرو دين و پيامبر رحمت و رافت دارند، هيچگاه دست از ولايت نائب بر حقش نميكشند، عمار و سلمان تبلور عيني خواص پيروز بودند؛ چرا كه در راه ولايت ثابت قدم و استوار باقيماندند.




























ارسال کردن دیدگاه جدید