آيا اين انديشه مشایی زلال است؟!
رئيس جمهور بسيجي و سختكوش؛ جناب آقاي احمدينژاد! مصاحبه بسيار زيباي شما در حضور دهها تن از خبرنگاران داخلي و خارجي و حاضر جوابي جنابعالي در تبيين مواضع امام و انقلاب و ايستادگي شما در برابر زياده خواهيهاي دشمنان، موجب مسرت و دلخوشي همه ملت ايران شد. مردم ما از اين كه رئيس جمهوري با اين ويژگيها را برگزيدهاند به خود ميبالند و شب و روز براي شما و دولت منتخبتان دعا ميكنند تا همچون 4 سال گذشته در اين دوره هم افتخار بيافرينيد و انقلاب را در دهه چهارم كه رهبر عزيزمان آن را دهه پيشرفت و عدالت ناميدند به بالاترين مراتب پيشرفت برسانيد. از آن جايي كه جنابعالي را رئيس جمهوري مردمي، برخاستهاز ميان مردم و از جنس مردم ميدانم، به خود اجازه ميدهم كه نسبت به برخي مواضع شما در اين مصاحبه، انتقاد داشته باشم و خدا ميداند كه در اين انتقاد چيزي جز رضاي خداوند متعال را نميطلبم.جنابعالي در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه ابتكار كه درباره سخنان اخير آقاي مشايي در جامعه وعاظ پرسيد، گفتيد: «كشور ما آزاد است و افراد ميتوانند اظهارنظر كنند. اما جنبههاي اخلاقي بايد رعايت شود و من خبر دارم چه كساني در كجا عليه دولت دست به تخريب ميزنند در حالي كه آقاي مشايي از نيروهاي خدوم است و انديشه زلالي دارد و از بهترين همكاران دولت است كه شب و روز كار ميكند و جالب است افرادي كه اين سخنان را درباره وي مطرح ميكنند راجع به كساني كه دست به بيتالمال ميبرند حرفي نميزنند...زندگي مشايي پاك است و بايد با استدلال وي را نقد كرد و با هوچيگري نميتوان برخورد كرد؛ انديشه مشايي قابل استفاده براي همگان است و افرادي كه اين حرفها را ميزنند تخطئه ميكنند ولي اين روشهاي برخورد مدتها است كه سوخته است.»
جناب آقاي رئيس جمهور!
ترديد ندارم كه جنابعالي مرا ميشناسيد و حتماً ميدانيد كه بنده و دوستانم بدون كوچكترين چشمداشت و فقط براي رضاي خدا براي موفقيت شما در انتخابات نهم و دهم نهايت تلاش خود را به كار گرفتيم و يكي از دلايل حمايت از شما شعار دولت اسلامي، عدالتطلبي، پاكدستي و ساده زيستي و مبارزه شما با مفاسد و مفسدان اقتصادي بود و در اين راستا نيز تاكنون در جهت مقابله با مفسدان دهها مقاله و صدها سخنراني داشتهام، پس خودتان ميدانيد كه انتقاد ما از مشايي و يا جنابعالي، از سنخ كساني نيست كه به شما كينه ميورزند و چون دستشان خالي است فقط به مشايي و نقد وي ميپردازند و در دستگاه خودشان نيز دهها نفر امثال مشايي وجود دارد. ما جزو آن دسته از منتقدان هستيم كه دلمان براي نهالي كه كاشتهايم ميسوزد و از اين كه خداي نكرده دچار آفتي شود به شدت نگرانيم و اجازه بدهيد، نگراني خودمان را بيان كنيم.
جناب دكتر احمدي نژاد!
ممكن است آقاي مشايي در حوزه كاري خودش كه كار اجرايي دفتر است، از بهترين همكاران شما باشد و به همين دليل هم هر روز از دست شما مسؤوليت جديدي دريافت ميكند، ولي بحث ما بر سر مواضع فكري ايشان است. آيا جا ندارد كه در برابر پرسش خبرنگار يك بار هم احتمال خطاي ايشان را مطرح كنيد و بگوييد انسان جايز الخطاست، ممكن است در برخي موارد هم اشتباه كرده باشد بهايشان تذكر داده و ميدهم . حتماً به ياد داريد كه حضوراً هم در استانداري قم به جنابعالي گفتم كهاشكالات ما از نوع عقيدتي است، براي ما اشخاص مهم نيستند؛ بلكه فكر و انديشه مهم است. ما پلوراليزم ديني را حرف باطلي ميدانيم خواه از زبان سروش بيان شود، خواه از زبان مشايي. خواه با تابلوي اصولگرايي بيايد يا با تابلوي اصلاحطلبي. صحبت كردن درباره انبياي الهي و تحليل مديريت آنها يا حكومت امام زمان(عج) سرمايه علمي ميخواهد و به چند شنيده پاي منبر نميتوان اكتفا كرد. شما گفتيد كشور ما آزاد است و هركس ميتواند حرف خودش را بزند و ديگران بيايند آن را نقد كنند. اين سخن درستي است، ولي آيا به نظر شما به عنوان يك رئيس جمهور مكتبي، هر كس ميتواند به بهانه آزادي بيان و اينكه ديگران ميتوانند آن را نقد كنند، هر آنچه را كه ميخواهد درباره دين و مقدسات و اهل بيت بيان كند و در محافل و رسانهها منتشر نمايد؟! همه مشكل ما با دولت اصلاحات بر سر همين مسايل بود كه به همين بهانه آزادي بيان، مقدسات مردم را مورد هجمه قرار ميدادند و حمايت ما از دولت جنابعالي به خاطر دفاع از گفتمان اسلام و انقلاب و طرح دولت اسلامي بوده است. آيا تاكنون به اين انديشيدهايد كه چرا خروج افراد از مسير حق به تدريج صورت گرفته است؟ ممكن است اين گونه حرفها آغاز يك انحراف باشد؛ ازاين رو چنانچه جلوي آن را نگيريد چه بسا آسيبهاي جدي به دولت شما وارد شود و مع الاسف جنابعالي نيز بعضاً با زدن مهر تأييد بر اين گونه حرفهاي مشايي، آنها را قابل استفاده ميدانيد. بهراستي آيا اين سخنان مشايي كه در چند سال اخير بيان كرده و ما در هفته نامه پرتو بعضاً به نقد آن پرداختهايم، جاي تحسين دارد يا سرافكندگي؟!
1. مصاحبه با سيماي جمهوري اسلامي مبني بر تصميم سازمان ميراث فرهنگي درباره تعمير 500 كليسا و چندين كنيسه و ثبت 12 كليسا به عنوان اثر فرهنگي ايران در سازمان ملل.
2. اظهارات وي در مراسم توديع و معارفه معاون سازمان ميراث فرهنگي مبني بر اينكه “اين انحراف است كه كسي زيبايي را در فرار از انسانها جستوجو كند؛ چرا كه نبايد ورود يك گردشگر خارجي به كشور، ما را به هراس بيندازد. هنوز فكر ميكنند روسري يك ذره تكان بخورد، همه عالم به هم ميريزد، در حالي كهاين توهمه، دروغه” و “زيبايي وسيله شيطان نميشود، اين منطق خيلي وارونهاست. منجلاب وسيله شيطان است، سياهي، فقر، زشتي، پلشتي و پليدي وسيله شيطان است...؛ در زيبايي و علم بايد خدا را جستوجو كرد، در قدرت بايد خدا را جستوجو كرد، عرفان اين است” (18/2/87 پرتو سخن به نقل از خبرگزاري فارس)
3. به گزارش خبرگزاري فارس، 2/05/87رئيس سازمان ايرانگردي و جهانگردي با تأييد خبر قبلي اين خبرگزاري به نقل از وي كه آمده بود “ما با مردم امريكا و اسرائيل دوست هستيم” گفت: “براي هزارمين بار و قويتر از گذشته اعلام ميكنم كه ما با همه مردم دنيا دوست هستيم حتي مردم امريكا و اسرائيل” اين در حالي است كه پس از دفاع جنابعالي از مواضع مشايي و توجيه سخنان وي در مصاحبه مطبوعاتي مبني بر اين كهاين موضع نظام است، مقام معظم رهبري اين گونه سخنان را حرف “غلطي” دانستند.
4. آقاي مشايي در نشستي مطبوعاتي در كاخ گلستان، ميگويد: “مردم ايران با مردم امريكا فرقي ندارند”.(پرتو 23/مرداد87 )
غصه سراسر وجود انسان را فرا ميگيرد وقتي ميبيند يك مسؤول جمهوري اسلامي براي اعلام دوستي با مردم امريكا، مردم شهيد پرور ايران را تا اين حد تنزل مي دهد!
5. مشايي در يكي از اظهاراتش كه فيلم آن نيز موجود است، دوران اسلام خواهي را به دوران اسب سواري تشبيه كرده! ميگويد: همانگونه كه دوران اسب سواري پايان يافته، دوران اسلامخواهي نيز خاتمه يافتهاست؛ البتهاين به معناي آن نيست كه اسب سواري ديگر وجود ندارد، وجود دارد ولي دورانش پايان يافتهاست؛ اسلام هم همينطور!
وي در جايي ديگر درباره پلوراليزم ديني هم نظريه پردازي كرده ميگويد: همهاديان برحقاند!
6. “مطمئن باشيد و من از سر يقين ميگويم و هر كسي اختلاف دارد ميتوانم با او گفتوگو كنم. هيچ راهي براي هيچ فردي، هيچ نبي و هيچ مرسلي براي تحقق عدالت وجود ندارد الا اينكه علم را بگستراند. اگر امام زمان(عج) موفق ميشود به توسعه عدالت در دنيا، راهش توسعه علم است.”
از اين جمله بر ميآيد كه آنچه درباره مديريت حضرت نوح(ع) گفته كه مديريت نداشتهاند بيان اعتقاداتش ميباشد؛ چرا كه او معتقد است فقط امام زمان(عج) مديريت توسعه عدالت دارد و آن هم به دليل توسعه علم است!
7. علاوه بر مسايل اعتقادي، مردمي كه ميشنوند آقاي مشايي دهها ميليون تومان پول مملكت را به هنرپيشه معلومالحالي كه هنر او در خدمت بهاسلام و انقلاب هم نيست وام داده (انشاءا... كه بلا عوض نباشد) و يا با هنرپيشههايي مثل خانمها “م. الف” و “م. ك” ديدار رسمي ميكند، در مقابل ديگران سرافكنده ميشوند و جوانه اميد در دلشان به زردي ميگرايد.
جناب آقاي رئيس جمهور!
گذشتهاز اينگونه حرفهاي سخيف آيا تاكنون فكر كردهايد چرا برخي حرفهاي ايشان دو پهلو و قابل چند نوع برداشت است؟ آيا ايشان نميتواند شفاف حرف بزند يا نميخواهد؟ اگر نميتواند چه لزومي دارد كه درباره دين و ارزشهاي اسلام و انقلاب سخن بگويد و اگر عمداً مبهم و دو پهلو سخن ميگويد چرا؟ آيا جا ندارد كه لااقل به وي تذكر دهيد كه شفاف سخن بگويد؟
شايد يكي از دلايل دستور مقام معظم رهبري مبني بر ملغي شدن حكم انتصاب وي به معاونت اول رياست جمهوري اينگونه تفكر و عملكرد باشد. در صورتي كه به ملاك اين حكم توجه نماييد، همان ملاك در ساير سمتها نيز جاري است، در اين صورت ديگر نميتوان وي را از بهترين همكاران در دولت دانست. و عجيب اينكه در بين موكلان شما در سراسر كشور كمتر كسي را ديدم كه با شما در اين موضوع هم نظر باشد، بلكه به عكس، در همه سخنرانيها تنها انتقاد جدي مردم به شما موضوع مشايي است كه البته ما نيز هيچ پاسخي براي آن نداريم.
اصل حكم حكومتي مقام معظم رهبري از اين قرار است: ”با سلام و تحيت، انتصاب جناب آقاي اسفنديار رحيم مشايي به معاونت رئيس جمهور برخلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است. لازم است انتصاب مزبور ملغي و كان لم يكن اعلام گردد.”
در پايان باز هم عرض ارادت خود را به جنابعالي و دولت منتخبتان ابراز ميدارم و با وجود اين انتقاد، دولت خدمتگزار شما را با هيچ دولتي قابل مقايسه نميدانم و شب و روز براي جنابعالي دعا ميكنم و اميدوارم با يك تصميم مقتضي اين شبهه را نيز از ذهن مردمي كه با عشق به شما راي دادند پاك كنيد.




























ارسال کردن دیدگاه جدید