تحليلي بر تأثير و تأثرات يهوديت و عرب جاهلي

تبيین: مقاله (يهود در جزيرةالعرب پيش از اسلام: تحليلي بر تأثير و تأثرات يهوديت و عرب جاهلي) نوشته دکتر امیر خواص که درنشریه علمی پژوهشی (معرفت اديان ) انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت دریافت اصل مقاله مي‌توانند اینجا کلیک کنند.

 

چکيده
هرچند خاستگاه شکل گيري يهوديت در سرزمين اعراب نبوده است، اما حوادثي که بر بني اسرائيل گذشت موجب پراکندگي آنها گرديد. از جمله مکان هايي که يهوديان به آنجا مهاجرت کردند، شبه جزيرة عربستان بود. در اين پژوهش تاريخي، حضور و فعاليت ها و تأثير و تأثرات يهوديت در ميان اعراب در زمان جاهليت تا ظهور اسلام بررسي مي شود.
يهوديت آييني است که پس از حضرت موسي عليه السلام به مرور رنگ قومي به خود گرفت و پيروان اين آيين، اعتقادي به تبليغ و ترويج آيين خود ندارند. بنابراين، حضور آنها در ميان اعراب در عصر جاهليت، عواملي غيرارادي داشته است. اما اين حضور هم تأثيراتي بر اعراب داشته و هم از آنها تأثير پذيرفته است. اين مقاله، با رويکرد تاريخي به بررسي اين موضوع مي پردازد.

مقدمه
يهوديت به عنوان ديني كه با رسالت حضرت موسي عليه السلام پا به عرصة هستي گذارده، حوادث بسياري را از سر گذرانده است. در سه دورة تاريخي، حوادث تلخي بر اين آيين گذشت.
در اين پژوهش، به اجمال وضعيت حضور آيين يهوديت و پيروان اين دين در عصر جاهليت و تعامل آنها با اعراب عصر جاهلي، با رويكرد تاريخي بررسي شده است.
آيين يهود
بني اسرائيل قومي است كه سرآغاز آن حضرت ابراهيم عليه السلام است و نسب همه انبياي بني اسرائيل نيز به او مي رسد. ازاين رو، به آن حضرت شيخ الانبيا گفته مي شود. در عهد عتيق نسب حضرت ابراهيم عليه السلام اين گونه بيان شده است: ابراهيم بن تارخ بن ناحور بن سروج بن رعو بن فالج بن عامر بن شالح بن ارفكشاذ بن سام بن نوح عليه السلام (سفر پيدايش 11: 26-10).
اعراب حجاز منسوب به دو فرزند حضرت اسماعيل عليه السلام، يعني ناباط(نبايوت) و قيذار(قيدار) هستند. اما حضرت اسحاق عليه السلام كه جد انبياي بني اسرائيل است، از همسر خود صاحب دو فرزند همزمان شد. فرزند اول را عيسو(به معناي پرمو) ناميدند؛ زيرا بدنش پوشيده از مو بود. فرزند دوم را، كه بلافاصله پس از او به دنيا آمد، يعقوب (يعني تعقيب كننده) نام نهادند (همان، 25: 26-19)، كه بعدها به اسرائيل ملقب شد؛ يعني كسي كه بر قهرمان پيروز شد. حضرت يعقوب، از چهار همسري كه اختيار كرد، صاحب دوازده پسر شد.
بر اثر حادثة درگيري حضرت موسي عليه السلام با يكي از قبطي هاي اهل مصر و كشته شدن آن حضرت مجبور به ترك مصر شده و به سوي مدين مي رود. پس از ده سال به همراه همسر خود به سوي سرزمين مصر باز مي گردد و در دامنه كوه، صداي خداوند را كه از ميان بوته مشتعلي با او سخن مي گفت، شنيده و به پيامبري برگزيده مي شود. بدين صورت، با پيامبر شدن آن حضرت، دين موسوي شكل مي گيرد.
لازم به يادآوري است كه دين يا شريعت موسوي، پس از حادثة جلاي بابل، كه به كشته و تبعيد شدن اسباط بني اسرائيل منجر شد و تنها سبط يهودا در فلسطين باقي ماندند، تغيير نام يافت و به يهوديت مشهور شد.
اصل وجود دين در دوران جاهليت
در دوران جاهليت بت پرستي به شكلي رايج بود كه نزد ساير اقوام سامي قديم نيز رواج داشته است. البته در دوران جاهليت، به ويژه در اواخر اين دوره، يهوديت و مسيحيت در سرزمين عربستان نفوذ يافته بود و دين حنيف نيز از زمان حضرت اسماعيل عليه السلام به بعد در اين سرزمين حضور داشته است.
عرب در تورات و عهد عتيق
واژۀ عرب از جهت اشتقاق، واژه اي سامي است به معناي صحرا يا مقيم صحرا و تقريباً هيچ گونه معناي قومي و نژادي ندارد. نخستين بار كه تورات اين واژه را به معناي خاص آن آورده است، در كتاب ارميا است (25: 24)؛ آنجاكه عبارت شاهان عرب را به كار مي برد. دوران پيامبري ارميا، بين سال هاي 586 و 634ق.م بوده است و پادشاهاني كه از آنها سخن مي گويد، به احتمال قوي شيوخ شمال عربستان و صحراي شام بوده اند. از اين نكته كه از واژۀ عرب در موارد بسياري از عهد عتيق ياد شده است، مي توان به پيوند عبرانيان با اعراب پي برد.
ورود يهود به سرزمين اعراب
جواد علي در تاريخ مفصل خود مي گويد: هجرت برخي از يهوديان به اطراف يثرب و بلندي هاي حجاز، در اثر ظهور امپراطوري روم و غلبه آنها بر بلاد شام بوده است كه يهوديان را وادار به فرار به اطراف يثرب كرده است .
فيليپ خليل احتمال مي دهد كه ورود يهوديان به عربستان، در اثر تصرف فلسطين و ويراني معبد در سال 70م بوده باشد .
علي احمد صالح مي گويد: ما دقيقاً نمي دانيم يهوديان چه زماني وارد شبه جزيرة عربستان شده و تطور يافته است، اما معلوم است كه يهوديان در طي چند موج، وارد جزيره شده و در بخش هاي مختلف مانند تيماء، خيبر و... ساكن شده اند.
مكان هاي استقرار يهود در جزيرة العرب
يهود در يمن، يمامه، عروض و... استقرار يافته و تاجراني از ايشان در مكه مقيم بوده اند. برخي از يهوديان نيز به سوي اعراب شرقي رفته و از سمت عراق در مواضعي از خليج فارس ساكن شدند و با اهالي آنجا و اهالي باطن جزيره به تجارت پرداختند.
وادي القري نيز از مكان هاي سكونت يهود بوده است. همچنين در طائف، طايفه اي از يهود زندگي مي كردند كه از يمن و يثرب طرد شده بودند و به طائف آمده و مشغول تجارت شدند (همان، ص 530، به نقل از فتوح البلدان بلاذري). همچنين از جمله مكان هاي استقرار يهود تيماء بوده كه محلي زيبا و راه مهمي براي تجارت بوده كه يهود در آنجا ساكن شده و به زراعت مي پرداختند. عده اي هم در تبوك ساكن شدند كه پس از ظهور اسلام در سال نهم هجري، با پيامبر مصالحه كرده و حاضر به پرداخت جزيه شدند.
قبائل و زعماء يهود در جزيرة العرب
جواد علي مي گويد: برخي از قبائل عرب، كه اخباريون ذكر كرده اند قبايل يهودي حقيقي بوده اند و از فلسطين به عربستان هجرت كردند. اما برخي از آنها از اصل يهودي نبودند، بلكه قبايل عربي بودند كه به دين يهود وارد شدند، بخصوص قبايلي كه داراي نام هاي عربي اصيل بوده اند. برخي از اين نام ها با وثنيت سروكار دارند و ظاهراً به دليل همجواري با يهوديان و يا اختلاط و دخول در قبايل آنها يهودي شدند.
يكي از قبائل يهود بنوقينقاع بود كه از شجاع ترين قبايل يهودي بوده و از جهت مال و ثروت، غني ترين محسوب مي شدند و در صدر اسلام از جهت كينه عليه اسلام پيشرو بودند، به ساختن زيوآلات اشتغال داشتند و در مكاني به نام طحان در اطراف مدينه ساكن بودند.
قبيله بنوالنضير، كه قبيله بزرگي از يهود بودند و منسوب به هارون، برادر حضرت موسي عليه السلام بودند، كه در اطراف مدينه زندگي مي كردند .ايشان در ناحيه عوالي مدينه، نزديك قباء و اهل زراعت و زمين بوده اند و بهترين مزارع خرماي مدينه مربوط به ايشان است.
قبيله بنوقريظه، كه در فاصله دورتري نسبت به ساير قبايل، از مدينه زندگي مي كردند.
وقتي اوس و خزرج، بعد از خراب شدن سد مأرب به اطراف مدينه آمدند، نخيلات و... در دست يهوديان بوده و از اين راه بر ديگران غلبه داشتند. اوس در جنوب و شرق يثرب و خزرج در شمال غربي يثرب و مجاور قبيله بني قينقاع مستقر شدند. گرچه اوس و خزرج، با هريك از اين سه قبيله هم پيمان مي شدند، اما چون مال و ثروت در دست يهوديان بود، جنگي بين آنها درگرفت و اوس و خزرج آنها را به قتل رساندند. يهود كه ذليل و متفرق شدند، از شدت ناراحتي از دست رئيس خزرج، يعني مالك بن عجلان، صورت و تصوير او را در بيعه هاي خود كشيده بودند و او را لعن مي كردند.
عده اي از يهوديان هم در خيبر زندگي مي كردند. يهود خيبر معروف به شجاعت بودند. خيبر لفظي عبراني است و در عربي به معناي حصير مي باشد.
حصن هاي يهود
يهوديان خيبر براي خود قلعه ها و حصوني ساختند و در آنجا زندگي مي كردند تا از حملات اعراب در امان باشند. برخي گفته اند: در خيبر هفت حصن ساخته بودند.
در فدك هم قبايلي از يهود بودند كه رئيس آنها در هنگام ظهور اسلام، فردي به نام يوشع بن نون بوده است . سموئيل بن غريض بن عاديا در خيبر بود. وي حصن خاصي براي خود به نام ابلق ساخت و با عشيره و اتباعش در آنجا زندگي مي كرد.

مشاغل يهود و آداب آنها در جاهليت

يهوديان در زمان جاهليت، بيشتر به زراعت و كشاورزي مي پرداختند. همچنين به طلاسازي و اسلحه سازي نيز اشتغال داشتند. همچنين آنان به رباخواري و قرض ربوي دادن هم مشهور بودند.
يهوديان جزيرةالعرب حرمت روز شنبه را نگه مي داشتند و رعايت آن واجب بوده است. هر كس در روز شنبه كار مي كرد، مرتكب جرم عظيمي شده بود.
يهود يثرب براي اعلام نمازها، اعياد و حوادث مهم از شيپور استفاده مي كردند.
يهودي ها در نظام سياسي و اجتماعي، نسبت به رؤساي خود خاضع بودند و مواجب ساليانه خود را به آنها مي پرداختند.

سيطره جويي يهود در جاهليت

از زماني كه يهوديان به جزيزة العرب آمدند، تلاش كردند كه بر ديگران سيطره و تسلط پيدا كنند. آنها براي اين كار از سه راه و وسيله استفاده كردند:
1. عقيده ديني؛ يعني ادعا كردند كه ما اهل كتاب آسماني هستيم، ولي اهل يثرب دائماً قائل به وثنيت بوده و بت مي پرستيده اند.
2. مال و ثروت؛ يهوديان از مال و ثروت در سه حوزه استفاده مي كردند: زراعت؛ قرض ربوي؛ كنز و ذخيرة طلا و نقره براي خريد حله و تجارت با آن.
3. مكر و فريب و خدعه؛ مثلاً بين اوس و خزرج، اختلاف و نزاع ايجاد كرده و آنها را به جان هم مي انداختند. هرگاه اين آتش خاموش مي شد، يهوديان اين آتش را دوباره زنده مي كردند.
امروزه نيز صهيونيست ها از همين راه ها به سيطره جويي و آتش افروزي در جهان اسلام و غير اسلام مشغول هستند.

تأثير و تأثر يهود و اعراب جاهلي

يهوديان چون دين خود را دين قومي و خود را قوم برگزيده مي دانستند، كسي را به دين خود دعوت نمي كردند. ايشان همواره به دنبال جمع مال بوده و از جنگ و درگيري خودداري مي كردند، مگر اينكه خطري آنها را تهديد مي كرد.
يهوديان تلاش مي كردند در مناطقي ساكن شوند كه راه مواصلات تجاري(دريايي و خشكي) بود و با جمع مال و ثروت نزد رؤساي قبايل نفوذ مي كردند و ازآنجاكه در رباخواري افراط مي كردند. عدۀ بسياري از مردم از آنها تنفر داشتند. ازاين رو، تأثير آنها محدود به اعرابي بود كه با آنها در ارتباط بودند و از اين جهت، يهوديان در عصر جاهليت، شبيه يهوديان عصر كنوني بوده اند كه محبوبيتي در ميان مردم نداشتند. يهود نزد اعراب جاهلي به اليهود و بني اسرائيل معروف بودند.
يهود حجاز رنگ عربي به خود گرفته بودند. مثلاً لباس عربي مي پوشيدند و با اعراب ازدواج مي كردند و از زبان عربي استفاده مي كردند.
اعراب، يهوديان را به دليل صناعت و تجارت تحقير مي كردند. شايد به همين دليل، اعراب گمان مي كردند يهوديت دين صناعت است. پس مي توان گفت: تأثير يهوديت در ميان اعراب هم از بعد عملي و هم نظري محدود بوده است.
برخي از مستشرقان مدعي شده اند كه يهود حجاز، يهوديان اصيل نبوده اند، بلكه اعرابي بوده اند كه به آيين يهوديت درآمدند. که اين استدلال درست نيست.
برخي از اعراب در پاره اي از احكام، از يهوديان پيروي مي كردند. مانند رجم كردن زاني، اعتزال از زنان در هنگام حيض، فراخواني براي عبادت با شيپور، روزة روز عاشورا و... . يهوديان، علاوه بر اينكه از نظر ديني تأثيراتي در ميان اعراب داشته اند، در حوزة زراعت و تجارت و حفر قنوات و تربيت چارپايان و پارچه بافي و... نيز تأثيراتي داشته اند.

شعر و شعراي يهود در عصر جاهليت

جواد علي مي گويد: با مطالعة اشعار يهود در عصر جاهليت، مطالبي در ميان اشعار آنها به چشم مي خورد كه با اشعار عرب جاهلي تفاوت دارد؛ آن نكات عبارت است از تمايل شعر يهود به سخن گفتن از اخلاقيات مانند انصاف، حكم به عدالت و حلم و صداقت و...
معروف ترين شاعر، سموئيل بوده است كه ضرب المثل در وفاي به عهد و حفظ امانت بوده است؛ زيرا طبق نقل، وي حاضر شد پسرش كشته شود، اما امانت امرؤالقيس را به حارث بن ابي شمر يا حارث بن ظالم تحويل ندهد.
در معجم مرزباني نيز افراد ديگري در شمار شعراي يهود در عصر جاهليت شمرده شده اند، مانند ابوياسر النضيري، ابوالقرثع اليهودي، عمرو بن ابي صخر بن ابي جرثوم يهودي، ابوخمضه، كعب بن اسد بن سعيد القرظي و مالك بن عمر النظيري. اشعار اين شعرا، كه به زبان عربي سروده شده است، نشانگر تأثيرپذيري يهوديان از زبان و ادبيات عربي بوده است و از ظرفيت هاي اين زبان، براي انتقال فرهنگ خود بهره مي گرفتند.

نتيجه گيري

يهوديان از جمله تأثيراتي كه يهوديان از اعراب پذيرفتند، عبارتند از: 1. نوع پوشش؛ 2. استفاده از زبان و ادبيات عربي؛ 3. تن دادن به ازدواج با اعراب و پذيرش برخي از آداب و رسوم آنها. هرچند در بسياري از اين دوران، با مكر و فريب و خدعه تلاش داشتند تا از ديگران بهره كشي كرده و حتي اعراب را به جان هم بيندازند. اين ويژگي در عصر حاضر نيز از سوي صهيونيست ها كاملاً مشهود است. در مقابل، اعراب نيز از يهوديان متأثر شدند. از جمله مي توان از اين موارد نام برد: 1. فرا گرفتن برخي از فنون كشاورزي؛ 2. فرا گرفتن برخي از صنايع و حرفه ها مانند پارچه بافي، تربيت چارپايان و حفر قنات؛ 3. فراگيري و انجام برخي از احكام ديني و مذهبي، مانند رجم زاني، اعتزال از زنان در هنگام حيض و....

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی