چرا اسرائیل توان حمله به تاسیسات اتمی ایران را ندارد؟/3 نشانه ضعف صهیونیست ها

سرویس سیاسی «فردا»؛

آمریکا و اسرائیل با سفر نتانیاهو به آمریکا بار دیگر می کوشند تا روابطشان را گرم نشان دهند. به همین دلیل است که اوباما در اجلاس آیپک کوشید با لفاظی های توخالی دل حامیان اسرائیل را به دست آورد تا از این طریق حمایت مالی شان را برای رقابت های آینده ریاست جمهوری اش به دست آورد. اما از آن سو رژیم صهیونیستی اخیرا برای چندمین بار احتمال حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را مطرح و این بار تاکید کرده که برای این کار، آمریکا و دیگران متحدانش را مطلع نخواهد کرد؛ اما آیا این رژیم از نظر توان نظامی و پتانسیل‌های سیاسی، امکان چنین کاری را خواهد داشت؟

*************************

خبرگزاری آسوشیتدپرس روز سه شنبه اعلام کرد که نخست وزیر و وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس در آستانه دیدار از واشنگتن، این پیام جدید را به بسیاری از مقام‌های ایالات متحده از جمله رییس ستاد مشترک ارتش، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، مدیر اطلاعات ملی و تعدادی از قانونگذاران ارشد آمریکایی اطلاع داده‌اند.

البته این تهدید، سابقه‌ای طولانی دارد و صهیونیست‌ها از دیرباز امیدوار بوده‌اند با بحرانی نشان دادن اوضاع، غرب را تحریک کنند که به جای رژیم صهیونیستی، آرزوی دست نیافتنی شان را محقق کند. هرچند جدی نگرفتن تهدیدهای این رژیم حتی از سوی متحدانش تا آنجا پیش رفت که سارکوزی و اوباما، رییسان جمهوری فرانسه و آمریکا، اواخر سال گذشته و در حاشیه نشست گروه ۲۰ در کن، بدون توجه به روشن بودن میکروفن مقابل خود، به تمسخر نخست وزیر رژیم صهیونیستی پرداختند و نتانیاهو را «دروغگویی» خواندند که ناچارند تحملش کنند!

حالا رژیم صهیونیستی یک گام هم پیش‌تر نهاده و می‌گوید در انجام حمله مصمم هستیم و زمان آن را به کسی نخواهیم گفت. مسلما این تهدید هم از سوی غرب جدی گرفته نخواهد شد، اما شاید این پرسش مطرح شود که چرا صهیونیست‌ها به جای عملی کردن سخن خود، در سال‌های اخیر، درست مانند کودک گستاخی که سعی می‌کند بزرگتر‌هایش را مرعوب کند، تنها با صدایی بلند‌تر به تکرار تهدیدهای قدیمی‌اش دست می‌زند؟

برای دست یافتن به پاسخ این سوال، باید به سه عامل «توان نظامی»، «شرایط سیاسی» و «کاربرد ابزار تروریسم» توجه کرد. این عوامل در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

توان نظامی

صهیونیست‌ها پیش از این دو بار به کشورهای دیگر (اوسیراک در عراق و دیرالزور در سوریه) حمله کرده‌اند. به دلیل ضعف رژیم صهیونیستی در صنایع موشکی آفندی و نیاز به دقت حمله برای انهدام تاسیسات، در هر دو بار، جنگنده‌های F-۱۵ و F-۱۶ این رژیم با پرواز طولانی، هدف‌های خود را بمباران کردند.

اما مقایسه پدافند هوایی عراق در سال ۱۳۶۰ یا پدافند هوایی سوریه در سال ۱۳۸۶ با توان نظامی ایران، چیزی است که مقام‌های رژیم صهیونیستی را به ورطه عصبانیت و تهدیدهای ناممکن افکنده است.

نیروی هوایی عراق در سال‌های آغازین جنگ تحمیلی علیه ایران و پیش از آنکه توسط کشورهایی چون فرانسه تا دندان مسلح شود، چیزی جز کلکسیون هواپیماهای پا به سن گذاشته روسی نبود. تنها یک هفته پس از آغاز جنگ، دو هواپیمای فانتوم (F-۴) ایرانی با حمله به تاسیسات اوسیراک، بخش‌های قابل توجهی از آن و پدافند همراهش را نابود کردند.

یک هفته پیش از این حادثه، یعنی درست یک روز پس از حمله صدام به ایران هم جنگنده‌های F-۵ و F-۴ ایرانی در عملیات موسوم به «کمان ۹۹»، فرودگاه‌ها و آشیانه‌های نظامی عراق در کرکوک، موصل، ناصریه، شعیبیه و چندین شهر دیگر را منهدم کرده بودند.

سپس در فروردین ۱۳۶۰، نیروی هوایی ایران با نفوذ به پایگاه هوایی الولید در غربی‌ترین نقطه عراق، نزدیک به ۵۰ هواپیمای عراقی را نابود و کل پایگاه را با خاک یکسان کرد.

در چنین شرایطی، بمباران تاسیسات اتمی اوسیراک در خرداد ۱۳۶۰ آنهم برای بار دوم (!) آسان‌ترین ایده‌ای بود که می‌توانست به ذهن رژیم صهیونیستی خطور کند.

در مورد سوریه، فارغ از اینکه آنچه صهیونیست‌ها بمباران کردند نیروگاه بود یا هر چیز دیگر، شرایط نظامی کاملا متفاوت بوده است. سوریه با داشتن جنگنده‌هایی چون «میگ ۲۹»، روی کاغذ می‌توانست مقابل اف ۱۵‌ها و اف ۱۶‌های صهیونیستی بایستد. اما چیزی که سوریه‌ای‌ها را غافلگیر کرد، استفاده صهیونیست‌ها از پارازیت الکترونیکی برای مخدوش کردن رادارهای این کشور بود.

با این همه، صهیونیست‌ها از توان بالای ایران در جنگ الکترونیک آگاهند. علاوه بر اینکه نبرد الکترونیک از دیرباز در برنامه‌های کلاسیک ارتش ایران جای داشته، امروز رشته جنگال (جنگ الکترونیک) به عنوان یک رشته تحصیلی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تدریس می‌شود. تل آویو می‌داند که کور کردن سامانه‌های الکترونیکی جنگنده‌های این رژیم در قیاس با نشاندن پهپاد رادارگریز آمریکایی (RQ-۱۷۰) بیشتر شبیه به نوعی سرگرمی یا تمرین نظامی است.

رژیم صهیونیستی این را نیز به خوبی می‌داند که حتی اگر بتواند رفت و آمد طولانی جنگنده‌ها و هواپیماهای سوخت رسان خود به ایران را مدیریت کند، هواپیما‌هایش هرگز به تاسیسات هسته‌ای ایران نخواهند رسید و در لحظه ورود به آسمان ایران یا توسط قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا مورد حمله موشکی قرار خواهند گرفت یا توسط F-۱۴‌ها، میگ‌های ۲۹ و صاعقه‌های نیروی هوایی به زمین نشانده خواهند شد.

استفاده از ابزار تروریسم

رژیم تل آویو در دو سال اخیر، سه دانشمند هسته‌ای ایران را با همکاری گروهک تروریستی مجاهدین خلق به شهادت رسانده و آشکارا از سوی محافل صهیونیست در سراسر جهان تشویق شده است.

رژیم صهیونیستی اگر لحظه‌ای احساس می‌کرد که می‌تواند به کشوری قدرتمند چون ایران تعرض نظامی کند، هرگز به ابزار پیچیده و پرهزینه تروریسم متوسل نمی‌شد. اصولا استفاده از تروریسم، نماد ناتوانی در مقابل قدرتی بر‌تر است. القاعده هرگز نمی‌تواند با ابزارهای غیرتروریستی مقابل ایالات متحده بجنگد. گروه «اتا» در اسپانیا یارای مقابله نظامی مستقیم با ارتش این کشور را ندارد. ببرهای تامیل در سریلانکا، لشکر طیبه در پاکستان و... نیز حکایت مشابهی دارند.

کابرد تروریسم توسط صهیونیست‌ها کافی است که به ضعف نظامی و راهبردی این رژیم در مقابل ایران پی ببریم.

 

رژیم تل آویو امروز از شمال با لبنانی روبروست که از سال ۲۰۱۱ به این سو، علاوه بر حزب الله، دولت نیز در آن به نوعی وارد صف مقاومت در برابر زورگویی‌های صهیونیستی شده است.

همچنین از زمان سرنگونی حسنی مبارک در مصر، قدرت مانور صهیونیست‌ها از ناحیه جنوب هم تا اندازه‌ای کاسته شد.

در داخل، مذاکرات سازش با گروه فتح متوقف شده و هیچ یک از دو طرف علاقه‌ای به ادامه آن ندارند. حماس هم بهمن ماه امسال برای همه روشن کرد که تحت هیچ شرایطی حاضر نیست موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد.

در عرصه خاورمیانه، رژیم صهیونیستی برای دشمنی با سوریه، با برخی کشورهای عرب منطقه، وارد ائتلافی نانوشته شده است و علاقه‌ای ندارد که توجه را به جایی دیگر منحرف کند.

و بالاخره در عرصه بین المللی، فشار ناشی از بحران‌های مالی اتحادیه اروپا و افزایش بهای نفت سبب شده درگیری نظامی، آن هم در منطقه‌ای نفت خیز، آخرین کابوسی باشد که به خواب پریشان کشورهای غربی خطور کند.

رژیم صهیونیستی به معنای واقعی کلمه برای حیات خود دست و پا می‌زند. این رژیم یک بار در سال ۲۰۰۶ طعم تلخ رویارویی نظامی با حزب الله لبنان را چشیده و مسلما می‌تواند مفهوم درگیری نظامی با کشوری بزرگ چون ایران را تصور کند. درست به همین دلیل است که سران کشورهای غربی اظهارات تهدیدآمیز تل آویو را به سخره می‌گیرند. مردم و رسانه‌های گروهی جهان هم وقتی سخنی بار‌ها و بار‌ها تکرار شد، به تدریج حساسیت خود را به آن سخن از دست می‌دهند. هرچند نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، به مقتضای وظیفه ذاتی خود، هر نوع تهدید فرضی را هم جدی می‌گیرند و واکنش‌های پدافندی و پاسخ‌های آفندی متفاوت را از پیش تمرین می‌کنند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی