ارزيابي يافتههاي سفرنامهنويسان خارجي از وضعيت شيعيان ايران عصر قاجار
تبيین:مقاله (ارزيابي يافتههاي سفرنامهنويسان خارجي
از وضعيت شيعيان ايران عصر قاجار(مطالعة موردي: اوژن اوبن و مادام کارلا سرنا)) نوشته مريم سعيديان جزي(1) و پروين حقي(2)، که دردو فصلنامه علمی پژوهشی (تاریخ اسلام در آینه پژوهش) انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت دریافت اصل مقاله ميتوانند اینجا کلیک کنند.
چکيده
در اين مقاله، آثار دو تن از سياحان اروپايي (مادام کارلاسرنا و اوژن اوبن)، که در دوران قاجار به ايران آمدند بررسي شده و در نهايت اين نتيجه به دست آمده است كه اين دو غالباً نگاهي صرفاً روايتگرانه و مبتني بر مشاهدات ناقص خود از آداب و مناسک ايرانيان شيعي داشتهاند و همين موجب شده تا از يكسو، آنها را حمل بر مذهب تشيع كنند، و از سوي ديگر، در شرح برخي از اصول اعتقادي شيعيان دچار خطا شوند.
مقدمه
سفرنامهها از جمله مهمترين اسناد تاريخي و مردمشناسي است که در شناخت فرهنگ و هويت تاريخي و ديني هر ملت نقش مهمي دارد؛ آنچه ضروري مينمايد تحليل و بررسي سخنان اين سياحان دربارة مذهب تشيع است تا روشن شود که مذهب رسمي ايران در اين سفرنامهها چگونه انعکاس يافته و شناسههاي مذهبي ايرانيان چگونه توصيف و ترسيم شده است؟
بررسي مفاهيم تحقيق
الف. شيعه: اين کلمه بهطور مشخص، اصطلاحي براي پيروان امام علي (علیه السلام) است.
ب. استشراق: مجموعه تلاشهاي علمي غربيان براي شناسايي شرايط جغرافيايي، منابع، تاريخ، آداب، سنن، فرهنگ، اديان و تمدن کشورهاي مشرق زمين است.
ج. سفرنامه: نوعي گزارش است که نويسنده در قالب آن، مشاهدات خود از راهها، فاصلههاي بين شهرها و مناطق و مظاهر حيات اجتماعي در شهرهاي گوناگون را شرح ميدهد.
د. قاجار: قاجار ايل ترک زبان ايران و از طايفههاي قزلباش که در زمان صفويه در استرآباد (گرگان) اسکان داده شدند و خود شامل چندين طايفه بودند (مانند قوانلو، دَوَلُو، سپانلو). برخي از سران آن از اواخر دوران صفويه مدعي سلطنت شدند و سرانجام، آقامحمدخان سلسلة «قاجاريه» را تأسيس کرد (ح ۱۲۰۰ق/ ۱۱۶۴ش). آخرين شاه قاجار، احمدشاه، به وسيلة مجلس مؤسسان جايش را به سلسلة پهلوي داد (۱۳۰۴ش).
ه.. اوژن اوبن (Eugene Aubin) (تولد 1863م): وي اهل فرانسه و نام اصلياش کولار دسکو است.
او در مدت دو سال اقامت خود در ايران، از شهرهاي آذربايجان، کردستان، اصفهان، کرمانشاه و بغداد ديدن کرد که نتيجه آن تأليف سفرنامهاي با عنوان «ايران امروز» است که يک فصل از آن را به مذهب تشيع اختصاص داده است.
و. مادام کارلاسرنا (Mme Carla Serena): وي زن جهانگرد ايتاليايي است که در نوامبر 1877م /1294ق، مصادف با سيامين سال سلطنت ناصرالدينشاه به ايران آمد.
دو کتاب وي با عنوان يک زن اروپايي در ايران و آدمها و آيينها در ايران حاصل مسافرت او به ايران است که در سال 1883م در پاريس به چاپ رسيد. اين اثر از اطلاعات اجتماعي خوب و مفيدي برخوردار است.
انگيزه و هدف تأليف سرنا و اوبن
اوبن و سرنا، بهويژه اوبن، با مقايسة گزارههاي متعدد بين تشيع و مسيحيت درصدد بودهاند تا شباهت بين اديان را ثابت کرده، به اين نتيجه برسند که برتري دين اسلام نسبت به ديگر اديان معنا ندارد. اوبن از اين طريق، در برخي قسمتها، مسيحيت را معرفي و تبليغ کرده است. او روايات شيعه و اهلسنت را در تقابل با يکديگر بيان ميکند تا خوانندة کتابش هيچگاه به يک نتيجة واحد دربارة عقايد مسلمانان نرسد و تنها اختلاف و ناپيوستگي بين فرق مختلف مسلمانان در ذهنش متصور گردد. سرنا نيز در جهت اين هدف، مذهب شيعه را مذهبي خرافي و مخالف با عقل و منطق معرفي کرده است.
طرح و ارزيابي مسائل تشيع از منظر اوبن و سرنا
اول. مفهوم و تاريخ پيدايش تشيع
اوبن معتقد است: تاريخ پيدايش تشيع مربوط به صدر اسلام و پس از رحلت رسول خدا(صلوات الله علیه و آله بوده و از همان آغاز، اختلاف بر سر جانشيني، سبب ايجاد دو فکر شد که در برابر هم قرار داشتند: يکي «تداوم جانشيني از نسل منحصر به خود پيامبر» و ديگري «انتخاب خليفهاي با آراء خود مسلمانان».
اما سرنا برخلاف نظر اوبن، تاريخ پيدايش شيعه را در زمان خلافت امام علي(علیه السلام) و در نتيجة اقدامات کينهجويانه و ساختارشکنانة آن حضرت (برکناري کارگزاران عثمان و برخورد با معاويه و عمرو عاص) در برابر مخالفانش ميداند.
اوبن دربارة تاريخ پيدايش تشيع، اعتقاد غالب شيعيان را مطرح ميکند. اما کلام سرنا دراينباره به موضع يک سني شباهت پيدا ميکند
دوم. تاريخ و سيره امامان شيعه(علیهم السلام):
از موضوعات قابلتوجه اوبن و سرنا معرفي امامان شيعه(علیهم السلام) و جايگاه و نقش آنان در ميان شيعيان و گاهي اشاره به نحوة شهادت آنهاست.
1ـ شهادت: اوبن در بحث امامان قائل به شهادت آنهاست و آن را نتيجة خشم خلفا عليه تهديد بالقوه امامان ميداند.
وي درنهايت، شهادت همة امامان(علیهم السلام) را نتيجة قدرتطلبي و ستم خلفاي وقت ميداند.
2ـ قيام عاشورا: بيشترين توجه اوبن و سرنا در خصوص شهادت امامان(علیهم السلام) معطوف به شهادت امام حسين(علیه السلام) و قيام آن حضرت است. اين دو بر اين باورند که بجز امام حسين(علیه السلام) نقش ديگر امامان براي شيعيان اهميت چنداني ندارد.
اوبن واقعة عاشورا را تقريباً مطابق با تاريخچة اين واقعه در منابع شيعي شرح داده است. اما سرنا در توضيحات خود در اينباره، اشتباهات بيشتري کرده است؛
يکي از نکات مطمحنظر اين دو نويسنده در رابطه با امام حسين(علیه السلام) ارتباط او با ايرانيان است. از نظر سرنا و اوبن، اين ايرانيان بودند که ياد امام حسين(علیه السلام) را گرامي داشتند و علت اين موضوع را ازدواج امام حسين(علیه السلام) با دختر يزدگرد ميدانند.
سرنا در خلال بحث راجع به حقانيت سيدعليمحمد باب و اينکه وي از اولاد علي(علیه السلام) و يک ايراني است، به اين موضوع اشاره ميکند.
3ـ بررسي تاريخ زندگي ائمة اطهار(علیهم السلام):
همانگونه که ملاحظه شد، سرنا در توضيحات خود دربارة امامان(علیهم السلام) به امام حسين(علیه السلام) اکتفا ميکند، اما اوبن علاوه بر اين، به توضيح شخصيت ديگر امامان شيعه(علیهم السلام)نيز ميپردازد. وي امام موسي کاظم(علیه السلام) را در مرتبهاي پايينتر از ديگر امامان ميداند و او را با سنت آنتوان دوپادو در دين مسيح مقايسه ميکند.
اوبن اخباري را هم درباره امام رضا(علیه السلام) و آمدن ايشان به خراسان به درخواست مأمون آورده و مأمون را به عنوان پدر زن امام رضا(علیه السلام) معرفي کرده است.
پس از آن، وي به نحوة شهادت ايشان چند روز پس از ورودشان به خراسان اشاره ميکند، درحاليکه طبق متون تاريخي، اين اتفاق دو سال پس از ورود امام به خراسان رخ داد. اوبن شهادت امام رضا(علیه السلام) را از نگاه دو گروه سني و شيعه بيان ميکند. در نهايت، او نظر خود را اينچنين بيان ميکند که بهطور ناگهاني، از مرض سوء هاضمه درگذشت.
4ـ عقايد مردم دربارة امامان معصوم(علیهم السلام):
اوبن ميان شهادت امام رضا(علیه السلام) و مسئلة عصمت ارتباط قايل است.
يکي ديگر از نکات جالبتوجهي که در کتاب اوبن راجع به شخصيت امامان(علیه السلام) آمده، مقايسة اوبن بين نگاه دو مذهب مسيحيت و تشيع به شخصيتهاي مذهبي محترمشان است.
سوم. ايران ساختگي تشيع
از ديگر مباحثي که قابل توجه اين دو سياح اروپايي قرار گرفته، رابطه ميان تشيع و ايران است. آنچه در نظر سرنا موجب طرح چنين ديدگاهي گشته، ازدواج امام حسين(علیه السلام) با دختر يزدگرد ساساني بوده است. اما از منظر اوبن، علاوه بر موضوع مزبور، سياست حکومت صفويه هم موجب ايجاد چنين ديدگاهي گشته است.
چهارم. رويکرد سياسي تشيع و دولتهاي شيعي
مسئلة تشيع و سياست و تشکيل دولت از مهمترين موضوعاتي است که سياحان و مستشرقان غربي به آن توجه داشتهاند. شايد اين مسئله به خاطر آن است که از نظر آنها تشيع يک مذهب سياسي است و همة هدفش به دست گرفتن قدرت است. از منظر آنها، ايرانيان براي احياي هويت سياسي و تاريخي خود، مذهبي سياسي با نام «تشيع» انتخاب کردند يا به وجود آوردند و در پرتو آن، اقدام به تشکيل دولتهاي مستقل و ساختار اداري ايراني ـ شيعي کردند.
اوبن تشيع در ايران را از منظر سياسي و همانگونه که بوده است، بررسي کرده و به دولتها و شخصيتهاي سياسي شيعي، که در ايران روي کارآمدند از جمله فرزند زيد برادر امام محمدباقر(علیه السلام) در گرگان، دولت امام رضا(علیه السلام) در مشهد، سلسلة آلبويه که به هواداري از مذهب تشيع پرداختند.
پنجم. جايگاه امامزادگان و بقاع متبرکه در ميان شيعيان
اوبن و سرنا از شهرهاي زيارتي ديدن کرده و در کتب خود، دربارة اماکن زيارتي و نقش آنها در زندگي شيعيان سخن گفتهاند. اوبن، که سعي کرده درخصوص وجوه مختلف مذهب شيعه و شيعيان سخن بگويد، گويا مراجعه به اماکن مقدس شيعيان و تعريف نوع و شکل رابطة شيعيان با اين اماکن زيارتي را هم در دستور کار خويش گنجانده است. سرنا هم، که بيشتر در پي تحقيق و تفحص دربارة آداب و رفتار اجتماعي ايرانيان بوده، مشاهدة اماکن زيارتي و نحوة زيارت شيعيان را کانون توجه قرار داده است تا ضمن ايجاد رابطه ميان اين اماکن با توليد مفاهيم شيعي، به نقش آنها در سبک زندگي شيعيان نيز پي ببرد؛ همانگونه با جهتگيري منفي سعي در خرافي جلوه دادن شکل زيارت مردم و در نتيجه، اعتقادات مذهبي آنها داشته است.
اوبن، که از نجف هم ديدن کرده و از آنجا به عنوان محلي براي آموزش آموزههاي مذهبي و پرورش مجتهدان ياد ميکند.
سرنا هم مانند اوبن از شوق شيعيان براي زيارت اماکن مقدس و علاقة آنها براي دفن امواتشان در کنار اين اماکن سخن گفته است؛ اما برخلاف اوبن توضيحي دربارة شخصيت اهلبيت(علیهم السلام) و چگونگي مهاجرت آنها به ايران و نحوة شهادتشان نميدهد؛ آنچه ذکر ميکند اطلاعات اجتماعي، از قبيل شکل زيارت مردم در اين اماکن و شرح معماري اين بناهاي زيارتي است.
شکل نوشتار سرنا از زيارت مردم، خواننده را به اين نکته سوق ميدهد که شيعيان افرادي هستند که دربارة شخصيتهاي مورد علاقهشان در دين بيش از حد غلو ميکنند.
ششم. روحانيت شيعي به مثابه سلطنت مذهبي در ايران
نفوذ و احترام روحانيان شيعه در بين مردم مسلمان ايران توجه بسياري از سياحان خارجي را که به ايران سفرکردهاند، ازجمله اوبن و سرنا را به خود جلب کرده است. هرچند سرنا مانند اوبن به گونهاي مستقل به اين موضوع نپرداخته، اما در موقعيتهاي گوناگوني که در ايران با آن مواجه شده متوجه اين نفوذ و احترام گرديده و البته اشارهاي مختصر به آن کرده است. اما اوبن به شکل مفصلتر و جامعتر به اين موضوع پرداخته و ضمن شرح نفوذ اين طبقه و وظايف آنان در ميان مردم، علت اين نفوذ و احترام را هم در مسئلة غيبت امام دوازدهم شيعيان(علیه السلام) بيان ميدارد، و اينکه از ميان تمام مجتهدان، يک تن بهعنوان مرجع عالي تمام شيعيان در سمت نايب امام در عصر غيبت شناخته ميشود.
هفتم. تمرکز بر فرقههاي انحرافي در ميان شيعيان ايران
در کتب اين دو سياح، بهطور مشخص همة فرقههاي شيعي معرفي نشدهاند، اما سرنا فرقة «باب» و اوبن فرقة «علياللهي» را به نوعي در ارتباط با مذهب شيعه معرفي کرده و به شرح عقايد و رهبران آن ها پرداختهاند.
هشتم. مراسم مذهبي شيعيان ايران
بخش قابلتوجهي از آثار سياحان خارجي به شرح و توصيف مراسم و آداب شيعي اختصاص يافته است.
سرنا در کتاب خود، تنها به ايام سوگواري امام حسين(علیه السلام) اشاره کرده و صرفاً آداب و مراسم مربوط به اين ايام را شرح ميدهد؛ اما اوبن علاوه بر مراسم سوگواري امام حسين(علیه السلام)، به ايام شهادت ديگر امامان(علیهم السلام) و اعياد شيعيان از جمله فطر، قربان و غدير نيز اشاره ميکند. اوبن اندوه و ماتم را از خصوصيات بارز تشيع ميداند. ازاينرو، روزهاي عزاداري را نسبت به اعياد براي شيعيان مهمتر جلوه ميدهد و از ميان اعياد شيعيان، بهطور برجسته مراسم روز درگذشت عمر را بهعنوان جشن شيعيان معرفي ميکند.
اوبن و سرنا در خلال شرح حوادث کربلا و مراسم عزاداري امام حسين(علیه السلام)، سعي ميکنند درگذشت حضرت عيسي(علیه السلام) و هفتة مقدس مسيحيان و مراسم مربوط به آن را هم معرفي کنند.
نتيجهگيري
آنچه بيان شد پردازش و تحليل يافتههاي دو سياح اروپايي از آموزههاي شيعي ايرانيان در دورة قاجار بود که عصبيتهاي قومي، نژادي و مذهبي، و جانبداري نويسنده در شرح برخي از آموزهها، محدوديت منابع استفاده شده از سوي آنها و انگيزههاي تبليغيـ تبشيري نويسندگان آنها را نشان ميدهد.
عمده مطالبي که اين دو سياح راجع به مذهب شيعه و شيعيان ايراني بيان ميدارند مبتني بر آن چيزي است که در طول اقامت خود در ايران مشاهده کردهاند و همان مشاهدات کوتاهمدت خويش را مبناي يافتهها و شرح خود از وضعيت شيعيان قرار ميدهند.
از ديگر نکات مهم در ارزيابي کار اين دو سفرنامهنويس، انگيزههاي تبليغي ـ تبشيري و عصبيتهاي قومي، نژادي و مذهبي اين دو است. اين انگيزههاي تبليغي را ميتوان در کار هر دو سياح مشاهده نمود؛ زيرا هر دو در خلال شرح آموزههاي شيعيان و در موقعيتهاي گوناگون، به بيان آموزههاي مسيحيت پرداخته و سعي در معرفي و شناساندن مذهب خويش از اين طريق کردهاند.
1. استاديار دانشگاه اصفهان
2. دانشجوي کارشناسي ارشد تاريخ تشيع دانشگاه اصفهان




























ارسال کردن دیدگاه جدید