بشار اسد پیشنهاد دولت آمریکا را رد کرد

طبق اتفاقات و تحولات میدانی و سیاسی در سوریه، ناامیدی، ائتلاف ضددمشق را فرا گرفته است؛ دمشق آماده اعلام پیروزی است، اما آمریکا برای قبول شکست خود، معامله‌ای پیش نهاده اما بشار اسد آن را رد کرده است.

به گزارش فارس، احمد زین‌الدین در مطلبی در خصوص بحران سوریه و شکست تلاش‌ها و طرح‌های مستمر آمریکا در سوریه نوشت، بشار اسد پیشنهاد جدید آمریکا را بدون اینکه حتی بررسی کند،‌ رد کرده است.

زین‌الدین نوشت: یک شخصیت آکادمیک لبنانی مقیم پاریس می‌گوید، بیچاره برهان غلیون، یا شاید بهتر باشد بگویم سرگشته و پریشان، برهان غلیون، این روشنفکر، لحظه‌ای تصور کرد که به قصر مهاجرین [قدرت در سوریه] یک قدم بیشتر فاصله ندارد اما مشکلی که ذهن او را در زمان توهم به خود مشغول کرده بود، این بود که در آن صورت با رفیقه خود که در سفر و حضر همراه اوست، چه کند.

زین الدین نوشت: این شخصیت آکادمیک لبنانی افزود که این غلیون چقدر بدبخت است زیرا در لحظه توهم تصمیم گرفت که اصول تشریفات ریاست [جمهوری] را بیاموزد پس رفت و در آینه خیره شد به طوری که نقل کرده‌اند او در هتل‌های دوحه، استانبول و قاهره به مدت طولانی در آینه خیره می‌شد، یا سایه خود را ببیند که روزبه‌روز رنگش بیشتر می‌پرید. در پاریس گام‌هایش او را برای تفریح با رفیقه‌اش به هر کجا در شانزه‌لیزه می‌برد، اما روشن بود که غلیون خیلی باید منتظر باشد و شاید بعد از این حتی یک پیاده‌رو هم نیابد که در آن پرسه بزند و شاید حتی بر خلاف میلیون‌ها دلاری که از اربابان خود در دوحه و ریاض گرفت، شغال‌ها هم حضور او را تحمل نکنند.

این شخصیت آکادمیک لبنانی با اشاره به هزیان‌هایی که غلیون گفته است، گفت که از جمله سوال‌هایی که غلیون از خود می‌پرسد این است که چرا به آمریکا اجازه داده نمی‌شود که در سوریه مداخله نظامی کند؟ چرا واشنگتن از مخالفان حمایت نمی‌کند؟ و با خشم هم می‌پرسد: چرا مسکو و پکن دخالت می‌کنند و از رژیم سوریه حمایت می‌کنند؟

زین‌الدین نوشت: این مطالب را می‌گوییم نه برای اینکه تاکید کنیم که مخالفان سوریه سقوط کردند و شکست خوردند و به آخر خط رسیدند، بلکه برای این است که نشان بدهیم حجم توهم و امراضی که جریان‌هایی که مرتکب جنایات بزرگی در سوریه شدند و دولت سوریه توانست بیشترین بخش‌های جهنمی آن را از بین ببرد، چقدر بود.

نویسنده افزود: طبق اتفاقات و تحولات میدانی و سیاسی در سوریه، ناامیدی ائتلاف ضددمشق را فرا گرفته است؛ دمشقی که موفق شد زنجیره‌های توطئه‌ها بخصوص پس از کنترل برای میدان جغرافیای سیاسی را در هم بشکند؛ کنترلی که به لطف عملیات یکسره کردن امور در مناطق حضور گروهک‌های مسلح مانند ادلب و حماة و حمص بخصوص منطقه باباعمرو به دست آمد که ولید جنبلاط سیاستمدار لبنانی درگیری باباعمرو را [نبرد] استالینگرادی توصیف کرد که حد و مرز نظام ترقی‌خواه در سوریه را مشخص می‌کرد.

بر اساس اطلاعات به دست آمده، روشن شد که دشمنان سوریه بیش از 4 هزار جنگجو را در منطقه [باباعمرو] گرد آورده‌ و آنان را به جدیدترین ابزار جنگی مجهز کردند اما کمتر از 700 سرباز [و نیروی ارتش سوریه] توانستند درگیری را یکسره و باباعمرو را پاکسازی کنند. امری که کارشناسان نظامی و راهبردی آن را نمونه فتحی نظامی و الگویی بی‌نظیر دانستند که ارتش عربی سوریه از خود بر جای گذاشت. تا جایی که می‌شود این نمونه را ماده‌ای درسی کرد و در دانشگاه و دانشکده‌ها تدریس کرد. این پیروزی در افزایش حجم جنایت‌ها در حق ملت سوریه از این طریق که دشمنان همه نیروی خود را جمع کردند تاثیر داشت و بارزترین مورد آن استفاده از عقیده جنایتکار آمریکایی جان نگروپونته است که روابط ویژه و دوستی قوی‌ای با پیشگام القاعده بندر بن سلطان شاهزاده سعودی دارد چه برسد به اینکه رابرت فورد سفیر آمریکا در دمشق نیز یکی از بارزترین معاونان نگروپونته بوده است. «فورد»ی که سابقا در وزارت خارجه آمریکا مسئول تشکیل تیم‌های مرگ از اشخاص مرتبط با گروهک‌ القاعده در افغانستان و عراق و یمن و چچن و اخیرا مسئول به کار گیری آنان علیه ارتش و نیروهای امنیتی سوریه بود.

فورد پیش از این مسئول سیاسی سفارت آمریکا در بغداد از سال 2004 تا 2006 بود. زمانیکه جان نگروپونته سفیر آمریکا در عراق بود. وی قبل از این از سال 1981 تا 1985 نیز سفیر کشورش در هندوراس بود. فورد شخصیتی مرکزی در عملیات به کارگیری اعراب و مسلمانان خاورمیانه و پس از آن برای جنگ علیه نظام سوریه بود. این تروریست‌ها که از جانب آمریکا، قطر و عربستان حمایت می‌شوند فقط به نیروهای امنیتی حمله نمی‌کردند بلکه کشتارهایی هم با انفجارهای جنایتکارانه در حق مردم مرتکب می‌شدند.

راهکارهای فورد در خصوص به کار گیری اعراب در لیبی به نتیجه رسید. جنگجویان القاعده که از عراق، افغانستان، یمن آورده شده بودند، جنایت‌هایی را در حق مردم لیبی مرتکب شدند. فورد هم سفارش‌هایی به جنگجویان لیبی در خصوص چگونگی اجرای حملات تیم‌های مرگ ارائه می‌کرد.

بین سال‌های 2006 تا 2008 فورد سفیر کشورش در الجزائری بود که اندک اندک شاهد بازگشت و ظهور حملات تروریستی القاعده علیه اهداف متعلق به دولت الجزائر بود. در حقیقت به الجزائر اینگونه نگاه می‌شد که کشور بعد در آفریقا که قرار است آمریکا آن را هدف بگیرد و سلطه سیاسی نظامی خود در شمال آفریقا را افزایش دهد، الجزائر است.

به هر حال،‌ پس از آنکه «عرب آمریکا» ماموریت هیئت ناظران عرب را به شکست کشاند، پیش‌بینی‌های زیادی شد که با همکاری آمریکا و غرب و همدستی آشکار کوفی عنان فرستاده سازمان ملل، ماموریت ناظران بین‌المللی سوریه که از نزدیک شاهد جنایت‌های گروهک‌های مسلح هستند، نیز یکسره شود و به پایان برسد. بخصوص عنان که توجه زیادی به حمایت مالی قطر برای یکپارچه کردن مخالفان سوریه علیه دمشق نشان می‌دهد. توجه ناصر القدوة معاون او هم جالب توجه است که چگونه به نشست‌هایی برای بازسازی ساختار شورای ملی سوریه توجه دارد که این امر به خودی خود خارج از طرح عنان برای سوریه است.

یک آماده‌باش فراگیر به رهبری آمریکا به وجود آمد و همه ابزارهای لازم یکباره برای مقابله با سوریه آماده شد. از بسیج اعراب خلیج [فارس] گرفته تا ابزارهای [آمریکا] در اردن و لبنان که تشکیل شده از گروه‌های افراطی تکفیری و در قلب و مرکز آن، گروهک القاعده است که برنامه‌شان انتشار آشوب و خشونت در سوریه است. از مجرمان معمولی و قاچاقچی‌ها رفته تا راهزن‌ها و دزدها و فراری‌ها ترازوی عدالت، تا بازماندگان محدود آنچه ارتش آزاد خوانده می‌شود. کسانی که نقش خود را در به حرکت در آوردن افراد مسلح دیگر ایفا می‌کنند و بدون اینکه حضور واقعی داشته باشند، در صدر اخبار رسانه‌ها قرار دارند و به این عوامل، شبکه‌های اطلاعاتی قطر و عربستان و ترکیه را نیز که حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کنند و دولت‌هایشان از نقش خود در آینده سوریه ناامید شده‌اند، باید افزود. کشورهایی که پایان بحران سوریه را آغاز بحران در کشور خود می‌دانند.

طبق دیدگاه و تحلیل کارشناسان راهبردی، کشور سوریه هم‌اکنون در حال یکسره کردن درگیری‌هایی است که یک‌شبه یا حتی در یک هفته تمام نمی‌شود. زیرا دمشق در این درگیری با متحدان خود، معادله و توازن بین‌المللی جدیدی پایه‌ریزی می‌کند. سوریه الان جنگ آسیای جدید است که در آن نشانه‌ها و حدود ارواسیایی پدیدار است که ولادیمیر پوتین در سخنان روز به دست گرفتن زمان ریاست جمهوری به آن اشاره کرد.

حال سوال کارشناسان این است که آیا واشنگتن به سوریه اجازه می‌دهد که اعلام پیروزی کند؟ کارشناسان پاسخ می‌دهند که آمریکا قبل از معامله بزرگ، این پیروزی را قبول نمی‌کند. کارشناسان مصممند که جنگ راهبردی برای براندازی سوریه شکست خورده است هرچند که روند اقدامات تروریستی و انفجارها شدید شده است و بشار اسد اعلام پیروزی کند.

کارشناسان حدومرز معامله بزرگ را تشخیص دادند و تاکید کردند که آمریکا پیشنهادی به بشار اسد داده ‌است؛ بشار اسد در مقابل اعلام پیروزی، پرونده لبنان را کامل و بخش اصلی پرونده عراق را تسلیم کند و امنیت اسرائیل نیز تضمین باشد اما اسد همانطور که مشوق‌ها و تهدیدهای کالین پاول در سال 2003 را رد کرد، حتی بررسی این موضوع را هم نپذیرفت بخصوص اینکه ائتلاف مقاومت و جبهه بازدارنده [در منطقه] به حدی قدرتمند است که برخی برگ‌های برنده خود را در بحران سوریه به کار گرفت و تن ائتلاف دشمنان سوریه را به لرزه انداخت که از جمله آن موارد زیر است:

- زدن بخش‌های ارتباطی اصلی توطئه علیه سوریه.

- اقدام دمشق در برگزاری رزمایش‌های نظامی و موشکی که تحلیگران را شگفت‌زده کرد.

- تحمیل عقب‌نشینی آمریکا از عراق در پایان سال 2011.

- رزمایش‌های نظامی منحصر به فرد ایران در تنگه هرمز و شکار هواپیمای جاسوسی آمریکا که در افغانستان در پرواز بود نه در ایران –آنگونه که اعلام شد- و اطلاع از اسرار آن و آغاز ساخت مشابه آن با تجربه ایرانی.

- آمادگی بالای مقاومت اسلامی در لبنان و اعلام سید حسن نصرالله از معادله جدید در هر جنگ احتمالی با دشمن صهیونیستی [معادله تخریب یک ساختمان مقابل ساختمان].

در نهایت ناظران معتقدند که درگیری اکنون درگیری تعیین‌کننده‌ای است که موضوع سرنوشت باقی ماندن خاندان حاکم در خلیج [فارس] بخصوص در عربستان و قطر را تعیین خواهد کرد، و در نتیجه عربستان و قطر الان وارد جنگ بقای و استمرار حکمرانی خود شده‌اند و خطرناک این است که برنامه‌ریزی برای این است که اردن و لبنان دو وطن مجازی برای آن دو باشد. از همین جاست که دنبال‌کنندگان راهبردی مسائل، شاهد تشدید روند تملک حکام خلیج [فارس] در لبنان در سال‌های اخیر هستند همچنانکه اوضاع به طور مشکوکی در شمال لبنان در طرابلس تشدید می‌شود و همزمان، ارتش لبنان نیز هدف قرار می‌گیرد و حمایت مالی و پشتیبانی از آن کاهش می‌یابد که طرف‌های مختلفی در آن دخیل هستند.

نویسنده افزود که به نظر کارشناسان راهبردی، اتفاقاتی که در شمال لبنان رخ داد، چه حمله به ارتش لبنان چه حمایت از خرابکاران در سوریه، و فراهم کردن فضای امن برای گروهک‌های تروریستی مسلح، بدون آنکه فراموش کنیم -چه مقدماتی برای منطقه عرسال در بقاع شمالی فراهم شد -، همه برای محاصره مقاومت بود که در جنوب دشمن صهیونیستی و در شمال از طریق اتفاقات طرابلس بود... ولی کاش برخی سران حمایت‌کننده کلام اخیر سید حسن نصرالله را درک می‌کردند.

شاید ضروری باشد که رزمایش‌های نظامی مشکوک که در اردن در جریان است، و آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان و قطر در آن حضور دارند، جدی گرفته شود. بخصوص با توجه به باقی ماندن احتمالی 16 تا 20 هزار نظامی عربستان در اردن پس از این رزمایش‌ها.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی