مدحي 2 و 3 هم اعزام شده اند اپوزيسيون مواظب باشد!
روزنامه کیهان در ستون ویژه های امروز خود چنین نوشت:
نگراني شديد اسرائيل از موضع ضعف غرب در مذاكرات بغداد
مقامات رژيم صهيونيستي به شدت از مذاكرات 1+5 با ايران در بغدادكلافه شده اند.
ايهود باراك با ابراز ناخرسندي از اين مذاكرات گفت: ايران تلاش مي كند به توافق فني دست يابد و ضمن به تاخير انداختن تحريم ها، پيشرفت مذاكرات را القا كند. اسرائيل معتقد است بايد ديواري مقابل ايران قرار گيرد.
نتانياهو گفته است: قدرت هاي جهاني بايد از موضع قدرت عمل كنند نه از موضع ضعف. آنها نبايد به ايران امتياز بدهند. آنها بايد خيلي صريح و روشن در كمال قدرت از دولت ايران بخواهند، از همه فعاليتهاي غني سازي اورانيوم دست بردارد. تا حال مي بايست همه اورانيومهاي غني شده از ايران گرفته شده باشد و نيروگاه اتمي نزديك قم هم بايد تخليه و بسته شده باشد.
در همين حال روزنامه فرانسوي فيگارو با اشاره به نگراني هاي مقامات رژيم صهيونيستي نوشت: مقامات تل آويو مي ترسند كشورهاي غرب براي رسيدن به يك توافق با ايران خيلي شتاب به خرج دهند و از تهران فريب بخورند. اسرائيل نگران است وقتي مي بيند كه آمريكايي ها در ميانه رقابت هاي انتخاباتي و اروپائيان در وسط بحران مالي، به طور نسنجيده از راه امتيازات منحصرا نمايشي ايراني گمراه شوند و ببينند كه ايراني ها از تحريم هاي سخت تر گريخته و به برنامه هاي اتمي خويش ادامه مي دهند.
فيگارو همچنين از ترس اسرائيل نسبت به خطر انزوا نوشت و تاكيد كرد: مشكل آنجاست كه موضع رسمي فعلي اسرائيل تنها ميدان كمي براي گرفتن امتياز و مانور باقي گذاشته است. و اسرائيل كه مدام تكرار مي كند يك ايران اتمي تهديدي نه تنها براي خاورميانه، بلكه براي تمامي دنياست، مي ترسد كه، در مورد اين پرونده، قبل از هر چيز خود را در موقعيتي ايزوله و تنها بيابد.يا از سوي ديگر نزد آمريكا بيش از حد تندرو به نظر آيد. به همين دليل وزير دفاع اسرائيل، ايهود باراك، پيشاپيش به طور رسمي در واشنگتن پذيرفته است كه ايران غني سازي 5/3 درصدي را ادامه دهد.
روزنامه فرانسوي گزارش داد: نتانياهو به شدت نسبت به مذاكرات بغداد بدبين است.
گويانيوز: اصلاح طلبان ضد انقلابي تر از ما شده اند
محافل ضد انقلاب با سلب مسئوليت از خود، تمام تقصيرهاي شكست اپوزيسيون در مقابل جمهوري اسلامي را متوجه اصلاح طلبان مي كنند.
پايگاه اينترنتي گويانيوز نوشت: كوچ اصلاح طلبان به خارج و داشتن امكانات فراوان مجازي و غيرمجازي (با پشتيباني مالي) براي تبليغات، اين ايده را در سر پرورش مي دهد كه گويا اين دسته دوستان الان بمدت 33 سال است كه براي آزادي و احياي حقوق اوليه مدني تلاش مي كنند!!! نبود اتحاد بين گروهها و طيف هاي گوناگون سياسي خارج از كشور اين توهم را ايجاد مي كند كه گويي اصلاح طلبان براي ايجاد دموكراسي در ايران تلاش مي كنند و ديگران روز و شب در لوس آنجلس و پاريس و... به عيش و نوش مشغولند!!! از تفسيرهاي چندساعته گنجي، چه در برنامه هاي تلويزيوني خويش و ديگر برنامه ها و نوشته هاي چندين صفحه اي و رمان گونه ايشان در سايت هاي مختلف اينترنت بگيريد، تا واحدي، افشاري، سازگارا و خانم حقيقت جو كه بعنوانهاي مختلف در سمينارهاي گوناگون ظاهر مي شوند و... همگي اين آقايان و خانم ها در رنگين كردن افكار اپوزيسيون ايران (بخوانيد رنگ كردن جنبش سبز) نقش بزرگي دارند اما آنها عملاً غرق مبارزه شده اند و نمي توانند مرهمي براي زخم ما باشند. توهم بيش، مرهم ريش.
پايگاه اينترنتي خودنويس كه خود مدت ها متهم بود نفوذي جمهوري اسلامي در ميان طيفي از اپوزيسيون است، با حمله به اصلاح طلبان نوشت: بي بي سي و بهنود با هم تلاش مي كنند خلعت اصلاح طلبي به تن دكتر مصدق كنند. مصدق نخست وزيري محترم بوده اما نه درحدي كه بي بي سي و تيم بهنود مي گويند.
نويسنده اضافه مي كند: بي بي سي به جاي نشان دادن راهكار مناسب مبارزه، خود را با اين حرف ها ارضا مي كند. آنها دل خود را خنك مي كنند و مي خواهند بادكنك تركيده اصلاح طلبي را هم از طرف ديگر با اين كار باد كنند اما اين بادكنك را هر چه فوت كني باز هم پنچر است. آنها چهره شكست خورده اصلاح طلبي را بزك مي كنند اما عاجزند از اين كه مصدق يا اميركبير را بر اصلاح طلبان امروز ربط دهند. گويي كه مثلاً براي پنهان كردن بوي خرزهره در خانه خود بگوييم عجب بويي دارد گل ياس خانه همسايه!
اين پايگاه اينترنتي همچنين از قول سروش و عبدي، خاتمي را «قدرنشناس، منفعل، فرصت سوز و مذبذب» توصيف كرد.
اسرائيل: قدرت حزب الله پس از جنگ 33 روزه 10 برابر شده است
يك مقام اطلاعاتي اسرائيلي گفت: ايران، سوريه، حزب الله لبنان و حماس قادرند موشك هاي پرشمار با برد كوتاه، متوسط و بلند را به سمت اسرائيل شليك كنند.
ژنرال «ايتي برون» رئيس اداره تحقيقات سازمان اطلاعات و امنيت نظامي اسرائيل گفت: حزب الله هم اكنون در حال پيشرفته سازي هواپيماهاي بدون سرنشين كوچك و موشك هاي «زمين به دريا»ست.
برون در نشست كميته سياست خارجي و امنيت پارلمان اسرائيل اظهار داشت: گروه هاي حزب الله لبنان و حماس در غزه و حكومت سوريه در حال پيشرفته سازي موشك هايي هستند تا برتري نظامي و فناوري اسرائيل را كاهش دهند و نقاط ضعف در جبهه داخلي اسرائيل را مورد هدف قرار بدهند.
وي اضافه كرد: حماس، حزب الله و سوريه در حال پيشرفته سازي سيستم واحدي هستند تا بتوانند حملات هماهنگ موشكي را عليه اسرائيل اعمال كنند.
به گزارش عصر ايران به نقل از يونايتدپرس، اين مقام ارشد امنيتي نظامي اسرائيل ادامه داد: ايران هم اكنون 450 موشك در اختيار دارد كه مي تواند مواضعي را در اسرائيل مورد هدف قرار بدهد. سوريه نيز 3000 موشك در اختيار دارد كه برد آنها بين 70 تا 700 كيلومتر است و مي توانند به اسرائيل برسند. نكته مهم در اين موضوع دقت اين موشك هاست.
برون افزود: سوريه به تازگي نيز سامانه هاي پدافندهوايي بسيار پيشرفته اي را از روسيه دريافت كرده است.
يائير نافيه معاون رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل هم گفت: قدرت حزب الله لبنان نسبت به جنگ سال 2006 بسيار افزايش يافته است. حزب الله لبنان 60 هزار موشك دارد يعني 10 برابر قدرت اين گروه در جنگ سال .2006
بي بي سي هم فهميد هتاكي به دين خريت است
شبكه دولتي انگليس همچنان نگران است حملات علني به دين باعث آگاهي بيشتر مردم و انزواي بيشتر جريان هاي نفاق ضد دين شود.
وبسايت بي بي سي در تحليلي به قلم اكبر گنجي ابتدا حكم! داد كه «در مبارزه با جمهوري اسلامي هر كاري مجاز است و هدف، وسيله را توجيه مي كند. بدين ترتيب سخن گفتن از اخلاقي بودن هدف و وسايل و روش هاي رسيدن به هدف، بيهوده و وقت تلف كردن است. جمهوري اسلامي را به هر قيمت و هر روشي بايد سرنگون كرد» اما بلافاصله اذعان كرد كه ستيزه جويي علني با دين باعث دافعه بيشتر مخاطبان مي شود.
وي مي نويسد: دين و دينداري را نمي توان نابود كرد. تاريخ دين ستيزي نشان دهنده عدم موفقيت اين پروژه است. به لنينيست ها بنگريد كه درعرض 70 سال در روسيه و بلوك شرق سابق به جنگ دين رفتند. دستاورد آنها چه بود؟ در نهايت لنينيسم و بلشويسم شكست خورد. در جمهوري هاي مسلمان نشين شوروي سابق نيز مسلمانها به دينداري خود ادامه مي دهند. يكي از پيامدهاي دين ستيزي لنينيست ها اين بود كه اسلام جمهوري هاي مسلمان نشين شوروي سابق، يا اسلامي سنتي باقي ماند و يا اسلامي بنيادگرا گرديد.
بي بي سي در ادامه مي نويسد: با دين ستيزي و اهانت به دين نه تنها نمي توان مردم ايران را عليه رژيم جمهوري اسلامي بسيج كرد، بلكه نتيجه معكوس اين كنش اين است كه حكومت مي تواند مردم را عليه دين ستيزان و اهانت كنندگان عليه دين بسيج كند.
احكام فقيهاني چون آيت الله صافي گلپايگاني، آيت الله مكارم شيرازي، آيت الله نوري همداني، آيت الله جعفر سبحاني، آيت الله علوي گرگاني، آيت الله ملكوتي، آيت الله سيد صادق روحاني و... را در همين راستا بايد تفسير كرد.
گنجي يادآور شده است: دين ستيزان و اهانت كنندگان به دين، مخالفان ديندار را هم مخالف خود مي سازند. مخالفان با ديدن دين ستيزان به شدت هراسان مي شوند. يعني با خود مي انديشند آيا هتاكان و دين ستيزان قرار است جانشين شوند؟ اينها اينك كه فاقد قدرت هستند به دنبال نابودي اسلام و تشيع اند، اگر به قدرت دست يابند با ابزار قدرت چه بر سر دين و دينداران خواهند آورد؟ آيا قرار است تجربه اتحاد جماهير شوروي نسبت به دين و دينداران در ايران تكرار شود؟
خاطرنشان مي شود اكبر پونز جزو عناصر تندرو و جاه طلبي بود كه در عصر اصلاحات براي هتاكي به مقدسات اسلامي اجير شدند و علناً به ساحت قرآن كريم، پيامبر اسلام و ائمه معصومين عليهم السلام جسارت كردند و حتي گنجي چندي پيش منكر امام زمان(عج) شد. بدين ترتيب مي توان شدت خريت هتاكان تازه به دوران رسيده را كه از سوي رسانه هاي غربي تبليغ مي شوند، نتيجه گرفت تا آن جا كه پديده اي با مختصات گنجي نيز نسبت به نتايج معكوس عمل آنها ابراز نگراني كرده است.
پيش از اين ابراهيم نبوي خبر داده بود كه كساني از جمله همسر گنجي با تحريك وي به اعتصاب غذا، دنبال كشتن وي بودند. نبوي همچنين گفته بود «ما در دوره اصلاحات تسمه پاره كرده بوديم و همه مي خواستيم از چراغ قرمز با هم بگذريم»(!)
البته همين طنزنويس ظاهراً اندكي عاقل تر -آلت دست مهاجراني در سناريوي مضحك اسب تروا(در 22 بهمن 88) شد كه از شدت افتضاح، به سناريوي درازگوش تروا و يابوي تروا در محافل ضدانقلاب معروف شد.
شايد فكر كردند چرا بايد مثل من را تحمل كنند
يك عضو فراكسيون اقليت كه از راهيابي به مجلس نهم بازماند، مي گويد قهر و تحريم انتخابات كار اشتباهي بود.
قدرت الله عليخاني نامزد انتخابات مجلس نهم بود اما نتوانست راي مردم قزوين و بوئين زهرا را كسب كند. او در مصاحبه با سايت ضد انقلابي روز آنلاين تصريح كرد: اصلاح طلبان بايد با قدرت و وسعت شركت مي كردند. آنها اگر حضور فعال و پرقدرت داشتند، سرنوشت ما هم اين نمي شد. در هر انتخاباتي بايد شركت كرد. نيامدن كار درستي نبود و دلخواه مخالفين بود. مخالفين دقيقا همين را مي خواستند. اگر اصلاح طلب ها مثلا پانصد نفر ثبت نام مي كردند، حتما پنجاه نفري راه پيدا مي كردند؛ وقتي نيامدند خوب ديگر، بهتر از اين نمي شد.
وي در پاسخ اين پرسش كه «ولي چرا شما كه اين اعتقاد را داشتيد و شركت هم كرديد راي نياورديد؟»، گفت: بله؛ من البته تحليل مي كنم و نمي گويم كه صددرصد درست است؛ تحليل من هم اين است كه وقتي اصلاح طلبان (حالا بنا بر هر تحليلي) نيامدند و تعداد ما نامزدهاي اصلاح طلبان زياد نبود، شايد بعضي ها هم فكر كردند كه چرا اصلا براي تحمل نمايندگاني امثال من كه هر روز مزاحمشان باشيم، هزينه بدهند.
عليخاني درباره تركيب مجلس جديد تاكيد كرد: مجلس همان مجلس است. يعني از نظر تفكر و از نظر موقعيت اصولگرايان تغيير قابل توجهي نكرده است. چون مهره هاي اصلي تاثيرگذار همان ها هستند كه بودند.
خبرنگار پرسيد «آقاي مطهري اصولگرايان را به سه دسته تقسيم كرده؛ ايثارگران، جبهه پايداري و اصولگرايان منتقد. شما هم به اين تركيب قائل هستيد؟» كه عليخاني جواب داد: نه؛ من نظر او را ندارم و قبل از اين هم گفته ام كه در حال حاضر، آبادگران، ايثارگران و پايداري از يك تفكر هستند و در بسياري از جاها مثلا انتخاب رئيس مجلس با هم متحدند. باقي مجلس را اصولگرايان جبهه متحد تشكيل مي دهند. مستقلي هم به آن معنا نداريم.
عليخاني همچنين تاكيد كرده كه «كار درست را آقاي خاتمي كرد كه آمد و در انتخابات شركت كرد. اصلاح طلبان بايد حضور داشته باشند.»
مدحي 2 و 3 هم اعزام شده اند اپوزيسيون مواظب باشد!
يك شبكه صهيونيستي اعلام كرد «سردار مدحي» هاي ديگري در ميان اپوزيسيون نفوذ كرده اند كه به زودي ظهور خواهند كرد.
بالاترين نوشت: دو تا سردار مدحي ديگه تو راه هستن به زودي هم ظهور مي كنن. يكي از اين دو از طريق تركيه و ديگري از طريق دوبي يا سليمانيه عراق به خارج آمده است. يكي به آمريكا رفته و ديگري اروپا و احتمالا فرانسه. اين خبر نتيجه دو ماه تحقيقات - حداقل روزانه سه ساعت- است.
يادآور مي شود به هنگام خروج محمدرضا مدحي از ايران محافل ضدانقلاب با ذوق زدگي تمام به اين ماجرا پرداختند و چنين تبليغ كردند كه او پناهنده شده و با گروه هاي ضد انقلاب همكاري مي كند اما وقتي مدحي با جمع آوري انبوهي از اطلاعات و تصاوير به كشور برگشت و ماجراي پروژه الماس علني شد، آه از نهاد گروه هاي اپوزيسيون بلند شد به نحوي كه تا ماه ها يكديگر را به خاطر ساده لوحي و راه دادن مدحي در عمق اتاق هاي تصميم گيري خود ملامت مي كردند.
ارسال کردن دیدگاه جدید