استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

حضرت آیت الله جوادی آملی ضمن استدلال قرآنی درباره فلسفه عدم استجابت برخی از دعاها از سوی خداوند تبارک و تعالی، گفت: انسان نباید پس از دعا کردن بگوید خدا جواب نمی‌دهد، چون بهترش را می‌دهد. اگر همان چیزی را که در دعا خواست، مصلحت بود همان را می‌دهد، اگر نه، چیز دیگری می‌دهد، اگر به چیز دیگری نیاز نداشت سیئه‌ای از سیئاتش را می‌آمرزد و اگر بی‌سیئه بود حسنه‌ای بر حسناتش می‌افزاید.

 

به گزارش  رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه نمل پرداخت.

این استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به آیه شریفه «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ» گفت: این طلیعه سخنرانی و خطبه است، خداوند به سخنران و نویسنده یاد می‌دهد که شروع خطبه با حمد خدا و سلام بر اولیای او است، این یک ادب قرآنی است که برای انتقال مطالب الهی باید با حمد و سلام آغاز کرد.

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیات 60 و 61 سوره نمل، گفت: تنها کسی می‌تواند بپروراند که خالق و آفریننده باشد، این خالق است که از درون، برون، جوهر، ذاتیات و عوارض مخلوق آگاه است، ما هم باید کسی را معبود خود قرار دهیم که مشکلات ما را حل کند و حل مشکلات با خدا است پس او را می‌پرستیم، حال اگر از توده مردم بودیم خوفا و طمعا و اگر جزء اوحدی از مردم شدیم شکرا و شوقا پرستش خدا می‌کنیم.

این مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به شکل متفاوت برهان در قرآن، گفت: در هیچ علم برهانی «دوست دارم و دوست ندارم» راه ندارد، در فلسفه، فقه، اصول و کلام فقط سخن از برهان است ولی این قرآن است که طوری انسان را تربیت می‌کند که خود بگوید خدا را دوست دارم. حضرت ابراهیم علیه‌السلام می‌فرماید «إنی لا احب الآفلین»، گاهی در متن برهان به عنوان یکی از دو مقدمه مسأله محبت ذکر می‌شود و گاهی صدر و ساقه برهان، محبت و گرایش و امور قلبی است که این‌گونه از مسائل در هیچ جای عالم نیست.

وی افزود: براهین قرآن کریم برای اثبات توحید ذات اقدس اله روش‌های متعددی دارد که شاخص آن این سه روش است؛ یا به صورت نظری تام ذکر می‌کند و نتیجه عملی می‌گیرد، یا نظری و عملی را با هم تلفیق می‌کند و یا فقط از راه عمل، برهان اقامه می‌کند که آن‌هم کمتر از برهان نظری نیست.

حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: خیلی از ما در بسیاری از موارد بیچاره محضیم و باید به کسی تکیه کنیم، آیا به کسی تکیه کنیم که قدرتش محدود است و می‌گوید ببخشید دستم بند است، فرصت ندارم، به دیگری قول دادم، مقدورم نیست، تو در شرایطی هستی که با هم رابطه نداریم و ...؟ فلک و مَلَک حرفشان همین است،‌ می‌گویند ما محدودیم و قدرت نداریم، باید به کسی تکیه کنیم که قدرتش قدرت مطلقه باشد و بتواند نالایق را لایق کند؛

داد او را قابلیت شرط نیست
بلکه شرط قابلیت داد اوست

با یک فیض استحقاق می‌آفریند و با فیض دیگر به مستحق پاسخ می‌دهد؛

با یکی فیضش گدا آرد پدید
با دگر بخشد گدایان را مزید

وی افزود: یک چنین موجودی می‌تواند خدا باشد، یعنی کسی که مضطر محض را نجات می‌دهد. او قدرت مطلقه‌ای است که محدود نیست. نمی‌توان گفت چون من لیاقت ندارم پس او نمی‌دهد او می‌تواند نالایق را لایق کند، او «مبدل السیئات بالحسنات» و «غافر الخطیئات» است، هر زشتی را می‌تواند زیبا کند، این گونه از براهین در هیچ جای عالم نیست، فقط در لسان انبیا است.

دعا خواندن غیر از دعا کردن است

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیه شریفه‌ »أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ» گفت: «أم» در ابتدای آیه أم منقطعه و به معنی «بل» است؛ یعنی دیگران خدا نیستند و فقط کسی خدا است که بتواند مشکل مضطر را حل کند. حرف جناب زمخشری هم که الف لام «المضطر» را الف لام جنس می‌داند نه استغراق، ناصواب است.

وی ادامه داد: هیچ مضطرّی نگفت یا الله مگر این‌که جواب شنید منتهی گاهی موارد است که انسان با اضطرار چیزی را می‌خواهد که به مصلحتش نیست؛ (عسی أن تحبوا شیئا و هو شرّ لکم)‌، و چون مصلحت نیست خدا به او نمی‌دهد، اما نباید گفت خدا جواب نمی‌دهد چون بهترش را می‌دهد. اگر همان مصلحت بود همان را می‌دهد، اگر نه، چیز دیگری می‌دهد، اگر به چیز دیگری نیاز نداشت سیئه‌ای از سیئاتش را می‌آمرزد و اگر بی‌سیئه بود حسنه‌ای بر حسناتش می‌افزاید.

این استاد عالی حوزه علمیه قم خاطر نشان کرد: اینکه گفتند دستی که به طرف خدا دراز شد به صورت بمالید، انبیا این کار را می‌کردند، وجود مبارک امام سجاد علیه السلام این کار را می‌کرد، گاهی به سر می گذاشت می بوسید و می بوئید، در دادن صدقه به افراد هم این کار را می‌کرد و می‌فرمود این دست خالی برنگشت به خاطر این است که هیچ دعایی نیست مگر این که مستجاب است.

حضرت آیت الله جوادی آملی ابراز داشت: خداوند در سوره مبارکه بقره می‌فرماید «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»، این لسان مطلق و وعده تام است. کسی که گوشه چشمی به قبیله، فامیل، مقام و منصب دارد مشرک در دعا است. خداوند در این آیه چندین بار خود را نشان داده است ولی ما از او فاصله گرفته و چشممان به دیگری است. کسی که به او ظلمی شده، اگر از طرفی به قبیله و عشیره،‌ قدرت خود و به رشاء و ارتشاء و به دستگا قضا نظر دارد و یک «یا الله»ی هم می گوید، معلوم است که خدا را نخواسته است، ممکن نیست کسی خدا را بخواند و جواب نگیرد.

این مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: از وجود مبارک امام صادق سلام‌الله‌علیه پرسیدند چطور است که بعضی از دعاهای ما مستجاب نمی‌شود؟ فرمود «لأنکم تدعون من لا تعرفون»؛ شما دعا نکردید بلکه دعا خواندید،‌ دعا خواندن غیر از دعا کردن است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی