آن سوی تدبیر
تبیین: یکی از موضوعاتی که در این ایام زیاد مطرح می شود بحث اختیار انسان و جایگاه تدبیر در سعادت و شقاوت آدمیزاد است که سایت تبیین به این موضوع پرداخته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
بی شک همه انسان ها از امکان تدبیر برخوردارند ؛ اما در تاثیرگذاری تدبیر و تعیین کننده بودن آن در سرنوشت آدمی تردید وجود دارد ، تا جایی که برخی منکر اختیار بشر بوده و البته بعضی نیز هر گونه جبر را در طبیعت انکار می نمایند و انسان را دارای قدرتی خدا گونه می پندارند.
سعادت و شقاوت با اختیار
در منابع اسلامی با دقت نظر به این نتیجه می رسیم که در این کتب دینی اختیار انسان لحاظ شده و بر اساس این اختیار سعادت و شقاوت او ترسیم گردیده است. چنانچه در دو آیه شریفه قرآن می خوانیم :« ان الله لایظلم الناس شیئا و ان الناس انفسهم یظلمون » ( یونس، 44) بدین معنا که خدای متعال به احدی ظلم نمی کند ، بلکه این خود انسان ها هستند که در حق خویشتن ( با سوءتدبیر) ستم روا می دارند. و نیزآیه شریفه « ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم »(رعد، 11) که به صراحت تاکید می نماید ، سرنوشت جامعه را تک تک افراد جامعه تعیین کرده و تغییرات اجتماعی را خدای متعال از تغییرات آحاد جامعه بوجود می آورد. در تبیین این آیات حضرات معصومین (ع) نیز مرز بین جبر و اختیار را مشخص ساخته ، چنانچه امیر مومنان و امام متقیان حضرت علی (ع) هنگام دور شدن از دیواری که در حال تخریب بود ، فرمودند :« من از قضای الهی به قدر الهی پناه میبرم.» (توحید صدوق ، چاپ سنگی، ص . 337)
قدرت انتخاب انسان بین خیر و شر و خوبی و بدی به گونه ای که « مثقال ذره» عمل او قابل مشاهده است. و چه زیبا ، سروده شده:
« از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو »
تدبیر انسان چه به صورت فردی و چه به شکل جمعی کارساز است و انسان ها با دسترسی به دانشی که از وحی آموخته شده یا بواسطه تجربه ای که از عقل بدست می آید علومی را در اختیار دارند که به پشتوانه آن مشکلات در پیش رو خود را حل می نمایند و بر طبیعت چیره شده و انواع ویروس ها و میکروب ها و باکتری ها نابود می سازند ، و چه بسا می توانند خود عامل پیدایش چنین موجودات منحوسی شوند و آن را به جان بشریت اندازند، و یا با بهره برداری ازقوانین حاکم بر طبیعت به خلق آثاری بپردازند که در بروز صلاح و یا فساد موثر باشد . پیشرفت تکنولوژی گواهی بر این ادعاست و تنها ایمان است که می تواند اراده انسان را به سوی صلاح و رستگاری هدایت کند و در تحت ولایت الله به نور فطرت خود متوجه گردیده و از غرایز حیوانی که ظلمتکده خویشتن است دور نماید .
رضایت بعد از تدبیر
این تدبیر الهی با واگذاری به خدای متعال و تسلیم در برابر خواست او به اوج می رسد ، تا جایی که :
« رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند»
این مقام تقرب که همان جایگاه رضایت از تقدیر الهی است ، بدین معناست که انسان همه تدابیر لازم را برای بهبود زندگی خود در همه زمینه های فردی و اجتماعی به کار می گیرد اما سرنوشت خود را از خدای متعال طلب می کند و فلسفه دعا در این موقعیت روشن می گردد. زیرا انسان از خیر خود آگاه نیست و چه بسا خواسته هایی که نتیجه خوبی در برندارد و به عکس اموری که به ظاهر مطلوب نبوده و موجب ناخشنودی انسان می شوند نتیجه خوبی خواهند داشت . به عبارت دیگر در بسیاری از مواقع این تهدید ها هستند که خود فرصتی طلایی به حساب می آیند و باید در همه حالات تلاش کنیم تا وظیفه خود را به درستی انجام دهیم و در انجام آن کوتاهی نکنیم.
بی شک تشخیص این وظیفه با تبعیت از رهبران الهی امکان پذیر است زیرا آنها با آگاهی بیشتر نسبت به معارف دینی آمادگی هدایت عمومی جامعه را داشته و میتوانند با رهنمود های خود راه عزت و پیشرفت را بنمایانند.
ارسال کردن دیدگاه جدید