تبیین بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی 14 خرداد
در دههی «پیشرفت و عدالت» و در شرایطی که بیداری اسلامی حتی تا قلب اروپا هم پیش رفته است و همگان شرایط آینده را همراه با لبخند به آرمانهای انقلاب اسلامی میدانند، فرمایشات مقام معظم رهبری در سالروز ارتحال امام خمینی(ره) بیدارباش و هشداری جدّی به نظر میرسید. ایشان در بخشی از سخنان خود فرمودند: «بله، ما رکورد زدیم، ما پیشرفت کردیم؛ اما اگر دلمان را به آنچه که تا کنون به دست آوردیم، خوش کنیم، شکست خواهیم خورد؛ اگر توقف کنیم، به عقب پرتاب خواهیم شد ... در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتى ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگرى ممنوع است؛ لذتجویى ممنوع است.»
بیان این جملات در کنار سخنانی راجع به «عزت» به طور قطع معنادار است. معظمله عزت را دلیل نفوذناپذیری در برابر دشمن سیاسی و همچنین دشمن درونی یعنی شیطان دانستند و فرمودند: «کار به جایى میرسد که همچنان که انسان از نفوذ و غلبهى دشمن سیاسى و دشمن اقتصادى محفوظ میماند، از غلبه و نفوذ دشمن بزرگ و اصلى، یعنى شیطان هم محفوظ باقى میماند.»
در واقع میتوان با این استفاده از این دو موضوع بگوییم که در صورت وجود عزت، هم بر دشمن بیرونی و هم بر دشمن درونی غلبه خواهیم کرد و راه پیشرفت ادامه مییابد. اما سؤال این است که این دشمن درونی و بیرونی دقیقاً چیست، چگونه اثرگذاری میکند و چه راهی برای مقابله با آن وجود دارد؟ قصد ما این است که با شناخت دشمن درونی و دشمن بیرونی راه پیشرفت هموارتر و بدون توقف ادامه یابد. به همین دلیل نگاهی داریم به سخنان رهبر معظم انقلاب در رابطه با «دشمن درونی و دشمن بیرونی»
تعریف دشمن درونی و دشمن بیرونی
رهبر معظم انقلاب در تبیین و تعریف دشمنهای درونی و بیرونی که بر سر راه انقلاب اسلامی قرار میگیرند، میفرمایند: «پیمودن این راه، دشمن و مزاحم دارد. بزرگترین دشمن این راه عبارت است از دشمنى که در درون خود ماست و آن دشمن عبارت است از: راحتگرایى، غفلتگرایى، تنبلىگرایى، آسانگرایى و تمایل به پرهیز کردن از میدانهاى دشوار. این راه، جدّ و جهد و مجاهدت لازم دارد.
تمایلات انحرافى انسانها - تمایل به مال دنیا، تمایل به منطقههاى انحصارى زندگى، تمایل به شهوات گوناگون - موانع این راه است که بهخصوص ما مسئولان و برادران و خواهرانى که در بخشهاى مختلف کشور مسئولاند، باید به خداى متعال پناه ببریم و مراقب باشیم و به همدیگر تذکر دهیم. این دشمن درونى، البته خطرناکتر از دشمن بیرونى است.
این راه، دشمنان خارجى هم دارد. دشمنان بیرونى کسانى هستند که نگاه مىکنند، مىبینند ایران اسلامى در حال تبدیل شدن به یک الگو در دنیاى اسلام است و آنها نمىخواهند این طور شود. مىدانند که اگر جمهورى اسلامى بتواند مسائل زندگى و مسائل مادى و گرههاى گوناگون را - که در هر کشورى کم و بیش وجود دارد - برطرف و باز کند و به زندگى مردم رونق و شکوفایى بخشد، آنگاه مسلمانها گرم و گیراتر به سمت این الگو حرکت مىکنند. لذا مرتب مانع ایجاد مىکنند.»[1]
مثالهایی از دشمنان درونی و بیرونی
برای روشن شدن بیشتر مسئله، بیان مثالهایی از این دو دسته دشمن میتواند ما را کمک کند. رهبر معظم انقلاب همواره مثالهای فراوانی را در این موارد بیان کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- «از موانع درونى انسان، مىتوان به «خلقیات فاسد» اشاره کرد. مثلاً در راه تکامل، خودخواهى انسان یک مانع است. خودپرستى و خودبینى - که انسان فقط شخص خود را به حساب بیاورد و دیگران را به چیزى نشمارد - مانع بزرگى در راه تکامل انسان است که در او حسد، طمع، حرص و برادرکشى ایجاد مىکند.
- از جمله موانع دیگرى که انسان را از راه کمال باز مىدارد، تنبلى، تنپرورى، بىاعتنایى به کار و بىشوقى نسبت به حرکت است... شما به جوامع عقب افتادهى عالم - از جمله جوامع اسلامى خود ما در کشورهاى متعدد - نگاه کنید! یکى از رازهاى عقب افتادگى و انحطاط این کشورها - از لحاظ مادى و معنوى - این است که عمل در زندگىشان، نقش زیادى ندارد. اینها دردها و مرضهاى درونى است، اینها موانع درونى انسان است که او را از کار باز مىدارد.
- شهوترانى یا میل به شهوات؛ که هر چه مىخواهد انجام دهد، فکر عاقبت را نکند و دنبالهرو هوى و هوس خود باشد. در روایت معروفى نقل شده است که فرمودهاند: «ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان، اتباع الهوى و طول الامل»؛ ترسناکترین بلایى که از ابتلاى شما مسلمانان به آن مىترسم، این است که دنبالهرو هواى نفس خودتان باشید؛ یعنى شهوترانى کردن و شهوات را بر عقل مسلط ساختن. اینها همه موانع درونى انسان است.
- یک نوع موانع هم، خارج از وجود انسان است. مثلاً حکومتهاى ظالم و دیکتاتور، در طول تاریخ مانع تکامل انسانها بودهاند.
- سرمایهداران بزرگ و زراندوز که همهى تلاش خود را صرف این مىکردهاند که خود به نوایى برسند، دیگران را براى رسیدن به مقاصد خود استخدام و استثمار مىکردند. اینها جزو موانع کمال بشرند. فساد آنها، ظلم آنها، قدرت آنها، پول آنها، شلاق آنها، شمشیر آنها، امروز بمب اتم آنها، موشکهاى بالستیک آنها، سیاستهاى پیچیدهى آنها، توطئههاى تبلیغاتى آنها، نیروهاى نظامى آنها، همه و همه، موجب مىشود که میلیاردها انسان، از راه کمال باز بمانند.»[2]
- «خطر درونى که دشمن قدیمى امت اسلامى است همان کج فهمى و جمود و تحجّر، یا خودباختگى و التقاط، یا نومیدى و ضعف نفس، یا تردید و وسوسهى فکرى و یا مجموعهاى از اینها و امثال آن است. ملت رشید و پیشرو ایران به رهبرى امام خمینى عظیم راحل، دشمن درونى را شکست داد و بر آن فائق آمد تا توانست در جبهههاى سیاسى و نظامى پیروز شود و نظام جمهورى اسلامى را در کشور خود مستقر و در مدت 20 سال در راه آن مجاهدت کند. ولى تا دشمن بیرونى در مقابله با اسلام و جمهورى اسلامى فعال است، خطر سر برآوردن آن دشمن درونى نیز همواره هست و مسئولان نظام اسلامى در ایران، این را خطرى بالقوه بزرگ و جدّى میشمارند. آنچه ما آن را تهاجم فرهنگى دشمن مىنامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرا میخوانیم، همانا کوشش همه جانبهى دشمنان ما با استفاده از همهى ابزارهاى تبلیغى و خبرى و سیاسى و امنیتى براى برانگیختن همین دشمن درونى است.»[3]
دشمن بیرونی خطرناکتر است یا دشمن درونی؟
در پاسخ به این سؤال که دشمن بیرونی خطرناکتر است یا بیرونی، پای درس «آیتالله خامنهای» مینشینیم تا هم دشمن خطرناکتر را شناسایی کنیم و هم علت خطرناکتر بودن آن را بیابیم. ایشان میفرمایند:
- «دشمنى که در درون هر یک از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناکتر از همهى دشمنها هم همین است. این دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمایلات نفسانى، خودخواهیها، میل به انحراف، میل به گمراهى و لغزشهایى که زمینهى آن را خود انسان فراهم مىکند. پیغمبر با این دشمن هم سخت مبارزه کرد؛ منتها مبارزهى با این دشمن، به وسیلهى شمشیر نیست؛ به وسیلهى تربیت و تزکیه و تعلیم و هشدار دادن است. لذا وقتى که مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پیغمبر فرمود شما از جهاد کوچکتر برگشتید، حالا مشغول جهاد بزرگتر شوید.
- ممکن است دشمن خارجى بیاید، سرکوب کند، شکست دهد و تار و مار کند؛ اما نمىتواند نابود کند بالاخره ایمان مىماند و در جایى سر بلند مىکند و سبز مىشود. اما آنجایى که این لشکرِ دشمن درونى به انسان حمله کرد و درون انسان را تهى و خالى نمود، راه منحرف خواهد شد. هرجا انحراف وجود دارد، منشأش این است. پیغمبر با این دشمن هم مبارزه کرد.»[4]
- «همهى کسانى که در جبهههاى عظیم مثل جبههى انقلاب اسلامى به دشمن پشت کرده و فرار مىکنند، اول در جبههى دلِ خود شکست مىخورند. یا مرعوب مىشوند یا مجذوب جلوههاى دنیا یا آلوده به شهوات مىگردند یا پول و مقام آنها را فریب مىدهد و یا چهرهى چاپلوس دشمن دچار گمراهیشان مىکند. انسان اول در دلِ خود شکست مىخورد و هزیمت مىکند، بعد هزیمت او در جبههى بیرونى آشکار مىشود.»[5]
«مرگ ما بیش از آنچه ناشى از این باشد که دیگرى بیاید ما را بکُشد، ناشى از این است که در درون خودمان اختلافى بهوجود مىآید. غالباً مرگهاى ما ناشى از ویروسى، میکروبى، بیمارىاى و سلول عاصىاى است که سرطان درست مىکند؛ کمتر ناشى از این است که کسى بیاید آدم را بکُشد. دولت اسلامى هم همینطور است؛ باید مواظب دشمنهاى درونىاش باشد؛ اینها آفتهایش است.» [6]
شجاعت مبارزه با دشمن درونی، بیشتر از دشمن بیرونی است
همانطور که دشمن درونی خطرناکتر از دشمن بیرونی است، شجاعت مبارزه با آن هم از دشمن بیرونی باید بیشتر باشد. چه بسا انسانهایی که در مبارزه با دشمن بیرونی موفق بودهاند اما در مقابل کبر و خودمحوری و بقیهی دشمنهای درونی شکست خوردهاند. رهبر معظم انقلاب در تبیین این مسأله فرمودهاند: «هر کدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانى داریم که همان «من» ماست، همان منیت ماست، همان خودخواهیها و هوسها و هوسرانیهاى ماست. چه چیزى ما را از دست این شیطان نجات خواهد داد؟ جز ارادهى دینى و ایمان قوى و دلى که با تزکیه و اخلاق الهى آشنا شده باشد؟ این، خیلى قوت و شجاعت لازم دارد. شجاعت این مبارزه، بیشتر از شجاعت مبارزهى با هر دشمن بیرونى است.
آنهایى که در مبارزههاى با دشمنان بزرگ پیروز مىشوند، کسانى را به خاک مىنشانند و قدرتهایى را نابود مىکنند، گرفتارى بزرگشان در مبارزه با نفس خودشان است. این غرورى که به ما دست مىدهد، این هوس و شهوتى که به ما عارض مىشود، این غفلت و نسیان از یاد خدا که ما را فرا مىگیرد، این شیطانصفتىاى که در معاملهى با برادرانمان، با جامعهمان و با حوادث دوروبرمان به ما عارض مىشود، آن شیطان درونى است؛ این است که باید آن را علاج بکنیم.»[7]
حوزهی تأثیر دشمن بیرونی و درونی چگونه است؟
شناسایی اینکه دشمنان درونی و بیرونی از چه راهی و چگونه میتوانند به ما حمله کنند و یا بر ما غلبه نمایند، باعث خواهد شد که با مراقبت بیشتر و دوری از غفلت، زمینههای پیروزی خودمان و پیشرفت خودمان را ادامه دهیم. مقام معظم رهبری میفرمایند: «هرجا شما اختلاف دیدید، جستوجو کنید، بدون دشوارى شیطان را در آنجا خواهید یافت... پشت سر همهى اختلافات یا خودخواهیها و جاهطلبیها و منیتهاى ماست و یا شیطانهاى خارجى، یعنى دستهاى دشمن و استکبار و قدرتهاى ظالم و ستمگر.»[8]
«محیط اسلامى - چه افراد و چه ملتها - همواره در معرض این دو گونه تهدید قرار داشته و امروز بیش از همیشه قرار دارد. ترویج متعمدانهى فساد در کشورهاى اسلامى و تحمیل فرهنگ غربى که از سوى برخى رژیمهاى وابسته نیز به آن کمک مىشود و از رفتار فردى تا شکل شهرسازى و محیط عمومى زندگى و مطبوعات و غیره را در بر مىگیرد، از یکسو و فشارهاى نظامى و سیاسى و اقتصادى بر بعض ملتهاى مسلمان و کشتارهاى لبنان و فلسطین و بوسنى و کشمیر و چچنستان و افغانستان و غیره از سوى دیگر، شاهد بارز وجود این دو گونه تهدید در محیطهاى اسلامى است.»[9]
«وقتى جامعهاى روحیهاش قوى شد، دشمن نمىتواند به آن زور بگوید. وقتى زورگویان دنیا بخواهند سوار فرد، جماعت و یا ملتى شوند، اولین اقدامشان این است که روحیهى آن فرد یا ملت را بشکنند و احساس توانایى و ایستادگىاش را از بین ببرند. تا زمانى که احساس قدرت و توانایى و روحیه در یک ملت و جماعتى وجود دارد، هیچکس نمىتواند بر آن فائق آید؛ نه دشمنان بیرونى و نه دشمنان درونى؛ تنبلى و بىعارى و بىکارگى.»[10]
راههای مقابله با دشمن درونی و بیرونی
در مواجهه با این دشمنان درونی و بیرونی چگونه باید برخورد کرد؟ آیا در برابر آنها باید انفعال پیش گرفت یا موانع را از سر راه برداشت؟ چگونه میتوان این موانع را برداشت؟ آیا در برخورد با هرگونه از این دشمنان، باید یک روش پیش گرفت؟ رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند:
«به همهى ملت ایران توصیه مىکنم که موانع راه را شما باید بردارید. راه براى ما روشن است؛ موانع راه هم براى ملت ایران روشن است. باید این موانع را بردارید؛ هم موانع درونى و هم موانع بیرونى را. موانع درونى را باید با تضرع به درگاه پروردگار، با دعا، با توجه، با تربیت و تهذیب نفس، با تقویت اخلاق، با عبادت و با توسل، از پیش پا بردارید. اگر دل ما سالم نباشد، نمىتوانیم دنیاى سالمى درست کنیم. اگر در درون خودمان معیوب باشیم، نمىتوانیم عیب جامعه و جهان را برطرف کنیم. ملت ایران بار سنگینى بردوش دارد و باید آن را به منزل برساند. باید دنیایى بسازد که هم براى خودش شیرین باشد و هم براى جوامع دیگر. شما مىتوانید چنین کارى بکنید؛ اما شرطش این است که هر یک از ما، درصدد تهذیب نفس خودمان باشیم. نماز با توجه، انس با قرآن، دعا و توسل، تضرع، روزهى ماه رمضان و عبادات نیمهشب، مخصوصاً براى جوانان، که تأثیرپذیریشان زیاد است، مىتواند مهذب نفس باشد و اما، موانع بیرونى.
امروز سنگر اصلى در سطح عالم، جمهورى اسلامى است. این سنگر را باید محکم نگه دارید. با چه چیز؟ با اتحاد و اتفاق؛ با همدلى میان آحاد مردم و میان مردم و مسئولین کشور؛ با همدلى میان مردم و دولت، میان مردم و مجلس، میان دولت و مجلس، میان کارگزاران کشور و میان آحاد مردم. گروههاى مختلف، جناحهاى مختلف، سیاستها و جهتگیریهاى مختلف، در مقابله با دشمن، باید با هم باشند و کارى نکنند که دشمن سوء استفاده کند. اختلاف سیاسى مانعى ندارد؛ اختلاف نظر مانعى ندارد؛ مبارزات انتخاباتى به شکل سالم، مانعى ندارد؛ اما خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهرهى کشور، خراب کردن ذهن مردم و چهرهى مسئولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و یکپارچگى، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید؛ مثل چند برادر در یک خانه. ممکن است دو برادر از یکدیگر کدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانهى آنها حمله مىکند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند. آحاد ملت باید این گونه باشند. این، یکى از ویژگیهایى است که در این سنگر مىتوانید حفظ کنید.»[11]
و در پایان نصیحتی پدرانه...
«مراقب دشمن باشید؛ نه فقط دشمنى که از مرز حمله مىکند، بلکه دشمنى که به مرزهاى درون وجود ما حمله مىکند؛ ارادهى ما را تضعیف مىکند، ایمان ما را تضعیف مىکند، عزم قاطع ما را بر کار کردن تضعیف مىکند، عمل ما را از خلوص و صفا خالى مىکند. دشمن حقیقى این است. اگر ما توانستیم با این دشمن دست و پنجه نرم کنیم و بینى او را به خاک بمالیم، آنوقت در مقابل آن دشمن بیرونى دست ما پُر است. آن کسىکه در میدان جنگ دچار هزیمت مىشود، قبلاً در درون خود دچار هزیمت شده است. اگر در درون خود دچار هزیمت نشویم، در بیرون هیچ دشمنى نمىتواند ما را منهزم کند.»[12](*)
پینوشتها:
[1] بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علىبنموسىالرضا(علیهالسلام) در روز عید سعید غدیرخم، 12/12/1380
[2] بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامنالحجج، علىبنموسىالرضا(علیهالسلام) در روز عید سعید فطر، 15/01/1371
[3] پیام به حجاج بیتالله الحرام، 28/12/1377
[4] بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران، 28/02/1380
[5] بیانات در دیدار مردم قم، 19/10/1381
[6] بیانات در دیدار اعضاى هیئت دولت، 8/6/1384
[7] سخنرانى در دیدار با اقشار گوناگون، 17/7/1370
[8] سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از دانشگاهیان و طلاب حوزههاى علمیه، 29/9/1368
[9] پیام به مناسبت برگزارى کنگرهی عظیم عبادى سیاسى حج، 4/2/1375
[10] بیانات در دیدار قاریان قرآن کریم، 6/8/1382
[11] بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامنالحجج، علىبنموسىالرضا(علیهالسلام) در روز عید سعید فطر، 15/1/1371
[12] بیانات در دیدار جمعى از پرسنل ارتش جمهورى اسلامى ایران به مناسبت روز ارتش، 25/1/1378
*قاسم صفایی نژاد؛ پژوهشگر
ارسال کردن دیدگاه جدید