علت سکوت احمدی نژاد در قبال گرانی
فردا نوشت: مقام اول اجرایی کشور این روزها ترجیح می دهد در قبال گرانی ها سکوت پیشه کند. او که روزگاری خود را مبدع سخن گفتن بی واسطه با مردم می نامید، طی روزهایی که گرانی به اوج خود رسیده است ترجیح می دهد یا معاون اول و وزرای اقتصادی خود را به میدان بفرستد و یا اینکه به نامه نگاری های دیپلماتیک و تبریک روز استقلال کشور بپردازد.
بدیهی است که در شرایطی که جامعه دچار معضل و التهابی اقتصادی سخن مسئولان و القای حس آرامش از سوی آنها می تواند مثمرر ثمر باشد از همین رو سوال این است که چرا این خصوص احمدی نژاد با مردم سخن نمی گوید و سکوت کرده است. در این باب می توان به تحلیل های مختلفی اشاره کرد . اکنون دیگر کارشناسان متفق بر این امر هستند که گرانی های اخیر ریشه ای در تحریم های غرب ندارد و معلول بی تدبیری و بی کفایتی مسئولان و وزارت خانه های متصدی تنظیم بازار است. در مواجهه با این امر تاکنون رییس جمهور سکوتی خاص پیشه ساخته است که ممکن است سه دلیل متفاوت علت این امر باشد؛
1- احتمال می رود رییس جمهور به ضعف وزیران کابینه خود واقف باشد و این امر را که مقصر در این خصوص را باید در نهاد دولت جستجو کرد را قبول داشته باشد . از همین رو می کوشد بدون موضع علنی به رفع و رجوع این امر بپردازد. این احتمال از آنجا مطرح می شود که شنیده شده رییس جمهور به معاون اول خود پیغام داده است اگر توان تنظیم بازار را ندارد، استعفا کند.
2- احتمال می روود این سکوت مقدمه طوفانی سهمگین در دولت باشد و شاهد عزل یک باره وزاری مسئول تنظیم بازار باشیم . احتمال می رود اگر شرایط فعلی مهار نشود احمدی نژاد برای جلوگیری از آسیب کلی به وجهه عمومی دولت شخصا وارد میدان شده و با عزل چند مسئول و وزیر، خود در قامت مدعی ظاهر شده و کل صورت مسئله را عوض کند. این امر با توجه به رووحیات و منش خاصی که از ایشان سراغ داریم چندان غریب نمی نمایاند.
3- و آخر الامر اینکه ضعیف ترین احتمال این است که ایشان می خواهد این چند ماهه پایانی را بدون حاشیه و با کمترین نمود در رسانه ها به پایان برساند . چه آنکه در قبال گرانی های اخیر هر نوع موضع گیری ای را به ضرر دولت می داند و استراتژی «سکوت» را کم هزینه می داند...
هر کدام از احتمالات فوق صادق باشند،مشخص است که دولت نه در امر اجرا توانسته فتوحاتی را در مبارزه با گرانی سامان دهد و نه در ارائه قوت قلب به مردم و مدیریت فضای افکار عمومی و ذهنیت عامه توفیقی داشته است. «عامه گرایی» درست است که در بزنگاه انتخابات بسیار به کار می آید، اما در شرایط غیر انتخاباتی تکالیفی نسبت به توده ها وجود دارد که تعلیق آنها نه تنها به ضرر دولت بلکه متوجه کلیت نظام است.بنابراین می طلبد که به توده های مردم در شرایط سخت گرانی های فعلی نگاهی مهربانانه تر داشت و آنها را اینچنین در معادلات سیاسی صرف محصور نکرد.
ارسال کردن دیدگاه جدید