استانهای شیعه سرزمین حجاز؛ ثروتمندان فقیر
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، اتفاقات ماههای اخیر در عربستان و بالا گرفتن تنشهای داخلی چه در درون حاکمیت و چه نا آرامی های چند ماه اخیر و در اعتراضهای سراسری، بهانهای شد تا نگاهی به ترکیب جمعیتی شیعیان و اطلاعاتی دیگری از این کشور بپردازیم.
مروری بر روی کار آمدن وهابیت
قرن 18میلادی، محمدبن عبدالوهاب، که خود را مصلح مذهبی میدانست در نجد قیام کرد و مذهب خاصِ خود را تبلیغ نمود؛ آیین و فرقه جدید به وجود آمده توسط محمدبن عبدالوهاب، در آغاز با مشکلات فراوانی مواجه گردید، چرا که مخالفان افکار و عقاید وی علیه او قیام کردند و تعرضاتی انجام دادند که در نتیجه آنها، وی درصدد به دست آوردن حامیانی از حاکم شهر نجد برآمد؛ اما آنان از ترس ایجاد آشوب و بلوا، حاضر به انجام و قبول چنین کمکی نشدند.
سرانجام وی، محمدبن سعود حاکم شهر «درعیه» را با خود هم داستان کرد؛ محمدبن عبدالوهاب و محمدبن سعود با یکدیگر عهد و پیمان بستند که در این راه، از هیچ کوششی دریغ نورزند و بر مبنای این قرارداد، عبدالوهاب بر نفوذ مذهبی خویش و محمدبن سعود نیز بر قدرت خود افزودند؛ با درگذشت محمدبن سعود در سال 1765 میلادی، عبدالعزیز به جانشینی پدر منصوب گردید او که ادامه دهنده راه پدر و طرفدار مذهب عبدالوهاب بود، در سال 1773 میلادی، شهر ریاض را به تصرف در آورد و توانست قلمرو حکومتی خویش را تا قصیم و الاحسأ گسترش دهد.
این داستان گذشت تا اینکه در ژانویه 1926 سران حجاز، با عبدالعزیز بیعت کردند و او پادشاه حجاز خوانده شد و در 18 دسامبر 1939 فرمان یکپارچه کردن پارههای کشور عربی داده شد و از این پس سرزمین مذکور عربستان سعودی خوانده شد.
بنابراین، عربستان امروزی نتیجه پیوند قدرت سیاسی و نظامی خاندان سعودی و محمدبن عبدالوهاب، بنیانگذار فرقه وهابیت است.
در حال حاضر نفوذ وهابیت به دلیل ایفای این نقش تاریخی و حیاتی، فراتر از نقش رسمی یک نهاد دینی است و از زمان تأسیس رژیم سعودی، وهابیت فرهنگ، آموزش و پرورش و سیستم قضایی آن را شکل داده و در نهایت بر همه تمایلات و گرایشهای اسلامگرایی سنی عربستان تأثیر گذاشته است؛ در عربستان کنونی، مفتیهای وهابی، در اوضاع سیاسی جامعه نقش برجستهای دارند و وزرای دادگستری، حج و شئون اسلامی، اوقاف، و دعوت و ارشاد با مشاورت آنها انتخاب میشوند.
شیعیان عربستان:
حضور شیعه در عربستان، به همان قرن اول هجری، یعنی زمانی که شیعیان امام علی (ع) نتایج سقیفه را نپذیرفتند، باز میگردد؛ که امروزه حدود 20 درصد از جمعیت عربستان را تشکیل می دهند بیشتر این جمعیت در منطقه شرقیه زندگی کرده و در همانجا نیز مشغول به کارند؛ شرقیه استانی است که شیعیان به لحاظ جمعیتی، اکثریت غالب را تشکیل داده و از نظر اقتصادی بزرگترین منطقه نفتی با گستردهترین تأسیسات پالایش نفت در عربستان را داراست.
در حالی که تعداد کمی از شیعیان در دمام، مرکز استان شرقیه و بزرگترین شهر این استان ساکن هستند، اکثر قریب به اتفاق آنها در شهرها و روستاهای بین دو واحه بزرگ قطیف و الاحساء زندگی می کنند.
الاحساء دو شهر بزرگ به نام های هفوف و مبرز دارد که علاوه بر سنیها، شیعیان نیز در آنها سکونت دارند. گروه قابل ملاحظهای از شیعیان اسماعیلی (حدود صدهزار نفر) نیز در استان نجران و حومه آن (در منطقه مرزی نزدیک به یمن) ساکناند.
شیعیان دوازده امامی علاوه بر استان شرقیه در مدینه و وادی فاطمه، دارای جمعیتهای بزرگی هستند و در جده و ریاض نیز گروههای کوچکی تشکیل دادهاند؛ زیدیها نیز به عنوان شاخهای شیعی، در شهرهای جنوبی نجران، جده، ینبوع و عصیر سکونت دارند و وابستگی زیادی به زیدیهای یمنی دارند؛ علاوه بر سه گروه شیعی مذکور، شیعیان بسیاری هستند که به دلیل شرایط بد مذهبی در شهرهای سنینشین در تقیه زندگی میکنند و از بروز مذهب خود اجتناب میورزند.
این در حالی است که رژیم سعودی، ابزارهای مختلفی را برای آرام کردن و به حاشیه راندن اقلیت شیعه به کار گرفت که مهاجرت هزاران مهاجر سنی و تاجر از نجد و قصیم به منطقه شرقیه، ساخت شهرها و مراکز تجاری جدید سنینشین، به زوال کشاندن شبکههای کشاورزی و تجاری قدیمی وابسته به شیعیان، عدم معامله با تجار شیعه و تمایل به همکاری هرچه بیشتر با مرکز و غرب عربستان، مصادره باغهای نخلداران شیعه و منابع و محصولات آنها توسط رژیم از جمله این ابزارها بود.
حتی سعودی و ناظران محلی، از انجام شعایر و مراسم مذهبی شیعیان به شدت جلوگیری کرده و محدودیتهای فراوانی را در زمینه اعلام عمومی برای نماز و دعا، چاپ انتشار متون دینی، ساخت مساجد و حسینیه و زیارت مراقد ائمه اعمال می کردند.
با این حال جامعه شیعیان عربستان در دههای اخیر، گاه کوشید که از زیر سلطه سعودیها خارج شود و برخی نافرمانیهای مدنی را تحت رهبری مبارزانی چون حسین صفارو یا شیخ نمر باقر النمر که اخیرا عوامل آل سعود وی را دستگیر کرده است پیاده کرد. مطالبات شیعیان عربستان در آن زمان، به حق برگزاری مراسم مذهبی، پایان بخشیدن به تبعیض، سهم بیشتر از درآمدهای نفت، فرصت های شغلی و مدرن سازی شهرها و جوامع شیعه بود. اما رژیم با دستگیری و شکنجه سران و رهبران مبارزه، آنها را سرکوب کرد.
هم اکنون سازمان یا گروه سیاسی شیعی به شکل قانونی در عربستان فعالیت ندارد؛ اما تعدادی سازمانها و شبکههای غیررسمی وجود دارند که مطالبات و حقوق شیعیان را دنبال میکنند؛ این سازمانها عبارت است از: سازمان انقلاب اسلامی جزیرة العرب، حزبالله عربستان سعودی، جامعه علمای حجاز (جماعه علماء الحجاز)، شیعیان لیبرال و سنتگرایان و معترضان.
ساختار جمعیتی
طبق آمارهای موجود جمعیت کشور عربستان سعودی نزدیک به 28 میلیون نفربالغ می گرد؛ که یک چهارم کل جمعیت این کشور نیز از کارگران خارجی تشکیل شده است، و تعداد قابل توجهی از ساکنان این کشور را نیزآمریکایی ها و انگلیسی ها که به نوعی با صنایع نفتی در ارتباطند تشکیل می دهند.
عده زیادی از ملیت های ساکن درعربستان اعراب و باقی عمدتا مسلمانان آسیایی و آفریقایی می باشند؛ ریاض پایتخت کشور و بزرگترین شهر آن با 3.7میلیون نفر جمعیت است. تراکم جمعیتی در کشور عربستان 8/3 نفر درکیلومتر مربع میباشد. 67%مردم کشورساکن شهرها بوده و پرجمعیت ترین شهر آن (ریاض) حدود 2/8% جمعیت کشور را تشکیل میدهد. از جمله دیگر شهرهای پرجمعیت کشور می توان به شهرهای جده ،مکه معظمه، طائف ، مدینه منوره ، ظهران و هفوف اشاره نمود.متوسط عمر مردان 2/44سال و زنان 5/46سال است.نرخ تولد5/49درهزار،نرخ مرگ ومیر2/20درهزارورشدجمعیت 93/2%است.
همچنین این کشور با داشتن 000/ 240 / 2 کیلومتر مربع وسعت و جمعیتی حدود 27 میلیون نفر کشوری مهاجرپذیر تلقی می شود؛ و برای گردش چرخهای اقتصادی,نظامی, اداری, خدماتی خود به نیروهای انسانی خارجی نیاز دارد؛ از این جهت در تمام زمینه ها, از مشاورین وزراء, خلبانان هواپیماهای نظامی و غیرنظامی گرفته تا رانندگان اتوبس شهری و بین شهری و خدمتکاران منازل از نیروی انسانی خارجی استفاده می شود.
ساختار آموزشی
نظام آموزش و پرورش عربستان سعودی ازدوره1تا2سالة پیش دبستانی،دورة 6ساله ابتدایی،دورة 3ساله مدارس مقدماتی متوسطه و دورة3ساله تکمیلی متوسطه متشکل گردیده است که با وجود اینکه دولت سعودی حضور دختران را در آموزشگاهها و مدارس بسیار محدود کرده است باعث شده است 55 درصد دانش آموزان دبستان، 79 درصد دانش آموزان راهنمایی و 81 درصد دانش آموزان دبیرستان پسر را تشکیل دهند و دانشگاههای این کشور از کیفیت آموزشی بسیار پایینی برخوردار است.
منطقه شیعه نشین القطیف کجا قرار دارد؟
استان القطیف در شرق عربستان اگرچه از جمله استانهای بسیار ثروتمند عربستان به دلیل داشتن منابع سرشار نفت به شمار میآید اما به دلیل شیعه بودن ساکنان آن همواره مورد ظلم و تبعیض قرار داشته است، به همین دلیل این منطقه شاهد ناآرامیهایی در اعتراض به این ظلم و ستمهاست.
موقعیت جغرافیایی
القطیف از استانهای شرقی عربستان است، این استان از شرق به کرانههای غربی خلیج فارس و از غرب با استانهای ریاض و نجران و از شمال با دو کشور کویت و عراق و از جنوب با یمن و عمان و از جنوب شرقی با بحرین محدود میشود.
تاریخ و تقسمات جغرافیایی
استان القطیف از حیث تقسیمات جغرافیایی به سه بخش مرکز شامل "شهر القطیف" و شهر "سیهات" و شهر "صفوی" تقسیم میشود؛ مهمترین جزایر استان القطیف، جزیره تاروت و مهمترین روستاهای آن سنابس ، تاروت ،دارین، الربیعیه و الزور هستند.
آب و هوای این شهر به دلیل مجاورت با صحرا در تابستان بسیار گرم در زمستان بسیار سرد است، اقتصاد آن به شکلی اساسی بر نفت متکی است و این منطقه روزی 800 هزار بشکه در روز نفت تولید می کند.
این منطقه به دلیل قرار گرفتن در کنار خلیج فارس و داشتن منابع کثیر نفتی از موقعیت استراتژیکی برخوردار است، به همین دلیل برای رژیم سعودی اهمیت بسیار زیادی دارد.
سیاستهای رژیم سعودی در این منطقه
اکثر ساکنان منطقه شرقی عربستان را شیعیان تشکیل میدهند، به همین دلیل ساکنان آن همواره مورد تبعیض رژیمسعودی قرار داشتند، شهروندان این کشور همواره جزو شهروندان درجه دوم عربستان به شمار آمدهاند و مناطق مسکونی آن از سادهترین امکانات بهداشتی و خدماتی و رفاهی محروم هستند، بگونهای که بسیاری از کوچهها و خیابانهای آن در قرن 21 همچنان خاکی است.
وضعیت اسفبار و تبعیضهای اعمال شده توسط رژیم سعودی با وجود تلاشهای صورت گرفته برای درز پیدا نکردن اخبار آن به رسانههای داخلی و خارجی چنان عیان است که بارها توسط سازمانهای مختلف بین المللی از جمله سازمان عفو بین الملل و دیدهبان حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفته و محکوم شده است.
ساکنان این منطقه با کوچکترین اعتراض نه تنها سرکوب بلکه بازداشت میشوند و به همین دلیل بسیاری از جوانان این منطقه در زندانهای رژیم سعودی بسرمیبرند و سالهاست بدون محاکمه همچنان در زندانهای سعودی هستند که به "زندانیان فراموش شده" معروف شدهاند.
چیزی که امروز در القطیف مشاهده می شود خروش مردمی است که که به وضع حاکمیت موجود اعتراضات جدی دارندکه البته آل سعود با پشتیبانی نیروهای هم پیمان خود اقدام به سرکوب، دستگیری و شهادت این بخش از عربستان را می دهد.
به هر حال القطیف در این روزها خط مقدم مبارزه با رژیم آل سعود است، آل سعودی که با آشکار شدن همکاری خود با اسرائیل و انجام جنایت هایی که در این منطقه و بحرین انجام داده است و مُردن ولیعهد و خبر ضد و نقیض مرگ پادشاه این کشور به نظر می رسد بعد از سقوط حکومت های دیکتاتوری مصر، لیبی و تونس باید منتظر سرنگونی یکی دیگر از این حکومت ها در منطقه خاورمیانه باشیم.
ارسال کردن دیدگاه جدید