چرا تحریمها ایران را مانند عراق و کره شمالی به زانو درنیاورد؟

 عصر امروز/ در طول یک ماه گذشته با اعلام تحریم‌های جدید مالی و تحریم بانک مرکزی از سوی آمریکا و با اجرای تحریم خرید نفت ایران توسط اتحادیه‌ی اروپا از اول جولای ۲۰۱۲م. این تلاش به همراه جنگ روانی پر دامنه برضد جمهوری اسلامی ایران به اوج خود رسیده است.

اردوگاه غرب همواره از حربه‌ی تحریم برای تغییر رفتار دولت‌ها استفاده کرده است. برمه، کره‌ی شمالی، عراق و لیبی از نمونه‌های مشهور تحریم هدفمند در دو دهه‌ی اخیر به شمار می‌روند و نتیجه‌ی تحریم در کشورهای پیش‌گفته، کمابیش مطابق برنامه‌ریزی طراحان تحریم رقم خورده است و همین موفقیت نسبی ابزار تحریم، غرب را برای به کارگیری، تشدید و تداوم تحریم‌ها تشویق می‌کند و کارشناسان همسو با آمریکا را به این تحلیل می‌کشاند که به دلیل تک محصولی بودن اقتصاد ایران و وابستگی شدید به نفت با این روش می‌توان ایران را وادار به عقب‌نشینی در مواضع خود کرد. اما غرب عملا به نتایج مد نظر خود نرسیده است و حال پرسش اینجاست که چرا؟

اولا ایران در مقایسه با کشورهای اشاره شده عمدتاً با اتکای بر وحدت و انسجام داخلی و دیپلماسی فعال در عرصه‌ی منطقه‌ای و جهانی برای افزایش همکاری‌ها و پیشبرد سیاست‌های اصولی توانسته است بیش از هر کشور دیگری در برابر فشارها و تحریم‌های آمریکا مقاومت نماید.

انسجام و وحدت ملی منبع اصلی قدرت نظام جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب اسلامی بوده است. حال آنکه دیگر کشورهای تحریم شده، همگی دارای ساختار سیاسی استبدادی، اقتدارگرا و غیرمردم‌سالارانه و فاقد پشتوانه‌های قوی مردمی و اجتماعی بوده‌اند.

دوما قرار گرفتن ایران در مرکز انرژی یعنی خاورمیانه و جایگاه ژئوپلتیک آن در محل تلاقی سه قاره‌ی آسیا، آفریقا و اروپا موجب می‌شود که ایران همواره از جایگاه خاصی در تعاملات جهانی برخوردار باشد. ایرانِ امروز اگرچه مغضوب اردوگاه غرب است اما آشکارا، اهرم اصلی توازن و تعادل خاورمیانه و موجب کاهش هزینه‌های امنیتی غرب در خاورمیانه و خلیج فارس است. اما کشورهایی که پیش‌تر تحریم شده‌اند از لحاظ وضع ژئو‌استراتژیک و ژئوپلتیک همانند و حتی مشابه ایران نبوده‌اند و به دلایلی، تأثیر تحریم بر آن‌ها قابل احصا بوده است.

سوما نقش و جایگاه کم نظیر رهبری در جمهوری اسلامی و به صورت خاص، هوشیاری و پایداری رهبر معظم انقلاب اسلامی، عامل مهم دیگری در شکست سناریوهای دشمنان و ناکامی تحریم‌ها بوده است. همان گونه که امام خمینی از همان آغاز پیروزی انقلاب تهدیدها و تنگناهای ایجاد شده از سوی دشمنان را به فرصت‌های بی‌بدیل تبدیل کردند، امروز هم مقام معظم رهبری به شیوه‌ی امام راحل با خردورزی، از تهدیدها به نفع ملت ایران و در جهت پیشرفت کشور بهره‌برداری می‌کنند.

این در حالی است که رهبران رژیم‌های اشاره شده از جمله «صدام حسین» و «معمر قذافی» افزون بر فقدان پایگاه مردمی و ساخت مونارشیک قدرت، به علت پاره‌ای خصال شخصی نامتعارف و حکمرانی استبدادی در انزوا، دچار توهم سروری و رفتارهای غیرعقلانی در سیاست‌گذاری‌های این کشورها بودند و از همین رو روزی که تحریم‌های لیبی کلید خورد و صدام حسین سرنگون شد، کسی نگران وضع «سرهنگ دیوانه» و «رهبر عربی» نشد.

بر همین اساس است که روزنامه‌ی واشنگتن پست در یادداشتی، پروژه‌ی تحریم را به انتهای خط رسیده دانست. «مایکل سینگ»، در این مقاله که روز دوشنبه ۱۹تیر ۱۳۹۱ ( ۹ ژوئیه‌ی ۲۰۱۲م.) منتشر شده، غرب را بازنده‌ی اصلی تحریم‌ها دانسته و نوشته است: "سیاست‌گذاران غربی بیشتر تمایل دارند به جای توجه به آنچه ایران حفظ کرده یا به‌دست آورده، بر آنچه تهران از دست داده متمرکز شوند. این موضع برای بحثی سیاسی خوب است ولی برای اتخاذ سیاستی منطقی مناسب نیست."

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی