مشایی و حرکت ارتجایی به ملی گرایی و ناسیونالیسم
به گزارش تبيين به نقل از وبلاگ حجت الاسلام روانبخش، بيترديد موضوع همکاران رييس جمهور از جمله آقاي مشايي از مسائل اصلي نظام نيست که رهبري نظام درباره وي اظهار نظر کنند. به همين دليل زماني که او براي اولين بار درباره دوستي با مردم اسرائيل سخن گفته بود مقام معظم رهبري بدون آنکه از او نامي ببرند، با تعبير «حالا يک نفر يک حرف غلطي زده» آن را کماهميت شمردند و از مسؤولان، بزرگان، نخبگان و سياسيون که آن را به مسأله اول کشور تبديل کرده بودند، گلايه کردند. موضوع انتخاب مشايي بهعنوان معاون اول رئيس جمهور تنها موردي است که مقام معظم رهبري ورود کردند و انتخاب مشايي را بهعنوان معاون اول رئيس جمهور برخلاف مصلحت دکتر احمدينژاد و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقهمندان رئيس جمهور دانستند که البته اين ورود به دليل اهميت جايگاه معاونت اولي و جلوگيري از بروز اختلاف در ميان کساني بود که خالصانه و دلسوزانه براي احياي گفتمان امام و انقلاب تلاش کردهاند وگرنه باز هم براي شخص مشايي حسابي باز نکردند. دليلش همان است که خود مشايي در سخنرانياش در جمع جامعه وعاظ تهران ميگويد: مقام معظم رهبري اين متن را روي کاغذ بسيار کوچکي نوشته بودند کلمه «جناب» را هم بعداً با علامت« »به آن اضافه کرده بودند و آن را در يک پاکت دستساز کوچک گذاشته بودند.
در ماجراي اظهارات مشايي درباره مکتب ايران و... نيز مقام معظم رهبري وارد نشدند و در پاسخ به دانشجويي که اظهار کرد که دلمان خون است، فرمودند من بنا ندارم در اينگونه مسائل ورود کنم و قضاوتي داشته باشم، ولي شما هم مواظب باشيد موضوعات را اصلي - فرعي کنيد و مسائل اصلي را فداي فرعي نکنيد.
بنابراين موضوع مشايي و اظهارات وي از مسائل اصلي نظام نيست و تبديل آن به مسأله اصلي، موجب تحت الشعاع قرار گرفتن مسايل اصلي و در نتيجه خوشحالي دشمنان از جمله فتنهگران داخلي ميشود. مسأله اصلي، دشمني آمريکا و همپيمانان اروپايياش برضد ملت مسلمان ايران است که به زعم خود برآنند تا با تحريم اقتصادي و تهديد نظامي ريشه ملت ايران را بخشکانند و به آرزوي ديرينه خويش يعني نابودي انقلاب اسلامي دست يابند؛ آرزوي خامي که فتنهگران و کودتاچيان سبز در سال 88 با پشتوانه سنگين مالي و سياسي آمريکا و انگليس و برخي دولتهاي مرتجع منطقه به دنبال آن بودند، اما با حضور دهها ميليوني ملت ايران در 9 دي و 22 بهمن عقيم ماند و به شکست انجاميد. پس چنانچه در اين مقاله به موضوع مشايي ميپردازيم، در حد پرداختن به يک مسأله فرعي است.
2. پرداختن به مسأله مشايي و پاسخ به اظهارات وي، در راستاي رسالت دفاع از ارزشهاي اسلام ناب محمدي(ص) که هفته نامه پرتو براي آن تأسيس شده انجام ميگيرد، نه جنجالهاي سياسي گروهها و احزاب سياسي که به دنبال مچ گيري از رييس جمهور محبوب و انقلابي و دولت خدمت گزارند.
3. طرح برخي مسائل در محيطهاي علمي و آکادميک با حضور کارشناسان مربوطه مفيد است ولي طرح آن در مجامع عمومي يا رسانه ملي ممکن است زيان آور هم باشد. براي نمونه، موضوع مکتب ايران چنانچه در يک محيط علمي و آکادميک با حضور کارشناسان مربوطه مطرح ميشد، قطعا به اين جنجال سياسي نمي انجاميد؛ چرا که اين گونه مباحث در محيط آکادميک مورد نقد و ارزيابي قرار ميگرفت، و در صورت صحت و درستي به جامعه عرضه ميشد. مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان، طرح اين نوع مباحث را مناسب مجامع آکادميک دانستند و رئيسجمهور نيز در مصاحبه با خبرنگاران گفتند: «مباحث نظري بايد در فضاي گفت و گو و به منظور کشف حقيقت و نه محکوم کردن يکديگر مورد نقد قرار گيرد». بنابر اين چنانچه آقاي مشايي ولايت پذير و تابع نظر ولي فقيه است، بايد از طرح اين گونه مباحث در تريبونهاي عمومي بپرهيزد و با حضور در مجامع علمي وزن علمي ادعاهاي خود را به اثبات برساند. متاسفانه آقاي مشايي پس از نهي رهبري باز هم بر همان مشي خود ادامه ميدهد!
4) ترديدي نيست مهمترين مسأله کشور در وضعيت کنوني، مقابله با تحريمها و تهديد نظامي است. از اين رو، دولت، مجلس و نيروهاي مسلح، وظيفه اميد دادن به ملت و ارعاب دشمن را بر عهده دارند. رونمايي از طرحهاي بسيار مهم نيروهاي مسلح و افتتاح پروژههاي بزرگ، تاثير بسزايي در بياثر نشان دادن تحريمها و تهديدها و اميد بخشيدن به مردم دارد. از سوي ديگر علاوه بر آن، مقام معظم رهبري در پاسخ به تهديدات نظامي دشمن فرمودند: اگر دشمن بخواهد تهديداتش را عملي سازد، پاسخ ما به منطقه محدود نميشود.
متاسفانه آقاي مشايي در چنين شرايطي با طرح «مکتب ايراني» و ناسيوناليستي کردن مبارزه با استکبار موجب اختلاف و جنجال در کشور شده، عملا آب به آسياب دشمن ميريزد! براستي براي مقابله با تحريمها و تهديدهاي نظامي، طرح اين گونه مباحث چه نقشي ميتواند ايفا کند؟ آيا ناسيوناليستي کردن انقلاب اسلامي ومحصور کردن آن در ايران، به معناي تنها کردن ملت ايران در مصاف با دشمن نيست؟!
5. طرح شعار «مکتب ايراني» خيانت به آرمانهاي جمهوري اسلامي، ملت ايران و آقاي دکتر احمدينژاد است. امام خميني(ره) نهضت و انقلاب را با رمز اسلام، آغاز و با اين استراتژي، ايران را جهاني کرد، به طوري که امروز در تمام جهان، نام ايران را قرين اسلام ميشناسند. چنانکه معظم له با تدبير و تيزبيني، فلسطين را از ناسيوناليزم عربي خارج ساخت و با اعلام يک روز به نام قدس، آنرا به مسأله اول اسلام تبديل کرد و فرمود: «روز قدس روز اسلام است» در اوضاع کنوني، به همان اندازه که بازگرداندن فلسطين به ناسيوناليسم عربي خيانت و خواست دشمن است، ايراني کردن نهضت و دامن زدن به ناسيوناليسم ايراني خطرناک بلکه دشمن پسندتر است. امروز مسلمانان جهان دکتر احمدينژاد را احياگر انديشههاي امام راحل ميشناسند و به او اميد بستهاند، عکسهاي وي در کنار تصاوير سيد حسن نصر الله در نزد جوانان مسلمان عرب دست به دست ميشود و در نظرسنجيهاي مختلف، دومين چهره محبوب پس از سيد حسن نصر الله در منطقه مطرح است.
در اين شرايط، آقاي مشايي ناشيانه يا عامدانه در يک حرکت ارتجاعي درصدد برگرداندن انقلاب اسلامي به ناسيوناليسم ايراني است. او ميگويد: «هرجا نام ايران باشد و ايراني باشد، آنجا سرزمين ايران است. من از اين فراتر ميگويم: هرجا که دلي در باور به خدا در عشق به انسان ميتپد آنجا ايران است، هرجا که جلوهاي از مهرباني باشد، هرجا که نشانهاي از محبت و عشق باشد، هرجا که صفا باشد، همانجا ايران است... همانجا که زيبايي را مييابيد آن گوهر ايراني است. در کردار، در پندار، در گفتار، در رفتار، در بينش، در کنش ايران است... يادمان باشد در دور دست تاريخ، اين پرچم ايران است که بر فراز آمده است. اکنون دور دستهاي تاريخ فردا را ببين. مکتب ايران روشنترين و زيباترين فردا را به همه انسانها هديه ميکند.» (سخنراني در همايش ايرانيان، 14/5/89- سياست شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور)
ترجمه عبارتهاي فوق به عنوان رئيس دفتر دکتر احمدينژاد براي مردم ترکيه، عربستان، سودان، تونس، فلسطين، لبنان، عراق و کشورهاي آسياي ميانه و انتشار آن در مراکز علمي آنها چه بازتابي ميتواند داشته باشد؟ آيا با طرح اين گونه سخنان، ناسيوناليسم عربي و پان ترکيسم و... در برابر پان ايرانيزم فعال نمي شود؟ شکستن وحدت مسلمانان و صف آرايي آنان در برابر يکديگر آن هم در آستانه روز قدس به سود چه کساني تمام ميشود؟ آيا اين خيانت به امام ره و رهبري و احياگر گفتمان امام و انقلاب، دکتر احمدينژاد نيست؟!
6. تأکيد بر مکتب ايران و توضيحات پس از آن، شبيه حرفهاي آقاي خاتمي در تغيير شعار تاريخي ملت ايران است. خاتمي در دوران رياست جمهورياش همواره به جاي «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» بر «استقلال، آزادي، پيشرفت» اصرار ميکرد! و به هنگام اعتراض بزرگان و علما، رئيس دفتر وي، آقاي ابطحي، اينگونه توجيه ميکرد: کلمه پيشرفت فراتر از جمهوري اسلامي است از اين رو جمهوري اسلامي را نيز در بر ميگيرد! در آن زمان راقم اين سطور به وي پاسخ داد که بر اساس اين منطق، کلمه «پيشرفت» در برگيرنده «آزادي» و «استقلال» نيز هست پس چرا بر حذف «جمهوري اسلامي» تاکيد داريد؟ البته بعدها انگيزه آنان در فتنه 88 معلوم شد؛ زيرا رسماً در نوشتهها وشعارهاي خيابانيشان جمهوري ايراني را مطرح و تا مرز براندازي جمهوري اسلامي پيش رفتند. اکنون همين سؤال درباره آقاي مشايي مطرح است. او در پاسخ به اعتراض بزرگان و علما و متدينان که چرا گفتهايد بايد از اين پس ما مکتب ايران را به دنيا معرفي کنيم، گفته است" نگاه کن اين هايي که آمدند اين جا را اشغال کردند مکتب دارند مکتب آلمان، مکتب ايتاليا، اينها مکتب دارند. اما مکتب آنها در نژاد پرستي و توسعه قدرت بر مبناي ترجيح قومي و قبيله اي بر ديگران است. اما ايران چه؟
اينجا مکتب خداست. مکتب انسان است. ..... ايران مظهر عدالت علوي است مظهر نهضت حسيني است؛ انقلاب ما شعار اصلي اش اين بود؛ انديشه اسلام ناب اين جاست؛ در اين سرزمين است؛ در منطق ايرانيان است؛ در شير پستان زنان ايراني است.» (سايت جهان) اگر اين توجيه را بپذيريم همه کشورهاي اسلامي که دين رسمي آنها اسلام است حق دارند نام کشورشان را روي آن بگذارند و بگويند مکتب مصر، مکتب پاکستان و مکتب...
به راستي آقاي مشايي چه مشکلي با کلمه اسلام دارد که با اين عذرها کلمه «ايران» را جايگزين آن ميکند؟! آيا اين اقدام شبيه همان اقدام اصلاحطلبان در حذف جمهوري اسلامي و توجيهات مضحک آنها نيست؟ البته سخنان قبلي وي مبني بر اين که «دوران اسلام خواهي مثل دوران اسب سواري ميماند همانگونه که دوران اسب سواري گذشته، دوران اسلامخواهي نيز گذشته است» (فيلم اين سخنان موجود است) حاکي از آن است که آقاي مشايي در حذف مکتب اسلام اهداف ديگري سدنبال ميکند که در آينده ابعاد بيشتري از آن روشن خواهد شد.




























ارسال کردن دیدگاه جدید