خود را برای پوشیدن این ردای فاخر آماده کنیم

همه کسانی که بالفعل توان تبیین دارند یا می‌توانند این قابلیت را ولو درحد محدود در خود به‌وجود بیاورند، باید به میدان بیایند و خود را مفتخر به‌عنوان فاخر «جهادگر میدان تبیین» و آماده بر تن کردن ردای آن کنند.

 

مهدی فضائلی: هر اقدام خردمندانه‌ای، الزاماتی دارد که اگر به آن الزام‌ها بی‌توجهی شود، اقدام مورد نظر از مسیر خود خارج شده و هدفش نیز محقق نمی‌شود. هرچه اهمیت اقدام بیشتر باشد، ضرورت شناخت و پایبندی به الزام‌های آن هم بیشتر خواهد بود. اگرچه توجه به موضوع «جهادتبیین» از سوی رهبرمعظم انقلاب، تازگی ندارد لیکن این روزها مجددا مورد تأکید ایشان قرار گرفته و در ادبیات سیاسی کشور پررنگ شده‌است.

جهادتبیین از همان مقوله‌های مهمی است که شناخت و تحقق الزام‌های آن در خور توجه ویژه است. الزام‌های جهادتبیین متعدد و متنوع است و سخن گفتن درباره همه آنها دراین مجال نمی‌گنجد، لذا به برخی از این الزام‌ها که شاید از بقیه موارد اهمیت بیشتری داشته باشد، بسنده می‌کنم.

اما قبل از ورود به الزام‌ها، تأکید می‌کنم که اگرچه تبیین جهاد تبیین ازجمله الزام‌های آن، لازم است اما این مباحث بیشتر جنبه طریقیت دارد و نباید ما را از ورود به متن جهادتبیین، باز بدارد و دچار غفلت سازد.

اما الزامات؛

شناخت موضوع‌ها نیازمند تبیین، از نخستین الزام‌هاست. جهادگر این عرصه باید بتواند تشخیص دهد چه چیزی را لازم است تبیین کند و اگر موضوع‌های نیازمند تبیین متکثر و متنوع است، باید بتواند بین آنها اولویت‌بندی کند.

الزام دوم، آشنایی و احاطه مجاهد این عرصه به موضوع و توانمندی برای تبیین آن است. بدیهی است که افراد به همه موضوع‌ها اشراف لازم را ندارند، لذا تبیین‌کننده باید سراغ موضوع‌هایی برود که از عهده تبیین آن برمی‌آید. عدم‌احاطه و اشراف به موضوع، ممکن است نه‌تنها ابهام‌ها را برطرف نکند، بلکه حتی به ابهام‌ها بیفزاید یا به‌دلیل ضعف منطق جهادگر، ابهام‌ها در ذهن طرف مقابل تحکیم شود.

علاوه بر لزوم آشنایی با اندیشه‌های امامین انقلاب، بهره‌گیری از نظرات اندیشمندان انقلاب اسلامی که خود از فعالان و مجاهدان عرصه تبیین بوده‌اند، مانند شهیدمطهری، شهیدبهشتی و مرحوم مصباح‌یزدی به غنا و تقویت بنیه فکری جهادگران میدان تبیین می‌افزاید و کمک بسزایی به قوت و استحکام تبیین‌گر می‌کند، لذا این بهره‌گیری خود از الزام‌های جهاد تبیین است.

چهارمین الزام جهاد تبیین، رعایت اخلاق ازسوی فرد مجاهداست. تبیین‌گری، میدان چالش و مباحثه است و جهادگر این عرصه باید خود را به سعه‌صدر، زبان لین، روحیه مدارا و صبوری مجهز کند.

بهنگام بودن، یکی دیگر از الزام‌های عرصه جهاد تبیین است؛ تبیینی که در زمان خود انجام نشود، مانند عمل نابهنگام توابین پس از واقعه عاشورا خواهد شد که عده‌ای کشته شدند، اما خون آنها تقریبا ثمری نداشت!

بصیرت، الزام مهم دیگر برای جهاد تبیین است؛ یعنی مجاهدان میدان تبیین، باید ژرف‌نگر و عاقبت‌اندیش باشند. نگاه‌های سطحی به مسائل و بی‌توجهی به پیامدهای یک رویداد با جهاد تبیین ناسازگار است. اساسا تبیین برای همین بصیرت‌افزایی صورت می‌گیرد و اگر مجاهد این میدان، خود فاقد بصیرت باشد، مصداق این سخن خواهد بود که:

ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش

هفتمین الزام، مداومت در تکرار است. تکنیک تکرار آنقدر ازسوی دشمنان استفاده می‌شود که منجر به نهادینه شدن برخی گزاره‌ها در ذهن مخاطب شده‌است، لذا جهادگران عرصه تبیین، هم برای زدودن این گزاره‌های غلط از ذهن و دل مخاطبان و هم جایگزین کردن گزاره‌های صحیح به‌جای آنها، نباید از مداومت در تکرار ملول  شوند.

در کنار مداومت تکرار، هشتمین الزام، نوآوری است که نباید فراموش شود. نوآوری در شیوه طرح موضوع یا قالب‌‌های مورد استفاده ضمن ایجاد جذابیت مانع خستگی در تکرار می‌شود. شاید برخی با خواندن و شنیدن این الزام‌ها که البته کامل هم نیست، از ورود به این صحنه خودداری کنند و خود را ناتوان برای پذیرش چنین مسئولیتی احساس کنند، لیکن باید بدانیم جهاد تبیین مانند هر جهاد دیگری، ازسویی واجب است و تدارک مقدمات آن نیز از باب مقدمه واجب، باید فراهم شود و ازسوی دیگر نباید دچار وسواس شد و در این مقدمات آنقدر سختگیری کرد که اصل وظیفه، مورد غفلت قرار گیرد و فراموش شود. بنابراین همه کسانی که بالفعل توان تبیین دارند یا می‌توانند این قابلیت را ولو درحد محدود در خود به‌وجود بیاورند، باید به میدان بیایند و خود را مفتخر به‌عنوان فاخر «جهادگر میدان تبیین» و آماده بر تن کردن ردای آن کنند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی