ستون فقرات اقتصاد مقاومتی، دین است

مسئله اقتصاد بعد از اعتقاد جزء مهم‌ترین عناصر استقلال سیاسی یك مملكت است وقتی شما عهده‌دار دریافت مالیات هستید این مالیات بر درآمد است باید راه درآمد را هم ـ ان‌شاءالله ـ به ملّت بزرگ و بزرگوار ایران اسلامی ‌ارائه كنید تا در تحصیل درآمد هم تلاش و كوشش بكنند و آن‌گاه آنها مشتاقانه این مالیات را بپردازند. سرّ اینكه اقتصاد بعد از اعتقاد سهم تعیین‌كننده دارد این است كه مال را ذات اقدس الهی عامل قیام یك ملّت قرار داده است ملّتی می‌تواند مقاوم باشد و مقاومت كند كه بتواند بایستد ایستادگی یك عامل قیام می‌خواهد همان طوری كه ایستادن یك عامل قیام می‌خواهد ایستادگی هم یك عامل قیام می‌خواهد الآ‌ن كه فرمودند اقتصادِ مقاومتی این سخنی است حق لكن این دو مطلب باید كاملاً توضیح داده شود تا فرق این دو مطلب روشن شود و رسالتی كه برای اعضای محترم انجمن‌های اسلامی‌است هم روشن شود. مطلب اول اینكه كسی می‌تواند بایستد كه ستون فقراتش سالم باشد وگرنه باید به عصا تكیه كند یا باید بنشیند اگر ستون فقرات كسی سالم نباشد به او می‌گویند فقیر، فقیر یعنی فقیر نه یعنی ندار، آن كه ندار است به او می‌گویند فاقد آن كه ستون فقراتش شكسته است به او می‌گویند فقیر چون كسی كه ستون فقراتش شكسته است قدرت قیام ندارد این زمین‌گیر است این مطلب اول درباره ایستادن فیزیكی. ایستادن متافیزیكی یعنی مقاومت هم به اقتصاد وابسته است اگر ستون فقرات ملّتی كه همان مسائل مالی و امكانات مالی آنهاست شكسته بود این قدرت مقاومت ندارد و از پا در می‌آید هرگز فقیر را فقیر نگفتند برای اینكه او مال ندارد برای اینكه در صدر اسلام این همه افراد بی‌مال بودند كه بدر و احد را اداره كردند فقیر را فقیر می‌گویند برای اینكه ستون فقراتش شكسته است اگر ستون فقرات ملتی كه دین آنهاست آسیب ببیند این ملّت قدرت مقاومت ندارد یعنی اقتصاد مقاومتی كه فرمودند توفیقش نصیب اینها نمی‌شود توفیقش نصیب كسانی می‌شود كه تكیه‌گاهی دارند ستونی دارند و ستونشان را با دین حفظ كردند، بنابراین ما باید دو كار كنیم یكی اعتقاد را كه آن ستون اصلی است حفظ كنیم یكی اقتصاد را كه یك ستون فرعی است حفظ كنیم اگر ما می‌شنویم فلان كارخانه كارگرها را بیرون كردند باید راه‌حل پیدا كنیم یا فلان كارخانه در آستانه تعطیلی است باید راه‌حل پیدا كنیم. ما زیارت عاشورا می‌خوانیم دعای كمیل می‌خوانیم نمازهای مستحبی می‌خوانیم و مانند اینها، اینها همه وظیفه است و ثواب الهی را به همراه دارد اما آنكه مشكل جامعه را حل می‌كند آن درایت اقتصادی است این دعای كمیل را شخص كمیل از وجود مبارك حضرت امیر(سلام الله علیه) نقل كرد خب كمیل از اصحاب خاصّ حضرت بود وجود مبارك حضرت امیر كه به خیلی‌ها وقت ملاقات خصوصی نمی‌داد دست همین كمیل را از مسجد كوفه بیرون برد و آن بیانات نورانی را به كمیل آموخت كه «إِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا»(1) تا پایان آن بیانات نورانی و این دعای معروف كمیل را به او آموخت و آن كمیل هم این دعا را نقل كرد. بعد از اینكه وجود مبارك حضرت امیر(سلام الله علیه) به مقام خلافت ظاهری رسیدند آن طوری كه در نهج‌البلاغه هست منطقه‌ای است به نام هیت مسئولیت آن منطقه را وجود مبارك حضرت امیر به كمیل داد امویان ریختند آنجا غارت كردند زدند بردند و كمیل نتوانست اداره كند وجود مبارك حضرت امیر نامه‌ای نوشت این نامه در نامه‌های مكتوب نهج‌البلاغه است به كمیل اعتراض كرد كه من همه امكانات را به تو دادم نتوانستی آنجا را اداره كنی خلاصه اعتراض حضرت امیر این است كه بعضی‌ها فقط به درد دعای كمیل می‌خورند‍! اداره مملكت یعنی اداره مملكت! اگر ما بشنویم فلان كارخانه كارگرها را بیرون كرده آن با نمازِ زیارت عاشورای شما حل نمی‌شود حواستان جمع باشد و دامنگیرتان خواهد شد! كسی گرسنه بخوابد، فقیر باشد، به زندان برود، هزاران چك برگشتی وجود داشته باشد اینها با دعای كمیل حل نمی‌شود! شما بررسی كنید ببینید چندتا چك برگشتی دارید، معلوم می‌شود كه اقتصاد و دارایی نتوانست رسالتش را انجام بدهد.
بنابراین مطلب اول این است كه فقیر غیر از فاقد است دوم آن است كه اقتصاد مقاومتی یك ستون فقرات می‌خواهد و آن دین است برخی از این جانبازان عزیز نزدیك سی سال است كه به عنوان قطع نخاعی در آسایشگاه هستند كه من یك بار رفتم به عیادت اینها بلكه به زیارت اینها بعد آمدم كنار و قدری گریه كردم و بعد دیگر رویم نشد بروم به عیادت اینها! اینها مردان الهی‌اند اینها به مراتب قوی‌تر از شهدای صدر اسلام‌اند این روحیه این كشور را حفظ می‌كند اما مادامی ‌كه ما با عُرضه نه بیراهه رفته باشیم نه راه كسی را بسته باشیم! اما اگر اختلاس و امثال آن پیش بیاید اگر ـ خدای ناكرده ـ فشاری بیاید تحملش سخت است برای اینكه اقتصاد مقاومتی، ستون مقاومت می‌خواهد ستون مقاومت هم همان اعتقاد است، وقتی كسی این فساد را ببیند این ناهنجاری را ببیند خب تحمل نمی‌كند، بنابراین ما باید مواظب باشیم كه بعضی‌ها فقط به درد دعای كمیل می‌خورند در برابر جنگ‌ها و حمله‌ها نمی‌توانند بایستند ما اگر توانستیم اقتصاد مقاومتی را در كنار اعتقاد پیوند بزنیم راه درآمد را توسعه می‌دهیم بعد مالیات می‌گیریم حقّ مشروع دولت هم است مردم هم كاملاً جانانه تسلیم می‌كنند اگر هم یك وقت نبود، همه تحمل می‌كنند اما اگر باشد و نابسامان باشد تحمل‌پذیر نیست!

در همین راستا مرحوم كلینی(رضوان الله علیه) در كتاب شریف كافی بیانی را از وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل می‌كنند كه وجود مبارك پیغمبر به خدای سبحان عرض می‌كند «اللهمّ بارك لنا فی الخبز و لا تفرّق بیننا و بینه فلولا الخبزُ ما صُمنا ولا صَلَّیْنا ولا أدَّینا فرائضَ ربِّنا عزّوجلّ»(3) یعنی خدایا بین ما و نان ما جدایی نینداز منظور از نان، اقتصاد است نان یعنی اقتصاد مملكت عرض كرد خدایا بین مسلمان‌ها و نان آنها، اقتصاد آنها جدایی نینداز زیرا اگر بین مسلمین و نان آنها جدایی افتاد دیگر دینداری مشكل است بنابراین ما قبل از اینكه از درآمد، مالیات بگیریم باید راه تحصیل درآمد را هموار كنیم نباید بگوییم ما مسئول گرفتنیم دیگری مسئول تغییر است هر دو یك واقعیت است این گردهمایی‌ها این مشورت‌ها این شورای اداری‌ها برای همین است كه انسان با هماهنگی كشور را اداره كند اگر ما مشكلی دیدیم به مسئولان دیگر هم گزارش بدهیم طوری باشد كه دیگر كسی در كارخانه را نبندد و عده‌ای از كارگرها را بیرون بكند.

در سوره مباركه نساء فرمود عامل قیام و مقاومت ملت همان مسائل اقتصادی است فرمود: وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِیَاماً(4) فرمود مال، عامل مقاومت است عامل قیام است عامل استقامت است شما این را حفظ بكنید به دست هر كسی ندهید اگر این مال، عامل قیام است به دست سفیهان جامعه ندهید وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِیَاماً ملت اگر بخواهد اقتصاد مقاومی‌داشته باشد باید مالش را به دست عقلا بدهد نه به دست سفیهان خب اگر این اصول رعایت شد هم درآمد محفوظ است و هم هزینه‌ها متعادل است هم مالیات بر درآمد و اگر ـ خدای ناكرده ـ در اثر امتحان‌های الهی یا علل و عوامل دیگر مقداری مسئله اقتصاد اُفت كرد این ملت كاملاً تحمل می‌كند چون اعتقاد، اصل است بر خلاف بساط كمونیستی كه اقتصاد در رأس است اقتصاد نزد ما مسلمان‌ها در صف دوم است آن اعتقاد است كه اصل است از صدر اسلام تاكنون هم همین طور بود حالا نیازی به تاریخ گذشته ندارد این جنگ ده ساله را ـ برای اینكه هشت سال دفاع مقدس بود دو سال جنگ داخلی بود ـ مردم تحمل كردند و این به سبب اعتقاد بود و اما اگر ـ خدای ناكرده ـ این اعتقاد آسیب ببیند، ببینند با دین دارد بازی می‌شود اگر آدم آن اصل را آن ستون فقرات را از دست داد به آدمِ كمرشكسته‌ای كه ستون فقراتش را از دست داد با نصیحت نمی‌شود گفت قیام كنید؛ انسانِ كمرشكسته، با سخنرانی بلند نمی‌شود باید حواسمان جمع باشد!

بنابراین آن عقل و درایت است كه هم قرآن سفارش كرده هم روایات سفارش كرده و شما بزرگواران تلاش و كوششتان ـ ان‌شاءالله ـ مشكور باشد و بكوشید در كنار این آداب و سنن دینی و مستحبّاتی كه دارید ـ ان‌شاءالله ـ آن هوش اقتصادی را هم خودتان داشته باشید هم به دیگران منتقل كنید كه این كشور روی پای خود بایستد برای اینكه اگر نایستد، مغبون شده و بد كرده یك وقت كشوری است كه امكاناتی در اختیار ندارد اما بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) این است كه «مَن وجدَ ماءً و تُراباً ثم افتقر فأبعده الله»(5) فرمود كشوری كه آب دارد خاك دارد مع ذلك فقیر و محتاج باشد خدا آن را از رحمت دور بدارد این نفرین علی است! نفرین علی دیگر به مراتب بالاتر از دعای ماست صریح فرمود: «مَن وجدَ ماءً و تُراباً ثم افتقر فأبعده الله» ملّتی كه آب دارد خاك دارد ولی محتاج است خدا او را از رحمت خود دور كند! حالا شما بیا قرآن به سر بكن در برابر نفرین علی، نمی‌شود!
 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی