پاي درددل يك جانباز انقلاب و دفاع مقدس

تبيين: برايم جالب بود كه وي مي گفت: مردم با اين وضع به جبهه ها كمك مي كردند و از گراني و نبود كالا دم نمي زدند‎.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كه براي امنيت شهرها ، كميته ها تشكيل شد، وارد كميته شد و در سال 58 با تشكيل سپاه، ‏براي خدمت به نظام اسلامي وارد سپاه پاسداران و به عنوان معاون فرماندهي عمليات سپاه كرمان منصوب شد .البته وي يك ‏ماهي نيز فرمانده سپاه سرچشمه بود تا به سازماندهي كادر سپاه در آنجا بپردازد و به كرمان بازگردد‎. ‎وي ارديبهشت 59 ‏مأمور شد تا با خوانيني كه اسلحه گرفته بودند و از تحويل آن خودداري كرده و جيرفت و كرمان را نا امن كرده بودند، ‏برخورد كند كه در آن برخورد مجروح شده و سه تير به وي اصابت كرد‎.
اين جانباز با شروع جنگ در شهريور 59 عاشق رفتن براي دفاع از حيثيت اسلامي ميهنش بود، اما به خاطر حساسيت ‏منطقه جيرفت و كهنوج با رفتن او به جبهه نبرد موافقت نمي شد تا اوايل سال 60 كه به عنوان فرمانده گردان رزمي صف ‏وارد جبهه جنوب شد‎.
وي كه به معاونت عملياتي ستاد لشگر 41 ثارالله منصوب شده بود در عمليات هاي زيادي چون كرخه نور در حيدريه، بدر، ‏كربلاي 4، كربلاي 5، والفجر 8، والفجر ‏‎10 ‎شركت كرد‎ .
اين رزمنده كه جانباز شيميايي هم شده بود، سال 64 بنابه ضرورت وارد قوه قضائيه شد و به امر قضاوت در دادسراي ‏پاسداران كه امروز سازمان قضائي نيروهاي مسلح مي گويند، مشغول به كار شد. وي در سال 64 ناگاه همه را رها كرده به ‏قم آمد و مشغول تحصيل علوم ديني شد و تنها براي عمليات ها خود را به جبهه مي رساند و بعد از تثبیت مواضع بر مي ‏گشت‎.
غلامعباس گلزار در سال 70 به بنياد باقرالعلوم علامه مصباح يزدي وارد شد و به مدت سه سال نيزدر آنجا بود. وي بعد از ‏فرمانداري كهنوج كه از سال 73 تا ‏‎76 ‎طول كشيد به تهران رفته و معاونت اداري و مالي نهاد نمایندگی مقام معظم رهبري ‏در دانشگاه ها را برعهده گرفت. وي از سال 80 معاونت اداري و مالي مركز مديريت قم را بر عهده گرفت و از سال 82 ‏همزمان با آن ، جانشيني و سپس معاونت اداري و مالي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) را هم بر عهده داشت. ‏از سال 88 از مركز مديريت جدا شده و فقط در موسسه مشغول خدمت شد‎.
وقتي وارد اتاق وي شديم با گرمي به استقبال ما آمده و به درخواست ما از حال و هواي دوران دفاع مقدس و مقايسه آن با ‏وضع امروز سخن گفت
‎.
غلامعباس گلزاربه يادآوري روزهاي جنگ پرداخت و گفت:در آن زمان گاهي اسلحه نبود كه به سربازان بدهند و آن اسلحه ‏هم كه بود ژ3 بود كه با اندك گرد و خاكي گير كرده و كار نمي كرد، البته بعدها كلاشينكف نيز اضافه شد‎.
وي گفت: بعد از انقلاب ارتش مستحكمي وجود نداشت، سپاه نيز نوپا بود و وضع معيشتي مردم نيز كه قبل از انقلاب آشفته ‏بود، هنوز رشد نكرده بود. كمتر خانه اي بود كه شلوار بچه هايشان و حتي لباسهايشان وصله نداشته باشد و اين مسأله امري ‏طبيعي بود‎.
گلزار ادامه داد: به نوعي همه خانواده ها در يك سطح بودند، صبحانه شان نان خالي بود يا نهايتا چاي شيريني هم به آن ‏اضافه مي شد. اصلا اينطور نبود كه بچه ها همه نوع غذايي نخورند و بهانه بگيرند‎. ‎اكثر خانواده ها عيد نوروز كه برنج مي ‏خوردند تا عيدنوروز بعدي برنجي نمي ديدند و غذاي قشر زیادی از مردم نان و ماست يا دوغ بود، به خلاف امروز كه ‏گاهي در برخي خانه ها حتي دو وعده در يك روز برنج خورده مي شود‎.‎

برايم جالب بود كه وي مي گفت: مردم با اين وضع به جبهه ها نيزكمك مي كردند و از گراني و نبود كالا دم نمي زدند‎.
وي از وضع آشفته بهداشت و تغذيه آن زمان مي گويد و ادامه مي دهد: كمتر كسي است كه به ياد نداشته باشد صف هاي بلند ‏مرغ و گوشت كوپني را، آنهم گوشت هاي يخ زده برزيلي كه گاهي تاريخ ذبح آن مربوط به چند سال قبل بود.اما مردم با اين ‏وضع نه تنها مي ساختند كه هر آنچه در توان داشتند و حتي بيش از توان خود به جبهه ها كمك مي كردند‎.
اين جانباز شيميايي مي گفت: زماني كه نظام نمي توانست به تنهايي جلوي هجمه دشمن را بگيرد، مردم به بركت انفاس ‏امام(ره) به طور خودجوش به كمك جبهه ها مي رفتند‎.
وي گريزي به وضعيت حال كشور زد و به مقايسه زمان حاضر با آن دوران پرداخت و گفت: امروز با گذشت بیش از 30 ‏سال ، كشور به پيشرفت هاي زيادي دست يافته است و عليرغم همه تحريم ها، فراواني نعمت واضح است. مثلا هرچند ميوه ‏گران است اما به قدري محصولات كشاورزي داخلي مان متنوع شده كه انسان نمي تواند به سادگي تصميم بگيرد كه از كدام ‏ميوه بخرد‎.
وي گفت: وضع تغذيه و پوشش مردم هم فرق كرده است و ديگر نه در مركز استان ها كه در روستاها نيز كسي پيراهن و ‏شلوار وصله دار نمي پوشد. زماني در مركز استان كرمان آب سالم لوله كشي و برق وجود نداشت و با تانكر آب مي آوردند، ‏اما امروزه روستاهاي كم جمعيت نيز صاحب آب و برق هستند‎.
اين جانباز شيميايي البته گله هم داشت ، نه از جواناني كه آن دوران را نديده اند، بلكه از كساني كه آن دوره را حس كرده و با ‏آن آشنا هستند و مي گفت: مردم ما با آن وضعيت، انقلاب كردند و 8 سال جنگ را پشت سر گذاشتند، حال اگر جواناني كه ‏آن دوران را نديده اند از گراني و وضعيت امروز انتقاد كنند، باكي نيست، اما چرا كساني كه وضع آن دوران را ديده اند، ‏چنين انتقاداتي كرده و مسيرشان را عوض مي كنند؟ چرا به جوانان خاطره آن روز ها را بازگو نمي كنند تا آنها هم بدانند ‏براي به دست آوردن همين نعمت ها چه زحماتي كشيده شده است؟ اگر مرغ نخوريم چه مي شود؟ مگر ما همان هايي نيستيم ‏كه عيد تا عيد برنج نداشتيم‎.
وي سخنان رهبرش را يادآوري مي كند و ادامه مي دهد: آنچه امروز سبب عزت ما شده همان فداكاري هاي رزمندگان و ‏صبر و استقامت مردم است، اين بيداري اسلامي به بركت انقلاب ما شكل گرفته و در حال بيدار كردن مردم جهان است، اين ‏پيچ تاريخي نيز خواهدگذاشت و افقي روشن در انتظار مردم ماست‎.
گلزار كه معتقد است اگر همه مردم ، دوران دفاع مقدس را الگوي صبر و مقاومت خود قرار دهند، خيلي از مشكلات برايشان ‏آسان مي شود، ادامه داد: امروز در همه زمينه ها پيشرفت هاي غير قابل باوري داريم، زماني توان ساخت قطب نما نداشتيم ‏و امروز در بحث جنگ الكترونيك حرف اول را مي زنيم، كل منطقه را شنود و بررسي مي كنيم، با هواپيماي بدون سرنشين ‏به رصد مناطق و حتي به مبارزه با اشرار و قاچاقچيان مي پردازيم.امروز از نظر گندم خودكفا شديم، از لحاظ پزشكي به ‏قدري پيشرفت كرديم كه كشورهاي حاشيه خليج فارس ، ايران و دكترهاي آن را بر اروپا ترجيح مي دهند، داروهايي را ‏ساختيم كه فقط چند كشور دنيا توان آن را دارند‎.
وي گفت: هرچند امروز فشارهايي وجود دارد اما بايد آموزه هاي جنگ را به كار بگيريم و دربرابر آن مقاومت كنيم‎.
اين رزمنده دفاع مقدس كه چشم و هم چشمي ها دلش را به دردآورده بود، گفت‎: ‎ساده زيستي اي كه در زمان دفاع مقدس ‏وجود داشت، بهترين الگو براي ماست و بايد اين چشم و هم چشمي هايي كه سبب مصرفگرايي بيشتر مي شود را كنار ‏بگذاريم‎ .‎

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی