نقش پیامبر اسلام در پایه ریزی تمدن نوین اسلامی
تنها با این نگاه است که اسلام وارد زندگی مردم می شود و جامعه به صورت یک جامعه نمونه اسلامی در می آید و ملتی، پایه گذار تمدن نوین اسلامی می شود.
حجتالاسلام علی شیرازی، نماینده سابق ولیفقیه در نیروی قدس،به مناسبت ایام میلاد پیامبر رحمت صلوات الله علیه ، طی یادداشتی به نقش پیامبر اسلام در پایه ریزی تمدن نوین اسلامی پرداخت.
پیامبر بزرگ اسلام (ص ) در ظرف ده سال پس از هجرت، شالوده یک تمدن نوین اسلامی را پایه ریزی کرد.
دوران زندگی پیامبر عزیز در مدینه، دوران شالوده ریزی نظام اسلامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیت اسلام، برای همه زمان ها و دوران های تاریخ انسان و همه مکان هاست.
پیغمبر اسلام در هر نشست و برخاستی، بر روی یکایک مردمی که با او رو به رو می شدند، اثر می گذاشت و انسان ها را، هم در سایه استقرار نظام اسلامی و هم با تربیت فردی، منقلب می کرد.
با تلاش و همت آن گوهر فرزانه، اسلام در یکی از فقیرترین و عقب مانده ترین نقاط دنیا ظهور نمود:
۱. اول در دل انسان های آن روز انقلاب معنوی به پا کرد؛
۲. بعد به اطراف مدینه گسترش یافت؛
۳. سپس دژ طبیعی مکه را تسخیر کرد؛
۴. پس از آن به راه های دور قدم گذاشت:
الف: هنوز پنجاه سال از عمر تمدن اسلامی نگذشته بود که بیش از پنجاه درصد از دنیای متمدن آن روز در زیر پرچم اسلام ناب قرار گرفت؛
ب: سرانجام تا اعماق دو امپراطوری و دو کشور بزرگ آن روز پیش رفت و در درون انسان ها انقلاب به وجود آورد؛
ج: هنوز نیم قرن از ولادت تمدن نوین اسلامی نگذشته بود که نزدیک به نیمی از تمامی قلمرو سه تمدن بزرگ باستانی همسایه خود؛ یعنی امپراطوری ایران، روم و مصر را درنوردید؛
د: یک قرن پس از آن، تمدنی درخشان و حکومتی مقتدر در مرکز پدید آورد که از شرق به دیوار چین، و از غرب به سواحل اقیانوس اطلس، و از شمال تا انتهای سیبری، و از جنوب تا جنوب اقیانوس هند می رسید؛
ه: بیش از دو قرن از عمر این تمدن نگذشته بود که دنیای بزرگ اسلامی در آن روز، قله تمدن بشری از لحاظ علم و انواع دانش و پیشرفت های مدنی و اقتصادی شد؛
و: در آن روز از اقصای آسیا تا قلب اروپا - تا اندلس؛ اسپانیای امروز - و تا نزدیک آفریقا، چند حکومت بزرگ به وجود آمد؛
کتاب " تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری"، نوشته " آدام متز "، نشان می دهد که تمام محیط اسلامی اصلا بازار علم دنیاست، و نقطه اصلی اش هم ایران است؛ یعنی همین اصفهان و ری و فارس و خراسان و هرات و مرو و ... این شهرها مرکز و قله علم دنیا بوده است؛
-- در آن دوران، در ایران تشعشع و تلالوی تمدن است. شما ببینید نویسندگان و شاعران قرن های چهارم و پنجم و ششم هجری در ایران چه کسانی هستند؛ از فردوسی تا حافظ، از ابوعلی سینا تا خواجه نصیر، ایران پر است از شاعر و فیلسوف و نویسنده. بیهقی یکی از آن هاست. ایران در زمینه های حساب، ریاضیات، نجوم، پزشکی و سایر علومی که دنیا با آن علوم می چرخید، تاثیرگذار بود؛
-- عراق در آن روزها، مرکز یکی از تمدن های قدیمی و مرکز تمدن عظیم اسلامی شد؛
-- مسلمان ها در جنوب اروپا و در اسپانیا، تا جنوب فرانسه، کشوری اسلامی به وجود آوردند. این کشور مهد تمدن شد و علم در اروپا از همان تمدن اندلسی قرون اولیه اسلام شکوفا گردید؛
-- قرن های سوم و چهارم هجری، مزین به تمدنی شد که پس از هزار سال، هنوز برکات علمی و فرهنگی آن در مدنیت کنونی جهان دیده می شود؛
-- در قرن چهارم هجری، یک تمدن نوین اسلامی ایجاد شد که در آن ابن سیناها، فارابی ها، و خوارزمی ها به وجود آمدند و قدرت های سیاسی بزرگی را در دنیا به وجود آوردند؛
این تمدن تا قرن های چهارم و پنجم و ششم هجری ادامه داشت. به مرور زمان حکومت های شکل پذیرفته از تمدن نبوی، بیشترشان دچار فساد و انحراف شدند، و مسیرشان عوض شد:
۱. آن روزی که پادشاهانی به نام خلیفه، در بغداد و در شام و در این گوشه و آن گوشه عالم، پرچم اسلام را بلند کردند، اما زیر پرچم اسلام، هواهای نفسانی، شهوات، اغراض، تکبرها، غرورهای شاهانه، مال اندوزی ها، ثروت جمع کردن ها و به خزائن خود پرداختن ها را وارد کردند و به این چیزها سرگرم شدند، زمینه های انحطاط دنیای اسلام فراهم شد.
۲. اروپایی ها وقتی خواستند اندلس را از مسلمانان پس بگیرند، تاکستان هایی را وقف کردند تا شراب آن ها را به طور مجانی در اختیار جوانان قرار دهند. جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند، تا آن ها را به شهوات و فساد جنسی آلوده کنند. کار به جایی رسید که مردم و مجریان حکومت، از کوچک تا بزرگ، از سرباز تا فرمانده و امیر، جذب فتانه و زنان فاحشه وارداتی شدند و نتیجه آن شد؛ سپاهی که در هیچ جنگ نظامی شکست نخورده بود، در میدان جنگ نرم مغلوب شد.
۳. وقتی ظواهر پوک شد و دنیاطلبی و مال دوستی حاکم شد، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف، کعب الاحبارها سررشته امور معارف اسلامی می شوند و حرف خود را بر حرف خدا مقدم می دارند.
۴. نتیجه این نبرد نرم، غلبه اروپا و امریکا بر تمدن نوین اسلامی شد؛ گر چه تمدن غرب در تمام آن سال های بعد از غلبه بر مسلمان ها، مشغول تغذیه از این تمدن بوده است.
︎این غلبه تا قرن چهاردهم ادامه داشت. در این قرن، خداوند متعال برای ملت ایران، معلم و راهبری فرستاد که با زبان پیامبران با او حرف زد و آنان پس از چند قرن، حکومتی دینی و اسلامی را روی کار آوردند تا مقدمات شکل گیری تمدن نوین اسلامی را در جهان فراهم سازند.
این ملت بزرگ و امام بزرگوارش، سعادت را در تبعیت حقیقی از نبی مکرم اسلام و تمدن نبوی دانستند و حاکمیت اسلام را وسیله نجات از سلطه شیطان ها و طاغوت ها و ستمگران دیدند و رضای خدا را در پی گیری از حاکمیت اسلام جستجو کردند.
تنها با این نگاه است که اسلام وارد زندگی مردم می شود و جامعه به صورت یک جامعه نمونه اسلامی در می آید و ملتی، پایه گذار تمدن نوین اسلامی می شود.
امروز ملت ایران در حال پدید آوردن یک تمدن نوین اسلامی است.
پایه اصلی این تمدن؛
۱. بر فرهنگ دینی؛
۲. بر بینش الهی؛
۳. بر معرفت اسلامی؛
۴. و بر کمال فکری انسانی است.
اگر ملت ایران:
۱. وحدت و یکپارچگی؛
۲. آگاهی و بصیرت؛
۳. هوشیاری؛
۴. رابطه خود با مسئولان را حفظ کند؛
۵. و همواره در سطوح بالای نظام، مسئولان شایسته ای به خدمت مشغول باشند:
نظام جمهوری اسلامی ایران این امکان را پیدا خواهد کرد که پایه های تمدن نوین اسلامی را در ایران و سایر کشورهای اسلامی و جوامع اسلامی، مستحکم کند.
ارسال کردن دیدگاه جدید