روايت حجت الاسلام دكتر سليماني از حديث سلسله الذهب

تبيين: حجت الاسلام سليماني گفت: ايمان منهاي ولايت، ايمن كننده از عذاب الهي نيست.
حجت الاسلام والمسلمين محمد جواد سليماني در گفتگو با خبرنگار تبيين در توضيحي در خصوص حديث سلسله الذهب گفت: نامه اي از مأمون در سال 200 هجري به دست امام رضا(ع) رسيد كه ايشان را به مرو فراخوانده بود و اباصلت را نيز براي همراهي ايشان فرستاده بود.
وي افزود: امام رضا (ع) پس از به جاي آوردن حج و وداع با مكه به مدينه رفته و پس از زيارت نيز با پيامبر(ع) وداع كرده به سمت مرو حركت كرد.
دكتر سليماني با بيان اينكه نيشابور در واقع حوزه علميه بود كه راويان متعددي در آن حضور داشتند، افزود: امام(ع) در نيشابور در محله اي به نام "لاش آباد" براي استراحت و استحمام توقفي كردند و زماني محدثان نيشابور از آمدن امام رضا(ع) به شهرشان آگاه شدند، كه امام رضا(ع) آماده رفتن و در كجاوه نشسته بود .
وي با اشاره به اينكه راهويه يكي از پيشگامان و مشاهير راويان نيشابور بوده و افرادي چون احمد بن حنبل و همچنين نويسندگان صحيح مسلم و صحيح بخاري يعني مسلم بن حجاج نيشابوري و محمدبن اسماعيل بلخي از جمله شاگردان وي بودند ، نيز در بين روايان بوده است، ادامه داد: جمع كثيري از راويان كه در آنجا حضور داشتند جلو آمده و بيان داشتند "يابن رسول الله آيا از نزد ما مي روي ، در حاليكه حديثي را براي ما نقل نكردي " و امام رضا(ع) نيز از روي همان كجاوه حديث معروف سلسله الذهب را نقل كردند.
وي با بيان اينكه سلسله الذهب به اين معني است كه در سلسله سند آن افرادي طلائي وجود دارند و در سلسله اين حديث چندين معصوم وجود دارند، ادامه داد: امام(ع) سر خود را از كجاوه بيرون آورده و فرمودند "از پدرم موسي بن جعفر(ع) شنيدم كه مي گفت از پدرم جعفر بن محمد(ع) شنيدم كه مي گفت از پدرم محمد بن علي(ع) شنيدم كه مي گفت از پدرم علي بن حسين(ع) شنيدم كه مي گفت از پدرم حسين بن علي(ع) شنيدم كه مي گفت از پدرم اميرالمومنين علي بن ابيطالب (ع) شنيدم كه مي گفت از پيامبر(ص) شنيدم كه مي گفت من از خداوند عز و جل شنيدم كه مي گفت " لااله الاالله حصني فمن دخل حصني امن من عذابي" لااله الا الله حصن من است و هركس داخل حصن من شود از عذابم در امان است.
دكتر سليماني ادامه داد: راهويه مي گويد راحله مقداري حركت كرد اما ايستاد و امام(ع) بلند به ما فرمود "بشروطها و انا من شروطها" يعني شرطش اطاعت از ما و اقرار به امامت ماست.
وي با اشاره به روايت شيخ صدوق در اين زمينه ادامه داد: ايمان منهاي ولايت، ايمن كننده از عذاب الهي نيست.
عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) افزود:ما تنها با عقل خود نمي توانيم مسير صحيح را تشخيص دهيم، چرا كه جهل ما را احاطه كرده است و از همين روست كه علوم در تاريخ به مرور تكامل پيدا كرده است، يعني انسان يعني جهل داشته و كم كم علم پيدا كرده است. درامور مادي كه نمونه هاي زيادي وجود داشته و دارد كه مويد اين معناست و در امور معنوي كه دست تجربه بدان نمي رسد و عقل نيز در تحليل هاي خود به وفور دچار مغالطه مي شود، معرفت و شناخت دشوارتر است، لذا عقل منبع كامل براي معرفت و شناخت نيست.
وي ادامه داد: حديث سلسله الذهب بيان مي كند كه نبايد عقل و هواهاي نفساني را معبود خود قرار داد و انسان هايي كه ادعاي فهم مي كنند نيز نمي توانند خدا، باشند پس تنها راه ،شناخت خداست.
عضو كانون طلوع ادامه داد: اما براي شناخت خدا به غير از قرآن كتاب تحريف نشده و كاملي وجود ندارد ، پس بايد به قرآن رجوع كرد و از آنجايي كه مفسر خوبي براي قرآن جز ائمه (ع) وجود ندارد، بدون رجوع به ائمه(ع) باز هم افراد گمراه خواهند ماند و به انحراف كشيده خواهند شد، چرا كه قرآن همه موارد را با جزئيات بيان نكرده است و تنها ائمه(ع) مي توانند مفسران آن باشند.
وي ادامه داد: از همين روست كساني كه مدعي حمايت از قرآن و مفسر قرآن هستند، از دشمنان قرآن حمايت مي كنند،نمونه بارز آن علماي وهابي عربستان سعودي كه خود را مفسر قرآن دانسته و از آمريكا و اسرائيل حمايت مي كنند پس قرآن بدون ولايت نمي تواند نجات بخش انسان ها از انحراف باشد لذا رسول اكرم در حديث ثقلين قرآن را همراه با عترت و اهل بيت مي آورند.
عضو كانون طلوع ادامه داد: در واقع حديث سلسله الذهب بيان مي كند تنها كلام خدا و وحي او نجات بخش شما خواهد بود و اما از آنجا كه همه جزئيات رفتارهاي فردي و اجتماعي در قرآن نيامده ، فرد براي مراجعه به آن نيازمند تفسير است، و از آنجا كه جز ائمه هيچ كس نمي تواند مفسر كاملي براي قرآن باشد، امام فرمودند: بشروطها و انا من شروطها.
وي در ادامه با تأكيد براينكه تنها ائمه(ع) تبيين كنندگان صحيح كلام وحي هستند ادامه داد: از همين رو وقتي امام زمان (عج) قرار بود غيبت كنند از امام سئوال شد كه بعد از شما پرسش هاي خود را بايد از چه كسي بگيريم؟
حجت الاسلام سليماني ادامه داد: همان امام معصومي كه شرط ايمن بودن انسان از عذاب الهي را اقرار به امامت و اطاعت از خويش دانسته بود، گويا دوباره سر از كجاوه بيرون آورده و صدا مي زند در حوادثي كه واقع مي شود به روات حديث ما رجوع كنيد كه حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها هستم، يعني اگر فرداي قيامت، فردي دليل كار خود را اطاعت از ولي فقيه دانست، نزد امام زمان (عج) و در نتيجه خدا حجت خواهد داشت.
وي با بيان اينكه عده اي اشكال كرده اند كه از كجا معلوم كه مراد از حوادث واقعه مسائل سياسي اجتماعي باشد و شايد مراد همان احكام فردي است، ادامه داد: اولا امام تعبير حوادث واقعه را دارند و هرگز احكام شرعي به اين تعبير به كار نمي رود و ثانيا اگر مراد همان احكام شرعي فردي مورد نظر بود، اصلا لازم نبود كه راوي چنين سئوالي در رابطه با احكام شرعي بكند و نياز نبود امام چنين جوابي بدهد ، چرا كه از زمان امام علي(ع) وضع احكام شرعي روشن بود و احكام دان هايي بودند كه احكام شرعي مورد نظر امام(ع) را به ديگران مي گفتند، لذا اصحابي كه سالها در بين چنين دستگاهي وجود داشته ، مسلما با اين شيوه آشنا بوده و لذا نيازي نبود سئوال كند. پس معلوم است ازموضوعات مهم اجتماعي كه تكليف خود را نسبت به آن موضوعات نمي دانستند و در زمان حضور امام(ره) براي فهميدن آن به امام مراجعه مي كردند ،سئوال مي كند و تكليف خود در زمان غيبت را جويا مي شوند كه امام دستور به رجوع به روات حديث ائمه مي دهند.
دكتر سليماني افزود: شبهه ديگري كه مطرح است اين كه منظور از روات حديث همان كساني هستند كه حديث را حفظ كرده و بلدند، نه فقيهي كه شرايط خاصي را داشته باشد در حاليكه چنين نيست ، چون بسياري از حافظان حديث، قدرت تحليل مسائل و موضوعات اجتماعي و تطبيق آنها بر احكام را ندارند و لذا نمي توانند در حوادث اجتماعي راهگشا باشند، پس منظور امام (عج) كساني هستند كه بر انجام چنين كاري قادر باشند.
وي در پايان گفت: پس حديث شريف سلسله الذهب بيان مي كند هر كس از قرآن پيروي كند از عذاب الهي ايمن خواهد بود، از طرفي چون غير از معصومين كسي قدرت فهم كامل قرآن و تفسير آن را ندارد، بايد به آنها رجوع شود كه طبق فرمايش امام رضا(ع) ، ايشان نيز يكي از آنهاست و از طرفي در عصر غيبت نيز بايد راهي باشد تا افراد از عذاب ايمن باشند ، پس بايد افرادي باشند كه امام زمان(عج) از آنها به روات حديث تعبير مي كند كه اين روات حديث بايد كساني باشند كه در تدبير و سياست تقوا و عدالت و علم و فقاهت ، معدلي بيش از سايرين داشته باشد و آن همان ولي فقيه است.
انتهاي پيام/




























ارسال کردن دیدگاه جدید