آیت الله رضازاده ابراز داشت: حضرت آیت الله بروجردی گفت«من و شیخ عبدالکریم حائری هر دو برای تحول در قم آمدیم برنامه‌های ما شبیه به هم بود ولی برای حصول نتیجه خوب قرار شد یا اتحاد داشته باشیم یا یکی از ما از قم خارج شود، بعد از مطالعه و تفکر به این نتیجه رسیدیم که به دلیل تفرقه اندازی دشمنان اتحاد در اینجا مشکل است، بهتر این است که جدا شویم از آن پس من به بروجرد رفتم.»

به گزارش رسا، آیت الله رجبعلی رضازاده استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان، دوازدهم مهر در پایان درس خارج اصول خود با تجلیل از مقام حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری و زحماتش در تأسیس حوزه علمیه قم به بیان داستانی از زندگی وی پرداخت.

آیت الله رضازاده گفت: مرحوم حضرت آیت الله اراکی در مشهد این داستان را نسبت به استادشان نقل کرد که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری در نجف ایام عزاداری محرم نوحه می خوانده و مردم و علما و طلاب به سینه زنی مشغول بودند و این کار به امر میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو بوده است.

وی افزود: در همان ایام شب امام حسین(ع) را در خواب می بیند که امام مقداری نقل به سوی او تعارف می کند و او یک عدد را تناول می کند از صبح آن روز هرچقدر تدریس وی طولانی می شد خود و شاگردانش خسته نمی شدند حال آنکه پیش از آن شاید به نیم ساعت احساس خستگی می کردند.

آیت الله رضازاده بیان داشت: مرحوم اراکی گفت خلقت او هم بنا بر خلاف طبیعت بوده است که با استجابت دعای پدرش در کهنسالی نصیب آنها شده بود.

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان بیان داشت: درتحف العقول نقل شده اگر شیعیان استقامت بخرج دهند آنچه که از خدا بخواهند نصیب آنها می شود و دعایشان به استجابت می رسد. نمونه آن همین سرگذشت پدر شیخ عبدالکریم بود که دعای او مستجاب شد و چنین فرزندی نصیب او گشت. بنابر این مشکلات لاینحل هم با دعا حل می شود در صورتی که از ته دل باشد و همراه با تصمیم حقیقی برای کسب آن، که نتیجه حاصل می شود.

استجابت دعای باران؛ تو کاری کردی که درباره مسیح به ما می گویند

آیت الله رضازاده با اشاره مقام علمی والای او به کتاب «غرر و درر» او که در بحث اصول به جای کفایه نوشته شده است اشاره کرد و ابراز داشت: وی در تربیت شاگرد بسیار موفق بود مرحوم امام خمینی، اراکی، سید احمد خوانساری تهرانی و سید محمد تقی خوانساری داماد مرحوم اراکی از شاگردان بزرگ و مطرح وی بودند.

وی درباره سیدمحمد تقی خوانساری داماد مرحوم اراکی افزود: به دعای او چنان بارانی در آن خشک سالی قم آمد که مردم به تنگ آمدند و فرمانده متفقین در جنگ جهانی که در قم بود به او می گوید کارشناسان ما گفته اند تا یک سال اینجا باران نمی آید تو کاری کردی که درباره مسیح به ما می گویند برای من دعا کن که به وطنم برگردم که مدتی است از خانواده ام بی خبرم و از جنگ خسته شده ام وی هم در جواب می گوید جایگزین شما در فرماندهی در راه است فلان روز می رسد و تو به سلامت به جمع خانواده ات برمی گردی که چنین هم شد.

آیت الله رضازاده گفت : نکنه جالب در زندگی شیخ عبدالکریم این است که با این همه تلاش و خدمات اما برای نوحه خوانی وی به او نقل می دهند که این از اهمیت کار برای امام حسین (ع) و مسیر او پرده بر می دارد بنابر این هر کاری اگر به نیت خالص در مسیر کربلای او باشد علاوه بر مقبولیت و اجرآن، موجب توفیق در دیگر امور هم می شود.

دلیل جدایی آیت الله بروجردی از آیت الله حائری یزدی

آیت الله رضازاده گفت: مرحوم آیت الله مروارید نقل کردند حضرت آیت الله بروجردی در مشهد به ما گفت من و شیخ عبدالکریم حائری هردو برای تحول در قم آمدیم برنامه های ما شبیه به هم بود ولی برای حصول نتیجه خوب قرار شد اتحاد داشته باشیم یا یکی از ما از قم خارج شود، بعد از مطالعه و تفکر به این نتیجه رسیدیم که به دلیل تفرقه اندازی دشمنان اتحاد در اینجا مشکل است بهتر این است که جدا شویم من به بروجرد رفتم و الحمدالله شیخ موفق شد.

وی افزود: بعد فوت شیخ عبدالکریم، آقای بروجردی به قم آمد. این درس است برای ما که نشان از هدف و نیت پاک حضرت آیت الله بروجردی در راه مذهب و حفظ اسلام و تشیع است که بعد باعث موفقیت وی هم می شود

استاد خارج فقه و اصول خراسان گفت: آیت الله مروارید از زبان مرحوم عراقی پیرمردی که مسؤول کتابخانه فیضیه هم بود و از نزدیک ترین افراد به حضرت آیت الله بروجردی بود داستانی نقل کرد که من هم در یک جلسه ای در مشهد در حضور رهبر پس از شناخت وی پرسیدم و او تایید کرد.

مرحوم عراقی گفت من و میرزا مهدی پدر خانم حضرت آیت الله گلپایگانی از نزدیک ترین افراد به آیت الله بروجردی بودیم وی مریض شد و گفت من می میرم غسل و کفنم بر عهده میرزا مهدی و تلقین و دفن من هم به عهده تو، که بعد فوت هنگام کفن کردن وی، میرزا مهدی قصد بوسیدن پای وی را می کند که آیت الله بروجردی پاهای خود را در کفن جمع می کند و این فتوای وی است که بوسیدن دست اشکال ندارد؛ اما بوسیدن پا اشکال دارد. بعد از کفن در میان قبر هنگام تلقین صدای وی را شنیدم که کلمات را تکرار می کرد با خود گفتم شاید صدای کسی شبیه وی است از قبر بیرون امدم صدا قطع شد دیدم مردم فاصله دارند دوبار که شروع کردم باز صدای وی آمد که پس از پایان تلقین دیگر چیزی نشنیدم.

آیت الله رضازاده در پایان با نقل خاطره ای از حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در شرح حال حضرت آیت الله بروجردی گفت: آقای بروجردی در جواب شاگردی کمی تند پاسخ داده بود بعد از درس، وی به سمت شاگرد رفت و از او رضایت خواست. آقا به خانه او رفت و گفت تا نگویی خدایا من از آقای بروجردی گذشتم از خانه خارج نمی شوم این طلبه هم چنین گفت و آقای بروجردی هم خارج شد بعد هدایای به او داد.