تحلیلگر: امریکا از اتحاد سوریه و ایران بیم دارد
در همين حال، ايران از ۲ طرف خواست خويشتنداري خود را حفظ و از افتادن در دام توطئههاي دشمنان خودداري کنند.
پرس تيوي براي بررسي بيشتر اين مساله با سائول لاندائو، معاون «موسسه مطالعات سياسي» از برکلي مصاحبهاي انجام داده است که برگردان آن را در ادامه ميخوانيد.
در اين مصاحبه از نظرات جهاد موراکاده، کارشناس خاورميانه از بيروت و وبستر گريفين تارپلي، نويسنده و مورخ امريکايي از واشنگتن نيز استفاده شده است.
پرس تيوي: آقاي لاندائو، به نظر ميرسد اقدامات اخير ترکيه به مثابه علائم مختل کنندهاي است که از اقدامات مستقل اين کشور حکايت ميکند . ابراهيم کالين، مشاور سياست خارجي رجب طيب اردوغان، نخست وزير ترکيه گفته است اين کشور بدون اعلان جنگ به اقدام سوريه پاسخ داد اما به نظر شما تصويب لايحه اخير در پارلمان ترکيه راه را براي شروع جنگ از سوي ترکيه در هر زماني که لازم بداند هموار نميکند؟
در اينجا بايد يادآوري کنم که پارلمان ترکيه با تصويب اين لايحه به دولت اجازه داد نيروهايي را به کشورهاي خارجي اعزام کند اما تعيين محل اعزام نيروها، تعداد آنها و زمان اعزام به عهده دولت ترکيه خواهد بود.
لاندائو: به نظر من در شرايط خطرناکي قرار داريم که نبايد دست کم گرفته شود. يعني احساس ميکنم که گويي آرشيدوک (فرانسيس فرديناند ) ممکن است يکي از اين روزها به سارايوو سفر کند و شرايطي به وجود آید که موجب آغاز جنگ جهاني اول شد به این معنا که وضعیت کنونی شرايط را براي يک درگيري بسيار گستردهتر فراهم ایجاد میکند.
سوريه با ايران متحد است و اين همان چيزي است که امريکا و غرب به آن علاقه ندارند و به نظر من اين مساله صحت دارد که غرب به همراه عربستان سعودي در حال مسلح کردن و آموزش دادن به نيروهاي خارجي است که به سوريه اعزام ميشوند تا به خشونت بيشتر در اين کشور دامن بزنند، خشونتي که در يک مقياس غيرمنتظره در حال وقوع است.
اين خيلي خطرناک است و به نظر من از يک طرف هم چين و روسيه وجود دارند که با اقدام غرب مخالفت ميکنند و از سوي ديگر هم قدرتهاي عضو ناتو به ويژه ترکيه هستند اما من نميتوانم جاه طلبي اردوغان را در اين مورد خاص درک کنم.
سوريها آشکارا به وي گفتهاند که قصد ندارند با ترکيه وارد جنگ شوند. اين يک وضعيت مسالمت آميز است. من نميتوانم درک کنم که چرا رژيم اسرائيل از اقدام بر ضد بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه حمايت ميکند چرا که اسد ثبات در بلنديها جولان را حفظ کرده است و اگر رژيم جديدي جايگزين رژيم سوريه شود احتمالا از سوي جهادگران بنيادگرا اداره ميشود که به مرزهاي بلنديهاي جولان احترام نميگذارند.
بنابراين در وضعيت بسيار خطرناکي قرار داريم و به نظر من غرب بايد از اين کار دست بردارد و به باراک اوباما، رئيس جمهوري امريکا نيز نصيحت شود که فورا چنين کند.
پرس تيوي: نظرتان درباره سخنان وبستر گريفين تارپلي، مهمان ديگر برنامه در زمينه اوضاع سوريه چيست؟
لاندائو: من در ۱۰ سال گذشته ۵ بار به سوريه سفر کردم و يک فيلم در اين کشور ساختم و با اين مساله موافقم که اعتراض اوليه بر ضد دولت اسد قانوني بود چرا که وي در قبال اوضاع وخيم اقتصادي، نرخ بالاي بيکاري و حذف چهرههاي ضد دموکراتيک و فاسد در دولت اين کشور اقدامي نکرد.
اما اندکي پس از آغاز اين اعتراضها تعدادي از افراد خشونت طلب از آن سوء استفاده کردند و با توجه به نظرات جهاد موراکاده (مهمان ديگر برنامه از لبنان) بايد بگويم که من سال ۲۰۰۵ با امام شهر حما مصاحبه کردم. وي گفت که اگر زمام امور اين شهر را اکثريت آن يعني اهل تسنن به عهده بگيرند ما کافران را به کشورهايشان ميفرستيم و اين بدان معناست که مسيحيان به لبنان بازگردانده ميشوند. من از وي پرسيدم با علويها چه کار ميکنيد و وي در پاسخ گفت آنها از همه چيز بهرهمند ميشوند اما به نظر من اين باور کردني نيست که در صورت تغيير رژيم در سوريه و حاکميت رژيم آتي در اين کشور ما شاهد هيچگونه افراطگرايي نخواهيم بود.
با اين وجود اشتباه اوليه بشار اسد اين است که به طور کامل در قبال خشم مردم ناراضي از وضعيت اقتصادي کشور و وجود اشخاص فاسد و مخالف دموکراسي در دولت دمشق پاسخگو نبود.
اين مسائل کاملا درست است اما نفوذ بيگانگان در اين جنبش در سرعت بخشيدن به جنگ نقش مهمي دارد و اگر متوقف نشود قيامتي در منطقه به پا خواهد شد.
پرس تيوي: آقاي لاندائو در پايان اگر نظري درباره اين بحث داريد لطفا بفرماييد.
لاندائو: به نظر من اين مشکل غير قانوني نيست. به نظر من يک دولت سرکش دولتي نافرمان است و هماهنگي سوريه با ايران (از نظر آمریکا و هم پیمانان غربی اش) نيز نوعي نافرماني محسوب میشود. منظورم اين است که مشروعيت رژيم سوريه از عربستان، بحرين يا امارات کمتر نيست.
بنابراين در حال حاضر مساله کنوني کاهش اين درگيري است و اين به معناي توقف مبارزه از سوي هر دو طرف است. يعني هر دو طرف اعلام کنند تداوم اين نبرد هيچ آيندهاي در پي نخواهد داشت. شورشيان و نيروهاي موسوم به «ارتش آزاد سوريه» از يک سو و دولت اسد از سوي ديگر به پاي ميز مذاکره بيايند و اين مساله جز با فشار غرب و روسيه محقق نخواهد شد.
دو طرف بايد دور هم جمع شوند، با ارسال سلاح بيشتر به منطقه مخالفت کنند و از مبارزه دست بردارند. در غير اين صورت قيامتي به پا ميشود و اين هياهو به فراتر از منطقه نيز سرايت پيدا ميکند، من از همين ميترسم.
ارسال کردن دیدگاه جدید