امام صادق (ع) امام بندگان و بندگی
امام صادق(ع) در ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ق در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ق در ۶۵ سالگی به شهادت رسید.
مذهب جعفری
گرچه مذهب شیعه، در شکلگیری و تداوم خود، همواره وامدار پیامبر(ص) و دوازده امام، از امام علی(ع) تا امام زمان(عج) بوده است ولی استحکام پایهها، گسترش مکتب و همچنین رشد فقه شیعه، بیشتر در دوره امام جعفر صادق بوده است و امروزه امام صادق(ع) به عنوان رئیس مذهب جعفری مشهور است.
شیعیان هرگاه در سخن پیامبر(ص) اختلافنظر پیدا میکردند، به سخن حضرت علی(ع) تمسک میکردند و آنگاه که در سخن علی (ع) اختلافنظر داشتند، به سخن امام صادق(ع) رجوع میکردند.
در سال ۱۳۷۸ق، شیخ شَلتوت رئیس دانشگاه الأزهر در مصر، در پی مکاتباتی با آیت الله بروجردی، مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد.
در این نوشتار کوتاه، به بررسی اجمالی حوادث دوران زندگانی آن حضرت (ع) پرداخته و نکاتی از حیات بابرکت آن امام همام (ع) ذکرمی شود که امید است چراغ راه زندگانی ما باشد.
امام صادق(ع) نیز مانند دیگر امامان شیعه، علاوه بر مباحث اخلاقی و فقهی به مبارزات سیاسی علیه جور زمان می پرداختند به گونه ای که محور برجستهی دعوتش را موضوع «امامت» تشکیل میداده است.
برجسته ترین محور حرکت :
با مطالعه تاریخ زندگانی امام صادق(ع) می توان فهمید که مهمترین و برجسته ترین حرکت در زندگی امام (ع) عبارتند از:
1. تبیین وتبلیغ مسألهی امامت به منظور نفی مستقیم و صریحِ حُکّام زمان و معرفی خویشتن به عنوان صاحب حق واقعی ولایت و امامت به مردم.
2. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوهی فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی به شکلی متمایزتر و صریحتر و صحیحتر از آنچه در زندگی دیگر امامان میتوان دید؛ تا آنجا که فقه شیعه «فقه جعفری» نام گرفته است و تا آنجا که همهی کسانی که فعالیت سیاسی امام را نادیده گرفتهاند، بر این سخن همداستان هستند که امام صادق(ع) وسیعترین - یا یکی از وسیعترین- حوزههای علمی و فقهی زمان خود را دارا بوده است.
3. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک–سیاسی به روال بینش شیعی. تشکیل و رهبری مخفیانه شبکهی تبلیغاتی وسیع به منظور اشاعهی امامت آلعلی(ع) و تبیین درست مسألهی امامت؛ شبکهای که در بسیاری از نقاط دوردست کشور مسلمان، به ویژه در نواحی عراق و خراسان، فعالیتهای چشمگیر و ثمربخشی دربارهی مسألهی امامت عهدهدار بود.( جهت مطالعه بیشتر رک: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8211 )
عبد خالص الهی
عبادت پروردگار مهمترین بخش از زندگی معصومان (ع) بوده است و امام صادق(ع) همواره در پیشگاه خداوند و در نهایت تواضع به سر می برد. ارتباط و پیوند ایشان با خدا چنان بود که همواره سجده ای طولانی انجام می داد و به یاد خدا بود. ایشان مکرر با حالی ملکوتی و چشمی پر از اشک می فرمود: «رَبِّ لاتَکلْنی الی نَفْسی طَرفَةَ عَینٍ اَبَدا؛ پروردگارا مرا به اندازه یک چشم بر هم زدن، به خویش وامگذار».
آخرین وصیت امام صادق(ع)
بندگی خدا آنقدر در زندگی امام صادق(علیه السلام) دارای اهمیت بوده که علاوه بر سیره عملى خود که به عبادت الهی توجه مینمود ، به دیگران نیز سفارش میکرد به گونه ای که در واپسین دقایق و لحظات عمر شریفش سفارش و توصیهای به خاندان و اصحاب جهت بندگی خداوند که مصداق و نمود آن در نماز است میکنند
ابوبصیر، یکی از شاگردان برجسته امام صادق(ع) می گوید: «در هنگام شهادت حضرت صادق(ع) در مدینه منوره نبودم. پس از مراجعت از سفر، به عنوان تعزیت و تسلیت به محضر ام حمیده، همسر بزرگوار آن حضرت رفتم. ام حمیده وقتی یار با وفای همسرش ابوبصیر را دید، به شدت گریست و فرمود: ای ابا محمد (ابابصیر) ای کاش حاضر بودی در هنگام رحلت آن جناب که آن حضرت یکی از دو چشمان مبارکش را بست، سپس فرمود: خویشان و اقاربم را و هر کس که به من لطف و محبتی دارد، خبر کنید تا بیایند. وقتی همه در حضور جناب اجتماع نمودند و دور بسترش گرد آمدند، فرمود: هرگز شفاعت ما نمی رسد به کسی که نمازش را خفیف بشمارد و استخفاف به نماز داشته باشد». ( بحارالانوار، ج 82، ص 236)
توجه به نیاز دیگران
امام صادق (ع) هیچ گاه نسبت به ناراحتی، و گرفتاری های سایر مسلمانان بی تفاوت نبوده وهمیشه خیرخواه بندگان خداوند بود به گونه ای که هرگاه مرجع حاجات مردم قرار میگرفت ، خوشحال می شد.
یکی از یاران امام صادق(ع) می گوید: همراه امام صادق(ع) مشغول طواف کعبه بود. گرما گرم طواف، یکی از شیعیان نزد من آمد و با اشاره از من خواست تا همراه او بروم، ولی من مایل به شکستن طواف و ترک امام نبودم تا آنکه بار دوم که آمد، امام صادق(ع) متوجه او شد. امام فرمود: آیا آن مرد تو را می خواند؟ عرض کردم: آری، یکی از دوستان و شیعیان است. فرمود: همراه او برو. گفتم: آیا طوافم را بشکنم؟ فرمود: آری. گفتم: اگرچه طواف واجب باشد؟ باز فرمود: بشکن و برو. می گوید: من طواف خود را شکستم و تا نیاز او را برطرف نساختم، باز نگشتم».( اصول کافی، ج 2، ص 171.)
حفظ آبروی دیگران
پیشوای شیعیان علاوه بر آنکه اهتمام به رفع نیاز دیگران داشت، همیشه سعی بر حفظ آبروی آنها داشته و با کمک کردنش منجربه خجالت و یا ذلیل کردن دیگران نمی شد.
روزی امام صادق علیه السلام از یكى از یاران خود پرسید: زكات مال خودت را چه مى كنى؟ گفت: فقرا نزد من مى آیند و به آنها پرداخت مى كنم. امام فرمود: این كار تو سبب ذلّت فقرا است و هر كس دوست خدا را ذلیل كند، گویا در كمین جنگ با او نشسته است. (جامع الأحادیث، ج 9، ص 351.)
امام صادق (ع) در این حدیث به ما آموخت که اگر کسی دارای ادب اسلامی باشد با هیچ یک از کارهای خود باعث ذلت و بی احترامی به دیگران نمی شود،همان گونه که خداوند در سوره توبه آیه 264 خطاب به مسلمانان می فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الأَذى » ای اهل ایمان! صدقه هایتان را با منت و آزار باطل نکنید
کلام آخر:
ما شیعیان باید به وسیله اعمال خودمان باعث زینت و افتخار اهل بیت علیهم السلام باشیم نه موجب ناراحتی آنها شویم و امید است با تمسک به سیره اخلاقی امامان علیهم السلام خود را درمدار فیض الهی قرار داده و از نعمت بندگی الهی بهره ببریم. بدانیم که امام صادق علیه السلام که هم در مبارزه با دشمنان ولایت بود که بندگی خداوند مشغول بود وهیچ وقت خلق و حاجات مردم را فراموش نکرد که به تعبیری امام بندگی و بندگان بود.
ارسال کردن دیدگاه جدید