دستاوردی فراتر از «فتاح»

اهمیت منطقه آمریکای لاتین از ابعاد مختلف، عضویت کشورهای آن در جنبش عدم تعهد، تلاش برای دستیابی به استقلال بیشتر در همه ابعاد از قدرت های استعمارگر غربی و اراده آن برای ایجاد تغییر در نظم جهانی موجب شده است تا آمریکای لاتین بطور فزاینده نقش موثرتری در عرصه سیاست جهانی ایفا کند.

 

اگر این روزها بسیاری از کارشناسان و رسانه های ایران و جهان از ساخت موشک فراصوت «فتاح» با برد 1400 کیلومتر به عنوان یک «اقدام تاریخی»، «دستاورد بی سابقه نظامی»، «تیر غیب»، «تهدید واقعی» علیه دشمنان و توصیفات مشابه دیگر استفاده می کنند، نخستین سفر آیت الله ابراهیم رییسی رییس جمهوری اسلامی ایران به کشورهای امریکای لاتین را باید از نظر اهمیت، ابعاد و آثار آن حتی از موشک فتاح هم فراتر دانست.

آنچه این اهمیت را بیش از پیش روشن می کند، تامل در جایگاه و واقعیت های امروز امریکای لاتین و فرصت هایی است که می تواند برای بهبود روابط ایران با کشورهای این منطقه و تاثیرات آن در ابعاد منطقه ای و بین المللی برجای بگذارد.به عنوان کارشناس مسایل امریکای لاتین و کسی طی بیش از 20 سال از نزدیک چندبار به این منطقه سفر کرده و بطور مستمر رویدادها و مناسبات آن را با ایران پیگیری کرده ام، معتقدم دولت های مختلف پس از انقلاب، اگرچه هر کدام گامهایی برای بهبود مناسبات با آمریکای لاتین برداشته اند اما فقدان راهبردهای مشخص و عدم شناخت کافی مجریان از فرصت ها و ظرفیت های موجود همواره مانع آن شده است تا ایران بتواند از این اقیانوس عظیم قدرت بخوبی بهره بگیرد؛ منطقه ای که هر روز بر اهمیت و نقش آفرینی آن در عرصه مسایل بین المللی افزوده می شود.

آمریکای لاتین از نظر لغوی به مجموعه کشورهایی گفته می شود که از مجمع الجزایر «سرزمین آتش» Tierra del Fuegoدر جنوبی ترین نقطه آمریکای جنوبی در نزدیکی قطب جنوب تا رود «براوو» در مرز مکزیک و ایالات متحده امریکا را در بر می گیرد و بیش از 20 کشور با مساحتی بالغ بر 20 میلیون کیلومتر مربع و نزدیک به 700 میلیون نفر جمعیت را شامل می شود. به عبارت دیگر، تمام قاره امریکا بجز کانادا و ایالات متحده جزو منطقه امریکای لاتین محسوب می شود. حدود 13 درصد خشکی های کره زمین و 10 درصد جمعیت آن را آمریکای لاتین تشکیل می دهد و زبان رسمی تقریبا تمامی کشورهای این منطقه بجز برزیل که پرتغالی زبان است، اسپانیولی است. در این منطقه، برزیل با 216 میلیون نفر و مکزیک با 128 میلیون نفر جمعیت از قدرتهای نوظهور در عرصه اقتصاد و سیاست بین المللی هستند و نزدیکی زبانی و شکل گیری اتحادیه های قوی منطقه ای همراه با وجود منابع غنی زیرزمینی همچون نفت و گاز و معادن مختلف و همچنین، کشاورزی پر رونق و سرزمینهای حاصلخیز موجب شده است تا تمامی کشورهای آن اعم از منطقه آمریکای جنوبی و کشورهای حوزه کارائیب و آمریکای مرکزی به سوی همبستگی و وحدت بیشتر پیش بروند.

این ویژگی ها روز به روز بر دامنه قدرت و تاثیرگذاری کشورهای این منطقه در عرصه اقتصاد و سیاست بین الملل افزوده است.اهمیت منطقه آمریکای لاتین از ابعاد مختلف، عضویت کشورهای آن در جنبش عدم تعهد، تلاش برای دستیابی به استقلال بیشتر در همه ابعاد از قدرت های استعمارگر غربی و اراده آن برای ایجاد تغییر در نظم جهانی موجب شده است تا آمریکای لاتین بطور فزاینده نقش موثرتری در عرصه سیاست جهانی ایفا کند. همه این ویژگی ها موجب شده است تا امروزه بسیاری از ناظران و کارشناسان از آمریکای لاتین به عنوان یک قدرت منطقه ای قوی و نوظهور در معادلات بین المللی یاد کنند و بسیاری از کشورهای جهان که سودای ابرقدرت شدن یا دستیابی به جایگاهی بالاتر در سیاست بین الملل را دارند، برای گسترش روابط در عرصه های مختلف با کشورهای این منطقه برنامه ریزی و تلاش کنند. همه اینها به خودی خود، دلایل محکمی برای گسترش مناسبات ایران با کشورهای این منطقه است اما اگر به یاد آوریم که منطقه امریکای لاتین در بیخ گوش ایالات متحده آمریکا واقع شده است و با آن مرز مشترک دارد، آنگاه اهمیت این منطقه برای کشوری چون جمهوری اسلامی ایران که آرمان مبارزه با استکبار و امپریالیسم جهانی را در سر دارد، بیش از پیش روشن خواهد شد. همه اینها در شرایطی است که ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود و پس از خروج استعمارگران اروپایی (اسپانیا، پرتغال، انگلیس و فرانسه) از منطقه امریکای لاتین، تلاش کرده است به این منطقه به عنوان «حیاط خلوت» خویش نگاه کند و برای تامین منافع خود نیز از هیچ اقدامی اعم از کودتا، خونریزی و انواع توطئه های ریز و درشت علیه ملت ها و کشورهای مختلف آمریکای جنوبی و مرکزی کوتاهی نکرده است.

تاریخ هر یک از کشورهای این منطقه را که مطالعه کنید، مشحون از دخالت ها، نامردی ها، توطئه ها و دشمنی های آمریکا است. از حمایت از کودتاچیانی نظیر «آگوستو پینوشه» در شیلی گرفته تا پشتیبانی از دولت های نظامی که صدهاهزار نفر از شهروندان خود را در کشورهای مختلف در گورهای دسته جمعی دفن کرده اند و یا توطئه های بی پایانی که علیه انقلاب های مردمی در کوبا، نیکاراگوا ویا ونزوئلا انجام داده است. همه اینها باعث شده است مردم آمریکای لاتین دلی سرشار از خشم و نفرت و کینه نسبت به امپریالیسم آمریکا داشته باشند.همین ویژگی ها موجب شده است تا از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این انقلاب در دل بسیاری از مردم منطقه جا باز کند و بسیاری از ملت های آمریکای لاتین به ایران و مردم آن به چشم یک کشور دوست و انقلابی و با دیده تحسین و احترام نگاه کنند. این نگاه محبت آمیز مردم آمریکای لاتین را در هر سفری که به این منطقه داشته باشید و تقریبا به هر کشوری که در آن سفر کنید، به روشنی احساس خواهید کرد.

بطور جدی معتقدم اگر کسی بخواهد عظمت انقلاب اسلامی ایران و محبوبیت آن را در جهان بسنجد، باید به آمریکای لاتین سفر کند. آنها بخوبی قدر و عظمت این انقلاب مردمی را دریافته اند و با وجود گذشت سالها از پیروزی انقلاب، توطئه های دشمنان و انتشار مطالب منفی در باره جمهوری اسلامی ایران از سوی رسانه های معاند، همچنان نگاهی مهربانانه و همراه با عطوفت و دوستی به ایران و مردم آن دارند.نگاهی به سابقه مناسبات ایران و آمریکای لاتین نیز موید این امر است.

از نخستین سال های پیروزی انقلاب و به دلیل کمبود پزشک در ایران، کوبا از جمله نخستین کشورهایی بود که با اعزام پزشک و همکاری در حوزه های مختلف به کمک مردم ایران شتافت و علاوه بر آن، کشورهای مختلف آمریکای لاتین از دیرباز تاکنون نقش موثری در تامین کالاهای اساسی ایران اعم از گندم، برنج، ذرت، گوشت و سایر اقلام ایفا کرده اند. این همکاری ها پس از جنگ تحمیلی و به ویژه از دوران ریاست جمهوری آقای سیدمحمدخاتمی و تقویت مناسبات ایران با ونزوئلا به عنوان یک قدرت جدید منطقه ای در آمریکای لاتین وارد مرحله تازه ای شد و در دوران ریاست جمهوری آقای محمود احمدی نژاد و توسعه روابط با دیگر کشورهای چپگرای منطقه نظیر بولیوی، اکوادور، نیکاراگوا و ... به اوج خود رسید. همکاری هایی که تا تولید مشترک خودرو، تراکتور، ساخت و ساز مسکن، نفت و انرژی و سایر حوزه های اقتصادی در کشورهای مختلف این منطقه گسترش یافت.

مناسبات سیاسی تهران با کشورهای آمریکای لاتین اگرچه در سالهای نخست ریاست جمهوری آقای حسن روحانی و در سایه سیاست نزدیکی به غرب شاهد شکوه گذشته خود نبود اما همین دولت در دوره دوم فعالت خود و به ویژه پس از مشاهده عدم پایبندی آمریکا و اروپا به توافقاتش در برنامه هسته ای (برجام)، تمایل خود را برای احیای روابط با آمریکای لاتین نشان داد و «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه و دیگر مقامهای دولت، سفرهای متعددی را به کشورهای مختلف این منطقه آغاز کردند که یکی از آنها سفر دوره ای ظریف به شش کشور کوبا، نیکاراگوا، اکوادور، شیلی، بولیوی و ونزوئلا در شهریور 1395 (آگوست 2016) بود. ظریف بار دیگر در آبان 1399 (نوامبر 2020) نیز سفر دوره ای دیگری به آمریکای لاتین انجام داد و همزمان، جمهوری اسلامی ایران در اوج تحریم های امریکا علیه ونزوئلا و تعطیلی این کشور به دلیل تحریم سوخت، چندین نفتکش بزرگ حامل بنزین به این کشور آمریکای جنوبی اعزام کرد تا یکی از موثرترین و کارسازترین اقدامات ضدتحریمی ایران علیه واشنگتن در امریکای لاتین رقم بخورد.

همکاری های علمی ایران در حوزه تولید واکسن کرونا با کوبا از دیگر اقدامات ثمربخش ایران با کشورهای منطقه در این ایام بود. با وجود افت و خیز روابط جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آمریکای لاتین در دولت های مختلف، این منطقه به ویژه کشورهای چپگرایی نظیر کوبا، ونزوئلا، نیکاراگوا، بولیوی و ... همواره از برنامه صلح آمیز هسته ای ایران در مجامع بین المللی حمایت کرده اند و این حمایت را حتی تا آنجا رسانده اند که برخی کشورهای این منطقه نظیر نیکاراگوا گفته اند ساخت سلاح هسته ای نیز حق جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از خود در برابر توطئه های امپریالیسم است. کشورهای امریکای لاتین با وجود بعد مسافت جغرافیایی، در حالی همواره احساس دوستی و نزدیکی با ایران دارند که آمریکا و رژیم صهیونیستی و رسانه های وابسته به آنان هر روز در حال انتشار مطالب منفی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند و با تلاش برای زنده نگه داشتن پرونده انفجار مجمع یهودیان آرژانتین (آمیا) در سال 1994 میلادی و طرح اتهامات بی پایه علیه مقامهای ایرانی در این زمینه، از هیچ کوششی علیه ایران و انقلاب اسلامی آن دریغ نکرده اند.

اکنون با روی کارآمدن دوباره دولت های چپگرا در کشورهایی نظیر برزیل و تقویت بلوک کشورهای مترقی و ضد امپریالیستی در منطقه آمریکای لاتین، فضا برای گسترش روابط آنها با جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش مهیا است و نخستین سفر آیت الله ابراهیم رییسی به سه کشور این منطقه – که 7 سال پس از دومین و آخرین سفر روحانی به این منطقه صورت می گیرد- می تواند در صورت برنامه ریزی دقیق و بهره برداری درست از فرصت ها، نقشی موثر در گسترش عمق راهبردی ایران و توسعه نفوذ آن در اقصی نقاط جهان و درست، بیخ گوش آمریکا ایفا کند. شاید به همین دلیل است این سفر حتی پیش از آغاز، بازتاب گسترده ای در رسانه های منطقه امریکای لاتین و جهان داشته است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی